کد خبر: ۲۷۲۴۹
تاریخ انتشار: ۱۸:۱۶ - ۱۵ تير ۱۳۹۳ - 2014July 06
شفا آنلاين-واقعا مسئولان کشور که این همه برای مهاجرت کردن روستائیان و عشایر به شهر و به قول خودشان ایجاد حاشیه نشینی در شهرها تبلیغ می کنند چرا نباید از عهده ساخت یک پل برای جلوگیری از مهاجرت برآیند.
به گزارش شفا آنلاين،از سالیان بسیار دور راه ارتباطی عشایر دزفول به مناطق ییلاقی لرستان پل کوه بوده است. پل باستانی و بسیار قدیمی که مربوط به صدها سال پیش بوده و بر اثر طغیان رودخانه بختیاری، تخریب شده و فقط بخشی از پایه های پل باقی مانده است. در این شرایط است که گرگر انگشت خوار اینبار از خوزستان سر برآورده و در کمین انگشتان عشایر خوزستان نشسته است.

پل کوه مهمترین ایلراه عشایر شهرستان دزفول به سمت استان لرستان به شمار می رود که سالانه حدود یک هزار خانوار عشایری از مسیر آن کوچ می کنند. پل باستانی و بسیار قدیمی در این منطقه که مربوط به صدها سال پیش بوده براساس طغیان رودخانه بختیاری تخریب شده و فقط بخشی از پایه های پل باقی مانده است. در سالهای بعد از انقلاب پل جدیدی بر روی رودخانه زده شده که متاسفانه این پل هم در سال 1375 تخریب شده و تنها بخشی از پایه های آن باقی مانده است. از آن به بعد عشایر برای عبور از رودخانه از وسیله خطرناکی به نام «گرگر» استفاده می کنند.

گرگر قدرتمند و بی رحم، یک نیمکت آهنی است که به وسیله سیم محکمی دو طرف رودخانه را به یکدیگر متصل می‌کند و هر ساله تلفات جانی و مالی بسیاری به دنبال دارد.

به میان آنها که می روی احساس می کنی مردم منطقه به صورت ژنتیک یک یا دو بند انگشت کمتر در دستان خود دارند و اغلب آنها به نوعی با این شرایط مواجه هستند. هر چند معمولا وظیفه کشیدن این قاتل انگشتان را مردان به عهده دارند ولی گاه پیش می آید که انگشت یا دست زنان و کودکان نیز اسیر اشتهای سیری ناپذیر این غول آهنین بشوند حالا بماند که این بین چه تعداد از دام به عنوان تنها دارائی عشایر طعمه آب خروشان رودخانه می شود.

وضعیت این عشایر دقیقا شبیه شیوه عبور و مرور اهالی روستای «گاودانه علیرضا» در یکی از دورافتاده‌ترین روستاهای شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد است که سال ها باید برای خرید از مغازه ای که آن طرف رودخانه است و یا رفتن به محل کار و مدرسه هر روز سوار گرگر بشوند، از رودخانه عریضی عبور کنند و دوباره به محل زندگیشان برگردند. اما کرایه و بهای این جابه جایی انگشتان دست بود. یک بند، دو بند، یک انگشت و یا سه انگشت. فرقی نمی کند گاهی حتی جان یک روستایی بیشترین بهای استفاده از گرگر در سالهای گذشته در این منطقه بوده است اما خوشبختانه بعد از رسانه ای شدن این مشکل پلی برای عبور و مرور روستائیان احداث شد. حالا آنها بعد از دادن بهایی سنگین به اندازه صدها انگشت، می توانند به سلامت مسیر حرکت را طی کنند و کابوس آنها پایان یافت.

عشایر شهرستان دزفول اما باید خانواده و تمام اموال خود را با وسیله جهنمی گرگر عبور دهند از همین رو روزانه چیزی حدود 1500 تا دو هزار راس گوسفند و بز به همراه صاحبان آنها و وسایل زندگیشان با این وسیله از رودخانه عبور می کنند.

عده ای از عشایر منطقه دزفول بعد از تخریب پل در سال 1375 قید زندگی عشایری را زده و شهرنشین شده اند و برخی دیگر راه خطرناک عبور از مسیر راه آهن تله زنگ را انتخاب می کنند که هرساله باید شاهد اتفاقات ناگواری در تونل های راه آهن مثل برخورد قطار با احشام و انسان باشند.

مجبوریم احشام خود را بفروشیم

علی یکی از این عشایر منطقه در این خصوص می گوید: هرساله مسئولان زیادی از بخشداری، فرمانداری و مجلس می آیند و شرایط ما را می بینند و قول ساخت و تعمیر پل را به ما می دهند اما متاسفانه تاکنون این وعده ها عملی نشده است.



وی ادامه می دهد: سالانه تعداد زیادی از دام های خود را به دلیل نحوه کوچ خود و استفاده از وسیله ای بی رحم به نام «گرگر» از دست می دهیم. امیدوارم صدای ما به گوش مسئولان برسد در غیراینصورت مجبور هستیم مانند بسیاری از دوستان و فامیل احشام خود را فروخته و در شهر ساکن شویم.

علی عنوان می کند: واقعا مسئولان کشور که این همه برای مهاجرت کردن روستائیان و عشایر به شهر و به قول خودشان ایجاد حاشیه نشینی در شهرها تبلیغ می کنند چرا نباید از عهده ساخت یک پل برای جلوگیری از مهاجرت ما برآیند.



وی تصریح می کند: استفاده از این وسیله برای عبور و مرور واقعا ترسناک است زیرا هر بار که با این وسیله قصد عبور از عرض رودخانه را دارید باید این ریسک را به جان بخرید که ممکن وقتی به آن سمت رودخانه می رسید انگشتی از دستان را به رودخانه سپرده باشید که این امر به خصوص برای کودکان و زنان دردآورتر است.

400 میلیون تومان اعتبار برای ساخت پل

محسن پورفرخی، رئیس اداره امور عشایر شهرستان دزفول نیز در این رابطه عنوان می کند: به علت احداث سد بختیاری و به زیر آب رفتن محل پل، احداث یک پل نفررو با عرض ۱.۵ متر و طول ۱۲۰ متر لازم بوده که کار مطالعه و طراحی آن انجام شده است.

وی با اشاره به اینکه در سال ۱۳۸۷ نسبت به مرمت بخشی از پل قدیم اقدام شد ولی در اثر سیلاب و طغیان رودخانه طرف دیگر پل تخریب شد، ادامه می دهد: عملیات مسیر شکافی و احداث ۲۰ کیلومتر جاده اصلی پل کوه از منطقه سه راهی امامزاده احمد فداله (ع) تا سه کیلومتری پل کوه از محل اعتبارات ملی در سال ۹۰ با اعتباری بالغ بر۱۱ میلیارد ریال صورت گرفت.

پورفرخی با بیان اینکه برای احداث پل فلزی نفررو اعتبار چهار میلیارد ریالی برآورد شده است، تصریح می کند: امیدواریم در آینده نزدیک اعتباراتی برای این کار تخصیص داده شود ضمن اینکه احداث این پل در اولویت برنامه های اداره کل امور عشایر استان خوزستان قرار دارد.

وی بیان می کند: در خصوص رفع مشکلات احتمالی، تعمیر و نگهداری گرگر شامل تعویض کابین فلزی، کشش سیمهای فولادی، تقویت دکل های مهار، احداث سکوی استقرار دام در سال جاری صورت گرفت.

برای احداث پل اعتباری تخصیص نمی دهند

عباس پاپی زاده، نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی نیز اظهار می کند: متاسفانه این پل تنها مسیر ارتباطی میان خوزستان و لرستان برای عبور عشایر است که بعد از تخریب برای باسازی آن اقدامی صورت نگرفته و عشایر مجبورند با وسیله ای به نام گرگر از رودخانه ای عمیق، خروشان و خطرناک عبور کنند.

وی ادامه می دهد: متاسفانه عبور با این وسیله در طول سالیان باعث تلفات جانی، قطع دست و انگشتان و از دست دادن دام شده است، به رغم گزارشات متعددی که در این رابطه به مقامات مربوطه داده ایم اما اعتباری برای آن در نظر گرفته نشده است.

پاپی به حجب و حیای عشایر اشاره می کند و می گوید: عشایر چون کمتر اعتراض می کنند صدایشان به جایی نمی رسد و به آنها توجهی نمی شود اما مسئله کوچ عشایر دزفول به لرستان از مشکلاتی است که باید هرچه سریعتر به آن توجه شود.

وی خاطر نشان می کند: عشایری که کمترین بار مالی را برای دولت دارند و از حداقل خدمات و امکانات مانند آسفالت، برق، آب سالم و بهداشت و درمان استفاده می کنند به این صورت در حق آنها ظلم می شود.

نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه این قشر زحمتکش باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند، تصریح می کند: مسئولان عادت کرده اند که حتما باید اعتراضاتی شود تا به مشکلی رسیدگی کنند بنابراین به حوزه عشایر کم اعتراض و مظلوم کمتر توجه می کنند.

لازم به ذکر است 11 ماه از حادثه سد کارون سه به دلیل بی توجهی مسئولان نسبت به ساخت پل می گذرد حادثه ای دردناک که باعث مرگ وحشتناک 11 نفر از هموطنانمان شد. در گوشه گوشه این استان مرگ های این چنینی به وفور رخ می دهد که لحظه ای غفلت در شرایطی خطرناک حادثه ساز می شود و ناگهان مسئولان را از خواب غفلت بیدار می کند و مصداق ضرب المثل نوشدارو بعد از مرگ سهراب می شوند.

اتفاقهای دردناک در خوزستان یکی پس از دیگری رخ می دهد و کسی به این حوادث توجه خاصی نمی کند. جان دادن در سد کارون 3، کشتار در جاده های خوزستان، واژگون شدن گاه و بیگاه خودروها در کانال های بدون گاردیل و اتفاقاتی از این دست همه مصادیقی از کم توجهی مسئولان است که تبعات این اتفا‌قات فعلا دامن مردم گوشه گوشه خوزستان را گرفته است.

انتظار می رود صدای این عشایر مظلوم به گوش مسئولان برسد، زیرا کوتاهی به اندازه 18 سال کافی است و قبل اینکه حادثه ای بدتر از سد کارون سه به وقوع بپیوندد باید فکری برای تردد عشایر بشود و اعتباری برای ساخت پل در نظر گرفته شود.

مهر
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: