» عمومی
پرونده قتل همسر دوم شهردار اسبق تهران روز چهارشنبه با انتقال متهم به دادسرا برای بازجویی از سوی بازپرس ویژه قتل تهران و مشخص شدن انگیزه جنایت و روشن شدن زوایای مبهم این ماجرا وارد مرحله تازه‌ای شد
شفاآنلاین> اجتماعی> پرونده قتل همسر دوم شهردار اسبق تهران روز چهارشنبه با انتقال متهم به دادسرا برای بازجویی از سوی بازپرس ویژه قتل تهران و مشخص شدن انگیزه جنایت و روشن شدن زوایای مبهم این ماجرا وارد مرحله تازه‌ای شد.
به گزارش شفاآنلاین، این در حالی بود که اخبار این پرونده کماکان با حواشی متعددی از جمله خبر سه‌شنبه شب با مضمون ایست قلبی محمدعلی نجفی و انتقال او به بیمارستان(Hospital) همراه است.ساعت 11 صبح روز گذشته هشتم خردادماه محمدعلی نجفی وارد دادسرای جنایی تهران شد و در مقابل محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران و بازپرس دشتبان از شعبه دهم دادسرا به سؤالات آنها پاسخ گفت.
وی به جزئیات اختلافات خود با میترا استاد اشاره کرد و گفت که در حال پیگیری روند طلاق و جدایی از همسرش بود.
وی در بخش دیگری از اظهاراتش عنوان کرد که به هیچ عنوان قصد کشتن همسرش را نداشته و فقط می‌خواسته او را بترساند.
شهریاری در پاسخ به اظهارات نجفی گفت: همه کسانی که مجوز حمل سلاح دارند، می‌دانند که اسلحه‌شان باید در مواقع عادی روی ضامن باشد اما وقتی شما اسلحه را از حالت ضامن خارج کرده بودید و بالشتی هم همراه داشتید یعنی به قصد شلیک وارد حمام شده بودی.نجفی در پاسخ اظهار کرد: اشتباه من این بود که اسلحه را از حالت ضامن خارج کرده بودم.
او در خصوص مطالبی که در خصوص خیانت همسرش مطرح می‌شود هم خاطرنشان کرد: در مدت پس از ازدواج به شخصه خیانتی از ایشان ندیدم ولی میترا مدام من را تهدید به خیانت با مردانی می‌کرد که پیش‌تر با آنها ارتباط داشت.
نجفی درباره مجوز استفاده از اسلحه هم تأکید کرد: از سال ۶۰ مجوز استفاده از سلاح را داشتم، اما از سال ۹۴ این مجوز تمدید شده بود و نمی‌دانم که تا دیروز اجازه استفاده از سلاح را داشتم یا نه.
اظهارات قاضی شهریاری
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران درخصوص حضور نجفی در دادسرا و تفهیم اتهام گفت: به هر حال هرگاه قتلی رخ می‌دهد پرونده‌ای در دادسرای جنایی تهران برای آن تشکیل می‌شود و پس از دستگیری هر متهمی فرد قاتل باید به دادسرا منتقل شده و در حضور بازپرس پرونده به وی تفهیم اتهام شود و روند قضایی پرونده از نظر شکلی و ماهوی طی شود.
وی در بخش دیگری از اظهاراتش عنوان کرد که به هیچ عنوان قصد کشتن همسرش را نداشته و فقط می‌خواسته او را بترساند.
شهریاری در پاسخ به اظهارات نجفی گفت: همه کسانی که مجوز حمل سلاح دارند، می‌دانند که اسلحه‌شان باید در مواقع عادی روی ضامن باشد اما وقتی شما اسلحه را از حالت ضامن خارج کرده بودید و بالشتی هم همراه داشتید یعنی به قصد شلیک وارد حمام شده بودی.نجفی در پاسخ اظهار کرد: اشتباه من این بود که اسلحه را از حالت ضامن خارج کرده بودم.
او در خصوص مطالبی که در خصوص خیانت همسرش مطرح می‌شود هم خاطرنشان کرد: در مدت پس از ازدواج به شخصه خیانتی از ایشان ندیدم ولی میترا مدام من را تهدید به خیانت با مردانی می‌کرد که پیش‌تر با آنها ارتباط داشت.
نجفی درباره مجوز استفاده از اسلحه هم تأکید کرد: از سال ۶۰ مجوز استفاده از سلاح را داشتم، اما از سال ۹۴ این مجوز تمدید شده بود و نمی‌دانم که تا دیروز اجازه استفاده از سلاح را داشتم یا نه.
اظهارات قاضی شهریاری
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران درخصوص حضور نجفی در دادسرا و تفهیم اتهام گفت: به هر حال هرگاه قتلی رخ می‌دهد پرونده‌ای در دادسرای جنایی تهران برای آن تشکیل می‌شود و پس از دستگیری هر متهمی فرد قاتل باید به دادسرا منتقل شده و در حضور بازپرس پرونده به وی تفهیم اتهام شود و روند قضایی پرونده از نظر شکلی و ماهوی طی شود.
نجفی سه‌شنبه شب در بازداشتگاه پلیس آگاهی تهران بزرگ نگهداری شده و روز بعد برای تفهیم اتهام به دادسرای امور جنایی منتقل شد. صحبتی مفصل درباره علت‌های وقوع قتل با متهم داشته و در آخر دریافتیم که انگیزه وی دعواهای زن و شوهری بوده است.
او در رابطه با این مسأله که برخی عنوان کرده‌اند قاتل مدعی ارتباط همسر دومش با نهادهای امنیتی است هم خاطرنشان کرد: این موضوع را من به‌طور واضح و دقیق نشنیدم. برخی رسانه‌ها از لابه لای حرف‌های متهم چنین اظهاراتی را استخراج کرده‌اند که به نظر بنده هم صحت ندارد.
از نجفی طلاق نگرفته ام
همسر اول محمدعلی نجفی هم از حاضران در دادسرای جنایی تهران بود که اطلاعات متفاوتی از یک سال گذشته به دادسرا ارائه کرد.
از نجفی طلاق نگرفته ام
همسر اول محمدعلی نجفی هم از حاضران در دادسرای جنایی تهران بود که اطلاعات متفاوتی از یک سال گذشته به دادسرا ارائه کرد.
مدرس در نخستین اظهاراتش با تأکید بر این‌که دستگیری شوهرش بسیار ناراحت کننده بوده و آنها هیچگاه از هم طلاق نگرفته‌اند، گفت: هنوز هم عاشقانه او را دوست دارم و در 42 سالی که با او زندگی کرده‌ام چیزی جز ادب و نزاکت از او ندیده ام.
او ادامه داد: بعد از ازدواج مجدد به یکباره رفتارش تغییر کرد و دیگر آن مرد سابق نبود. آنقدر از سوی میترا تحت فشار و تهدید بود که حتی اجازه نداشت به من و دخترش سر بزند میترا ما را تهدید به اسیدپاشی کرده بود. حتی یکبار گفت شاید برای خلاصی از رفتارهای میترا مجبور به طلاق(Divorce) بشویم اما دلش به این کار نبود. زن میانسال ادامه داد: در نامه‌هایی که به دخترم داده نوشته که مراقب مادرت باش می‌دانم الآن تحت چه فشار عصبی‌ای است میترا یک سال فقط شوهرم را تهدید می‌کرد هنوز دلیلش را نمی‌دانم اما از وضعیت شوهرم خیلی نگرانم او حقش این است. او مردی بزرگ و با اخلاق بود که ناگهان عوض شد و به خودش لطمه بزرگی زد.
نامه 6 صفحه‌ای
دختر نجفی هم که در دادسرا حضور پیدا کرده بود گفت: میترا استاد خیانت نکرده اما پدرم را مرتب تهدید به خیانت و اسیدپاشی به من و مادرم می‌کرد. میترا با ارگان‌های خاصی رابطه داشت و از همین طریق به پدرم تسلط پیدا کرده بود و او را تحت فشار قرار می‌داد.
او ادامه داد: پیش از ظهر سه‌شنبه که قتل رخ داد راننده پدرم نزدم آمد و یک نامه 3 برگی پشت و رو را از پدرم به من داد. او از مشکلاتش نوشته بود. در آخرش نوشته بود انا لله و انا الیه راجعون و همین مسأله مرا نگران کرد. راننده پدرم به تلفن همراهش زنگ زد، اما تلفنش خاموش بود. نگران شدم و به همراه همسرم و راننده پدرم سوار بر دو خودرو به خانه او رفتیم.پسر میترا گفته که دستش را پدرم شکسته اما این واقعیت ندارد، او در مدرسه با مشت به سر پسری زده بود که این ماجرا باعث شکسته شدن دستش می‌شود.
