کد خبر: ۲۳۱۹۹۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۵ - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - 2019May 14
مشکل مهم سیستم آموزش و پرورش این است که مدرسه را به پادگان تبدیل کرده است و کسی نمی‌داند در مدارس ما چه می‌گذرد
شفاآنلاین>اجتماعی>کلیپ آقامون جنتلمنه همچنان دغدغه فکری مسئولان کشور است. مسأله آنقدر به حاشیه رفته که حالا صاحبنظران تعلیم و تربیت هم به میان آمدند و در این باره اظهار نظر کردند، که پایکوبی دانش‌آموزان مسأله مهمی نیست و باید خوشحال باشیم که دانش‌آموزان شادند و ما هم دیگر شاهد فضای بسته مدارس در دهه 60 نیستیم و البته دانش‌آموزان امروز هم مثل دانش‌آموزان دهه 60 و اوایل دهه 70 نیستند.

 به گزارش شفاآنلابن،همین که یادداشتی یا تحلیلی از موافقان شادی دانش‌آموزان روی سایت‌های خبری قرار می‌گیرد منتقدان سعی می‌کنند که هر چه سریعتر پاسخ موافقان را بدهند. مخالفان انگشت انتقاد را به نوع موسیقی انتخابی مدیران مدارس بردند که متن آهنگ کلیپ« آقامون جنتلمنه»چندان مناسب دانش‌آموزان ابتدایی و حتی دبیرستانی نیست. 

با این حال این سؤال مطرح می‌شود که چرا مسئولان و مردم این چنین به این موضوع واکنش نشان دادند؟ صداوسیما برای شناخت موسیقی فاخر برای کودکان و نوجوانان تا حالا چه کرده است؟ سؤال این است که در شرایطی که کارشناسان مسائل اجتماعی زنگ خطر آسیب‌های اجتماعی را در مدارس به صدا در آورده‌اند، چرا منتقدان همچنان مخالف شادی دانش‌آموزان هستند و چرا به موضوع آسیب‌های دانش‌آموزی ورود نمی‌کنند و درنهایت با دانش‌آموز امروزی چگونه باید مواجه شد؟

سخنرانی در مدارس جذابیت ندارد

حسین ایمانی جاجرمی جامعه شناس

مدرسه یک زیرساخت مهم جامعه<Society> است. باید بدانیم مدرسه فقط مکانی برای درس دادن و درس خواندن نیست. نهاد آموزش کارکرد‌های اجتماعی و فرهنگی بسیاری برای جامعه دارد که باید از طریق انجمن اولیا و مربیان به دانش‌آموز و خانواده او آموزش داده شود.

 با این همه می‌گویم مشکل مهم سیستم آموزش و پرورش این است که مدرسه را به پادگان تبدیل کرده است و کسی نمی‌داند در مدارس ما چه می‌گذرد. آموزش‌هایی که معلمان در مدارس به دانش‌آموزان می‌دهند با واقعیت جامعه هم خوانی ندارد. از سوی دیگر آموزش و پرورش می‌داند که با دانش‌آموزان امروزی چگونه برخورد کند.

 مشکل دانش‌آموزان در مدارس بسیار زیاد است و اتفاقاً پایکوبی مسأله امروز دانش‌آموزان نیست. آنها درگیر آسیب‌های اجتماعی بسیاری هستند که مسئولان باید درباره این موضوعات پاسخگو باشند و به این سؤال جواب دهند که در ارتباط با پیشگیری از آسیب‌ها چه کرده‌اند؟ این موضوع باید به مطالبه عمومی تبدیل شود. مسئولان آموزش و پرورش باید بدانند که ما درگیر تغییرات نسلی هستیم. 

خواسته‌ها، آرزوها، رؤیاها، اهداف و شرایط فکری دانش‌آموزان امروزی با دانش‌آموزان سال های قبل بسیار متفاوت است. ما امروز با خانواده‌های فرزند سالاری روبه‌رو هستیم که در خدمت دانش‌آموزانشان هستند؛ دانش‌آموزانی که درگیر انقلاب اینترنتی شده‌اند و خانواده‌ها هم نمی‌دانند که با این دانش‌آموزان چگونه برخورد کنند. 

متأسفانه مسئولان فرهنگی هیچ کاری برای آموزش خانواده‌ها در این سال‌ها نداشتند و معتقدم که بسیاری از مدیران فرهنگی و اجتماعی ، خانواده امروزی ایران را بخوبی نمی‌شناسد و همین می‌شود که کلیپی از مدارس منتشر می‌شود و همه شوکه می‌شوند که در مدارس چه خبر است. واقعیت این است که آموزش و پرورش باید مدرن شود.

 ما متخصص در حوزه آموزش و پرورش کم نداریم کلی دانشگاه و دپارتمان علوم انسانی داریم که دانش آموختگانش در زمینه کودک و نوجوان کار کرده‌اند. مسئولان آموزش و پرورش باید به متخصصان علوم انسانی رجوع کند و از آنها بخواهند برای این دانش‌آموزان برنامه‌های متناسب با نیازهایشان تدوین کنند. 

متأسفانه سال‌هاست که مسئولان آموزش و پرورش با نگاه بسته و با افرادی کار می‌کنند که شناخت کافی نسبت به نیاز دانش‌آموزان ندارند. باید قبول کنیم دیگر با سخنرانی و سرودها نمی‌توانیم جذابیت در مدارس ایجاد کنیم. باید قبول کنیم با برخوردهای سلبی با دانش‌آموزان نمی‌توانیم آگاهی لازم را به آنها بدهیم. مسأله آموزش و پرورش هم‌اکنون این نیست که چرا بچه‌ها این آهنگ را می‌خوانند؛ مسأله مهم برای آنها این است چرا نظارت جدی نداشتیم که این فیلم‌ها پخش شد.

در آموزش نباید نگاه مقتدرانه داشته باشیم

محمد زینالی
پژوهشگر اجتماعی

 انتشار کلیپ‌های دانش‌آموزان این پیام را به سیستم آموزش و پرورش و تمام دستگاهای فرهنگی کشور می‌دهد که باید برنامه‌هایش را با نیاز دانش‌آموزان و خانواده‌ها پیش ببرند. 

باید بگویم جامعه ما از فرهنگ شفاهی تأثیر می‌گیرد تا فرهنگ مکتوب. ما در فرهنگ شفاهی که همان صداوسیما است جشن و پایکوبی را در برنامه‌های کودکان به بچه‌ها یاد می‌دهیم پس دیگر نباید توقع داشته باشیم چرا این دانش‌آموز در مدرسه می‌رقصد. 

چندین دهه است که نظارت‌های سختگیرانه‌ای روی فعالیت‌های دانش‌آموزان می‌شود آقایان باید بدانند که کودک و نوجوان امروزی دیگر زیربار این مسائل نمی‌رود. آموزش و پرورش هم باید بداند دیگر نمی‌تواند با بی‌برنامگی یا برنامه‌های خشک دانش‌آموز را جذب مدارس کند.

سیستم تنبیه دیگر برای این دانش‌آموزان جواب نمی‌دهد. شما دقت کنید حتی وزیر آموزش و پرورش بارها اعلام کرد که با مدیران متخلف برخورد می‌شود، می‌گویم به‌جای برخورد، مدیران را به روز کنید نباید در آموزش نگاه مقتدرانه داشته باشیم.

 البته این را هم می‌دانم که بسیاری از افراد نگاه ویژه‌ای به آموزش و پرورش دارند و از وزیر می‌خواهند که برنامه‌های این چنینی داشته باشد اما همه مسئولان فرهنگی<Cultural> بدانند که برنامه‌های کودک و نوجوان باید با زمانه پیش رود.

در تمام دنیا آموزش با هنر و بازی در ارتباط است اما در کشور ما به این موضوعات توجه نمی‌شود. فرهنگ عامه ما نمی‌داند با شادی چگونه برخورد کند. این هم به‌خاطر این است که از موسیقی و شادی در فرهنگ عمومی و میهمانی‌ها استفاده نمی‌کنیم. فرهنگ عمومی ما با شادی بیگانه است و موسیقی‌های ما زیرزمینی شده است.

صداوسیما یکی از دستگاه‌هایی است که باید موسیقی فاخر را به کودکان و نوجوانان آموزش دهد. هم‌اکنون از مسئولانش سؤال کنید برای شناسایی افراد صاحب سبک چه اقداماتی انجام داده‌اید. چرا بچه‌های ما خواننده‌های نامدار ایرانی را نمی‌شناسند و اگر جواب درستی گرفتیم دانش‌آموز و خانواده او را نقد کنیم.

تفکر مشارکتی را بالا ببریم

بهاره نصیری
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

در بحث مطرح شدن کلیپ‌های دانش‌آموزان موضوع مهم سواد رسانه‌ای خانواده‌ها است که متأسفانه در این بخش دستگاه‌های مسئول بسیار کوتاهی کردند. البته در سواد رسانه‌ای دستگاه‌های مسئول و خانواده‌ها باید توجه داشته باشند که تمام موضوعاتی که به کودکان و نوجوانان آموزش می‌دهد باید افراد زیر 14 سال باشند. 

بعد از این سن این آموزش‌ها تأثیر خاصی روی نوجوان ندارد چرا که نظام فکری نوجوان شکل گرفته است. با این حال در بحث سواد رسانه‌ای به سه موضوع مهم پرداخته‌ایم؛ مهارت در تفکر، سواد رسانه‌ای و شیوه‌های فرزند پروری. کسب مهارت در تفکر به این معناست که خانواده باید یکسری تفکرهای خاص مثل تفکر خلاق در کودک، تفکر مشارکتی و تفکر نقادانه را تمرین کند.

 در تفکر مشارکتی خانواده باید کنار فرزند خود باشد تا با همدیگر کتاب، فیلم و فضای مجازی را رصد کنند. ما در تفکر مشارکتی از خانواده می‌خواهیم که فرزند خودش را در فضای مجازی رها نکند. اگر والدین کنار فرزندانشان باشند می‌توانند ارزش‌های خانوادگی را به بچه‌ها آموزش دهند و ما از پدر و مادرها می‌خواهیم که با بچه گفتمان داشته باشند و از او سؤال بپرسند.

 تفکر مشارکتی موجب تفکر مراقبتی می‌شود یعنی در این مرحله پدر و مادر مراقب فرزندانشان هستند که در کدام سایت‌ها می‌رود و چه می‌بیند. در این مرحله ما می‌گوییم خانواده رعایت رژیم مصرف رسانه‌ای را داشته است.

 یعنی می‌داند چه ساعتی وارد سایت‌های مختلف شود و چه سایت‌هایی را با فرزندش رصد کند. خانواده‌ها در کنار حمایت‌ها و مراقبت‌هایی که از فرزندانشان در فضای مجازی دارند باید کیفیت فرزندپروری رسانه‌ای را افزایش دهند. 

آنها باید پا به پای فرزندانشان به فناوری‌های نوین توجه داشته باشند و بدانند که اگر در این زمینه بی‌توجهی‌ کنند فرزندانشان از آنها جلو می‌افتند. خانواده‌ها با فناوری‌های نوین نباید کنترل گرایانه یا چکشی برخورد کنند. 

سواد رسانه‌ای این نیست که به فرزندانمان بگوییم در این سایت حضور داشته باشد و به فلان سایت‌ها سر نزند. ما باید آسیب‌ها و فرصت‌ها را با گفت و گو در اختیار فرزندمان قرار دهیم. یادمان باشد بستن و محروم کردن کودکان اصلاً جواب نمی‌دهد. ما باید در خانواده خرد جمعی و گفت‌و‌گو را بالاببریم تا به کیفیت مصرف رسانه‌ای برسیم.


اجرای برنامه‌های شاد در کوتاه مدت چاره ساز نیست

جبار رحمانی
عضو مؤسسه
انسان شناسی و فرهنگ

درباره ارتباط  نشاط اجتماعی و نزاع، لزوماً بحث علت و معلولی وجود ندارد. هر دو به تعبیری نتایج کلی وضعیت زندگی ما هستند. بدین معنا که اگر بر اساس ارزشگذاری‌های شخصی خود، زندگی مطلوبی داشته باشیم قطعاً کمتر دچار درگیری و نزاع می‌شویم و بانشاط‌‌ تر خواهیم بود.

 افعالی که از ما سر می‌زنند نشانه‌های زندگی ما هستند نه علل اثرگذار. وقتی به آمار رجوع کرده و متوجه می‌شویم که آمار نزاع در جامعه بالا رفته و نشاط اجتماعی هم پایین آمده همین امر نشان می‌دهد حال زندگی عموم مردم بد است.

 این حال زندگی عمومی لزوماً مقصود وضعیت اقتصادی نیست، بلکه کلیت زندگی افراد را در برمی‌گیرد. آن چه اهمیت دارد، این است که آدم‌ها باید به نقطه‌ای از رضایتمندی در زندگی برسند که بتوانند انتخاب کنند و خواسته‌های خود را برآورده کنند نه اینکه در محیطی زندگی کنند که دائماً احساس کنند همه چیز از قبل تعیین شده است و به‌عنوان فردی از جامعه تأثیرگذار نبوده و وضعیت منفعلی دارند و مهمتر از همه اینکه افسار زندگی از دستشان در رفته است.

به همین خاطر اینکه جامعه چه کارهایی می‌تواند انجام دهد که خشونت و نزاع کاهش یافته و جای خود را به نشاط اجتماعی بدهد، باید با رجوع به این عوامل که همگی معلول شرایط اجتماعی هستند، مسأله را حل کرد.

 نمی‌توان با برنامه‌ریزی کوتاه مدت و اجرای چند برنامه کمدی و خنده‌دار مشکلات را به یکباره از میان برداشت. مسأله این است که وضعیت زندگی وقتی ثبات داشته باشد، مردم احساس امنیت خاطر می‌کنند و می‌توانند با تنش کمتری به زندگی ادامه دهند و در موقعیت‌های دشوار هم کمتر عصبی می‌شوند و نزاع‌های کمتری هم در می‌گیرد، ضمن اینکه فرد وقتی که نسبت به زندگی اطمینان خاطر داشته باشد، بیشتر می‌تواند از زندگی لذت ببرد و احساس نشاط و شادی و رضایت بیشتری هم خواهد داشت. 

به نظر می‌رسد این دو مقوله (نزاع و نشاط) را باید به صورت نشانه‌های وضع موجود جامعه ببینیم و برای حل مشکلات هم به اصلاح و بهبود کلیت وضع موجود در جامعه بپردازیم.


خیلی از فیلم‌ها اصلاً در مدرسه نبود


حسین خنیفر
رئیس دانشگاه فرهنگیان

آنطور که وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده است موضوع کلیپ‌ها در دست بررسی است اما بر اساس اطلاعاتی که دارم می‌گویم که عده‌ای خواستند از این موضوع سوء استفاده کنند. من نمی‌خواهم اصل موضوع را تکذیب کنم اما شما دقت کنید که برای اولین بار یک خانم این فیلم را پخش کرد و بعد از آن کلی فیلم منتشر شد که در خیلی از مدارس دانش‌آموزان دارند با یک آهنگ مبتذل پایکوبی می‌کنند.

ببینید خیلی از مدارس غیردولتی زنگ صبحگاهی نرمش می‌کنند و بچه‌ها بالا و پایین می‌پرند .در خیلی از فیلم‌ها آهنگ‌گذاری شده بود مگر می‌شود همه دانش‌آموزان یک روز با این آهنگ خواننده آن ور آبی پایکوبی کنند و خیلی از فیلم‌ها اصلاً در مدرسه نبود بلکه در آموزشگاه زبان و کنکور اتفاق افتاده بود.

 از نظر ما این بحث اصلاً عادی نبود و عده‌ای می‌خواستند شیطنت کنند با این حال شما توجه کنید. در حدود 100 هزار مدرسه ، 600 هزار کلاس درس و 910 هزار معلم داریم و امکان هر اتفاقی در این مدارس است.

 این را هم قبول دارم که باید معلم‌هایی تربیت کنیم که شرایط و حال دانش‌آموزان را بدانند و همیشه‌ هم گفته‌ام ما در گزینش‌ها مشکل داریم. در گزینش باید به شرایط روحی و روانی معلمان بیشتر دقت شود تا معلم با علاقه وارد کلاس درس شود. معتقدم آموزش خوب گزینش بد را جبران نمی‌کند.

تمرین شادی و نشاط در مدرسه

رضوانه حکیم زاده
معاون ابتدایی وزیر آموزش و پروش

دانش‌آموزان باید در خلال یادگیری‌شان، شادی و نشاط را تجربه کنند البته نه از مسیرهایی که با فرهنگ ما مغایرتی دارد.چارچوب‌هایی که مدارس باید رعایت کنند، همان مواردی است که در سند تحول بنیادین به آن اشاره شده و محیط مدرسه را به‌عنوان محیطی پویا، شاداب و منعطف معرفی می‌کند.

 به تعبیر دیگر می‌بایست برنامه‌های درسی را با وجود استفاده از محیط‎ها و منابع یادگیری در راستای قانون و مقررات در نظر گرفت و دانش‌آموزان باید در همین راستا فعالیت کنند. با این روند علاوه بر امر یادگیری آنها یک فضای شاد را نیز تجربه می‌کنند. سیاست‌هایی که وزارت آموزش و پرورش در طول دو سال گذشته داشته، در همین راستا بوده است. 

همچنین تحولاتی که در شیوه‎های آموزشی بخصوص در دوره ابتدایی دنبال شده، مبتنی بر فراهم کردن یک فضای شاداب و با نشاط با رعایت اصول و مقرراتی بوده که در سند تحول بنیادین به آن اشاره شده است. 

هدف این است که دانش‌آموزان بتوانند یک شادی اصیل، با ارزش و مبتنی بر ارزش‌های اسلامی را در محیط مدارس تجربه کنند که از طریق فعالیت‌های آموزشی و پرورشی باشد. به عبارتی شادی کردن نباید جدا از فعالیت‌های معمول مدارس باشد.جایگزینی اتاق بازی و یادگیری به جای روش‎های سنتی یا فعالیت‌های داستانی و نمایشی، تکالیف مهارت محور و... همه در راستای این است که فعالیت و آموزش دانش‌آموزان بخصوص کودکان، متناسب با اقتضائات سنی‌شان در بستری صحیح و سالم صورت بگیرد که بعضاً در قالب‎های جمعی است.ایران 
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: