دوستي پرسيد ؛ اگر يك بار ديگر بودجه اي به سمت سلامت راه پيدا كند كدام "سرنخ "را براي خرج كردن ان ترجيح ميدهي ؟ دوست ديگرمان كه سني بر او گذشته بود ياد يكي از حكماي بزرگ اما نه چندان بلند قامت "وستروس " افتاد كه هميشه كلمات قصار خود را از زبان حكما ي قديم تر بيان ميكرد
شفاآنلاین>سلامت> دوستي پرسيد ؛ اگر يك بار ديگر بودجه اي به سمت سلامت راه پيدا كند كدام "سرنخ "را براي خرج كردن ان ترجيح ميدهي ؟ دوست ديگرمان كه سني بر او گذشته بود ياد يكي از حكماي بزرگ اما نه چندان بلند قامت "وستروس " افتاد كه هميشه كلمات قصار خود را از زبان حكما ي قديم تر بيان ميكرد . گفت "سرنخ دو كلمه است ؛ نطفه و مدل !" و با اين قصار موفق شد اين حقير را هم كنجكاو كند و به بحث بكشاند. ادامه داد ؛
" راه حل در نطفه ايست كه خود رشد كند و آخر موجود ي مفيد ودرخشان بشود . تا ان حد كه باليدنش بشود الگو و راهكار باليدن "
ميدانستم مطلبي براي گفتن دارد . به زبان امدم كه "چرا انقدر حاشيه ميري ؟ هر چه ميخواهي بگو تا بنويسم"
گفت "حاشيه نميرم اتفاقا از اصل مطلب شروع كردم "
و ادامه داد "اگر ميخواهي راه اهن بكشي يا چه ميدانم به چند شهر گاز يا اب برساني قطعا به مقدار زيادي مصالح پيشرفته نياز داري و قطعا خريد زمين هاي مسير هم براي تو مسيله مهمي خواهد بود اما حتي در اين كار هم تو از الگويي براي ساخت قطار بي نياز نيستي. اما اگر ميخواهي سيستم سلامت يك كشور بزرگ را طراحي كني تهيه مدل والگو بخش بسيار بسيار مهم تري از وظايف تو را تشكيل ميدهد . شايد به تنهايي "كافي "نباشد . اما قطعا شرط "لازم "ان هست .براي دست يافتن به هر چيزي ابتدا بايد تصوري روشن از خود ان شيئ و راه رسيدن به ان داشته باشي . وگرنه تصورات ذهني تو و نزديك ترين دوست يا همكار و همفكرت، تنها در زمان تجسم عيني يافتن انها در عمل است كه معلوم ميشود چقدر با هم فاصله دارند؟ !
راستي ايا ملت ما تجربه تاريخي عيني از اين واقعيت ندارد ؟ ايا بهمن ٥٧ و خرداد ٦١ فراموش شده اند ؟
در تحقق سلامت هم كيفياتي مطرح است كه ميدانيم راهكار ي ناموفق ، نقض غرض بزرگي است كه تنها به معناي دست نيافتن ملت به سلامت نيست ، مهم تر از ان مانعي در تحقق اين ارزو در اينده هم هست مثل راه حل هاي بيشماري كه تا كنون بدون اصلاح پايه هاي اصلي سعي در توليد سلامت در همه جا داشتند "
دوست عزيز ما گويا اخيرا از تماشاي "وستروس " بازگشته بود كه تمام علما ودانشمندان را رها كرده از انجا كد مي اورد همانجا كه؛
"بازرگاني بزرگ گفت من نه بر ارزو قيمّت ميگذارم و نه با ان معامله ميكنم .زحمت بكش ارزويت را ابتدا براورده كن بعد بر ان قيمّت بگذار ! سيكل معيوب ارزوي بي قيمّت و برنيامدن ارزو بدون قيمّت ! ميتواند تا ثريا انچه هست و نيست را به نابودي بكشاند. خدمات سلامت با اخرين خصوصيات بين المللي را ارزو ميكني اما براوردنش پر هزينه است وچون هنوز ارزوي تو تجسم عيني نيافته كسي خريدار ارزو نيست . قيمّت واقعي هم بران نميگذارند . راستي چگونه ميتوان اين سيكل معيوب را در هم شكست ؟ مقصود من از سرنخ همين است .
زياده دردسرت ندهم من اگر بخواهم اين سيكل معيوب را با مقدار مشخصي پول در هم بشكنم ابتدا از بيمارستان هاي اموزشي شروع ميكنم .تمام تلاش خود را ميكنم كه در اين بيمارستان ها همه چيز از تعرفه ها ،نحوه كار كرد پزشكان ، فضاي بيمارستاني و همه و همه واقعي و واقع بينانه و كاملا روز امد درست مثل يك بيمارستان اروپايي كار كنند .اگر بودجه نداريم تنها در بيست بيمارستان(hospital)، نشد ده بيمارستان.... .
كاركرد مناسب اين بيمارستان ها و در هم شكستن تابوها و عادت هايي كه پيرامون كار پزشكي تنيده شده اند ، بي ترديد كيفيتي مناسب از كار پزشكي -مقصود كار تعقلي و داخلي با تمام ملزوماتش -پديد خواهد اورد. تنها از اين طريق ميتوان به يك ويزيت استاندارد ، هم براي پزشك عمومي و هم براي متخصص دست يافت ، ان را تعريف كرد و بر ان تعرفه گذاشت. تنها از طريق اين دو تعرفه است كه ميتوان سيستم ارجاع نمونه را در ان بيمارستان طراحي كرد .تا در اينده سيستم ارجاع هم از همين الگو پيروي كند .اين درست كه در كشور ما بسياري از كيفيات را ابتدا بخش خصوصي تحقق بخشيده و شايد بدون چنين رويداد ي همين كه داريم هم ممكن نميشد . اما مكانيسم كور بازار با نقاب هاي خوش رنگ انقلابي و دولت رفاهي ، بدون نظارت و برنامه ريزي دولتي بر كيفيت درمان ، تمام سرمايه هاي ملي ما را به سمت مبتذل ترين سلايق عمومي برد و استاندارد هاي خدمات درماني در پاي كار هاي عملي اي كه ان سليقه مهم ميشمرد فدا شد .بيمارستان ها همه گلباران و تبديل به زايشگاه و مراكز جراحي شدند بيني ها همه اروپايي و چشم ها همه فارغ از عينك شدند .طبقه متوسط هرروز هزينه زيادي فراهم كرد تا از طريق چك اپ از سلامت خود اطمينان پيدا كند .ازمايشگاه ها و مراكز تصوير برداري اماج هجوم بنيان كني شدند كه چيزي نبود جز ازمايشات و بررسي هاي بي دليلي كه ظاهرا بطور ارزان اما باطنا به جيب ملت ، جاي خدمات سنجيده سلامت را گرفته بودند.
در اين بلبشوي بي سرانجام چاره اي نيست جز انكه دولت ،مقصود هر دولتي كه مقبوليت و توان لازم را داشته باشد ،در هر زمان ، ضمن تصدي مستقيم درمان هاي اورژانس ،بيماران (Patients)مزمن و بيماران بسيار فقير از همان ابتدا ، كيفيات پزشكي را از طريق طرح نطفه و مدل بي گيري كند .
تحقق يك كيفيت بالا ، مهم ترين دليل براي تكرار ان در ساير مناطق است . بعلاوه دانشكده اي كه بر مبنايي درست شكل گرفته باشد ميتواند باعث تبلور يك مكتب بشود و همه ميدانند كه در هر اموزشي بخصوص اموزش پزشكي وجود يك مكتب اموزشي ,يك اكادمي پاگرفته، شامل برنامه هايي ديرين ، مهم ترين فاكتور است .بيهوده نيست كه دانشكده پزشكي دانشگاه تهران با همان ساختمان هاي فرسوده متعلق به جنگ جهاني دوم ، در اموزش پزشكي سرامد بسياري دانشكده هاي متاخر است .
وجود يك مكتب پاگرفته اموزشي ، مهم تر ركن در گسترش درمان و اموزش پزشكي است . ببين؛ فارغ التحصيلان شريعتي هر جا كه باشند با يك لحن بحث و جدل ميكنند گزارش صبحگاهي و ژورنال كلاب هايشان را هر جا كه باشند به سرعت راه مي اندازند و مهم تر از همه انكه به يك منوال برگزار ميكنند . هر فارغ التحصيل خود يك نطفه است كه مييالد و بنابراين تبديل به يك مدل ميشود!
بله من طرح نطفه و مدل حكيم وستروس را ميپسندم همان طرحي كه خارج از اراده ما سال هاست جريان دارد "
نميدانم واله ، اين رفيق ما خيلي داستان ها به هم ميبافد ولي خوب حرف هايش ادم را به فكر فرو ميبرد، نه؟
ميپرسم "ديگر چه ؟ "
ميگويد "هيچ" و ادامه ميدهد "فقط يك بار ديگر از اول با دقت بخوان! " مكثي ميكند و مي افزايد "لطفا "/ دکتر بابک زمانی / متخصص بیماری های مغز و اعصاب