شفاآنلاین-اسیدپاشی به چهار زن در اصفهان در روزهای گذشته اصفهانیها را نگران کرده است. بعد از آنکه در چند روز گذشته مسئولان پلیس گفته بودند تا به حال به دو زن اصفهانی اسیدپاشی شده و تعداد آنها زیاد نیست، دیروز «حسین اشتری»، جانشین رئیس پلیس کشور بود که گفت تعداد کسانی که در اصفهان به آنها اسیدپاشی شده ٤ نفر و همهشان زناند.
به گزارش شفا آنلاین،او در واکنش به شایعاتی
درباره وجود انگیزه برای برخورد با «بدحجابی» در اسیدپاشان گفته است:
«افرادی که مورد هدف اسیدپاشی قرار گرفتهاند، متفاوت بودهاند،
این گونه نیست این افرادی که قربانی اسیدپاشی شدهاند همگی جزو یک
دسته یا قشر خاص بوده باشند.» غیراز او «فضلالله کفیل»، فرماندار
اصفهان دراینباره گفته بود یکی از زنانی که مورد اسیدپاشی قرار گرفته،
متاهل است و احتمال دارد انگیزههای شخصی و خانوادگی دلیل این
اسیدپاشی باشد. این درحالی است که زنان قربانی اسیدپاشیهای اخیر
دیروز به «ایسنا» گفتهاند که با هیچکس اختلاف شخصی و خانوادگی
ندارند. خانوادههای آنها هم گفتهاند پوشش این زنان که همگی زمانی که
پشت فرمان ماشینهایشان بودهاند قربانی اسیدپاشی از سوی دو موتورسوار
شدهاند، شامل مصادیق «بدحجابی» نمیشوند.
غیر از مسئولان پلیس اما در میان مسئولان دولتی، غیراز شهیندخت
مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری، هنوز کسی درباره این
حادثه واکنشی نشان نداده است. مولاوردی دراینباره گفته است: «لازم
است تدابیری به منظور مقابله با خشونت علیه زنان اتخاذ شود و این تدابیر
باید در حوزه بازدارندگی قانونی و حمایتی باشد. در معاونت امور زنان
هم تدابیری را مدنظر قرار دادهایم و در چارچوب لایحه تأمین امنیت
زنان به این موضوع پرداختهایم.»
لایحه تأمین امنیت زنان اولین لایحهای است که در حمایت از زنانی که در
محیط اجتماع یا خانواده تحت آزار و اذیت قرار میگیرند در ٥ فصل و ٨١
ماده در دولت دهم تدوین شد اما به دلیل پایان کار دولت دهم مراحل
تصویب و اجرای آن به دولت یازدهم رسید. حالا مسئولان معاونت امور زنان و
خانواده ریاستجمهوری میگویند طبق ماده ٢٢٧ برنامه پنجم توسعه لایحه
تأمین امنیت زنان باید توسط وزارت کشور نهایی شود و چند سازمان همکار
برای تدوین این لایحه معرفی شدهاند که معاونت امور زنان هم یکی از این
دستگاههاست. این لایحه با اهداف تحکیم و تقویت نظام خانواده و تأمین
حقوق و امنیت زنان، دو رویکرد اصلی حمایت از زنان قربانی و در معرض
خشونت و پیشگیری از خشونت علیه زنان را دنبال میکند. این لایحه در پنج
فصل تنظیم شده که به کلیات و مفاهیم، جرایم و مجازاتها، آییندادرسی،
تشکیلات و تدابیر حمایتی و پیشگیرانه و سایر مقررات میپردازند و هنوز
به دلیل هماهنگیهای دولت و مقامات قضایی به مجلس ارایه نشده است.
حالا علاوه بر مردم این جامعهشناسان و کارشناسان قضاییاند که درباره
ابعاد این حادثه حرف میزنند. «ولیالله حسینی»، معاون قضایی دادگستری
تهران که ٩سال قاضی محاکم کیفری در اصفهان بوده دلیل این حادثه را چندان مرتبط با اختلافات خانوادگی
نمیداند: «اصفهان یک شهر سنتی است. از این نوع حوادث تا به حال چندبار
در اصفهان داشتهایم. در سالهایی که من در اصفهان کار میکردم، چند
پرونده اسیدپاشی به زنان به دلایل ناشی از برخی تعصبات زیر دست من
آمد. سال ٧٩ یا ٨٠ بود که مردی را دستگیر کردیم که اسید را در
سرنگهای آمپول میریخت و به لباس زنان میزد. وقتی از او پرسیدیم که
انگیزهاش برای این کار چه بود، تعصب را دلیل کارش عنوان میکرد. او به
شش یا هفت زن اسیدپاشی کرده بود. اسیدپاشی آن مرد زیاد خطرناک نبود
چون اسید را به لباسهای زنان میپاشید و مقدارش هم زیاد نبود و به
همین دلیل سوختگی زیادی نداشت، به همین دلیل هم حکم سنگینی نگرفت.» او
ادامه میدهد: «چنین اتفاقاتی گاهی در شهرهای سنتی اتفاق میافتد و
تجربه این را نشان میدهد. اما موضوع اینجاست که عواطف باید کنترلشده
باشد و هیچ عقل سلیمی چنین برخوردهایی را تأیید نمیکند. این درحالی
است که هرچیزی باید از طریق قانونی حلوفصل شود. مطمئن باشید که چنین
اتفاقاتی را حتی بچههای مذهبی هرگز تأیید نمیکنند. باید دید که اصلا
چه جرأت و انگیزهای باعث میشود افراد به خودشان جسارت دهند که به
خواست خودشان افراد را مجازات کنند. حادثه اخیر وجود قانونگریزی
گسترده در کشور را نشان میدهد. از طرف دیگر از نظر من کسانی عامل این
اسیدپاشیها هستند که از نظر روانی دچار مشکلند. همه باید بدانند
که در برابر قانون یکسانند و کسی نمیتواند پایش را از قانون آن طرفتر
بگذارد. اگر این موضوع با انگیزههای خانوادگی هم باشد این نشان
میدهد که آن شخص از قانون ناامید شده که این کار را کرده است.»
زهره ارزنی، وکیل و فعال حقوق زنان هم میگوید
وقوع اتفاقاتی در شهرهای بزرگ احساس امنیت را از افراد و بهویژه از زنان
میگیرد: «اگر این اسیدپاشیها طبق روال گذشته و پروندههای گذشته
اسیدپاشی به دلایل دشمنیهای شخصی باشد، کمتر احساس ناامنی ایجاد
میکند تا اینکه این اتفاقات هدفمند باشد چرا که در این صورت خطرناک
است و ترس زیادی را ایجاد خواهد کرد. باید دید چه اندیشهای پشت
این حوادث است و زودتر باید مسببان آن پیدا شوند چراکه اگر این
اتفاقات برای برخورد خودسرانه باشد با جان انسانها کار دارد و عوارض
جانبی زیادی برای قربانیان و خانوادههای آنها دارد و غیرقابل جبران
است. این اتفاق مصداق همان ماده قانون مجازات اسلامی است که از برهم زدن
امنیت داخلی حرف میزند و حالا قربانیان این اتفاق زن هستند اما به کل
جامعه آسیب میزند.» او ادامه میدهد: «این مصداق همان قتلهای
زنجیرهای است که در تهران و مشهد اتفاق افتاد و همه را نگران کرده
بود. از نظر من تمامی مقامات امنیتی باید دنبال مسببان این اتفاق باشند
و پیدایشان کنند چرا که اگر من نوعی هم دارم کاری میکنم که مثلا خلاف
قانون است، در این کشور قانون و مراجع قضایی وجود دارد.»
«سعید خراطها»، جامعهشناس هم دراینباره حرفهایی دارد. او دراینباره میگوید: «اسید بهعنوان ابزاری
مجرمانه، سالهاست که در فرهنگ جنایی ما وجود دارد، خیلی شنیده
میشود که اسیدپاشی با هدف انتقامجویی از همسر یا خواستگاری که پاسخ
رد داده و... اتفاق افتاده است. متاسفانه اسیدپاشی، جای خودش را در
فرهنگ جنایی ایران باز کرده. اسیدپاشی، قرص برنج، هکرها و... ابزار
جدید فرهنگ جنایی به شمار میروند.» این جامعهشناس از اسیدپاشی
بهعنوان یک ابزار مهلک و خشن نام میبرد با این توضیح که: «اسید اثر
دایمی روی صورت و زیبایی فرد میگذارد و میشود گفت که مرگ تدریجی
قربانی است، چراکه امکان امرار معاش و کار و ازدواج را از فرد میگیرد.»
او از اینکه کنترل دقیقی روی عرضه اسید وجود ندارد انتقاد میکند:
«نمیشود گفت که اگر اسید نبود این اتفاقات نمیافتاد، بههرحال چاقو،
شوکر یا ابزار جنایی دیگری هم وجود دارد، اما استفاده از اسید
بهعنوان یک ابزار جنایی، نیاز به توجه بیشتری دارد. متاسفانه کنترل
دقیقی روی فروش اسید وجود ندارد و هر کسی میتواند آن را تهیه کند.
باید نحوه تهیه این اسیدها پیگیری شود. حتی فروشنده آن هم باید مجازات
شود، تا فروشنده متوجه باشد که پیامد فروش این ماده چیست.»
این جامعهشناس به احتمالاتی که درباره اسیدپاشیهای اخیر مطرح میشود،
اشاره میکند. او میگوید: «اگر این اسیدپاشی خانوادگی باشد، باید
زودتر از اینها مجرمان دستگیر میشدند، باید بررسی شود که چه چیز
مانع این کار شده و نیروی انتظامی چقدر کوتاهی کرده، اگر هم اسیدپاشی
خانوادگی نبوده، زمینه تکرار این جرم و حیات آن در جامعه وجود دارد.
اینجا موضوع عمومیت بیشتری پیدا میکند چرا که دیگر موضوع خانوادگی
نیست.» به گفته خراطها، برخی افراطیگریها در این رابطه مردم را نگران
کرده، اینکه افرادی فراتر از قانون میتوانند دست به کارهایی در این
قالب بزنند خطرناک است. همه اینها درحالی است که هر کاری که در قالب
تذکر انجام میشود باید زیر نظر قانون باشد. پلیس باید مجری قانون
باشد.» او ادامه میدهد: «از طرف دیگر اسیدپاشیهای اخیر، همراه با
افراطیگری در منطقه، اتفاق افتاده و فضای اجتماعی را غرق در وحشت
میکند. بنابراین هرکسی ممکن است در این فضا با اندیشه شخصی خود، امر
به معروف کند. نهایتا این موضوع به تکرار وقایع مجرمانه منتهی میشود.»
این جامعهشناس میگوید: «امنیت یک موضوع است و احساس امنیت موضوع دیگری
است. باید به قانون بازگشت و هرچه بیشتر به قانون پایبند بود. در
ارتباط با این پرونده قطعا باید با سختترین پیگیریهای قضایی صورت گیرد
و کسی که اسید فروخته و کسانی که این کار را کردهاند باید صراحتا
محاکمه شوند.»
شهروند