از آن جایی که امروزه مساله حفاظت از گونههای در معرض خطر و نادر برای آژانسهای دولتی و حفاظتی به نوعی دغدغه جدی تبدیل شده لذا بالطبع مطالعات هم به طرز چشمگیری افزایش یافتهاند. برخی از این مطالعات به عنوان کارهای مدیریتی، پشتوانه حقوقی دارند
شفا آنلاین>اجتماعی>اگر به عناوین اخبار زیست محیطی دقت کنیم، در می یابیم که در اغلب اخبار با یک عبارت به کرات مواجه میشویم: گیاه یا جانور در معرض خطر.
به گزارش شفا آنلاین:چندی است خبرهایی مبنی بر آغاز دور جدید انتقال گورخرهای ایرانی به سمنان از سوی سازمان حفاظت محیط زیست منتشر شد که بنا به گفته مدیر کل حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست، هدف از نگهداری گونههای در معرض خطر انقراض در سایتهای محصور و فنسکشیشده تحت عنوان سایتهای تکثیر و پرورش این است که بتواند این گونهها را احیا و دوباره به زیستگاههای طبیعی و مادری معرفی کند.
اما اخبار دیگری هم در راس خبرهای محیط زیست مبنی بر باقی ماندن تنها ۴۷ قلاده یوز از ۴۰۰ قلاده به چشم می خورد. بررسی این اخبار لزوم توجه به پروژه های محافظت از گونه های در معرض خطر را دو چندان می کند. چراکه، با توجه به اینکه بیش از یک دهه از عمر پروژه حفاظت از یوز آسیایی در ایران میگذرد اما هنوز نگرانیهای زیادی درباره حفاظت از این گونه نادر وجود دارد. به گونه ای که سالانه خبر کشته شدن ۳ تا ۵ یوزپلنگ شنیده میشود که بیشتر آنها در تصادفات جادهای جانشان را از دست میدهند. برخی از یوزپلنگها هم توسط افراد محلی و در محاصره و جنگ با سگهای گله کشته میشوند.
دغدغه حفاظت
از آن جایی که امروزه مساله حفاظت از گونههای در معرض خطر و نادر برای آژانسهای دولتی و حفاظتی به نوعی دغدغه جدی تبدیل شده لذا بالطبع مطالعات هم به طرز چشمگیری افزایش یافتهاند. برخی از این مطالعات به عنوان کارهای مدیریتی، پشتوانه حقوقی دارند.
از طرف دیگر نه تنها دامنه جغرافیایی بلکه در عین حال کیفیت نظارتها هم به واسطه حضور افراد داوطلب، اغلب گسترش چشمگیری داشته که از این مورد معمولا تحت عنوان «شهروندان داوطلب» یاد میشود. بدیهی است که تعلیم و آموزش داوطلبان نهتنها دادههایی را که مورد نیاز دانشمندان است، بسط میدهد بلکه در عین حال این افراد را هم تبدیل به حامیان طرحهای حفاظتی میکند.
مردم محلی، به ویژه شکارچیان و ماهیگیران، گاه اطلاعات دقیقی از وضعیت پراکنش گونهها و حتی تغییرات جمعیتی و اتفاقاتی که در گذر زمان در محیط زیست اطرافشان اتفاق افتاده، دارند؛ این نوع دادهها اغلب برای برنامههای حفاظتی و کارشناسان بسیار مفید هستند.
پایش بلندمدت یک اکوسیستم (اعم از درجه حرارت، بارندگی، رطوبت، اسید خاک، کیفیت آب و فرسایش خاک) و ویژگیهای جمعیتی (مانند حضور گونههای مختلف و درصد زمین دارای پوشش گیاهی) به دانشمندان این امکان را میدهد که سلامت اکوسیستم و وضعیت گونههای خاص را محک بزنند. در عین حال پایش این پارامترها به مدیران کمک میکند که اهداف تحققپذیر و یا اصلاحات لازم در طرحهای مدیریتی را مشخص کنند.
با بررسی وضعیت حفاظتی گونهها در طول زمان، این امکان فراهم میشود که بتوان تشخیص داد آیا آنها از کارهای حفاظتی که انسانها برایشان انجام دادهاند، تاثیر مثبت گرفتهاند و یا بالعکس به همان صورت به سمت انقراض پیش رفتهاند.
بایدها و نبایدهای محافظت از گونه های در معرض خطر
از آن جایی که تضادها و هیجانات زیادی در این قبیل موارد وجود دارد لذا طراحی برنامههایی که جوامع محلی را در کار دخیل کنند، یکی از رموز اصلی موفقیت طرح است و این مورد در هر پروژه حفاظتی مصداق دارد.
لازم است که نیاز به این برنامه خاص و اهداف آن برای مردم تشریح شود تا مردم جامعه محلی نیز برای حمایت یا حتی مخالفت با آن قانع شوند. در بسیاری موارد، چنین برنامههایی ارزشهای آموزشی قابلملاحظهای هم دارند.
واقعیت این است که برنامههایی بیشتر با موفقیت همراه هستند که بتوانند انگیزه لازم را برای اثرگذاری مردم فراهم کنند. چنین برنامههایی نسبت به قوانین و محدودیتهای سفت و سخت معمولا موفقتر هستند. به عنوان مثال به ساکنان ایالت وایومینگ (Wyoming) که حیوانات اهلی مزارع و سگهایشان توسط گرگها، زخمی و یا کشته میشوند؛ مستقیما مبالغی پرداخت میشود و آن تعداد معدود از گرگهایی هم که به طور مستمر به دام حمله میکنند، یا کشته یا از محل جا به جا میشوند.
همه این مقدمات کمک میکند که برنامه کماکان پشتوانه حمایت مردم محلی را داشته باشد. در ایران برای پیشگیری از مسموم کردن، به تله انداختن و تیراندازی به سوی گوشتخوارانی مثل پلنگ و گرگ تنها راهکار عملی به ویژه در محدوده مناطق حفاظتشده، پرداخت غرامت نقدی در اسرع وقت و با کمترین تشریفات اداری به دامداران زیاندیده است. اما متاسفانه این مورد چندان که باید توسط سازمان حفاظت محیط زیست جدی گرفته نمیشود و پروسه پرداخت غرامت اغلب مدتهای مدید طول میکشد که همین امر احتمال برخوردهای احساسی از جانب افراد زیاندیده را هم بیشتر میکند.
سازماندهی اطلاعات گسترده حاصل از مطالعات جمعیتی، گونهای و اکوسیستمی در اصل هزینهبر و در عین حال مستلزم کار زیاد است اما واقعیت این است که این بخش از کار یک جزء حیاتی از تلاشهای حفاظتی است. دانستن این که چه گونههایی در معرض خطر انقراض هستند و کجا زیست میکنند، برای حفاظت از آنها الزامی است.
در خاتمه باید یادآور شد که اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (آییوسیان)، معیارهای کمی را برای جمعیتها و اکوسیستمها تعریف میکند تا بر اساس آنها وضعیت حفاظتی گونهها تعیین شود. این ردهها به ترتیب عبارتند از منقرض شده، منقرض شده در طبیعت، به شدت در معرض خطر انقراض، در معرض خطر، آسیبپذیر، مورد تهدید، کمترین نگرانی، داده ناکافی و ارزیابی نشده، است.