محمدعلی نجفی، فعالیت کاری خود را با ریاست دانشگاه صنعتی اصفهان آغاز کرد، به سرعت وارد سطوح عالی دولتی شد و طی سال های ۶۰ تا ۷۹ در سمتهایی چون وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و ریاست سازمان برنامه و بودجه فعالیت کرد.
شفا آنلاین>اجتماعی>چنین اقدامی آن هم از سوی فردی موجه، تحصیلکرده و از مسوولان نظام که در سال های پس از انقلاب اسلامی مسولیت های بیشماری را عهده داربوده قطعا باید از ابعاد مختلف، کارشناسی شده و مورد بررسی قرار گیرد.
به گزارش
شفا آنلاین:محمدعلی نجفی، فعالیت کاری خود را با ریاست دانشگاه صنعتی اصفهان آغاز کرد، به سرعت وارد سطوح عالی دولتی شد و طی سال های ۶۰ تا ۷۹ در سمتهایی چون وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و ریاست سازمان برنامه و بودجه فعالیت کرد.
وی در سال ۸۶ به سومین شورای اسلامی شهر تهران راه یافت و تا سال ۹۲ در این منصب ماند، پس از آن با حکم مستقیم رئیس جمهور به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در دولت یازدهم مشغول به کار شد و حدود هفت ماه بعد از این سمت استعفا داد.پس از آن مدتی سرپرست وزارت علوم شد و سپس در جایگاه مشاور رئیس جمهور به فعالیتش ادامه داد تا اینکه با انتخابات پنجمین دوره شورای شهر تهران که منجر به پیروزی اصلاحطلبان شد، به عنوان شهردار وارد ساختمان خیابان بهشت شد.
چند ماه پس از اینکه بار دیگر، نام او به عنوان دوازدهمین شهردار رسمی تهران مطرح شد، شایعات پیرامون بیماری، کسالت و تصمیمش برای استعفا شدت گرفت که بعد از مدتی این اخبار تکذیب شد. اما سرانجام، در آخرین روزهای سال ۹۶ شخصا از تصمیمش برای استعفا از شهرداری تهران خبر داد که در ابتدا این درخواست با مخالفت شورای شهر تهران روبه رو شد، اما در نهایت با پافشاری او در فروردین ماه سال ۹۷ نجفی از شهرداری تهران کنارهگیری کرد.
اما این استعفا و کناره گیری، این شخصیت رسانه ای را از اذهان محو نکرد بلکه نام زنی به نام «میترا استاد» که بار دیگر او را بر سر زبان ها انداخت که گویا در اردیبهشت سال گذشته به عقد نجفی درآمده بود. زندگی مشترک این دو در طول یک سال با حواشی رسانه ای فراوانی روه رو بود و حتی همسر دوم نجفی بارها و باها صحبت هایی را در رابطه با شایعات و حواشی مطرح شده منتشر کرده بود.
سرانجام میترا استاد ظهر سهشنبه(دیروز) در خانهاش در طبقه هفتم برجی در تقاطع بلوار خوردین و دادمان در شهرک غرب به ضرب گلوله کشته شد. پس از انتشار اخبار و شایعات پی در پی پیرامون این قتل، سرانجام محمدعلی نجفی به قتل همسرش اعتراف کرد.
چرا فردی با چنین موقعیت سیاسی و اجتماعی دست به قتل می زند؟
با گسترش رسانه ها، شبکه های اجتماعی و فضای مجازی به طور مرتب اخباری مبنی بر قتل و خشونت به ویژه از نوع خانوادگی به گوشمان می رسد. برخی از کارشناسان و متخصصان علم روانشناسی معتقدند در عصر حاضر، جامعه خشنتر شده و قتل ها و خشونت ها از کوچه و خیابان به خانواده ها کشیده شده است.
قطعا این نکته جای بحث دارد اما مساله مهم دیگری که نباید نادیده گرفته شود شیوع این اقدام در میان قشر فرهیخته، افراد تحصیلکرده و مرفه جامعه است و حتی بالاتر از آن اقدام به ارتکاب قتل توسط یک چهره علمی و مقام سیاسی که صد البته بسیار جای بحث و بررسی دارد.
اخباری در رابطه با جزئیات اعترافات نجفی ممتشر شده مبنی بر اینکه وی اعلام کرده است که این اقدام به جهت فشارهای روانی و مشکلات خانوادگی انجام شده است و سوالی که در اینجا پیش می آید این است که چرا یک مقام علمی و سیاسی که مسوولیت های بی شماری در دولت بر عهده داشته و شخصیتی موجه تلقی می شده است باید بر اثر یک فشار روانی و مشکلاتی که برایش به وجود آمده است دست به چنین اقدامی بزند.
به نظر می رسد این اتفاق یكی از تكاندهندهترین اتفاقهایی است كه حتما باید مورد بررسی قرار بگیرد كه چرا چنین فردی که جزء طبقه متمول و روشنفکر و تحصیلکرده جامعه محسوب می شود و از مسوولان و دست اندرکاران نظام بوده است باید دست به این كار بزند. چراکه، معمولا افراد تحصیل کرده کمتر اقدام به چنین اعمال نابخردانه ای می کنند و غالبا این اقدامات در میان افراد کم سن و سال و یا افرادی که تحصیلات پایین تری دارند دیده می شود.
قتل از منظر روانشناسی وجامعه شناسی
از نظر جامعهشناسی انحرافات، قتل یک مسئله اجتماعی تلقی میشود زیرا مسئله اجتماعی براساس ارزشها و هنجارهای حاکم بر جامعه بهعنوان وضعیتی نامطلوب و مضر شناخته میشود که افراد جامعه را تهدید میکند در سنخشناسی باتامور، مسائل اجتماعی پدیدههایی هستند که ازهم گسیختگی اجتماعی و تضاد اجتماعی را بههمراه دارند و قتل بهعنوان یک مسئله اجتماعی در مقوله انحراف اجتماعی شکل میگیرد.در تعیین قلمرو قتل در جامعهشناسی انحرافات میتوان گفت که قتل یکی از انواع جرایم خشونتآمیز است که در آن آسیب رساندن و صدمه وارد نمودن با هدف نابودی جسمانی و تباه ساختن و از بین بردن افراد خاص است.
دکتر مجید صفارینیا، روانشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی در این باره گفت: بخشی ازعلت وقوع این جنایتها میتواند ریشه در گذشته افراد داشته باشد. ضمن اینکه با اطمینان میتوان گفت عامل جنایت در زمان قتل قطعا در حالت عادی نبوده است.
وی ادامه داد: افرادی که دست به چنین اقداماتی می زنند در علم روانشناسی در دو دسته جای می گیرند یا اینکه دچار اختلالات روانی هستند که هیچ ارتباطی هم با وضعیت اقتصادی، تحصیلات و موقعیت اجتماعی آنها ندارد و بعد در روز جنایت اختلالاتشان به اوج می رسد و عواملی هم این اختلالات را تحریک می کند. یا اینکه با مصرف مواد محرک زا مرتکب چنین جنایتی می شوند.
صفاری نیا با بیان اینکه در رابطه با اشخاص مطرح و موجه اغلب مورد دوم صدق نمی کند، گفت: وقتی فردی همسر خودش را به این راحتی به قتل میرساند باید به نقطهای از شرایط روحی و روانی رسیده باشد که ما به آن بحران عصبی میگوییم. در چنین شرایطی اغلب فرد آنچنان از حل مشکلات به وجود آمده مستاصل می شود که به نقطهای می رسد که فکر میکند باید همه چیز را از بین ببرد حتی خودش را.
بر اساس این گزارش، وقوع چنین جنایتهایی قطعا افکار عمومی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد از این رو، به نظر می رسد که بهتر است مسئولان و دست اندرکاران مربوطه نسبت به آسیبهای اجتماعی گوناگون و شیوع مشکلات روحی و روانی دراقشار مختلف جامعه بیشتر حساس شوند تا بتوانند با کمک کارشناسها و متخصصان مربوطه به اتخاذ تصمیمهای کلان، پیشگیرانه و درمانگرانه اقدام کنند.سینا پرس
گزارش: هانیه حقیقی