کد خبر: ۱۹۹۷۶۶
تاریخ انتشار: ۲۲:۰۰ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ - 2018June 18
اوایل، ازدواج یک دختر بچه‎ی کلاس چهارمی برایم خیلی عجیب بود، اما پری، تنها شاگردم نبود که در 9 سالگی عروس می‎شد، اکثر دختران روستایی، شانس تحصیلات در مقاطع بالا و چشیدن طعم کودکی را ندارند، دنیای آن‎ها خالی از موبایل، تبلت و تکنولوژی است
شفا آنلاین>اجتماعی>آقا اجازه، پری دیگه نمیاد آقا اجازه، پری ازدواج کرده!
 
به گزارش شفا آنلاین، اوایل، ازدواج یک دختر بچه‎ی کلاس چهارمی برایم خیلی عجیب بود، اما پری، تنها شاگردم نبود که در 9 سالگی عروس می‎شد، اکثر دختران روستایی، شانس تحصیلات در مقاطع بالا و چشیدن طعم کودکی را ندارند، دنیای آن‎ها خالی از موبایل، تبلت و تکنولوژی است، چون آن‎ها پیش از 15 سالگی دنیای بزرگ‎ترها را تجربه کرده و در حالی که رد کودکی از چهره‌‏هایشان پاک نشده، پای سفره‎ی عقد می‎نشینند، آن‎ها عروسک به دست‎هایی هستند که عروس می‎شوند.
 
آنچه خواندید، بخشی از اظهارات یک معلم در یکی از روستاهای آذربایجان‌شرقی است، او از ازدواج دختر بچه‌‏های زیر 15 سال و حتی 10 سال در یکی از روستاهای آذربایجان‌شرقی می‎گوید که تنها یک و نیم ساعت با تبریز فاصله دارد.

هنوز هم بسیاری از دختر بچه‏‌های زیر 15 سال، قربانی خودخواهی بزرگ‎ترها شده و به انتخاب آن‌ها پای سفره عقد می‎نشینند، آرزوهای کودکی‌شان زیر تور سفید عروسی دفن شده و با سر کردن تور عروس، دیوار بلندی بین آن‎ها و آرزوهایشان کشیده می‌‏شود و عروس کم سن و سال مانند کودک کنجکاوی از بالای این دیوار، دنیای بزرگ‎ترها را نگاه می‎کند.
 
این معلم با بیان این‌که پا درمیانی او در بسیاری از موارد با مخالفت خانواده‎ها مواجه شده است، می‎گوید: خداوند انسان را آزاد آفریده است و به نظرم دختران باید سن رشدی‎شان را طی کرده و به رشد عقلی، اجتماعی و عاطفی برسند و خودشان انتخاب کنند، سن کم و استعداد دانش‌آموزانم در برخی موارد باعث می‎شد، پا درمیانی کرده و با خانواده‎ها حرف بزنم و تنها در برخی موارد توانستم تا سن ازدواج شاگردانم را چند سالی به تأخیر بیندازم!.
 
وی ادامه می‌دهد: ازدواج در سن پایین جزو سنت‎های مناطق روستایی است و شاید از نظر اهالی آن منطقه، دختری که 15 سال دارد و هنوز مجرد است، سن ازدواجش گذشته است!.، خانواده‎ها دلیل شوهر دادن دختر بچه‎ها را این گونه بیان می‎کردند که برای این که پسرانمان از روستاهای دیگر زن نگیرند، دختران را از همان بچه‎گی نشان می‎کنیم و چند سال بعد عروسی می‎کنند. پدر یکی از بچه‎ها به من گفت تا بوده همین بوده آقا معلم، تو نمی‎توانی راهی را که صد سال است پدران ما رفته‎اند یک شبه عوض کنی، چندین بار هم تهدید شدم و کتک خوردم، من نتوانستم جلوی شوهر دادن دختر بچه‎ها را بگیرم و هر ماه شاهد این اتفاق بودم.
 
وی اضافه می‎کند: شاگردانی که تا دیروز پای کلاس درس می‎نشستند، امروز عروس شده بودند و با موهای رنگ شده و ابروهای اصلاح شده در حالی که چادر به سر داشتند با زنان دیگر خوش و بش می‎کردند و از من رو می‎گرفتند و چند سال بعد بچه به بغل، با کمری خم شده و کوله‎باری از مشکلات، دیگر شباهتی به بچه مدرسه‎ای‎های شاد دیروز نداشتند.

«رباب جاهد»، معلمی دیگری که در روستای «ایوند» صوفیان تدریس می‎کند در ادامه از تجربیاتش در خصوص ازدواج‎های زیر 15 سال در این روستا می‎گوید: روستای ایوند، 30 کیلومتر با تبریز فاصله دارد و من در پایه‎ی اول ابتدایی در کلاسی مختلط تدریس می‎کنم، اکثر دختران در این روستا از پایه ششم به بعد و در کلاس هفتم و هشتم، ازدواج می‎کنند، مدرسه‎ی ابتدایی و راهنمایی در این روستا در کنار هم قرار داشته و چون با همکاران مدرسه راهنمایی در ارتباط هستم، از آن‎ها می‎شنوم که امروز هم یکی از دانش‎‌آموزانش ازدواج کرده است.
 
وی ادامه می‎دهد: اکثر والدینی که به من مراجعه می‎کنند، 22 یا 23 سال بیشتر سن ندارند و خودشان در سنین پایین ازدواج کرده‎اند، حتی پسران هم در این روستا قبل از خدمت سربازی ازدواج می‎کنند، ازدواج در سن پایین در این روستا به یک نوع فرهنگ تبدیل شده است.
 
وی با اشاره به دوران تدریسش در روستای «کلانکش ساری» صوفیان بیان می‎کند: آمار ازدواج در سنین پایین  در این روستا هم، بالا بوده و به دلیل کم بودن تعداد خانوارها، درصد ازدواج‎های فامیلی در این روستا و تولد کودکان عقب مانده بیشتر است، یکی از همکارانم که در این روستا تدریس می‎کرد، شاهد ازدواج یکی از دختران کلاس اولی در کلاسش بوده است.
 
جاهد ادامه می‎دهد: ازدواج در این روستاها اکثراً به این صورت است که پدربزرگ‎ها در مسجد با هم قرار می‎گذارند تا نوه‎هایشان که سن چندانی هم ندارند، با هم ازدواج کنند و دختر و پسر را نامزد می‎کنند، دختر بچه‎ی 12 ساله چیزی از زندگی نفهمیده است که ازدواج کند، همین ازدواج‌‏ها در بزرگسالی به هم می‎خورند و یکی از طرفین با این ادعا که بچه بوده است و طرف دیگر را دوست ندارد، ازدواج را به هم می‎زند، واقعاً ناراحت می‎شوم وقتی می‌بینم یک دختر 12 ساله با کسی ازدواج کرده است که 20 سال از خودش بزرگ‎تر است!.
 
وی اضافه می‎کند: در جلسه‎ی اولیا و مربیان که ماهی یک بار برگزار می‎شود، بیشتر از آن که برای مباحث درسی وقت بگذاریم، برای صحبت با مادرها وقت صرف می‎کنیم تا دخترانشان را در سن پایین شوهر ندهند، اما آن‎ها می‎گویند، تصمیم گیرنده‎ی نهایی، پدران هستند و اگر دختر ما به سن 17-18 سالگی رسید و کسی او را نگرفت، مسئولیتش با چه کسی است؟!.

ازدواج در سنین پایین از نگاه جامعه‌شناسان
«توکل آقایاری هیر»، عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز با اشاره به آسیب شناسی ازدواج در سنین پایین از بعد جامعه شناسی می‎گوید: ازدواج در سنین پایین عموماً به ازدواج‎هایی اطلاق می‌شود که بر اساس دین، قانون یا عرف در سنی پایین‌تر از سنی که این منابع به عنوان سن مناسب ازدواج تلقی می‌کنند، صورت گیرد، ممکن است بر اساس هر یک از سه منبع عمومی ناظر بر واقعه ازدواج نیز، سنین مختلفی به‌عنوان سن مناسب ازدواج در نظر گرفته شده و حتی برداشت‎های موجود بر اساس یک منبع در طول زمان نیز تغییر کند، باید دقت داشت که این پدیده نیز مانند هر تجربه انسانی و اجتماعی، عوامل تأثیرگذار و تبعات آن، دارای ابعاد مختلف از جمله اقتصادی، حقوقی و قانونی، فرهنگی و نظایر آن‌ها بوده و نیز می‌تواند در سطوح مختلف فردی، خانوادگی، خویشاوندی و اجتماعی مصداق پیدا کرده و قابل تحلیل باشد.

ازدواج زودهنگام می‌تواند دختران را از برخی حقوق اولیه و اساسی محروم کند  
وی ادامه می‎دهد: هر چند ممکن است در برخی موارد بتوان منافعی برای این تجربه در نظر گرفت، اما عموماً از این تجربه به‌عنوان یک آسیب فردی-اجتماعی یاد می‌شود که نیازمند مدیریت است. ازدواج زودرس در وهله اول می‌تواند افراد درگیر در چنین رابطه‎ای به ویژه دختران را از برخی حقوق اولیه و اساسی خویش محروم کند که از جمله‎ی آن‎ها، حق دریافت آموزش و تحصیلات کافی است که این نیز بسیاری از تجارب دیگر آن‎ها در زندگی فردی و اجتماعی آینده‌شان رقم خواهد زد، تحصیلات به ویژه در دوران معاصر، از عوامل اصلی موثر بر شکل‌گیری شخصیت فردی و اجتماعی افراد محسوب شده و هر تجربه‌ای که مانع از تحصیلات کافی فرد بشود، قطع به یقین می‌تواند تمام تجارب فرد را در زندگی آینده نیز تحت تاثیر قرار دهد.
 
وی تأکید می‎کند: از آنجایی که ازدواج زودهنگام می‎تواند زمینه بارداری‎های زودتر از موعد را نیز برای دختران فراهم کند، ممکن است تبدیل به یکی از تجارب مخاطره‌آمیز در زمینه سلامتی برای آنان شود، مخاطرات بارداری‌های زودتر از موعد برای مادران مانند مرگ و میر مادران به‌علت پیچیدگی‌های بارداری و زایمان و مشکلاتی مانند ناهنجاری‌های مادرزادی و سلامت جنین و نوزاد در خصوص کودک قابل بحث است، سلامت مادر و کودک هر دو می‌تواند تحت‌تأثیر مراقبت‎های قبل و حین بارداری هم‌چنین بعد از زایمان باشد که به‌نظر می‌رسد در ازدواج‌های زودهنگام کمتر از چنین مراقبت‌هایی برخوردار باشند و از همین‌رو  احتمال مواجهه با مسائل و مشکلات سلامتی برای افراد دارای تجربه ازدواج زودهنگام بیشتر از سایر ازدواج‌ها خواهد بود، چون مسائل مربوط به سلامت و رفتارهای سلامت محور افراد شدیداً تحت تاثیر بلوغ اجتماعی و تحصیلات آن‎‌ها است که ازدواج زودرس زمینه دستیابی به چنین بلوغ و مهارت‌هایی را اگر کاملاً از بین نبرد، دست کم تا حد بسیار زیادی، محدود خواهد کرد.

ازدواج‌‎های زودهنگام، عموماً به نفع مردان تنظیم می‌شوند
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز در ادامه اظهار می‎کند: از آنجایی که بیشتر ازدواج‌های زودرس زمانی اتفاق می‌افتند که افراد درگیر در آن از بلوغ اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی لازم برای یک رابطه زناشویی و اجتماعی موفق را توسعه نداده‌‎اند، معمولاً رابطه زوجین دور از الگوهای امروزین پذیرفته شده‌ای است که از آن تحت‌عنوان الگوهای ارتباطی مشارکتی خانوادگی یاد می‌شود، جایی که هر دو زوج به شکل اشتراکی مسائل و امور خانوادگی را مدیریت کنند، بنابراین ازدواج‌‎های زودهنگام عموماً در معرض روابط نابرابر بین زوجین بوده و بیشتر به نفع مردان تنظیم می‌شوند و در این رابطه نابرابر، حقوق زنان عمدتاً به شکل کامل در نظر گرفته نشده و حتی مصادیقی از خشونت‌های مختلف در ابعاد جسمانی، جنسی، مالی و اجتماعی علیه زنان در چنین روابطی را می‌توان در نظر گرفت.
 
وی می‎گوید: روابط چنین زوجینی با گروه خویشاوندی نیز عموماً از نوع منفعلانه بوده و معمولاً زوجین تحت نظارت‌های شدید گروه فامیلی و خویشاوندی، روابط درون خانواده را تنظیم می‌کنند و به نظر می‌رسد چنین رابطه‎ای، متن مناسبی را برای رشد و بالندگی کامل طرفین فراهم نمی‎کند، طبیعی است که بحث پرورش و تربیت فرزندان حاصل از چنین ازدواج‎هایی تا حد زیادی نیز می‎تواند تحت‌الشعاع قرار گیرد.
 
وی در ادامه عنوان می‏‌کند: اگر جامعه به عنوان یک کل از عناصر فردی و خانوادگی ساخته شده و خانواده به‌عنوان نخستین سلول اجتماعی در نظر گرفته شود، سلامت خانواده عامل اصلی سلامت جامعه نیز خواهد بود و به نظر می‎رسد، ازدواج زودهنگام از این منظر، به‌عنوان یکی از دغدغه‌های اجتماعی قابل طرح بحث و نیازمند توجه و مدیریت است.

عوامل جامعه شناختی موثر بر کودک همسری
آقایاری با اشاره به عوامل جامعه شناختی موثر بر کودک همسری بیان می‎کند: ازدواج زودرس به عنوان یک تجربه انسانی و اجتماعی، می‌تواند تحت‌تأثیر عوامل بسیاری باشد که ممکن است ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این میان نقش بارزی داشته باشند، تنگناهای اقتصادی و فقر می‎تواند زمینه ازدواج زودرس، به ویژه برای دختران را فراهم آورد. در جوامعی که شرایط اقتصادی زندگی به صورتی باشد که دختران کمتر به عنوان نیروی کار موثر در حیات اقتصادی خانواده مطرح باشند، احتمال این که خانواده جهت کاستن از فشارهای اقتصادی علاقه‎مند به ازدواج زوهنگام دختران خود باشد، دور از ذهن نیست.

وی ادامه می‌دهد: در چنین شرایطی، اگر ساختاری که در مباحث جامعه شناختی از آن تعبیر به مردسالاری می‎شود، نیز حضور جدی داشته باشد، تمایل بالا برای زود شوهر دادن دختران خانواده امری محتمل خواهد بود، معمولاً در چنین ساختاری، مردان نان‌آوران خانواده و تأمین‌کننده هزینه‌های تربیت و بزرگ کردن فرزندان نیز خواهند بود.

ازدواج زودهنگام، راهی برای فرار از عبارت منحوس «پیر دختر»!
وی در ادامه بیان می‌کند: همچنین با توجه به این‌که در اکثر خانواده‎ها، پدران در مورد ازدواج دخترانشان، تصمیم‌گیری می‎کنند و با توجه به ترس از ماندن دختران در خانه و عدم امکان ازدواج برای آن‎‌ها، خانواده‌ها به ازدواج زودرس فرزندان دختر تمایل پیدا می‎کنند، چون در متن اجتماعی و فرهنگی ایران عبارت «پیردختر» معمولاً دارای بار معنایی منفی است و ازدواج زودرس می‎تواند راهی برای فرار از چنین تجربه منحوس اجتماعی احتمالی در آینده باشد. تأثیر این عامل چنان بالا است، که می‌تواند ازدواج زودهنگام را به تجربه‌ای هنجارین به ویژه در متن‌های سنتی و کمتر توسعه‌یافته تبدیل کند.

 عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز در بخش دیگری  از سخنانش با بیان این‌که ازدواج دو فرد در برخی موارد، بیشتر بر اساس اهداف و نیات خویشاوندی و فامیلی صورت می‌گیرد تا این که متمرکز بر اهداف و نیات دو طرف رابطه بوده باشد، می‌گوید: از این‌رو برخی مواقع تصمیمات خانوادگی و خویشاوندی زمینه‌ساز ازدواج زودهنگام است. در چنین شرایطی معمولاً ازدواج می‎تواند با هدف نزدیک کردن یا تحکیم روابط خانوادگی و خویشاوندی صورت گرفته باشد، در برخی موارد گفته می‌شود که ازدواج زودرس بیشتر رابطه خانواده‎های زوجین به یکدیگر را نزدیک‌تر می‎کند تا این که یک زندگی شاد و موفق را برای زوجین فراهم کند،  عاملی که از آن به‌عنوان «شبکه اجتماعی خویشاوندی» یاد می‎شود، سبب می‎شود تا خانواده‎ها علاقه‎مند به تنظیم ازدواج‌های بین افراد جوان باشند.

وی در ادامه بیان می‌کند: سازمان فرهنگی جامعه در برخی موارد می‌تواند مشوق ازدواج زودرس باشد، در متن فرهنگی ایران، دین و آموزه‎های دینی، ازدواج را به عنوان یک قاعده کلی پذیرفته و پیوسته آن را تایید و تبلیغ می‎کنند، در چنین متنی، پیروی صرف از آموزه‌های دینی می‌تواند زمینه گرایش افراد را به ازدواج زودهنگام فراهم آورد، ممکن است تفاسیر، برداشت‎ها و قرائت‎های مختلف دینی در این زمینه وجود داشته باشد، نفس توصیه دین به ازدواج، می‎تواند تمایل افراد به تجربه ازدواج زودهنگام را نیز بالا ببرد.
 
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به برخی ارزش‌ها در جامعه‎ی ایرانی اظهار می‏‌کند: بحث نجابت و باکره‌‏گی دختران برای ازدواج از جمله ساختارهای فرهنگی غالب در متن ایران بوده و به نظر می‌رسد در متن فرهنگی ایران هنوز این مسئله، بدون توجه به جایگاه سکونتی (شهری-روستایی)، اقتصادی و اجتماعی مختلف افراد و خانوارها، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، به ویژه در متن‎های اجتماعی و فرهنگی سنتی‌تر، تاکید بسیار بیشتری بر این مسأله می‎شود.
 
این جامعه‌شناس در ادامه با اشاره به برخی لوازم ارتباط منعی نوظهور که زمینه‌ی روابط نظارت شده را فراهم می‌آورد، عنوان می‌‏کند: توسعه روابط مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی و رسانه‎های ارتباطی نوین که تقریباً در دسترس همه افراد جامعه قرار گرفته است، زمینه روابط نظارت نشده در میان افراد دو جنس در سنین پایین را نیز فراهم می‎آورد، می‎توان به والدین حق داد که نگران روابط فراتر از عرف جامعه بین دختران و پسران هر چند خردسال خود باشند، بنابراین فراهم آمدن زمینه برای روابط نظارت نشده بین دو جنس، نگرانی‎های جدی برای والدین و به‌ویژه پدرانی را می‎تواند فراهم کند، طبیعی است که بحث روابط فراتر از دایره ازدواج برای دختران و پسران برای والدین قابل تحمل نخواهد بود.
 
وی ادامه می‎دهد: چیزی که در تعابیر عامه از آن به‌عنوان «زود باز شدن چشم و گوش بچه‌های امروز» یاد می‌شود، اولاً زمینه روابطی را فراهم می‎آورد که در نهایت منجر به ازدواج زودرس برای خود زوجین می‎شود و ثانیاً به‌علت ترس والدین از بروز مباحث ناموسی و خانوادگی مرتبط با چنین روابطی، می‎تواند آن‌ها را به تایید و تجربه‎ی ازدواج زودهنگام پسران و دختران خود، به ویژه در متن‎های سنتی‎تر و کمتر توسعه‌یافته، متقاعد کند. شاید از همین‌رو باشد که در سال‎های اخیر در برخی مناطق محروم روستایی برخی استان‎های کشور، ازدواج در سنین پایین در حال افزایش است.

 وی می‌‏گوید: مسائل قانونی و حقوقی و نیز سیاستگذاری‌های مربوط به ازدواج و تشکیل خانواده از دیگر مسایل مورد توجه در این مسئله است، در سال‌های اخیر که کشور سیاست‎های تشویقی موالید را جایگزین سیاست‎های کنترل جمعیتی کرده و سن ازدواج یکی از ابزارهای مدیریت باروری به طور سنتی شده است، گرایش عمومی ساختار سیاست‌گذاری به سمت ازدواج زودتر را در پی داشته است، اگر زمینه‎های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دیگر ازدواج زودرس را نیز به این معادله اضافه کنیم، وجود چنین سیاست‌گذاری‎هایی می‎تواند گرایش به ازدواج زودرس را سرعت بخشد.

آقایاری تأکید می‏‌کند: باید به بازار ازدواج هم به‌عنوان یکی از عوامل زمینه‌ساز توجه کرد، شاید عدم تعادل جنسیتی در چنین بازاری به نفع یکی از دو جنس، زمینه ازدواج افراد با سن بالای یک جنس با افراد کم سن و سال از جنس مقابل را فراهم آورد. عدم تعادل جنسیتی در بازار ازدواج که از آن تعبیر به «مضیقه ازدواج» می‎شود نیز می‎تواند از عوامل زمینه‌ساز ازدواج زودرس باشد.

چرا تحولات جمعیتی، بر مسأله‎ی ازدواج در سنین پایین تأثیری نگذاشته‎اند؟
وی در ادامه اظهار می‏‌کند: باید اذعان کرد که جامعه ایرانی جامعه‎ای متنوع و ناهمگون بوده و این ویژگی، یکی از ویژگی‎هایی است که بسیاری  کشورهای در حال گذار از آن برخوردارند، معمولاً در مجموعه تحولات اجتماعی چنین کشورهایی، همگونی کاملی دیده نمی‎شود و از همین‌رو از این دست از تحولات تحت‌عنوان «تغییر- ثبات» یاد می‎شود، چنین جوامعی هرچند در پاره‎ای تجارب خود کاملاً مدرن شده و رفتارهای مشابه آنچه در کشورهای توسعه‌یافته دیده می‌شود را کپی‌برداری کرده و حتی در پاره‌ای موارد ممکن است روی دست آن‌ها بلند شوند!، اما در پاره‌ای موارد دیگر به سنت‎ها و رسوم اجتماعی خود وفادار باقی می‎مانند. چنین شرایطی در متن تحولات خانواده در ایران نیز کاملاً مصداق دارد. برخی تجارب خانوادگی در ایران، به‌عنوان مثال طلاق، کم و بیش دارد از الگوهای بیشتر کشورهای توسعه‌یافته تبعیت می‎کند، اما در مواردی مانند ازدواج خویشاوندی یا ازدواج زودهنگام، تفاوت‎های عمده‎ای با کشورهای توسعه یافته دارد.

وی اضافه می‌کند: در ایران نیز به فراخور تکمیل شدن گذار جمعیت شناختی، به طور نسبی از سطح ازدواج زودرس تا همین اواخر به طور پیوسته کاسته شده است و اتفاقاً تحولات جمعیت شناختی ایران تقریباً با کاهش نسبی و مداوم ازدواج زودرس در ایران همراه است. جمعیت و تحولات جمعیتی تنها بخشی از تحولات اجتماعی هستند و ممکن است نتوانند تبیین حداکثری در مورد هر تجربه‎ای، از جمله ازدواج زودرس در متن ایران به دست دهند.

استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز بیان می‎کند: این حرف درستی نیست که «مسائل جمعیتی بر تجربه ازدواج زودرس تأثیری نگذاشته است»، اگر تحولات جمعیتی را در ارتباط با سایر تحولات اقتصادی و اجتماعی و سیاستگذاری در نظر بگیریم، اتفاقاً حرف درست این است که تجربه ازدواج زودهنگام تحت‌تأثیر تحولات جمعیتی یا تحولات اقتصادی و اجتماعی ناشی از تحولات جمعیت شکل گرفته است،. به‌عنوان مثال، اگر ازدواج زودهنگام را تحت‌تأثیر فشارهای اقتصادی روی دوش خانوارهای پرجمعیت در نظر بگیریم، مگر ازدواج زودرس جز پاسخی برای کاستن از فشارهای اقتصادی ناشی از تعداد زیاد فرزندان (به ویژه دختر) روی دوش والدین و خانواده می‌تواند تلقی شود؟.

وی ادامه می‌دهد: اگر عدم تعادل جنسیتی در بازار ازدواج به‌عنوان عامل زمینه‌ساز ازواج زودرس بوده باشد، نمی‌توان نقش مهاجرت جوانان(به ویژه پسر) از مناطق روستایی کشور، که خود عاملی جمعیتی است، را در این زمینه نادیده گرفت، اگر دقت شود که سیاست‌های تشویقی جمعیتی می‌تواند به‌عنوان عامل سرعت بخش ازدواج زودهنگام در نظر گرفته شود، مگر خود این سیاست‌ها مستقل از تحولات جمعیتی اتخاذ می‌شوند؟ .
 
وی می‎گوید: همه تصمیمات مربوط به خانواده و ازدواج، بر اساس ارزش کلی آن تجربه در متن ساختارهای خانوادگی و اجتماعی شکل می‎گیرند. می‎توان ادعا کرد که ازدواج زودهنگام هم مثل همه تجارب دیگر، دارای مزایا و معایبی است، به نظر می‎رسد این نوع از ازدواج، منافع عینی‎تر، زودرس و قابل لمس‎تری برای خانواده‎ها دارد، از جمله این منافع می‌توان به تأمین نیازهای جنسی طرفین رابطه به‌ویژه در متنی که همه روابط مورد تایید جنسی باید در متن دایره‎های رسمی ازدواج شکل گرفته باشد، تأمین منویات نظام مردسالارانه مبنی بر تحکم بر دختران و زنان که زود شوهر دادن آن‎ها عملاً تأمین این نیاز پدرسالارانه نیز می‎تواند تلقی شود، کم کردن یک عضو «نان خور» خانواده، حفظ شبکه خویشاوندی و تقویت آن، به ویژه اگر در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی موجود این مسأله مهم تلقی شود، حفظ آبروی خانوادگی و جلوگیری از مسائل ناموسی و روابط جنسی نظارت نشده و کمک به پیگیری سیاست‌گذاری‎های جمعیتی تشویقی که می‎تواند زمینه باروری بالا را فراهم آورد، اشاره کرد.

رابطه‎ی سلامت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بروز این پدیده
استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز خاطرنشان می‎کند: اگر سلامت اجتماعی به معنای رابطه مناسب بین فرد و جامعه‎ای که در آن زندگی می‎کند یا به معنای وجود ساختارهای اجتماعی و فرهنگی باشد که در جهت منافع حداکثری و خیر عمومی به‌اصطلاح گام بر می‌دارد، ساختارهای سالم خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی به سراغ مدیریت مسائل خود رفته و حتماً راه‎های منطقی‌تری برای مدیریت مسأله در پیش خواهند گرفت.

برخی  دختران روستایی راهی جز عبور از تونل شکنجه‌ای که برایشان طراحی شده ندارند
«معصومه آقاپور علیشاهی» نماینده مجلس شورای اسلامی در رابطه با سن پایبن ازدواج در روستاها اظهار کرد: برخی دختران روستایی راهی جز عبور از تونل شکنجه‌ای که برایشان طراحی شده ندارند، آنان با معضلات و مشکلاتی در این راه روبه‌رو هستند که مانند شلاق به آن‌ها ضربه می‌زند و آن‌ها راهی به جز عبور از این تونل و ازدواج در سنین پایین ندارند.

وی در ادامه با بیان این‌که 39 روستای محروم در بخش صوفیان وجود دارد، خاطرنشان کرد: در این روستاها شاهد بارداری دختران 13 یا 14 ساله هستیم و سن وفات مادران بر روی سنگ قبرها، اکثراً 40 الی 45 سال است که به علت زایمان‌های مکرر و ازدواج در سنین پایین، دچار مشکل شده و فوت کرده‌اند، در روستاها مادران 20 ساله‌ای را می‌بینیم که پنج تا بچه دارند!.

نماینده مجلس شورای اسلامی در پایان، تفاوت فرهنگی برخی روستاهای آذربایجان‌شرقی با تبریز را سه قرن دانست و گفت: روستاهایی در 30 کیلومتری تبریز هستند که در قرن 18 زندگی می‌کنند و فاصله‌ی فرهنگی زیادی با تبریز دارند.

با وجود این‌که آمارهای اعلام شده از سوی اداره‌کل ثبت احوال و اداره‌کل ورزش و جوانان آذربایجان‌شرقی نشان می‎دهد که این استان، پس از خراسان‌رضوی، بیشترین شمار عروس خردسال را دارد، معاون سیاسی و امنیتی استاندار آذربایجان‌شرقی اعلام کرد که بر اساس توزیع سنی زوجین (کم‎تر از 15 سال) در زمان ازدواج در آذربایجان‌شرقی، سه هزار و 625 ازدواج در سال گذشته به ثبت رسیده است که ازدواج‎های زیر 10 سال، سهم زیادی در آن ندارند و نسبت به جمعیت استان، رقم ناچیزی به شمار می‎آیند!ایسنا
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: