سال ۱۳۱۷ در زمان رضاخان بود که در ده ونک کارخانهای تحت عنوان کارخانه شماره ۵ ونک توسط آلمانیها ساخته شد، البته بعدها کاربری این کارخانه تغییر کرد و تبدیل به کارخانه تجهیزات ایمنی راهها شد؛ ده ونک در آن زمان یک روستا بود
شفا آنلاین>اجتماعی>اهالی ده ونک و خانههایشان هر چند وقت یکبار خوراك اخبار رسانهها می شوند. سالهاست که ساکنان کوچه شهید شهامتی ده ونک با دانشگاه الزهرا درگیر هستند. مالکان دانشگاه با لودر حمله میکنند که خانهها را خراب کنند و اهالی اجازه این کار را نمیدهند. اهالی که بعضیهايشان پیرزنها و پیرمردهایی هستند که سالهاست در آن خانهها زندگی میکنند. اما عقيده مسئولان دانشگاه این است که این املاک غصبی<Estranged property> هستند.
به گزارش شفا آنلاین:سال ۱۳۱۷ در زمان رضاخان بود که در ده ونک کارخانهای تحت عنوان کارخانه شماره ۵ ونک توسط آلمانیها ساخته شد، البته بعدها کاربری این کارخانه تغییر کرد و تبدیل به کارخانه تجهیزات ایمنی راهها شد؛ ده ونک در آن زمان یک روستا بود. در گزارشها و تاریخچه املاک این خانه ها آمده است: حدود سال ۱۳۲۰ رضاخان از مستوفیالممالک (نخست وزیر) میخواهد تا زمینی را که در اطراف کارخانه داشته، هبه کند تا برای کارمندان و کارگران کارخانه منازلی در آن ساخته شود.
مستوفیالممالک قبول میکند و رضاخان اقدام به ساخت ساختمانهایی برای کارکنان کارخانه میکند، اما عدهای هم میگویند؛ این زمینها از سوی مستوفیالممالک وقف شده بوده و رضاخان از آنها برای ساخت منازل کارکنان کارخانه استفاده کرد. نقل دوم به ذهن نزدیکتر است؛ چراکه وفات مستوفیالممالک مربوط به سال ۱۳۱۱ است و بنابر نوشتهها، مستوفیالممالک بخش بزرگی از املاک پدری خود را وقف کرده بود. سرانجام خانهها ساخته شد و بخشی از آنها به کارکنان و بخش دیگر به کارگران اختصاص یافت. در ابتدا ساختمانها به صورت رایگان در اختیار کارکنان این کارخانه دولتی قرار گرفت، اما پس از چندی و در زمان پهلوی دوم، کارکنان تقاضای سند کردند تا تکلیفشان مشخص شود. قرار شد ماهانه از حقوق کارکنان کسر شود تا به صورت اجاره به شرط تملیک، خانهها به نام ساکنان شود، اما ثبت این اسناد وارد چرخه بروکراسی شد و ناتوانی مالی ساکنان هم مزید بر علت شد تا ثبت سند تحقق نپذیرد و کارها به بعد از انقلاب موکول شود. خانه پدری، یکی از اهالی حدود ۲۴۷ تومان شده و این مبلغ در همان زمان از حقوق پدر او کسر شدهاست.
مشكلات اراضي بي سند
خرید و فروش زمینهای ونک عمدتا به صورت دستی نوشته میشده؛ مگر اینکه فرد با هزینه کردن سند را از آن خود میکرده است. بعد از انقلاب، کارخانه تجهیزات ایمنی راهها به کرج منتقل و ده ونک تبدیل به منطقه شهری شد. کارکنان صبح به صبح با سرویس به کارخانه میرفتند و شب از کرج بازمیگشتند. کارخانه متروکه هم تبدیل به مدرسه عالی راهآهن وابسته به وزارت راه و شهرسازی شده بود. اهالی دوباره پس از انقلاب خواهان اسناد خانهها شدند. مدیرعامل وقت کارخانه، یک مسیحی به نام هارتونیان بود. این شخص با ثبت اسناد موافقت کرد و نامهای به اداره ثبت اسناد نوشت تا این اداره طبق نقشه هوایی که هارتونیان تحویل میدهد، تفکیک انجام دهد و اسناد را به نام ساکنان ثبت کند. اوایل انقلاب زمینهای ده ونک بیابانی بود و میان اهالی که خانهای نداشتند، پخش میشد. مردم در ازای حدود ۱۰ هزار تومان، زمینهای ۲۵۰ متری دریافت میکردند. اهالی خانههای اطراف کارخانه که هنوز به سندی دست نیافته بودند، تلاش کردند مانند سایر مردم از بین آن زمینها، زمینی سنددار دریافت کنند، اما وقتی تقاضای خود را به شورای تقسیم زمین تقديم کردند، به آنان گفته شد؛ خانههای اطراف کارخانه متعلق به شماست و بنابراین از سایر زمینها حقی ندارید و آنان از اینجا رانده و از آنجا مانده شدند. در این میان 90 خانواده که در کوچه امامزاده و شهید شهامتی زندگی میکردند به مشکل فراوان برخوردند. باید سند خانههایشان را از دانشگاه الزهرا جدا میکردند.
طلب اجرت المثل در ازای تخریب نکردن خانه ها
میگویند زمینهایی که دولت اجرت المثل خانهها را میخواهد از مردم بگیرد و این در صورتی است که خانهها تخلیه نشوند. آنطور که ایلنا گزارش داده است حدود سال ۱۳۴۳ دانشگاه الزهرا نزدیک کارخانه و در مکانی که در ابتدا قبرستان بود، تاسیس شد. در سال ۱۳۸۲ و در زمان دولت اصلاحات، زهرا رهنورد، رییس دانشگاه الزهرا شد و الحاق مدرسه راهآهن به دانشگاه را به منظور توسعه آن خواستار شد. دانشگاه الزهرا در نهایت موفق شد به یک سند دست یابد که در این سند، حق استفاده از زمینهای کارخانه به اضافه انبار و متعلقات که در زمین محصور واقع هستند، با دانشگاه الزهراست. دانشگاه الزهرا دارای یک زیرگذر شد که از محل اصلی دانشگاه به کارخانه وصل میشد و به این صورت دانشگاه توسعه یافت. پس از یک سال رهنورد درخواست داد تا خانهها را هم به دانشگاه الحاق کند و اهالی از حدود سال ۱۳۸۳ دادگاهی شدند.
دانشگاه به این بهانه درخصوص الحاق خانهها درخواست داد که پلاک ثبتی کارخانه و خانهها یکی است، درصورتی که اهالی بر این عقیده بودند که پلاکهای ثبتی درحقیقت جداست و ربطی به کارخانه ندارد. در نهایت این خانه ها نیز به دانشگاه الزهرا داده شد و از 15 سال پیش اجرت المثل شد و هر خانواده باید بابت ملکش پولی را پرداخت می کرد. حالا دولت به خانوادهها گفته که 100 میلون تومان به آنها پول می دهد تا آن خانهها را تخلیه کنند. اگر خانهها را تحویل ندهند اجرت المثلی که مشخص شده بود را دولت اجرا میکند. از سوی دیگر دولت گفته که در شهرک پردیس با 50میلیون تومان خانه ای برایشان فراهم می کند و 50 میلیون دیگر نیز به آنها پرداخت می کند. اما در چند روز گذشته خبر رسید که دوباره لودرها به کوچه شهید شهامتی رفته اند و خواسته اند که خانههای اهالی را خراب کنند. به گزارش ایلنا مردم در مقابل این کار اعتراض کردند و با جمع شدن در مقابل لودرها از این کار جلوگیری کردند. البته بارندگی نیز در کنار این اقدام برای بازداشتن از تخریب خانه ها موثر بود. البته ماموران از شب گذشته در این حوالی رفت و آمد داشتند. این در حالی است که اواخر مهر امسال حکم تخریب برای تعدادی از منازل آنجا داده شد وساکنانش به شهرک پردیس نقل مکان کردند. اما دو خانواده از این کار خودداری کردند و در خانه های خود ماندند. همچنین تعدادی از ساکنان در مقابل دانشگاه پیام نور ایستادند و با در دست داشتن بنرهایی به این حرکت اعتراض کردند. این تجمع ابتدا با حضور حدود سی نفر شروع شد اما به مرور تعداد تجمع کنندگان افزایش یافت و به حدود صد و پنجاه نفر رسید. تجمع کنندگان ازدانشجویان میخواستند که آنها را حمایت کنند اما بیشتر دانشجویان نگاه گذرایی میکردند و میگذشتند. سرانجام یک مامور لباس شخصی که با آنها صحبت میکرد خبر داد که امروز خانهها تخریب نمیشوند و او با «سردار» صحبت کرده است و توانسته تخلیه را عقب بیندازد. او توضیحی در مورد هویت کسی که با او صحبت کرده است، نداد.
چالش هاي حلبي آباد
محمد رضوی؛ فعال فضای مجازی درباره اتفاقات مربوط به دهونک در کانال شخصی خود نوشت: «ماجرای این روزهای ده ونک، یک ماجرای حقوقی است با دو طرف دعوا. دانشگاه الزهرا میگوید زمین به اسم ما سند خورده و ساکنان میگویند دیوان عدالت اداری سند شما را باطل کرده است. این دعوا باید در دادگاه حل و فصل شود. اما تا آن موقع نحوهی برخورد دانشگاه با ساکنان جای تعجب دارد. حتی اگر حق با دانشگاه باشد، نظامیگری در تخریب خانهها، آدمی را بلاتشبیه یاد تخریب خانههای فلسطینیان میاندازد. دانشگاه الزهرا حداقل در ظاهر نتوانسته افکار عمومی را قانع کند.
آیا افکار عمومی برای دانشگاه الزهرا و ضابطین قضایی مهم نیست؟فرض کنیم حق با دانشگاه الزهراست؛ سوالی که بیجواب مانده این است: وضعیت و سرنوشت ساکنین خانهها چه خواهد شد؟ مهناز مولا نظري ريیس دانشگاه الزهرا قول داده که در اثاثکشی به ساکنان کمک کند! اثاثکشی به کجا؟ این نحوه برخورد با شهروندان نظام اسلامی، شایسته نیست. وگرنه ما نیز دستکمی از نحوه برخورد دولت برزیل با ساکنان حلبیآبادهای ریودوژانیرو پیش از شروع المپیک نداریم.صداوسیما و رسانههای چپ و راست، هیچکدام به این موضوع نمیپردازند. صداوسیما که به هیچ موضوع چالشی ورود پیدا نمیکند و همیشه نفر آخر ماجراست. رسانههای اصلاحطلب به خاطر دخیل بودن عارف و زهرا رهنورد در این قضیه سکوت کردهاند و رسانههای اصولگرا هم واكنش جدي از خود نشان نداده اند. نتیجه دادگاه هرچه باشد، نحوه برخورد با ساکنان ده ونک، شایسته چهره نظام اسلامی نیست و بیعملی در برابر این نحوه رفتار، شایستهنظام نیست».قانون