کد خبر: ۳۴۷۹۳۵
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ - ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ - 2024August 05
بهرام بیات
صلح اگر چه مفهومی همزاد بشر و همزاد جنگ به حساب می‌آید اما از حیث ماهیت مفهومی وستفالیایی و با شکل‌گیری‌اندیشه دولت- ملت به شکل نوین و به عنوان یکی از عناصر کلیدی در ارتباط بین دولت‌ها با هم مطرح شده است.
شفاآنلاین:جامعه>مفهوم صلح به صورت گفتمانی همواره با مفهوم جنگ قابلیت طرح و توجه داشته و از این رو بسته به منطق هستی شناختی و انسانشاختی پارادایم‌های مختلف یکی از این دو مفهوم به عنوان ذاتی روابط بین دولت‌ها و دیگری به عنوان موضوعی عرضی در این ئمیان در نظر گرفته شده است.
پاردایم واقعیت اجتماعی یا از منظری واقع گرایی به واسطه نوع انسان‌شناسی هابزی خود جنگ را ذاتی روابط بین دولت‌ها تعبیر نموده و بر این اساس بر این عقیده است که صلح زمانی اتفاق می‌فتد که به هر دلیلی اقبال به جنگ در میان دولت‌ها کاهش پیدا کند. در مقابل پارادایم لیبرالی با توجه به نگرش خوش بینانه به ذات و ماهیت انسان بر این امر تأکید دراد که آن چه که ذاتی روابط بین انسان‌ها تلقی می‌گرددصلح است و جنگ در این نگرش اختلالی است که بنا به دلایل مختلف ممکن است در جریال صلح بین انسان‌ها رخ دهد. اگر چه در رویکرد لیبرالی مفهوم صلح با قلب به مفهوم «صلح دمکراتیک» عملاً از بار انسان شناختی خارج و در بردارنده جنگ می‌شود.
۱- صلح اجتماعی:
صلح اجتماعی به مفهوم شرایط ذاتی و اصیل اجتماعات انسانی است که در آن جریان زندگی اجتماعی بین مردم در سطوح و گروه‌های مختلف بدون درگیری و تنش جریان پیدا نماید. در این تعریف سه حوزه مفهومی قابل توج است:
الف- شرایط ذاتی و اصیل: مفروض این نگرش بر این است که آنچه که در ذات زندگی اجتماعی جریان دارد صلح است نه جنگ.
ب- جریان زندگی: در واقع جریان زندگی هدف و غایت سیاست اجتماعی است که پیوند دهنده انسان‌ها و زیست اجتماعی است
ج- درگیری و تنش: هرگونه اقدام اختلالی در فرایند زیست اجتماعی که گسست را جایگزین پیوند می‌کند.
۲- راهبرد صلح اجتماعی:
راهبرد صلح اجتماعی بر فرایند مدیریت منافع و نیاز‌های متعدد، متنوع و احیانا متضاد در جامعه از طریق مشارکت، گفت و گو و همکاری، به شیوه‌ای هوشمندانه، عاقلانه و رضایت آفرینی نسبی در جامعه ابتنا دارد.
۳- سیاست انتظامی:
سیاست انتظامی بر فرآیند تولید، حفظ و بازتولید نظم و امنیت در ساحت زیست اجتماعی اشاره دارد. در این نگرش سه فرآیند مظمح نظر است:
الف- تولید: در این فرآیند نظم و امنیت به عنوان محصول و برآیند کارکرد نهاد‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در نظر گرفته می‌شود. نظم و امنیت در واقع با رفع نیاز‌های مادی و معنوی امکان تأمین و تحقق پیدا می‌کند.
ب- حفظ نظم و امنیت: در این مرحله نهاد متولی برای حفاظت ازنظم وجلوگیری از هرگونه اختلال در قالب پیشگیری و مقابله ورود می‌نماید.
ج- بازتولید نظم و امنیت: در این مرحله پس از اختلال در نظم و امنیت نهاد قضایی و نهاد تأمین اجتماعی برای بازتولید نظم و امنیت ورود پیدا می‌کنند.
۴- مسأله‌شناسی صلح اجتماعی:
در حال حاضر جامعه ایرانی چهار کلان مسأله به نوعی زمینه‌ها و شرایط را برای اختلال در صلح اجتماعی و روادای اجتماعی چه در سطح بین‌المللی و چه در سطح داخلی فراهم نموده است:
الف- اختلال تفهمی: جامعه ایرانی بنا به دلایل متعدد در یک دام چاله فهم محیطی گرفتار شده است که نتیجه رفتاری و ساختاری آن بروز اختلال در جریان همبختی مشترک شده است لذا چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی عدم درک و فهم متقابل باعث بسیاری از سوء تفاهم‌ها و تنش‌ها شده است.
ب- متافیزیک گرایی توهمی: جامعه ایرانی بنا به دلایل بسیاری مدت زمانی است که از واقعیت‌های زمینی و زمانی دور گشته و بسیار ماورایی شده است. در نسبت بین آرمان‌ها و واقعیت‌های زمینی آنچنان بر فراز آسمان پا نهاده است که ارتباط این دو را قطع کرده است در ابتدائیات خود گیر کرده ولی داعیه مدیریت جهان و اعصار را در دل می‌پروراند.
ج- فرافکنی ترتبی(سرقت لذت): روحیه مقصریابی و انداختن توپ بستر‌ها و زمینه‌های خارجی و داخلی مشکلات کلان به زمین دیگران(جناح رقیب) خود شروع تنش‌ها و درگیری‌های پایان ناپذیر و تبدیل آن به چرخه معیوب‌اتهام زنی روز افزون شده است.
د- ناکارآمدی تزایدی: ناکارآمدی نظامات کلان جامعه در انجام بهینه کارکرد‌های خود موجبات انباشت روز افزون نارضایتی‌های اجتماعی و به تبع آن تنش‌ها و درگیری‌های روز افزون شده است.
۴- نسبت‌شناسی صلح اجتماعی و سیاست انتظامی:
در تبیین صلح اجتماعی این دیدگاه نسبتاً اجماعی وجود دارد که انسجام اجتماعی هرجامعه‌ای بر میزان جریان یافتگی و سرایت و شمولیت ارزش‌ها و هنجار‌های اجتماعی قوت و قابلیت پیدا می‌کند و از این منظر ارزش‌های جامعه برای پیاده‌سازی به روش‌های عاقلانه و هوشمندانه نیاز دارد که به میزانی که ارزش‌ها همواره پایدار و استمرار دارند اما روش‌های پیاده‌سازی ارزش‌ها همواره حال و هوای عصری شدگی دارند و با این مبنا با دو گزاره مواجه می‌شویم:
گزاره یک- «اگرارزش‌های اجتماعی با روش‌های هوشمندانه، ابتکاری، روزآمد و با بهره‌گیری از ذاءقه‌شناسی نسلی و عصری پیاده و اجرا شوند در نتیجه آن صلح اجتماعی پایدار و انتظام ملی تأمین و تضمین می‌شود.»
گزاره دوم- «اگر ارزش‌های اجتماعی با روش‌های قدیمی، سخت‌افزاری، سلبی، غیرهنرمندانه، هیجانی و بدون توجه به ذاءقه‌شناسی عصری و نسلی پیاده‌سازی گردد باعث ایجاد تنش و درگیری شده که نتیجه آن اختلال در صلح اجتماعی و انتظام ملی می‌شود.» انجمن علمی مطالعات صلح ایران
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: