در کشورى که فریاد از چند شغلگى بازنشستهها بلند است، همین ابوالمشاغلها، قوانینى ایجاد میکنند تا جوانپزشکان در یک جغرافیاى محدود، تمامِ وقتشان به بطالت بگذرد. من از یک عجایبالحیلى حرف میزنم که داغ دل جوانان سرزمین من است
شفاآنلاین>سلامت> ممنوعیت کار خصوصی جوانپزشکان قبل از آنکه اختصاص یک نیروى متعهد به کار صرفاً دولتى باشد، یک هرزداد سیستماتیک سرمایه کار با ایجاد موانع مرتفع در اشتغال نسل جوان است.
در کشورى که فریاد از چند شغلگى بازنشستهها بلند است، همین ابوالمشاغلها، قوانینى ایجاد میکنند تا جوانپزشکان در یک جغرافیاى محدود، تمامِ وقتشان به بطالت بگذرد. من از یک عجایبالحیلى حرف میزنم که داغ دل جوانان سرزمین من است.
کسانى دارند بر قواعد و روابط کارى و شغلى طبابت در کشور من قانون میزنند که از فرط تکثر پست و جایگاه شغلى حتى از نوشتن رزومه و برنامه هفتگى خود عاجز میشوند. این فقط درد مشترکى نیست که من باید بنویسم، این شکایتى به انتهاى فهم در تاریکى تاریخ است. جوانپزشکان ما به استناد بندهاى قانونى فرودستانه با اتکاء به صورتک تک شغله بودن مستخدم و متعهد دولتى، ساعات سرشار از انرژى جوانى خود را که میتوانند به خدمت یا کار مفید بگذرانند، در یک بازنشستگى(Retirement) صامت و ساکت روستایى زودرس به آتش بیتوته انتظار و اتلاف وقت مىکشند.
در حقوق اولیه انسانى مندرج در قانون اساسى توافق علیه قانون آمره بالادست باطل است. اینکه ما جوانپزشکان را که میتوانند بدون دغدغه تن فرسوده پیرانهسرى یا دلهره دلوازده سالخوردگى، به کار و فعالیت شبانهروزى بپردازند، براى انتفاعى نزدیک و نمایشى به کار دولتى صرف محدود کنیم؛ فقط ظاهر زودگذر عوام پسند و مردم فریب دارد.
قانون رفع موانع کار و اشتغال حکم میکند هر کس که میتواند کار کند را به جاى ایجاد سد و انحصار در حصار محدودیتهاى ساختگى به کارآفرینى دعوت کنیم. وقتى جوانپزشکان خلاق را به جاى تشویق به ایجاد بنگاههاى کارآفرین و سازمانهاى مردم نهاد اشتغالزاى تجارى رقابتى به جیرهخوارى روزمزد و مواجببگیرى ماهیانه تشویق کنیم، مصداق اتلاف یک سرمایه ملى کارساز و کارآفرین ست.
جوانپزشکان آنقدر انرژى و انگیزه دارند که در کوره دهات محروم سرزمین من دست به خلق خلاقیت سازمانى و استارتآپهاى درمانى بزنند؛ اما قید و بندى که من سالخورده ابوالمشاغل با محدودیت فعالیت درمانى خصوصى و انتفاعى به پاها و دستهاش میزنم، مانع رهاسازى این کارمایه عظیم نهفته در قشر جوان براى تولید کار شورانگیز در کشور میشود.
سیاستگذار درمان(Treatment) در این کشور با ایجاد دلزدگى و وازدگى با یک بازنشستگى زودرس اجبارى و رخوتآمیز با ممانعت از کار خصوصى براى نیروى متعهد دولتى گمان میکند، براى خدمات صرفاً دولتى وقت آزاد میخرد.
دوست مدیر چندشغله من!
باور کن؛ آن اوقات خودى و فراغتى که جوانپزشک میتوانست به خدمات انتفاعى شخصى و خصوصى طبابت آزاد بپردازد با منع کار خصوصى هرگز به محیط صرف دولتى منتقل نمیشود؛
بلکه صرف بطالت مطلقى میشود که در کنج بیتوته خانهاى روستایى صرف تماشاى فیلم و بازى رایانهاى خواهد شد. بلندتر و دورتر نگاه کنیم؛
متخصص یا ماهرى که مجبور به ماندن در یک ناکجاست، اگر انتفاع شخصیاش را فراهم کنید، اوقات فراغتش را به ضرب نیروى جوانى به کار شبانهروزى ٢۵ ساعته اختصاص خواهد داد. قدرى اقتصادى، ملى و کلان فکر کنید.
کار خصوصى در کوره دهاتِ بىشغلى، جزء آمار اشتغال ملى ست. حجم متراکم کارى که از جوانپزشکان در اوقات فراغت ولو به انتفاع خصوصى میشود گرفت، در بیلان اشتغال ملى و کارآفرینى محاسبه خواهد شد. این فکرهاى نزدیکبین، این برنامههاى نمایشى تفکیک کار خصوصى از دولتى تئورى از رونق افتاده چپگرایى است که امروز جاى خود را به تلفیق بخش خصوصى و دولتى داده است.
من آنقدر روزگار دیدهام که جهانبینىام از نوک بینى بیشتر شده باشد؛ انرژى سرشار جوانى را در کوچهپسکوچههاى کهنه اندیشهتان دفن نکنید. ایران به اوقات فراغت جواناناش همین امروز محتاج است، آن را حواله به فردا نکنید...
در خصوصى کسى ساعت در خلاء نمیزند...
یک لحظه صبر کنید؛ یک بار در هواى من نفس بکشید؛ اینقدر تکرارى و منقبض اندیشه نکنید...
جوانپزشکان را به شور و شوق تلاش براى معاش دوباره مهمان کنید؛ مجوزهاى دیرهنگامى که شما در میانسالى به این رود خروشان در جلگهها خواهید داد تنها به تولید مانداب منجر میشود.
این سیل خروشان جویاى کار را د ر قلههاى جوانى منهدم نکنید. جغرافیاى ایران من به جوانپزشکانى که تمامِ وقت کار میکنند، بیشتر از تمامْوقتى نیاز دارد که خیال میکنید دارد کار میکند... سهیل طالبى حسینى، جراح و متخصص ارتوپدى/ سپید