کد خبر: ۳۴۹۹۵
تاریخ انتشار: ۰۷:۳۷ - ۳۱ شهريور ۱۳۹۳ - 2014September 22
شفاآنلاین-قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست برای اولین بار سال 1353 در کشورمان تصویب شد، اما با گذشت زمان و تغییر دیدگاه‌ها و سیاست‌های سازمان‌هایی مانند بهزیستی قسمت‌هایی از این قانون نیاز به بازنگری پیدا کرد، زیرا براساس این قانون، بسیاری از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست شانس کمی برای فرزندخوانده شدن داشتند، به همین دلیل بازنگری‌های لازم انجام و قانون جدید حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست مصوب سال 1392به شکلی تدوین شد تا نیازهای کودکان بهزیستی بهتر از قبل بر طرف شود و خانواده‌های بیشتری امکان سرپرستی کودکان را داشته باشند.

به گزارش شفا آنلاین،برخلاف قانون سابق اکنون دختران مجرد و ایرانیان مقیم خارج نیز می‌توانند سرپرستی کودکان بی‌سرپرست یا بدسرپرست را به عهده بگیرد، اما نکته اینجاست، با این‌که حدود یک سال از تصویب قانون جدید حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست می‌گذرد، تاکنون همه آیین‌نامه‌های اجرای آن تکمیل نشده، بنابراین برای رفع مشکل خانواده‌ها و کودکان بهزیستی بهتر است این آیین‌نامه‌ها هرچه زودتر تصویب و از سوی دولت ابلاغ شود.

با اجرایی شدن این آیین‌نامه‌ها تعداد کودکان در شیرخوارگاه‌ها و مراکز شبه خانواده سازمان بهزیستی کاهش پیدا می‌کند، چون براساس قانون جدید شرایط واگذاری تسهیل شده و بچه‌های بیشتری می‌توانند صاحب پدر و مادر شده و پدر ومادرهای زیادی نیز می‌توانند صاحب فرزند شوند. اما این آیین‌نامه‌ها اکنون بین لوایح دولت گم شده و در اولویت بررسی مسئولان قرار ندارد.

محمد نفریه، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور درباره آیین‌نامه‌هایی که هنوز آماده نشده‌اند به جام‌جم می‌گوید: برخی از آیین‌نامه‌های اجرایی مانند نحوه تنظیم شناسنامه کودکان بهزیستی یا واگذاری سرپرستی آنها به ایرانیان مقیم خارج از کشور تنظیم شده و به هیات وزیران فرستاده شده، اما هنوز تصویب و ابلاغ نشده، چون برای اجرایی شدن باید در کمیسیون اجتماعی مطرح شود و در هیات وزیران به تصویب برسد.

صدور شناسنامه برای کودکان

براساس ماده 22 قانون جدید بعد از صدور حکم قطعی سرپرستی مفاد حکم از سوی دادگاه به اداره ثبت احوال و بهزیستی ابلاغ شده و اداره ثبت احوال مکلف است نام و نام‌خانوادگی کودک و مفاد حکم سرپرستی را در اسناد سجلی و شناسنامه سرپرست یا سرپرستان وارد کند به این شکل در شناسنامه درج می‌شود که کودک فرزند خوانده است و اولیای واقعی او کیست.

این درحالی است که این ماده قانون برای زوج‌هایی که می‌خواهند سرپرستی کودکی را قبول کنند، خوشایند نیست، چون آنها تمایل ندارند اطرافیانشان از این ماجرا خبردار شوند، اما به اعتقاد برخی کارشناسان این‌که نسب واقعی کودک در شناسنامه اش درج شود از لحاظ شرعی و قانونی مهم است، به همین دلیل در تبصره‌های قانون جدید تاکید شده نسب واقعی کودک در اسناد سجلی او درج شود.

فاطمه رضایی، کارشناس حقوق کودکان سازمان بهزیستی به جام‌جم می‌گوید:این روند چون جزئیات زیادی دارد، به آیین‌نامه اجرایی ارجاع شده، به همین دلیل هنوز مشخص نیست که مفاد حکم در شناسنامه درج می‌شود یا شماره حکم، چون شناسنامه‌های جدید برای درج چنین مطالبی جا ندارند. بنابراین باید منتظر آماده شدن آیین‌نامه اجرایی آن بود که قرار است از سوی سازمان ثبت احوال ارائه شود.

به گفته رضایی، بهزیستی پیش‌نویسی دراین باره به ثبت‌احوال ارائه کرده و مهم این است که به‌دلیل منافع کودک و خانواده سوابق مربوط به کودک در اسناد محرمانه درج شود، بنابراین سوابق از بین نمی‌رود و در اسناد ثبت احوال باقی خواهد ماند.

وی درباره تفاوت قانون قدیم با قانون جدید درباره نحوه تنظیم شناسنامه کودکان بهزیستی ادامه می‌دهد: براساس ماده 14 قانون سابق اسم واقعی پدرو مادر در شناسنامه کودک درج نمی‌شد و فقط مفاد حکم در اختیار اداره ثبت قرار می‌گرفت. این درحالی است که با توجه به فرهنگ کنونی جامعه خانواده تمایل دارد فرزندخواندگی را پنهانی انجام دهد، به همین علت بیشتر خانواده‌ها برای فرزندخواندگی نوزادان را انتخاب می‌کنند، اما باید اشاره کرد در جلسات مشاوره‌ای که برای مادر و پدر خوانده‌ها برگزار می‌شودکارشناسان تاکید می‌کنند فرزندخواندگی را نباید پنهان کرد، زیرا بهتر است در زمانی مشخص به کودک و اطرافیان او این موضوع توضیح داده شود.

رضایی یادآور می‌شود: باید فرهنگ حال حاضر جامعه تغییر کند و شخصی از فرزند خوانده شدن یا قبول فرزندخواندگی ناراحت نباشد، وقتی چنین فرهنگی در جامعه ایجاد شود درج مشخصات والدین اصلی کودک در شناسنامه او ایرادی نخواهد داشت.

ایرانیان مقیم خارج و فرزندخواندگی

براساس قانون قبل که مصوب سال 53 بود فقط اشخاص مقیم ایران می‌توانستند کودکی را به فرزندخواندگی بگیرند، به این شکل اتباع بیگانه به‌دلیل این‌که در کشورمان ساکن بودند می‌توانستند فرزند خوانده داشته باشند، اما ایرانیان مقیم خارج از کشور نمی‌توانستند براحتی کودکی را به فرزندخواندگی بگیرند، برای رفع این مشکل در قانون جدید، تابعیت ایرانی در نظر گرفته شد، بنابراین چه ایرانیانی که مقیم کشورهستند و چه آنها که خارج از کشور زندگی می‌کنند، می‌توانند سرپرستی کودکی را به عهده بگیرند.

تا قبل از تصویب قانون جدید ایرانیان مقیم خارج کشور برای به فرزندخواندگی گرفتن کودکان دردسرهای زیادی را متحمل می‌شدند، برای نمونه آنها مجبور بودند اقامتگاهی در ایران را به مسئولان معرفی کرده و به‌صورت موقت شش ماه در ایران ساکن شوند. به این ترتیب بعد از این مدت آنها با اخذ اجازه از دادستان از کشور خارج می‌شدند.

رضایی می‌افزاید: اما اکنون ابزار نظارت در خارج از کشور نیز فراهم شده و ما می‌توانیم از طریق سفارتخانه، سرکنسولگری‌ها یا موسسات فرزند خواندگی کشورهای دیگر از وضع کودکانی که در کشوری بجز ایران به فرزندخواندگی سپرده شده‌اند، باخبر شویم. براساس آیین‌نامه اجرایی این قانون ایرانیان مقیم خارج از کشور باید درخواست ومدارک خود را به سفارتخانه‌های ایران تحویل بدهند و پس از بررسی مدارک اگر شرایط خانواده مناسب بود زوج متقاضی برای انتخاب و تحویل گرفتن کودک به ایران سفر می‌کنند.

دختران مجرد و فرزندخواندگی

براساس قانون جدید دختران مجرد نیز می‌توانند سرپرستی کودکان مونث را به عهده بگیرند، زیرا مسئولان سازمان بهزیستی براین باورند که داشتن یک خانواده تک سرپرست بهتر از نگهداری کودکان در مراکز شبه خانواده است، اما هر دختر و زن مجردی نمی‌تواند کودکی را به فرزندخواندگی بگیرد، برای نمونه چنین شخصی باید دست‌کم 30 سال داشته، از موقعیت اجتماعی و فرهنگی مناسبی برخوردار بوده وبه اصول و ارزش‌های کشورپایبند باشد، افزون براین دختران مجردی می‌توانند سرپرستی کودکی را به عهده بگیرند که شرایط ازدواج برای آنها بعید، سن ازدواج شان گذشته یا سن باروری آنها سپری شده باشد.

به گفته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اکنون استان‌هایی وجود دارند که در آنها سرپرستی کودک به دختران مجرد واگذار شده است. وی درباره صدور شناسنامه برای چنین کودکانی عنوان می‌کند: فعلا به این افراد سرپرستی کودک به صورت موقت داده می‌شود و تا مرحله شش ماه واگذاری موقت به پایان برسد آیین‌نامه‌های مربوط نیز آماده شده و آن وقت می‌توان برای کودک شناسنامه صادر کرد.

انتقال اموال به نام فرزندخوانده

براساس ماده 2 قانون قبلی، هدف از سرپرستی تامین منافع مادی و معنوی طفل عنوان شده بود، اما در این باره راهکار مناسبی ارائه نشده بود، به این علت سازمان بهزیستی دستورالعملی داخلی تدارک دیده بود و براساس آن به افرادی که قصد سرپرستی کودکان را داشتند پیشنهاد می‌داد تا قسمتی از دارایی خود را به نام او کرده یا برای این کار در آینده وصیت یا تعهد به انتقال دهند.

کارشناس حقوق کودکان سازمان بهزیستی درباره تفاوت قانون قدیم و جدید حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست تصریح می‌کند:در قانون جدید این دستورالعمل به شکل قانون درآمده، اما چون همیشه موضوع سرپرستی نسبت به اموال برای کودک برتری دارد، در ماده 14 و 15 قانون جدید آورده شده اگر سرپرستی به مصلحت طفل باشد و امکان تملیک اموال نباشد، فرد باید تعهد به انتقال اموال بدهد و چنانچه این امکان نیز وجود نداشت دادگاه می‌تواند این تعهد را نیز نگیرد. این درحالی است که در موارد خویشاوندی این ماجرا به نفع کودک است. برای نمونه چنانچه دایی کودکی بخواهد سرپرستی او را به عهده بگیرد، اما اموالی نداشته باشد قطعا سرپرستی برای کودک مهم‌تر از داشتن اموال است.

رضایی درباره ازدواج فرزندخوانده با سرپرست نیز عنوان می‌کند: قانون شرایطی در نظر گرفته که چنین کاری را تقریبا غیرممکن می‌کند برای نمونه ازدواج باید به مصلحت فرزندخوانده باشد یا برای این‌کار سازمان بهزیستی و دادگاه نیز باید مصلحت کودک را تائید کنند.

وی درباره دیگر آیین‌نامه‌های این قانون یادآور می‌شود: ارگان‌هایی مانند نیروی انتظامی، ثبت احوال و دادگاه‌ها، کارگزینی ادارات و سازمان‌های بیمه مکلف شده‌اند همکاری‌های لازم را با سازمان بهزیستی داشته باشند.

افزون براین برخی افراد نیز هستند که بدون مراجعه به سازمان، سرپرستی کودکی را به‌صورت غیرقانونی به عهده گرفته و اکنون برای گرفتن شناسنامه با مشکل روبه‌رو شده‌اند، در آیین‌نامه جدید راهکارهایی برای تعیین تکلیف چنین افرادی نیز پیش‌بینی شده است.

حمیدرضا الوند، مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی درباره افرادی که می‌توانند سرپرستی کودکان را به عهده بگیرند به جام‌جم می‌گوید: براساس قانون جدید حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست مصوب مهر 1392 که از سوی ریاست جمهوری ابلاغ شده خانواده‌هایی که پنج سال از زندگی مشترکشان گذشته و در این مدت صاحب فرزندنشده‌اند می‌توانند سرپرستی کودکان واجد شرایط را به‌عهده بگیرند. علاوه براین زوج‌هایی که صاحب فرزند هستند نیز می‌توانند با رعایت مقررات و براساس قانون فرزندخوانده داشته باشند.

به گفته وی، سرپرستی موقت یا امین موقت و خانواده امین از روش‌های دیگر سرپرستی کودکان است.

به این شکل که سرپرستی موقت برخی از بچه‌ها که جد پدریشان در قید حیات است، اما صلاحیت نگهداری از کودکان را به‌دلیل حکم مراجع قضایی برای مدت مشخصی از دست داده‌اند، می توان به افراد واجد شرایط داد.

این درحالی است که براساس قانون قبلی کودکان با حداکثر 12 سال سن می‌توانستند فرزندخوانده شوند، اما در قانون جدید این سن به 16 سال افزایش یافته است، الوند یادآور می‌شود: شاید این سوال برای برخی‌ها پیش بیاید که چه افرادی راضی به سرپرستی کودکان شانزده ساله می‌شوند، اما چون دراین قانون بحث سرپرستی موقت نیز مطرح است و کودکانی هستند که اولویت واگذاری سرپرستی موقت آنها به اقوام‌شان مهیاست این نکته در نظر گرفته شده است.

افزون بر این، سیاست سازمان بهزیستی کشور به شکلی است که اگر بچه‌ها یک روز در محیط خانواده‌ای مناسب باشند بهتر از این است که تمام عمر خود را در مراکز یا موسسه‌هایی حتی با بهترین امکانات روز دنیا بگذرانند. به گفته وی قانون قبلی سرپرستی کودکانی را امکان‌پذیر می‌کرد که پدر مادر و جد پدری‌شان به‌عنوان اولیای قهری در قید حیات نباشند، اما براساس قانون جدید کودکان بد سرپرست نیز براساس ضوابط خاص شرایط فرزندخواندگی پیدا می‌کنند.

افتخاری به نام سرپرستی کودکان

براساس قانون جدید می‌توان سرپرستی کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرستی که تا 16 سال دارند به افراد متقاضی و واجد شرایط سپرد، در این میان اغلب افرادی که قصد به عهده گرفتن سرپرستی کودکی را دارند تمایل دارند نوزادانی را که در شیرخوارگاه‌های بهزیستی نگهداری می‌شوند، به فرزندخواندگی بگیرند، این در حالی است که بخش زیادی از کودکان بهزیستی اکنون خردسال هستند، به همین دلیل کمتر شخصی حاضر است سرپرستی دائم آنها را به عهده بگیرد. نکته اینجاست فرهنگی در جامعه حاکم است که فرزند خوانده داشتن یا فرزندخوانده بودن را مناسب نمی‌داند، به همین دلیل زوج‌هایی که تصمیم به چنین کاری می‌گیرند دست به ظاهر سازی می‌زنند، آنها اغلب نوزاد شیرخوار را انتخاب کرده و در جمع اقوام خود وانمود می‌کنند که برای انجام کاری مجبور هستند مدتی را در شهر دیگری سپری کنند به این شکل آنها پس از این‌که کار سرپرستی‌شان انجام شد ادعا می‌کنند صاحب فرزند شده‌اند. نکته اینجاست که به سرپرستی گرفتن کودکان بهزیستی باید مایه افتخار افراد باشد نه این‌که آنها این موضوع را پنهان کرده و با فاش شدن این راز در آینده سبب آسیب دیدن روحی و روانی کودک شوند.

کودکان کم‌توان ذهنی و استثنایی مراکز بهزیستی گروه دیگری از کودکان بهزیستی هستند که بیشتراز دیگران در معرض آسیب قرار دارند، اما نیکوکاران آن‌طور که بایدوشاید برای برطرف شدن نیازهای آنها تلاش نمی‌کنند، زیرا در بیشتر مواقع خانواده‌هایی که این کودکان را از نوزادی یا خردسالی به فرزندخواندگی قبول می‌کنند با گذشت زمان به این نتیجه می‌رسند که از عهده نگهداری آنها برنمی‌آیند به همین دلیل این کودکان را به مراکز بهزیستی بر می‌گردانند.

این درحالی است که افرادی که تمایل به سرپرستی این کودکان دارند باید حساب شده تر عمل کنند، زیرا این کودکان خیلی زودبه آنها وابسته شده و وقتی دوباره به مراکز بهزیستی سپرده می‌شوند بیشتر از قبل آسیب می‌بینند. افزون براین باید یاد آور شد هرچند نگهداری از کودکان کم‌توان ذهنی و استثنایی دشوار است، اما نیکوکاران می‌توانند با مراجعه به مراکزی که از این کودکان نگهداری می‌شود به آنها روحیه بدهند، برای نمونه افراد خیر می‌توانند چنین کودکانی را با هماهنگی با مسئولان مرکز برای تفریح به پارک برده و لحظات شادی را برای آنها فراهم کنند.

جام جم

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: