در غرب حتی غارت مغازهها نیز مشاهده شده است. ناکارآمدی حکومتها، بیاعتمادی مردم و احساس ناامنی آنان، محصول هر فرآیندی باشد، در جریان کرونا خود را بروز داد
شفاآنلاین>سلامت>سال 1398 هر چه بود گذشت. سال 1399 را در حالی پیش رو داریم که بیش از آنچه که تحولات اصلی را در داخل شاهد باشیم، احتمالاً در سطح بینالملل و جهانی با یک تحول تاریخی و حتی بیسابقه مواجه خواهیم بود.
قدرت بشر در قرن بیستم و در 20 سال اخیر قرن بیست و یکم به نحو بیسابقهای رو به فزونی نهاد. از شکافتن اتم تا سفر به ماه، از قدرت تخریبی وحشتناک اتمی، تا قدرت پردازش عظیم و کامپیوترهای بزرگ و اکنون قدرت اقتصادی و ارتباطی جهانی در اوج قرار دارد.
با این حال این قدرتها از جایی به چالش کشیده شد که هیچ کس باور آن را نمیکرد. براساس ایه شریفه قران کریم: «مِن حیثُ لا یَحتَسِب» از جایی که حساب نمیکردند.
اگر چه در موارد مشابه دیگر بشر موفق شده است که واکسن و داروی این نوع اپیدمیها را بسازد و از شر آن خلاص شود و در این مورد هم در نهایت موفق خواهد شد ولی به احتمال فراوان تا آن زمان جهان در یک رکود اقتصادی قابل توجهی فرو خواهد رفت.
هم اکنون نیز در چین نیز آثار سهمگین اقتصادی این کاهش تولید را باید نظاره کرد. ولی مهمتر از رکود اقتصادی، رکود و پرسشهای سیاسی مهمی است که گریبان دولتهای غربی را خواهد گرفت.
واقعیت این است که غربیها، چین را متهم کردند که پنهانکاری کرده است و نتوانسته بموقع جلوی ویروس را بگیرد.
ولی اکنون با این پرسش مواجه هستند که چرا خودشان در برابر شیوع این بیماری منفعل و ناکارآمد عمل کردهاند؟
شاید پیشبینی شیوع بیماری در موج اول در چین قدری سخت بود و دولت چین نمیتوانست آن را پیشبینی کند.
ولی چرا کشورهای اروپایی در موج سوم که موج دوم آن در ایران بود، تا این حد منفعل بودند که نه تنها هیچ سیاست روشنی نداشتند، بلکه هیچگونه تمهیداتی هم برای مقابله با حضور احتمالی ویروس در کشورشان نیاندیشیده بودند.
نه فقط اروپا، بلکه چرا ترامپ موج سوم در اروپا را هم دید و همچنان آن را بیاهمیت میدانست و اقدامی نکرد؟ آیا رژیمهای غربی دچار وضعیتی شدهاند که کارآیی آنها را در شرایط جدید از دست داده است؟
مسأله فقط در سطح حکومتها نیست. بلکه در سطح مردم نیز شاهد اتفاق بسیار مهمی هستیم. تقریباً و بدون استثنا در تمامی کشورهای رفاهی شاهد نوعی هجوم غیر قابل فهم مردم به مغازهها و خرید اجناس و انبار کردن آنها هستیم؟
درگیریهای شدید در این جریان به پدیدهای عادی تبدیل شد. بیتوجهی مردم به توصیههای حکومتهای خودشان چنان بود که در نهایت با زور جریمه و زندان وارد میدان شدند.
در حقیقت نه در چین و نه در کرهجنوبی و نه در ایران که پیشتر دچار بحران کرونا شدند، شاهد چنین رفتارهایی نبودهایم، ولی هنگامی که پای این ویروس به کشورهای غربی و حتی استرالیا که در نیمکره جنوبی است باز شد، چنین رفتارهایی را دیدیم.
حتی غارت مغازهها نیز مشاهده شده است. ناکارآمدی حکومتها، بیاعتمادی مردم و احساس ناامنی آنان، محصول هر فرآیندی باشد، در جریان کرونا خود را بروز داد.
غرب در جریان کرونا اشتباه خطرناکی را مرتکب شد. هنگامی که قدرتمندترین فرد جهان غرب یعنی ترامپ بیپروا نام ویروس را چینی گذاشت و به روشنی نفرتپراکنی کرد و برخلاف ایده جهانی شدن که باید درد هر کشوری ولو دور از خود را درد مشترک دانست، در پی تحقیر و تخفیف چین و سپس ایران بودند و گمان میکردند که خودشان مصون هستند.
ولی هنگامی که پای ویروس به غرب باز شد آن همه حملات و تبلیغات مثل بومرنگ عمل کرد و به خودشان بازگشت و طی کمتر از یک هفته 180 درجه تغییر موضع دادند و سخنان متناقض گفتند.
قصد این یادداشت نقد غرب نیست بلکه بیان این واقعیت است که به احتمال فراوان این تناقضات موجب آن میشود که شاهد تحولات مهمی در اقتصاد و سیاست و حتی فرهنگ جهان غرب باشیم و این تحولات عرصه جهانی را دچار تغییر خواهد کرد و ما نیز به نوبه خود تحت تأثیر این تغییرات جهانی قرار خواهیم گرفت.ایران آنلاین