بازنشستگی در همه جای دنیا بهعنوان فصلی مهم از زندگی در نظر گرفته میشود که عموما با سالخوردگی در پیوند است، اما در برخی کشورها نوع تعامل و تقابل با این مفهوم آن را از حالتی عادی و پذیرفتهشده خارج کرده و تبدیل به بحرانی برای جامعه و فرد کرده است
شفا آنلاین>اجتماعی>در چندسال گذشته صحبتهای زیادی درباره حضور دوباره بازنشستگان در سطح جامعه مطرح شده است، تا جایی که دولت و مجلس قانون منع بهکارگیری دوباره بازنشستگان را مصوب کرد. اما بیتردید این طرح درباره مدیران بازنشسته کاربردی بوده و امروزه بسیاری از افراد سالمند جامعه در شرکتها و حتی بخش خصوصی مشغول به کار هستند.
بازنشستگی در همه جای دنیا بهعنوان فصلی مهم از زندگی در نظر گرفته میشود که عموما با سالخوردگی در پیوند است، اما در برخی کشورها نوع تعامل و تقابل با این مفهوم آن را از حالتی عادی و پذیرفتهشده خارج کرده و تبدیل به بحرانی برای جامعه و فرد کرده است.
در ایران افراد معمولا بعد از سپریکردن دوران کاری که معمولا چیزی حدود سهدهه است از کار بازنشسته میشوند؛ این دوره برای اکثر افراد شروعی تازه و آغازی دوباره است که اگر به صورت درست و علمی با آن روبهرو نشوند ممکن است با بحرانهایی عمیق روبهرو شوند. امروزه بسیاری از افراد سالمند جامعه به دلیل مشکلات مالی و کافینبودن حقوق بازنشستگی، مجبور میشوند خود را دوباره در محیط کاری ببینند و چون شرکتهای بخش خصوصی و شغلهایی همچون رانندگان تاکسی، کارهای دفتری در شرکتها و تعاونیها، بیمهای برای آنها در نظر نمیگیرد، آمار دقیقی از حضور دوباره سالمندان در جامعه وجود ندارد. بازنشستگان در کشور ما معمولا چند انتخاب پیشرو دارند که البته بر اساس شرایطشان این انتخابها ایجاد میشوند؛ یکی اینکه بسیاری از بازنشستگان بعد از پایان ماموریت 30ساله خود بار دیگر در جستوجوی کار، تلاش میکنند فضای شغلی تازهای را تجربه کنند. آنها بعد از فراغت میخواهند با یافتن کاری جدید بار دیگر نظم را به زندگی خود بازگردانند و البته درآمدی نیز داشته باشند. این فضا همچنین بر اساس تخصص افراد تعیین میشود، یعنی افرادی که متخصص باشند میتوانند در محیطهای شغلی مشابه آنچه طی سهدهه در آن زندگی کردهاند شغل تازهای پیدا کنند. سن بازنشستگی در ایران تا سال 1394 در میان زنان 49سال و در میان مردان 52سال اعلام شده بود که نسبت به استاندارد جهانی دهسالی کمتر است.
آنچه هست
اگرچه ایدهآلها درباره بازنشستگی و بازنشستگان فراوان است اما آنچه معمولا در عمل روی میدهد از مدلی تکراری و کلیشهای پیروی میکند. بازنشستگی به گفته روانشناسان میتواند یکی از دورههای پرفشار و بحرانی زندگی باشد. اگر افراد بدون آمادگی وارد این دوره شوند، زندگی و زمانه بیتردید آنها را غافلگیر میکند. از سوی دیگر معضلاتی مانند کمبود درآمد و وضعیت معیشت و نگرانیهایی در مورد سلامت میتواند سالخوردگان و سالمندان را از آنچه بهداشتروانی در سنین بالا مینامند دور سازد. هزینهها در دوران بازنشستگی برخلاف تصور جامعه، افزایش پیدا میکند و داشتن پسانداز میتواند از نظر روانی نیز موجب آرامش این افراد شود. کارهای پارهوقت یکی از روشهای افزایش درآمد است تا زمینههای معیشتی به راحتی مدیریت شود. بازنشستگان در کشور ما اغلب بعد از پایان خدمت خود با مشکلات زیادی روبهرو هستند. فرزندانی که بیکارند، دانشجو هستند و هنوز ازدواج نکردهاند بهعنوان باری اقتصادی و روانی بر دوش و ذهن این افراد سنگینی میکند. آنها باید با حقوق ناچیز بازنشستگی، نهتنها خرج خانواده خود را تامین کنند که آیندهنگری برای فرزندان را نیز باید در دستور کار خود قرار دهند. این مسائل در نهایت منجر به افزایش هزینهها خواهد شد.
حقوق بازنشستگی، مزایای زندگی شهری و در نظر گرفتن امتیازات شهروندی اگرچه میتواند به شرایط بازنشستگان کمک کند و آنها را در مسیر زندگیشان یاری برساند اما نمیتواند افراد را از یأس و سرخوردگی که در پی این دوره شایع است نجات دهد. توجه به خانواده و حضور در جمع افراد خانواده ارزشی است که معمولا در این دوران با پارکنشینی و همصحبتی با سالخوردگان دیگری که وضع و روزگار خوبی ندارند جایگزین میشود. افراد هرچه همنشینهای باانرژی و جوان داشته باشند و سروکارشان با این افراد باشد میتوانند تجربههای بهتری داشته باشند.آرمان امروز
* جامعهشناس و استاد دانشگاه