این مسأله که در جریان سیاستهای غلط جمعیتی، کشورمان بزودی پیر و سالمند میشود منظور هدف بنده در این نوشته نیست
شفا آنلاین>اجتماعی>هفته سالمند فرارسید یادم افتاد کشور درگذشته جوانم، با سرعت زیادی در حال پیر شدن است.
ین مسأله که در جریان سیاستهای غلط جمعیتی، کشورمان بزودی پیر و سالمند میشود منظور هدف بنده در این نوشته نیست.
به این موضوع میاندیشم که در حال حاضر با توجه به این مقوله چه کردهایم و چه خواهیم کرد. شاید هم طبق عادت منتظریم تا این هم تبدیل به یک بحران شود تا تازه یادمان بیفتد زمان چه زود میگذرد و ما استاد هدر دادن زمان هستیم. بهطور خلاصه بگویم که پیشرفت علم و توسعه مداخلات بهداشتی و امکانات اجتماعی از طرفی و کاهش میل و اشتیاق خانوادهها به فرزندآوری<Childbirth>و همچنین بالا رفتن سن ازدواج، باعث افزایش سن و سنگین شدن وزن سالمندی کشور شده که با شیب تندی به سمت سالمندی پیش میرود.
سالمندان کشورمان که در حال حاضر ۹ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند تا سال ۲۰۳۰ در حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد جمعیت کشور را شامل خواهند شد یعنی کشوری کاملاً سالمند.
اما سؤال اصلی: تاکنون برای مواجهه با پدیده سالمندی چه برنامهریزی یا سیاستگذاریهایی صورت پذیرفته است؟ پاسخ ساده است هیچ و اگر هم بود زودگذر و غیرمؤثر.
دو سال قبل سند ملی سالمندی تدوین شد ولی تاکنون اجرایی نشده است. شاید بتوان علت آن را عدم هماهنگی صحیح و مؤثر بین نهادهای متولی دانست. نهادهایی مانند وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یا سازمان بهزیستی یا حتی شهرداری و... ای کاش هر یک بهجای اینکه خود را متولی اصلی و تدوینگر سند ملی سالمندان معرفی کنند، با همکاری مناسب و مؤثر سعی در اجرایی شدن آن میکردند تا سالمندان عزیز کشورمان از این مقال بهرهمند شده و کمی به آینده امیدوار.
اگر به بنده اجازه دهید علاوه بر درد دل پیشنهاداتی در حد سواد و معلومات هم بدهم.
تبدیل دوران سالمندی از بحران به فرصت، نیاز به برنامهریزی پیچیدهای ندارد.
قبل از هر کار با مشاوره متخصصین و استادان این حوزه میتوان یک چارچوب جامع و هدفمند که شامل برنامهریزیهای مناسب جهت بسترسازی و اشاعه فرهنگ سالمندی بهعنوان بخشی سازنده و مطلوب از جمعیت کشور (و نه بخشی زاید و صرفاً مصرف کننده) برنامهریزی مناسب جهت ساماندهی و حل مناسب مشکلات دوران پیری و سالمندی، برنامهریزی جهت استفاده از پتانسیلهای فراوان سالمندان در زمینه سازندگی و باروری کشور و بالا بردن سطح کیفی زندگی سالمندان، آموزش و توسعه نیروی انسانی لازم جهت مراقبت و حمایتهای لازم در دوران سالمندی شامل نیروهای متخصص پزشکی و پیراپزشکی، پرستاری و متخصصین خدماتی و علوم اجتماعی و جامعه شناسی و...
(لازم بهذکر است که سال قبل در اقدامی خوب وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اقدام به جذب و آموزش متخصصان طب سالمندی در دانشگاههای تهران و ایران کرد که به عللی که هنوز برای بنده روشن نمیباشد، همان وزارتخانه از ۲ سال قبل مانع این کار شد و جذب این متخصصان متوقف شد). برنامهریزی جهت توسعه و اصلاح واحدهای مراقبت و حمایت از سالمندان و توسعه و تبدیل فضاهای شهری به فضاهای دوستدار سالمند میباشد. در گام بعدی با همکاری نهادهای مختلف مانند وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان بهزیستی، شهرداری و شوراهای شهر، نهادهای خیریه و NGOها و همچنین سازمانهایی که یک سالمند بالایی را تحت عنوان بازنشسته در اختیار دارند و (نیروهای مسلح آموزش و پرورش و...) و تخصیص بودجه و اعتبار مستقل بایستی این چارچوب به مرحله اجرا در بیاید.
بهترین مسأله همکاری و اتحاد همه نهادها و سازمانهای ذیربط و تقبل این موضوع بهعنوان یک اولویت در کشور میباشد.
یادمان باشد که پدران و مادرانمان و پدربزرگها و مادربزرگهای ما نیازمند حمایتها و مراقبتهای ما هستند. یادمان باشد که همه ما بزودی جزئی از سالمندان این کشور میشویم و یادمان باشد که زمان زود میگذرد. همیشه پیشگیری بهتر از درمان است. ایران
دکتر علیرضا سپیانی
متخصص
طب سالمندان