او گفت: پدرم حدود یک ماه قبل با من تماس گرفت و از من خواست برای سند زدن خودروی لکسوسی که به نامم بود و آن را فروخته بود به دفترخانه بروم و این آخرین تماسی بود که من با پدرم داشتم.
او در رابطه با این موضوع که علت درگیری میترا با نجفی به خاطر این مسأله بوده که همه اموال را به نام همسر و دخترش کرده است، گفت: چیزی به نام من نشده است و هر چه هم به نام مادرم هست، برای خودش بوده و حاصل سال‌ها کارش است.
پلیس به دنبال تلفن همراه مقتول
رئیس مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت در خصوص تلفن همراه میترا استاد که کماکان پیدا نشده است، گفت: تعدادی موبایل در بازرسی خانه دختر قاتل پیدا شده که گفته می‌شود متعلق به محمدعلی نجفی است ولی هنوز مشخص نیست این موبایل‌ها برای چه فردی است.
دختر نجفی هم که در دادسرا حضور پیدا کرده بود گفت: میترا استاد خیانت نکرده اما پدرم را مرتب تهدید به خیانت و اسیدپاشی به من و مادرم می‌کرد. میترا با ارگان‌های خاصی رابطه داشت و از همین طریق به پدرم تسلط پیدا کرده بود و او را تحت فشار قرار می‌داد.
او ادامه داد: پیش از ظهر سه‌شنبه که قتل رخ داد راننده پدرم نزدم آمد و یک نامه 3 برگی پشت و رو را از پدرم به من داد. او از مشکلاتش نوشته بود. در آخرش نوشته بود انا لله و انا الیه راجعون و همین مسأله مرا نگران کرد. راننده پدرم به تلفن همراهش زنگ زد، اما تلفنش خاموش بود. نگران شدم و به همراه همسرم و راننده پدرم سوار بر دو خودرو به خانه او رفتیم.پسر میترا گفته که دستش را پدرم شکسته اما این واقعیت ندارد، او در مدرسه با مشت به سر پسری زده بود که این ماجرا باعث شکسته شدن دستش می‌شود.
او گفت: پدرم حدود یک ماه قبل با من تماس گرفت و از من خواست برای سند زدن خودروی لکسوسی که به نامم بود و آن را فروخته بود به دفترخانه بروم و این آخرین تماسی بود که من با پدرم داشتم.
او در رابطه با این موضوع که علت درگیری میترا با نجفی به خاطر این مسأله بوده که همه اموال را به نام همسر و دخترش کرده است، گفت: چیزی به نام من نشده است و هر چه هم به نام مادرم هست، برای خودش بوده و حاصل سال‌ها کارش است.
پلیس به دنبال تلفن همراه مقتول
رئیس مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت در خصوص تلفن همراه میترا استاد که کماکان پیدا نشده است، گفت: تعدادی موبایل در بازرسی خانه دختر قاتل پیدا شده که گفته می‌شود متعلق به محمدعلی نجفی است ولی هنوز مشخص نیست این موبایل‌ها برای چه فردی است.
بابک نمک شناس با اشاره به برخی شایعات در خصوص پرونده قتل همسر دوم شهردار اسبق افزود: در این پرونده با توجه به حساسیت‌هایی که وجود دارد شایعاتی از قبیل خیانت مقتول، ایست قلبی قاتل و… مطرح شده است.
وی در پایان گفت: در صحنه جنایت گوشی تلفن همراه مقتول پیدا نشد که احتمال این وجود داشت قاتل هنگام خروج از محل جنایت گوشی را همراه خود برده باشد و به همین دلیل احتمال می‌رود گوشی همراه مقتول یکی از موبایل‌هایی باشد که در خانه قاتل پیدا کردیم.
جزئیات دستگیری متهم از زبان رئیس پلیس پایتخت
سردار حسین رحیمی نیز در رابطه با دستگیری شهردار سابق گفت: به محض این‌که از وقوع قتل اطلاع پیدا کردیم پلیس اقدامات خود را معطوف به شناسایی و دستگیری قاتل کرد و در همان دقایق نخست مدارک و مستندات نشان داد که قاتل محمدعلی نجفی همسر مقتول بوده است. اما تلاش کردیم تا شرایط به گونه‌ای نشود که قاتل به خودش آسیبی بزند.
جزئیات دستگیری متهم از زبان رئیس پلیس پایتخت
سردار حسین رحیمی نیز در رابطه با دستگیری شهردار سابق گفت: به محض این‌که از وقوع قتل اطلاع پیدا کردیم پلیس اقدامات خود را معطوف به شناسایی و دستگیری قاتل کرد و در همان دقایق نخست مدارک و مستندات نشان داد که قاتل محمدعلی نجفی همسر مقتول بوده است. اما تلاش کردیم تا شرایط به گونه‌ای نشود که قاتل به خودش آسیبی بزند.
رحیمی ادامه داد: 6 مکان از جمله قم را که احتمال حضور نجفی وجود داشت مورد شناسایی قرار دادیم و در نهایت او حوالی ساعت ۱۹ در محدوده خیابان وحدت اسلامی مشاهده و در شرایط تردید برای معرفی خود به آگاهی بود که دستگیر شد.
رحیمی اضافه کرد: متهم به قتل تا یک ساعت پس از قتل در محل حضور داشته و مدارکش را جمع‌آوری کرده و پس از آن فرزند مقتول به محل رسیده و مطلع شده است. ساعت ۱۲ هم قتل محرز شد و پلیس ورود کرد.رئیس پلیس پایتخت در مورد خبرهایی که در خصوص زخمی شدن پای نجفی بر اثر کمانه کردن یکی از گلوله‌ها منتشر شده گفت: این موضوع کذب است وی هیچ مجروحیتی نداشته و فقط لباسش خونی بوده است.
رحیمی درباره علت به دست گرفتن اسلحه قاتل توسط خبرنگار صداوسیما هم گفت: این اتفاق زمانی افتاده که جرم محرز و تمام شده است. این‌که به وسایل و مدارک صحنه جرم نباید دست زد مربوط به قبل از زمان اثبات جرم است. در حالی که اقدام خبرنگار بعد از اثبات جرم و اعتراف صریح به قتل از سوی ایشان انجام شده است
تلفنم را شنود می کردند تا زندگیم را به هم بزنند
محمدعلی نجفی صبح دیروز در جمع خبرنگاران حاضر شد و به سوالات آنها در خصوص جزییات پرونده قتل میترا استاد پاسخ داد:
تلفنم را شنود می کردند تا زندگیم را به هم بزنند
محمدعلی نجفی صبح دیروز در جمع خبرنگاران حاضر شد و به سوالات آنها در خصوص جزییات پرونده قتل میترا استاد پاسخ داد:
ماجرای انتشار صحبت‌های امنیتی شما چیست؟
یکی از نهادهای امنیتی صحبت‌های مرا شنود می‌کرد و در اختیار میترا استاد قرار می‌داد.
شما از کجا می‌دانید؟
چند باری در گوشی تلفن همراهش دیده بودم. اما چون امکان پیگیری و اثبات از طریق شماره ارسالی وجود نداشت شکایتی نکردم.
یکی از نهادهای امنیتی صحبت‌های مرا شنود می‌کرد و در اختیار میترا استاد قرار می‌داد.
شما از کجا می‌دانید؟
چند باری در گوشی تلفن همراهش دیده بودم. اما چون امکان پیگیری و اثبات از طریق شماره ارسالی وجود نداشت شکایتی نکردم.
چرا باید یک نهاد امنیتی این کار را انجام دهد؟
نمی‌دانم هدف چه بود. برای این‌که رابطه ما را متشنج کنند، می‌خواستند درگیری‌های ما را بیشتر کنند.
نمی‌دانم هدف چه بود. برای این‌که رابطه ما را متشنج کنند، می‌خواستند درگیری‌های ما را بیشتر کنند.
نامه‌ای که نوشته‌ای بودید و برای دخترتان فرستادید و در خانه‌تان هم پیدا شد چه مضمونی داشت؟
نامه را برای خانواده‌ام نوشته بودم.
نامه را برای خانواده‌ام نوشته بودم.
خانواده میترا عنوان کردند که شما تا بامداد روز حادثه باهم درگیری و بحث داشتید؟
من درگیری و بحثی نداشتم، از ساعت 11 شب که رفتم بخوابم میترا شروع کرد به جرو بحث. حرف‌های ناپسند می‌زد و می‌خواست مرا عصبانی کند.
من درگیری و بحثی نداشتم، از ساعت 11 شب که رفتم بخوابم میترا شروع کرد به جرو بحث. حرف‌های ناپسند می‌زد و می‌خواست مرا عصبانی کند.
چه حرف‌هایی می‌زد؟
به من و پدر و مادرم فحاشی می‌کرد.
اسلحه را از کجا آوردید؟
سال ٦٠ زمانی که وزیر فرهنگ و آموزش عالی بودم همزمان بود با ترورهاى خیابانى و این اسلحه توسط نهادهاى رسمى در اختیارم گذاشته شده بود و به صورت دوره‌ای هم مجوزم تمدید می‌شد. فکر مى‌کردم تا سال ٩٦ این کارت تمدید شده که من به آن توجه نکرده بودم و تازه فهمیدم که تاریخ مجوزم تمام شده است.
به من و پدر و مادرم فحاشی می‌کرد.
اسلحه را از کجا آوردید؟
سال ٦٠ زمانی که وزیر فرهنگ و آموزش عالی بودم همزمان بود با ترورهاى خیابانى و این اسلحه توسط نهادهاى رسمى در اختیارم گذاشته شده بود و به صورت دوره‌ای هم مجوزم تمدید می‌شد. فکر مى‌کردم تا سال ٩٦ این کارت تمدید شده که من به آن توجه نکرده بودم و تازه فهمیدم که تاریخ مجوزم تمام شده است.
نحوه آشنایی‌تان با میترا به چه صورت بود؟
ایشان در اردیبهشت 96 به دفترم آمدند، آن زمان هنوز شهردار نبودم. می‌خواست کاندیدای شورای شهر در اسلامشهر بشود.
ایشان در اردیبهشت 96 به دفترم آمدند، آن زمان هنوز شهردار نبودم. می‌خواست کاندیدای شورای شهر در اسلامشهر بشود.
در نامه‌ای که نوشته اید اشاره‌ای هم به نهادهایی که در این قضیه بوده‌اند داشته اید؟
در خصوص شنود‌ها مطلبى است که براى من مسجل نشده، ولى در همان حدى که گفتم بوده و ممکن است کار یک نهاد نباشد و کار یک شخص در نهاد باشد که با وى ارتباط داشته است.
در خصوص شنود‌ها مطلبى است که براى من مسجل نشده، ولى در همان حدى که گفتم بوده و ممکن است کار یک نهاد نباشد و کار یک شخص در نهاد باشد که با وى ارتباط داشته است.
از زمان حادثه بگویید.
9 صبح پسرش برای امتحان رفت و ایشان مجدداً شروع به فحاشی کردند ساعت 9:30 میترا به حمام رفت و تلفن همراه مرا هم با خودش برد تا به کسی زنگ نزنم. بعد از آن هم گفت می‌خواهم بروم بیرون، از او پرسیدم کجا می‌خواهی بروی که جواب داد خودم می‌دانم. به خاطر عصبانیت ناشی از بحث‌های قبل و آن روز صبح اسلحه را برداشتم.
اسلحه کجا بود؟
اسلحه داخل کمد بود. همیشه لا به‌لای لباس‌ها در کمد پنهان می‌کردم. اما چون تازه به این خانه اسباب کشی کرده بودیم، اسلحه را داخل کمد گذاشته بودم. البته میترا می‌دانست که اسلحه داخل کمد است.
9 صبح پسرش برای امتحان رفت و ایشان مجدداً شروع به فحاشی کردند ساعت 9:30 میترا به حمام رفت و تلفن همراه مرا هم با خودش برد تا به کسی زنگ نزنم. بعد از آن هم گفت می‌خواهم بروم بیرون، از او پرسیدم کجا می‌خواهی بروی که جواب داد خودم می‌دانم. به خاطر عصبانیت ناشی از بحث‌های قبل و آن روز صبح اسلحه را برداشتم.
اسلحه کجا بود؟
اسلحه داخل کمد بود. همیشه لا به‌لای لباس‌ها در کمد پنهان می‌کردم. اما چون تازه به این خانه اسباب کشی کرده بودیم، اسلحه را داخل کمد گذاشته بودم. البته میترا می‌دانست که اسلحه داخل کمد است.
درخصوص قتل همسرتان فرد یا افرادی دخیل بودند؟
خیر. به هیچ عنوان کسی دخیل نبود. زمانی هم که وارد حمام شدم واقعاً برای قتل نرفتم، اسلحه را بردم تا ایشان را راضی کنم تا برای حل تنش‌هایمان به راه حل مناسبی برسیم. یکسال ما با هم کلنجار می‌رفتیم و او هیچ راه حلی از جمله طلاق را قبول نمی‌کرد. اسلحه را بردم و گفتم که حاضری این ماجرا را تمام کنی. وقتی اسلحه را دید ترسید، به سمت من آمد و دستش را به حالت التماس روی گردنم انداخت و بعد از آن نمی‌دانم. چهار تیر شلیک شد.
خیر. به هیچ عنوان کسی دخیل نبود. زمانی هم که وارد حمام شدم واقعاً برای قتل نرفتم، اسلحه را بردم تا ایشان را راضی کنم تا برای حل تنش‌هایمان به راه حل مناسبی برسیم. یکسال ما با هم کلنجار می‌رفتیم و او هیچ راه حلی از جمله طلاق را قبول نمی‌کرد. اسلحه را بردم و گفتم که حاضری این ماجرا را تمام کنی. وقتی اسلحه را دید ترسید، به سمت من آمد و دستش را به حالت التماس روی گردنم انداخت و بعد از آن نمی‌دانم. چهار تیر شلیک شد.
در رابطه با خودکشی تان در هتل لاله، چرا آنجا را انتخاب کردید؟
علت خودکشى بخاطر اختلاف با او بود. می‌خواستم جایی باشم که کسی به من دسترسی نداشته باشد.
علت خودکشى بخاطر اختلاف با او بود. می‌خواستم جایی باشم که کسی به من دسترسی نداشته باشد.
خانواده‌اش گفتند که شما همسرتان را زده اید؟ا
ایشان بیشتر مرا کتک زده است، البته درگیری فیزیکی داشتیم.
ایشان بیشتر مرا کتک زده است، البته درگیری فیزیکی داشتیم.
بعد از قتل کجا رفتید؟
رفتم قم سر قبر پدر و مادرم و زیارت، اول می‌خواستم به زندگی‌ام پایان دهم. یک ساعتی هم در این فکر بودم اما نهایتاً منصرف شدم.
رفتم قم سر قبر پدر و مادرم و زیارت، اول می‌خواستم به زندگی‌ام پایان دهم. یک ساعتی هم در این فکر بودم اما نهایتاً منصرف شدم.
چطور به قم رفتید؟
با اتوبوس رفتم و با خودروی شخصی برگشتم. در ترمینال به دخترم زنگ زدم و به او گفتم که می‌خواهم به اداره آگاهی بروم و خودم را معرفی کنم.
با اتوبوس رفتم و با خودروی شخصی برگشتم. در ترمینال به دخترم زنگ زدم و به او گفتم که می‌خواهم به اداره آگاهی بروم و خودم را معرفی کنم.
همسرتان به غیر از شما با شخص دیگری در رابطه بود؟
از وقتی به عقد من درآمده بود هیچ رابطه‌ای با کسی نداشت و تعهد کرده بودیم که هیچ ارتباطی با آنها نداشته باشد. اما تهدید ناموسی می‌کرد. مدام اسم افرادی را که قبلاً با آنها در رابطه بود می‌برد. همسر دومم تأکید داشت که ابتدا زندگی زن اولم و دخترم را از بین می‌برد و سپس با خیانت به من زندگی مرا نابود خواهد کرد.
از وقتی به عقد من درآمده بود هیچ رابطه‌ای با کسی نداشت و تعهد کرده بودیم که هیچ ارتباطی با آنها نداشته باشد. اما تهدید ناموسی می‌کرد. مدام اسم افرادی را که قبلاً با آنها در رابطه بود می‌برد. همسر دومم تأکید داشت که ابتدا زندگی زن اولم و دخترم را از بین می‌برد و سپس با خیانت به من زندگی مرا نابود خواهد کرد.
چرا او را طلاق ندادید؟
مهریه همسرم 1362 تا سکه بود و این مبلغ زیادی بود. البته این اواخر تصمیم گرفته بودم که همه اموالم را بفروشم و مهریه او را بدهم. اما او هروقت صحبت از طلاق می‌شد شروع به شکستن وسایل خانه می‌کرد.ایران
مهریه همسرم 1362 تا سکه بود و این مبلغ زیادی بود. البته این اواخر تصمیم گرفته بودم که همه اموالم را بفروشم و مهریه او را بدهم. اما او هروقت صحبت از طلاق می‌شد شروع به شکستن وسایل خانه می‌کرد.ایران
نظرشما
آخرین اخبار