بهطور کلی بازاریابی میتواند به گسترش تجارت شما کمک کند، اما بیشتر بازاریابها یک سری اشتباهات را مکررا تکرار میکنند؛ زمانی که تمام اطرافیان شما در حوزه بازاریابی عیناً مثل هم اشتباه میکنند، بسیار دشوار است تا رویکرد خود را اصلاح کنید
شفاآنلاین>اجتماعی>در بازاریابی هر چقدر بیشتر به دادهها توجه کنید و از تصمیمات احساسی فاصله بگیرید، عملکرد بهتری خواهید داشت؛ این بدان معنا نیست که از آنچه باور دارید دست بکشید.
به گزارش شفاآنلاین، تصمیمات بزرگ برای بازاریابی بیشتر از آنکه احساسی باشند باید تابع قواعد مشخصی باشند، پیروی از این قواعد به شما کمک میکند تا در تجارت خود بهتر تصمیمگیری کنید.
گرفتن نتایج خوب از بازاریابی آنقدر مشکل نیست، تا وقتی که از یک سری اشتباهات معمول خودداری کنید.
"رشو رایتی" یک مدیر بازازیابی و کارآفرین در مقالهای، به نحوه تصمیمگیری صحیح در حوزه بازاریابی پرداخته است.
بهطور کلی بازاریابی میتواند به گسترش تجارت شما کمک کند، اما بیشتر بازاریابها یک سری اشتباهات را مکررا تکرار میکنند؛ زمانی که تمام اطرافیان شما در حوزه بازاریابی عیناً مثل هم اشتباه میکنند، بسیار دشوار است تا رویکرد خود را اصلاح کنید.
اگر میخواهید روش بازاریابی خود را ترمیم کنید تا بتوانید از سرمایهگذاری خود در این حوزه بهره کافی را ببرید، زمان آن فرا رسیده تا از این اشتباهات مشترک پرهیز کنید:
۱. بر احساسات تکیه کنیم یا بر دادهها؟!
تکیه کردن بر گمان و احساس خود مبنی بر اینکه چه کاری نتیجه خوبی در پی خواهد داشت، میتواند یک اشتباه پرهزینه باشد؛ این اشتباه بسیار مرسوم بوده و حتی بازاریابان با تجربه نیز آن را مرتکب میشوند! با توجه به ابزارها و برنامههای موجود برای شرکتها، به منظور جمعآوری و بررسی اطلاعات، واقعاً بهانهای برای تصمیمگیری براساس احساسات <Emotions>وجود ندارد.
هر چقدر بیشتر به دادهها توجه کنید و از تصمیمات احساسی و گمان افراد فاصله بگیرید، عملکرد و کارایی بهتری خواهید داشت؛ این بدان معنا نیست که از آنچه باور دارید درست است دست بکشید، بلکه مشکل آنجاست که بازاریابان ۸۰ درصد به احساس خود و ۲۰ درصد به داده تکیه میکنند! در صورتی که روش صحیح دقیقا برعکس است.
۲. کپی برداری از دیگران منجر به کوتهنظری و غرور کاذب
اگر همه در تیتر نامه الکترونیک خود از شکلک استفاده کنند، آیا شما نیز این کار را میکنید؟!
به احتمال بسیار زیاد، بله! در دنیای بازاریابی اکثراً همه پیرو هستند؛ اگر همکار بازاریاب ما از یک کانال بازاریابی و روش فروشی خاص استفاده کند، ما هم از همان روش و کانال استفاده خواهیم کرد، بهجای آنکه از ذهن خود استفده کنیم، بیشتر متمایل به مسیری هستیم که اکثریت در آن گام برمیدارند.
حال نمیخواهیم بگوییم که استفاده از روشی که نتیجه میدهد، اشتباه است، اما کپی برداری از آنچه دیگران انجام دادهاند، همیشه بهترین راه برای رسیدن به موفقیت نیست و میتواند منجر به کوته نظری و غرور کاذب شود.
۳. استفاده از تمام کانالهای بازاریابی و ندادن زمان کافی به آنها برای بازدهی
امروزه اکثر بازاریابها با ورود یک کانال جدید متوجه آن میشوند و آنرا برای بازاریابی استفاده میکنند و زمانی که نتیجه سریع نمیگیرند، ناامید میشوند و از آن دست میکشند! این یک راه سریع و آسان برای سوزاندان بودجه خود است.
حرکت سریع دنیای دیجیتال بدان معنا نیست که شما از سرمایهگذاری خود، بیدرنگ سود میبرید؛ صرفنظر از کانال بازاریابی که استفاده میکنید، چه اینستاگرام، تلگرام و یا واتسآپ، مخاطبان شما، انسان هستند و این مسئله باعث میشود تا برقرای ارتباط شما با آنها مقداری طول بکشد!
بهجای آنکه روی یک کانال جدید زمان بگذارید، سعی کنید تا برای مشتریهای خود یک راه خرید آسان فراهم کنید.
۴. اجرا نکردن رویکرد "کایزن" در بازاریابی
آیا با رویکرد کایزن آشنایی دارید؟ توصیف ساده این روش آن است که ما باید با ایجاد تغییرات کوچک بهدنبال تکامل مداوم باشیم؛ این تغییرات کوچک میتواند یک بازدهی عمده، عمیق و مثبت در کار ما داشته باشد.
این رویکرد در بازاریابی بدان معناست که صرفنظر از آنکه ما چقدر موفق یا دانا هستیم، نباید بر پیروزیهای گذشته تکیه کنیم و یادگیری را متوقف کنیم مخصوصاً در دنیای امروز که تکنولوژی و هوش مصنوعی، روشهای بازاریابی را تغییر میدهند.
آیا از این رویکرد در بازاریابی خود استفاده میکنید؟ آیا در آن ثبات دارید؟ به یاد داشته باشید که ثبات کلید پیروزی است.
۵. فراموش کردن مشتری شماره یک
زمانی که یک بازاریاب میخواهد رشد فروش خود را افزایش دهد، اغلب روی به دست آوردن مشتری جدید تمرکز میکند! نیروی بسیار زیادی صرف جذب بازدیدکنندههای جدید و تبدیل آنها به مشتری میشود؛ بدین ترتیب مخاطب اصلی که همان مشتریها هستند به سادگی فراموش میشوند!
گزارشها حاکی از آن است که احتمال فروش محصول به یک مشتری موجود بین ۶۰ تا ۷۰ درصد است در حالیکه برای یک مخاطب جدید این رقم چیزی در حدود ۵ تا ۲۰ درصد است!
بهطور میانگین، مشتری شما از یک مشتری جدید ۳۳ درصد بیشتر هزینه میکند همچنین افزایش سرمایه ۵ درصدی در زمینه ابقاء مشتری، بازدهی ۲۵ تا ۹۵ درصدی دارد.
به همین علل بهتر است تا بر روی مشتریهای موجود خود تمرکز و سرمایهگذاری کنید؛ صرفنظر از این آمارها بسیاری از شاغلین حوزه بازاریابی، مشتریهای موجود خود را نادیده میگیرند!.تسنیم