به گزارش شفاآنلاین:ایران در دو دهه آینده با بحران بزرگ سالمندی جمعیت مواجه خواهد شد و در رأس این بحرانها، بحث «سالمندان تنها» است، موضوعی که حسام الدین علامه رئیس دبیر شورای ملی سالمندان خبر داده و در گفت و گو با یکی از رسانهها گفته که ایران در یکی از منحصر به فردترین شتاب سالمندی جمعیت در جهان، در سال ۱۴۲۰ جمعیت سالمندیاش دو برابر میشود و به ۲۰ درصد میرسد و بعد از آن افزایش جمعیت سالمندی تا بیش از یک سوم جمعیت (۳۳ درصد) در سال ۱۴۳۵، ادامه خواهد داشت.
وی در بخشی از صحبت های خود تأکید کرد: باید زیرساختهایی آماده شود تا بتوانیم با شتاب رشد جمعیت سالمندی در سالهای آتی مواجه شویم و برای این منظور، دولت آینده باید به صورت ویژه به زیرساختها و ملزومات مواجهه با بحران سالمندی در دو دهه آینده توجه کند. بنابراین، به عزمی ملی هم در بین دولت و سایر قوا و نهادهای حاکمیتی و هم سمنها و مردم احتیاج است تا کشور بتواند برای مواجهه با بحران سالمندی در سالهای آینده آماده شود.
به دنبال این موضوع، پریسا فرنودیان روانشناس، در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، در رابطه با بحران سالمندان تنها در کشور اظهار کرد: به صورت کلی، افزایش جمعیت سالمندان جهان یک واقعیت انکارناپذیر است که بیشتر کشورها را درگیر کرده است تا جایی که بیشتر کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه از جمله کشور ما را در بر خواهد گرفت.
وی بیان کرد: همان طور که سازمان بهداشت جهانی (WHO) اعلام کرده است، در سال ۲۰۵۰ جمعیت سالمندان کشورهای در حال توسعه ۸۰ درصد جمعیت سالمندان جهان را تشکیل خواهند داد و این رقم قابل توجهی است و اگرچه در حال حاضر در کشور ما بحرانهای اقتصادی، اشتغال و... وجود دارد، امّا نباید موضوع بحران سالمندان تنها را نادیده گرفت و باید به این موضوع مهم که کمتر به آن توجه میشود نگاه ویژهای شود، چراکه انتظار میرود با توجه به اینکه در آینده نزدیک، سالمندان، بیشترین جمعیت در کشور را داشته باشند و بحران سالمندی به وجود آید؛ به طوری که طبق بیانیه سازمان بهداشت جهانی WHO با سونامی سالمندی روبرو خواهیم شد حتما باید تدابیری برای این منظور اندیشیده شود تا بتوان با این بحران مبارزه کرد و زیرساختهای خوبی برای آن داشت.
این روانشناس تصریح کرد: نظریه پردازان، نظریههای متفاوتی را برای سالمندی تعریف کرده اند که براساس نظریه اریک اریکسون که بسیار قدیمی هم نیست، دوره سنی ۶۵ سال به بالا را دوره سالمندی میگویند که اگرچه منظور ما مفهوم بیماری نیست، امّا مطالعات نشان داده است بیش از ۸۰ درصد سالمندان به یک یا چند اختلال و یا بیماری مزمن مبتلا میشوند و به دنبال آن، مشکلات مختلف جسمی، روحی و روانی و اجتماعی نیز برای این گروه آسیب پذیر ایجاد میشود و این تمام مشکل نیست، چرا که علاوه بر مبتلا بودن به بیماریهای مزمن مختلف، این افراد، بسیاری از بحرانهای دیگر را نیز تجربه میکنند که از آن جمله میتوان به از دست دادن همسر، فرزند، دوستان، تنها شدن در خانواده، بازنشستگی، کاهش تواناییهای عملکرد آن ها، تغییرات ظاهری، کاهش درآمد و امنیت اجتماعی آن ها و نگرش منفی اجتماعی به این دوره اشاره کرد که همه این ها کیفیت زندگی سالمندان را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
//////////
فرنودیان گفت: یکی دیگر از مسائلی که باید به آن توجه کنیم احساس تنهایی است و با توجه به اینکه اغلب سالمندان، در این دوره، بسیاری از چیزها را از دست میدهند و در حقیقت، احساس عمیق تنهایی می کنند، یکی از راهکارهایی که برای این دوره پیشنهاد می شود توجه ویژه به سالمندان و فراهم کردن امکانات برای آن هاست.
