کد خبر: ۲۰۲۳۵۳
تاریخ انتشار: ۲۱:۲۰ - ۲۰ تير ۱۳۹۷ - 2018July 11
طرح تحول سلامت، در همه فراز و فرودهای خود، تعاملات بسیاری با این ناوگان وسیع بیمارستانی داشته و خواهد داشت؛ اما بیشترین مشکل این طرح، کمبود نقدینگی است و این موضوع، این روزها که حال طرح تحول سلامت چندان خوب نیست؛ بیش از پیش جلوه گر شده است
شفا آنلاین>سلامت>بیمارستان یکی از مهمترین مکانهای ارائه خدمت در نظام سلامت است. در کشور ما بیش از هزار بیمارستان وجود دارد که البته ظرفیت آنها بسیار متنوع است؛ از بیمارستانهایی با کمتر از 50 تختخواب تا بیمارستانهایی با بیش از هزار تخت بستری.

طرح تحول سلامت، در همه فراز و فرودهای خود، تعاملات بسیاری با این ناوگان وسیع بیمارستانی داشته و خواهد داشت؛ اما بیشترین مشکل این طرح، کمبود نقدینگی است و این موضوع، این روزها که حال طرح تحول سلامت چندان خوب نیست؛ بیش از پیش جلوه گر شده است.

از یک سو، وزارت بهداشت(Ministry of Health) مدعی است بخش زیادی از مطالباتش را به خصوص در قبال خدماتی که در بیمارستانها برای بیمه شدگان انجام داده است، وصول نکرده و از سوی دیگر، اکثریت سازمانهای بیمه گر، اعلام کرده اند منابع شان برای پوشش این حجم از خدمات، دیگر کفاف نمی دهد.

بگذریم که ذی نفعان دیگری مثل کارخانجات داروسازی یا شرکتهای تجهیزات پزشکی هم مطالبات قابل توجهی از نظام سلامت کشور دارند. این مسأله، دغدغه بسیار مهمی است که نمی توان و نباید از کنارش به سادگی گذشت.

برای اینکه آینده ای روشن پیش روی نظام سلامت کشور باشد، لازم است این مشکل کالبدشکافی شده و راه حلی کارشناسی مبتنی بر اصول علمی و کارآمد برای آن ارائه شود.

تاکید بر نقش بخش غیر دولتی در ارائه خدمات در اصل 44 قانون اساسی، موضوعی است که نظام سلامت(Health system) هم از آن مستثنی نیست؛ با این تاکید ویژه که نقش تولیت و نظارت به خوبی و به طور مشخص برای وزارت بهداشت تبیین شده و این خود، ظرفیت عظیمی است که تا به حال مورد غفلت قرار گرفته است.

بد نیست نگاهی به بیمارستانها در کشورهای توسعه یافته بیندازیم؛ بیمارستانهایی که دارای بیشترین رضایتمندی بیماران و بالاترین سطح علمی و مدیریتی هستند و در سطح جهان به خوبی شناخته شده اند.

این بیمارستانها در اکثریت قریب به اتفاق، همیشه و به طور مطلق توسط بخش خصوصی مدیریت می شوند. دولت نقشی در این تصدی گری ندارد و تنها دارای نقش نظارت و تولیت است. در واقع، هر بیمارستان، هم یک بنگاه اقتصادی است و هم یک مرجع تراز اول علمی که در عین حال دارای مسئولیت پذیری اجتماعی نیز هست.

اصلاً مگر می شود در دنیای امروز و در عصر انفجار اطلاعات، از مدیریت علمی و ارائه خدمات به جامعه در بیمارستانها صحبت کرد ولی از شفافیت در ارائه خدمات و پاسخگویی اجتماعی سخنی به میان نیاورد؟! بگذارید با هم صادق باشیم؛ مدیریت نظام سلامت در همه کشورهای در حال توسعه، برای بقای خود، نیازمند بکارگیری علم روز مدیریتی است؛ علمی که روز به روز گسترده تر می شود و پیشرفت روزافزونی پیدا می کند.

برای بررسی پیچیده ترین سطوح ارائه خدمت در نظام سلامت یعنی بیمارستان، مولفه های بسیاری را باید مد نظر داشته باشیم از جمله:
• ایمنی بیماران
• ارائه بهترین خدمات ممکن
• رضایتمندی گیرندگان خدمات (بیماران)
• رضایتمندی ارائه دهندگان خدمت (پزشکان، پرستاران و سایر کارکنان بیمارستان)
• رقابت سالم میان بیمارستان ها و توان رقابت پذیری
• پاسخگویی در ارائه خدمت
• شفافیت مالی و...

برای اجرای این مولفه ها و کاربردی کردن آنها، چاره ای جز ارائه الگوی عملیاتی در اصل 44 و سند کلی سیاستهای سلامت در جمهوری اسلامی ایران در قالب بیمارستانها نداریم. و این به زبان ساده یعنی تبدیل بیمارستانها به محیطی پاسخگو، رقابت پذیر و به صرفه از نظر اقتصادی.

خوشبختانه علم پزشکی ما در سطح جهان، شانه به شانه کشورهای بسیار پیشرفته می ساید؛ اما برای رسیدن به جایگاهی که رضایتمندی بیماران را در گرفتن خدمات درمانی به دست بیاورد، گامهای بسیار مهمی در مدیریت بیمارستان های کشور پیش رو دارد. ما هنوز نتوانسته ایم این مزیت بالقوه را به یک برند بالفعل جهانی تبدیل کنیم.

اما می توانیم با تکیه بر دانش مدیریت کلان و نه فقط با حرف و کلام، از محل دانش پزشکی و خدمات نظام سلامت (به خصوص خدماتی که در بیمارستانهای دولتی و خصوصی ارائه می شود)، هم اقتصاد سلامت را نجات دهیم، هم اقتصاد کشور را تقویت کنیم و هم خود را به یک برند جهانی در عرصه خدمات پزشکی تبدیل کنیم.

کافی است فقط حساب کنیم چند هزار میلیارد دلار از پول کشورهای مسلمان در کشورهای آمریکایی و هند و جنوب شرق آسیا صرف درمان توسط پزشکانی می شود که در بهترین حالت، هم تراز پزشکان کشور ما هستند و. به راحتی می توانیم گام های 6 گانه استراتژی اقیانوس آبی را در عرصه ارائه خدمات بیمارستانی در سطح خاورمیانه و سپس در سطح دنیا به اجرا در آوریم.

کاهش تصدی گری دولت، می تواند یکی از مهمترین قدم ها در این زمینه باشد تا هم رسیدن به اهداف سند ملی توسعه سلامت را برآورده سازد، هم نقش تولیت و نظارت وزارت بهداشت(Ministry of Health) را قوام بخشد و هم توان رقابت پذیری و قدرت دوام و استمرار عملکرد را در بیمارستانها به وجود آورد. اگر آمارها را کنار بگذاریم و بر اساس شاخصهای عملکردی صحبت کنیم، باید حداقل به این موارد در مدیریت جدید بیمارستان ها دقت کنیم:

• واگذاری مدیریت بیمارستانهای دولتی به بخش خصوصی
• ایجاد شفافیت مالی مطلق در عملکرد بیمارستانها
• نظارت دائم آنلاین بر عملکرد بیمارستانها توسط وزارت بهداشت
• ایجاد توانایی بازاریابی و در نتیجه افزایش توان رقابت برای بیمارستانها در عرصه داخلی و بین المللی
• ایجاد توان برند سازی سلامت در سطح منطقه و دنیا و تقویت درآمد کشور از طریق گردشگری سلامت؛ چیزی که می تواند، در صورت برنامه ریزی مناسب، در حداقل تخمین ها معادل 3 ماه از درآمد نفتی کشور را (در زمان صادرات 3 میلیون بشکه نفت در روز) از طریق گردشگری سلامت(health tourism) تامین کند.

با این نگاه، ما علاوه بر نجات طرح تحول سلامت، با یک برنامه ریزی حساب شده می توانیم اقتصاد کشور را با کمک سیستم پزشکی، به جایگاهی مناسب تر برسانیم.

علی دباغ معاون آموزشی و پژوهشی نظام پزشکی تهران
و رئیس دپارتمان بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: