4 دی سال گذشته اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات با 38 سرنشین در پیچ پرشیب جاده داخلی دانشگاه از مسیر منحرف و واژگون شد
شفا آنلاین>حوادث>دومین جلسه رسیدگی به پرونده واژگونی اتوبوس دانشجویان علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد صبح دیروز در حالی برگزار شد که قاضی از صدور رأی این پرونده تا یک هفته آینده خبر داد.
به گزارش شفا آنلاین: 4دی سال گذشته اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات با 38 سرنشین در پیچ پرشیب جاده داخلی دانشگاه از مسیر منحرف و واژگون شد. بر اثر این اتفاق هولناک 10 دانشجو و راننده اتوبوس جان باختند و 28 دانشجو نیز بشدت مجروح و برخی نقص عضو شدند.با توجه به حساسیت موضوع، پروندهای در دادسرا تشکیل و پس از تکمیل تحقیقات، کیفرخواست آن با تعیین قصور 33/33 درصدی شرکت پیمانکاری، رئیس دانشگاه آزاد و راننده که خودش نیز در این حادثه جان باخته صادر شد و پرونده پس از چند ماه برای رسیدگی به شعبه 1057 دادگاه ویژه کارکنان دولت به ریاست قاضی عالیشاه فرستاده شد.
در جلسه اول دادگاه که 25 خرداد برگزار شد علاوه بر قرائت کیفرخواست، اظهارات خانوادههای داغدیده و دفاعیات متهمان پرونده شنیده شد و ادامه دادرسی به جلسه دیگری موکول شد.دومین جلسه محاکمه ساعت 10 و 15 دقیقه صبح دیروز به صورت علنی و با حضور بیش از 50 نفر از خانوادههای قربانیان و مصدومان، پسر راننده اتوبوس و همچنین مسئولان دانشگاه و پیمانکار بهعنوان متهمان پرونده آغاز به کار کرد.
بسیاری از خانوادهها هنوز لباس سیاه عزا به تن داشتند و عکسهای قاب شده فرزندان از دست رفتهشان را طوری در دست گرفته بودند که دادگاه را بیش از یک جلسه محاکمه، به مجلس یادبودی برای قربانیان شبیه کرده بود. در ابتدای جلسه قاضی عالیشاه با تأکید بر اینکه هدف از برگزاری این جلسه شنیدن آخرین دفاعیات متهمان پرونده است از خانوادههای مصدومان خواست جلسه را ترک کنند.سپس خانواده قربانیان حادثه رو به قاضی گفتند مسئولان به ما وعده داده بودند که فرزندان ما را شهید اعلام کنند اما تاکنون این وعده عملی نشده است. آنها همچنین برای عاملان این حادثه اشد مجازات را خواستار شدند تا التیامی بر داغ آنها باشد.
در ادامه جلسه، پیمانکار شرکت حمل و نقل بهعنوان نخستین متهم، به آخرین دفاع پرداخت و به قراردادی که بین شرکت پیمانکاری و دانشگاه آزاد برای تأمین اتوبوس سرویس دانشجویان و کارکنان منعقد شده بود اشاره کرد و گفت: براساس قرارداد اتوبوسهای متفاوتی برای حمل و نقل دانشجویان و کارکنان قرار داده بودیم و این قرارداد با توجه به وضعیت جاده و... که دانشگاه از آن مطلع بود، بسته شده بود.
معاینه فنی اتوبوس نیز اوایل آبان به دانشگاه ارائه شده بود و راننده موظف به تمدید آن بود. در ادامه وکیل پیمانکار و شرکت حمل و نقل نیز فرسودگی اتوبوس را رد کرد و به رأی کارشناسی که هر سه متهم را به طور مساوی در این حادثه مقصر اعلام کرده بود اعتراض کرد.متهم دوم که رئیس دانشگاه بود در کنار وکلایش در حالی به دفاع از خود پرداخت که صحبتهایش چند باری با اعتراض خانوادهها قطع شد. وکیل دکتر رضا مسعودی -رئیس دانشگاه - نخست با اشاره به اقدامات ایشان در سه ماهه حضورشان در دانشگاه پیش از حادثه، از او تقدیر و اعلام کرد بهعنوان شخص حقیقی قصوری متوجه ایشان نیست.
وکلای رئیس دانشگاه با چرخاندن نوک پیکان اتهامات به سمت پیمانکار درصد قصور تعیین شده را برای موکلشان نپذیرفتند. همچنین یکی از وکلا رسیدگی به این پرونده را تحت تأثیر احساسات اعلام کرد و از دادگاه خواست بدون در نظر گرفتن حواشی نسبت به صدور رأی اقدام کند.با اعتراض خانوادهها به این نظریه، قاضی دادگاه با اشاره به موادی در قرارداد دانشگاه و پیمانکار، نقش نظارتی رئیس دانشگاه بر اجرای قرارداد پیمانکار را مورد تأکید قرار داد و با ادلهای از بندهای کیفرخواست دفاع کرد. در ادامه پسر راننده اتوبوس که در دادگاه حاضر بود و بهعنوان سومین متهم در پرونده مطرح است هیچ صحبتی نکرد.حسام نواب صفوی، وکیل خانوادههای قربانیان نیز در ادامه جلسه در جایگاه دفاع ایستاد و با اشاره به اینکه دانشگاه پس از 7 ماه از این حادثه به تازگی دو روز قبل تازه اقدام به نصب گاردریل در مسیر جاده دانشگاه کرده، با تأکید بر اینکه بهدلیل بیمبالاتی و بیکفایتی مسئولان و شخص رئیس دانشگاه این حادثه رخ داده است از طرف موکلان خواستار اشد مجازات برای متهمان شد.قاضی پس از شنیدن اظهارات متهمان و درخواست شاکیان پرونده، ختم جلسه را اعلام کرد و از صدور رأی تا یک هفته آینده خبر داد.
حاشیه دادگاه
یک ساعتی تا شروع جلسه دوم دادگاه مانده بود اما تعداد زیادی از خانواده قربانیان و مصدومان حادثه در خیابان در حالی که عکسهای قاب گرفته دختران و پسران شان را در دست داشتند تجمع کرده و پلاکاردی کنار باغچه به چشم میخورد که روی آن نوشته بود خواهان مجازات رئیس دانشگاه آزاد هستند. وقایع آن سهشنبه سیاه هنوز مانند لحظه نخست برایشان زنده است.
همه وعده هایشان دروغ بود
مادر، پدر و خواهران «محمد جواد هوشنگی» با قاب عکس پسرشان کناری ایستاده بودند. یکی از خواهران او به خبرنگار «ایران» گفت: «در این مدت هیچ کاری برای ما نکردند. فقط وعده دروغ دادند و حال ما را بدتر کردند. آقای ولایتی در همان جلسه اول که با خانوادهها داشتند قول دادند که بچهها را شهید اعلام کنند. اما نه تنها این اتفاق نیفتاده که حتی خواسته ما را که دیدار با رهبری بود هم نادیده گرفتند. میخواهیم مقصران این جنایت به اشد مجازات برسند.»
7 ماه و 7 روز در انتظار صدور حکم
«نگار باب الحوائجی» 26 ساله تنها فرزند خانوادهاش بود. دختر جوانی که برای دفاع از پایان نامه ارشدش از همدان به تهران آمده بود. پدر «نگار» نیز که برای احقاق حق دخترش در این مدت از هیچ کاری فروگذار نکرده در جلسه دادگاه در حالی که گریه میکرد، رو به قاضی کرد و گفت: «7 ماه و 7 روز است به صدور حکم فکر میکنم. دیه درد ما را دوا نمیکند. ما میخواهیم مسببان این حادثه را پشت میلههای زندان ببینیم. مسئولان دانشگاه نمیدانند چه بلایی سر ما آوردهاند و باید مجازات شوند. مسعودی رئیس دانشگاه وقتی منصوب شد قول داد سرویس دانشجویان را سرو سامان دهد اما همین سرویس قاتل بچههای ما شد.»
مصیبتی که قابل جبران نیست
پدر «علی حسین زاده»، دانشجوی سال سوم دکترای دامپزشکی با صدایی بغض آلود به خبرنگار ما گفت: «ما در ظاهر زندهایم اما همهمان از درون نابود شدهایم. فرزندان ما بهخاطر غفلت مسئولان دانشگاه جان باختند. من از قوه قضائیه میخواهم که حکمی بدهند که از این پس هیچ مسئولی به این سادگی با جان فرزندانمان بازی نکند. دانشگاه سعی دارد راننده و پیمانکار را مقصر نشان دهد اما ما بچه هایمان را به دانشگاه سپرده بودیم و آنها کوتاهی کردهاند.»
کسی از ما حمایت نمی کند
مادر سارا ابوالفتحی که دختر و شوهرش را در این حادثه از دست داده به خبرنگار «ایران» گفت: «دانشگاه غیرانتفاعی بود و بودجه آن با پول دانشجویان ما تأمین میشد اما حتی هزینهای برای سرویسشان انجام ندادند و این بلا سرمان آمد. عزیزان ما با افتادن سنگ از کوه کشته نشدهاند، بلکه جاده نامناسب، اتوبوس فرسوده و... آنها را به سمت مرگ برده است. چرا هیچ کس از ما حمایت نمیکند. بچههای ما پرپر شدند و داغشان بر دلمان ماند اما حال پدر و مادرهایی که بچه هایشان نقص عضو پیدا کردهاند یا حیات نباتی دارند خیلی بدتر از ماست.»
دختر نخبهام فلج شد
پدر «خدیجه وکیلی» که بیشترین آسیب را در این حادثه دیده است، به خبرنگار ما گفت: «دختر 22 سالهام دانشجوی نخبه دانشگاه در رشته هوا فضا بود اما بعد از این حادثه 18 مورد آسیب دیدگی او را خانه نشین کرده است.
رگهای عروقی را مصنوعی کار گذاشتند و سه پرده مغزش آسیب دیده است. گاهی در روز سه بار از هوش میرود و تنها با اکسیژن میتوانند او را به هوش بیاورند. دانشگاه در این مدت هزینههای دارو و درمان را داده اما جراحاتی که به دخترم وارد شده قابل جبران نیست و امیدوارم با برخورد مناسب دستگاه قضایی هرگز این اتفاق تکرار نشود.»
همسرم طاقت مرگ دخترم را نداشت
پدر «مهشید مقدمی راد» که به همراه دخترش به دادگاه آمده بود با اشاره به مرگ همسرش گفت: «دخترم بعد از این اتفاق حس بویایی و چشایی اش را از دست داده، پایش پلاتین است و به خاطر لختهای که در سرش است گاهی عصبی میشود. آن شبی که او را از بیمارستان به خانه آوردیم مادرش در حال رسیدگی به او بود که ناگهان مهشید شروع به سر و صدا کرد. همسرم گریه میکرد و میگفت دختر تحصیلکردهام را دیوانه کردهاند. همین را گفت و به خواب رفت اما دیگر هرگز بیدار نشد.»ایران