وی ادامه داد: طبق تعریفی که در ذهن ماست اغلب ما بر این تصور هستیم که مرگ در دوران پیری رخ می دهد و این اتفاق را در دوران جوانی، دور از ذهن خود میبینیم و از طرفی هم، افراد سالمند، در این دوران، خود را نزدیک به مرگ میبینند و از این رو، سوالات مفهومی و معنایی در ذهن آنها شکل می گیرد و به همین دلیل، بهتر است که وضعیت روانی افراد سالمند را بررسی کرده و مکانهایی را برای مشاورههای معنایی آنها شناسایی کنیم که اگر این افراد نیاز به درمان دارند این کار برای آن ها انجام شود و از طریق مشاورههایی که کار معنا درمانی میکنند به تمامی خواستههای درمانی روحی و روانی و معنایی آنها پاسخ داده شود.
این روانشناس افزود: با توجه به وضعیت جسمانی سالمندان از جمله فیزیولوژیک، خواب و... باید این موارد نیز در اولویت قرار گیرند؛ به طوری که بیمه باید آنها را تحت پوشش قرار دهد و باتوجه به رویارویی با بحران سالمندان تنها، سازمانهای مربوطه نیز باید راهکارهایی را برای این منظور درنظر بگیرند و بعد جسمی و روانی سالمندان را در سطح گسترده بررسی و زیرساختهایی را برای آنها فراهم کرده و افرادی را که میتوانند به سالمندان کمک کنند را تربیت کنند.
فرنودیان با اشاره به نقش مهم اوقات فراغت برای سالمندان بیان کرد: مسئله مهمی که در کشور ما بالاخص در رابطه با قشر سالمند مورد توجه قرار نگرفته است اوقات فراغت آن هاست، این در حالی است که استفاده از این اوقات باعث سازندگی روح و روان افراد شده و عدم سازندگی آن موجب کسالت و سستی آنها میشود، به همین دلیل اهمیت اوقات فراغت تا جایی است که رهبران معنوی ما هم به آن سفارش کرده اند که از آن جمله میتوان به سفارش های امام موسی کاظم (ع) مبنی بر این موضوع اشاره کرد که ایشان به مسلمانان توصیه کرده اند که اوقاتشان را به چهاربخش تقسیم کنند و فرموده اند که افراد، ساعاتی را برای ارتباط و راز و نیاز با خداوند، زمانی را برای کار و تلاش، اوقاتی را برای ارتباط با دیگران و ساعاتی را برای درک لذتهای حلال و تفریحات سالم اختصاص دهند که در اینجا به اوقات فراغت تعبیر میشود.
وی تصریح کرد:اگرچه اوقات فراغت به عنوان یک پدیده فرهنگی-اجتماعی تأثیرگذار، موضوع مشترک تمام اقشار جامعه است، امّا سالمندان و بازنشستگان ما در این رابطه به فراموشی سپرده شده اند؛ به طوری که اغلب آنها در زمان های اوقات فراغتشان، یا پای تلویزیون نشستهاند و یا در پارکها به سر میبرند و فعالیت خاصی انجام نمیدهند. بنابراین، ما میتوانیم مثل کشورهای توسعه یافته عمل کنیم که اوقات فراقت سالمندان را موضوع مهم برای بعد سلامتی سالمندانشان درنظر گرفته اند و فعالیتهای ورزشی و تفریحی و بسیاری از فعالیتهای مفید دیگر را برای آنها فراهم کرده اند.
//////////
این روانشناس گفت: ما در کشوری هستیم که در مطالعات مردم شناسی مبنی بر خصوصیات فرهنگ ها، بالاخص فرهنگ بومی جامعه ، حتی مردم جوامع روستایی ما در گذشته، در کنار اشتغال و مهمترین وظایف روزمره شان، فرصتهایی برای ورزش و رقابتهای سالم و ترویج روحیه و نشاط و شادابی داشتهاند و انواع ورزشها را انجام میداده اند و فعالیتهای فراغتی مثل سیاحت را در برنامه خود قرارداده بودند، اما متاسفانه امروزه می بینیم که بسیاری از این موارد فراموش شده اند و پیشنهاد ما این است که زمینهای برای گذراندن اوقات فراقت سالمندان از جمله تاسیس مراکز فرهنگی، کانونهای بازنشستگی با حداقل هزینهها و برگزاری گردهماییها برای آنها فراهم شود تا بسیاری از افراد حتی در میانسالی نگران این موضوع نباشند و نگویند که ما نمیدانیم در دوران سالمندی باید چه کاری انجام دهیم.
این روانشناس در پایان خاطرنشان کرد: حتما باید برای سالمندان، زمینههای فراغتی خوبی به وجود آورد تا آنها در این دوره حساس کمتر با مشکلاتی روبرو شوند، چرا که اگر در جامعه، بحران سالمندان تنها ادامه پیدا کند با پدیده افسردگی شدید و اتفاقهای ناخوشایندی روبرو خواهیم شد که بسیار آسیب زا خواهند بود.