کد خبر: ۱۹۱۲۹۰
تاریخ انتشار: ۰۱:۳۰ - ۲۱ فروردين ۱۳۹۷ - 2018April 10
در این بیماری شخص بین دو فاز افسردگی و شیدایی در نوسان است زمانی که شخص دچار افسردگی می‌شود دچار کاهش انرژی و خلق و مود می‌شود در حدی که ممکن است شخص ساعت‌ها و روزها نتواند از رختخواب بلند شود حتی برخی انقدر مودشان پایین می‌آید که قادر به دستشویی رفتن هم نیستند

شفا آنلاین>سلامت>یک متخصص روانشناسی سلامت با بیان اینکه افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ثبات نداشته و مرتب از فاز افسردگی وارد فاز شیدایی شده و بعد این چرخه ادامه می‌یابد، گفت: این بیماری می‌تواند زمینه ژنتیک داشته یا اکتسابی باشد،‌ و معمولا این افراد بیماری خود را نمی‌پذیرند.

به گزارش شفا آنلاین:دکتر فاطمه منفرد پویا درباره بیماری دو قطبی<Bipolar disorder> اظهار کرد: در این بیماری شخص بین دو فاز افسردگی و شیدایی در نوسان است زمانی که شخص دچار افسردگی می‌شود دچار کاهش انرژی و خلق و مود می‌شود در حدی که ممکن است شخص ساعت‌ها و روزها نتواند از رختخواب بلند شود حتی برخی انقدر مودشان پایین می‌آید که قادر به دستشویی رفتن هم نیستند.

وی با اشاره به اینکه شخص دو قطبی بعد از طی دوره افسردگی وارد فاز شیدایی می‌شود، ادامه داد:  در این حالت فعالیت فرد بیش از اندازه شده و خانواده نمی‌توانند وی را کنترل کنند، فرد دوقطبی در حالت شیدایی می تواند شبانه‌روز حرکت و کار کند بدون  اینکه خسته شود که این حالت فعالیت معمولی نیست.در حالت شیدایی فرد ممکن است دست به رفتارهای جنسی خطرناک و رفتارهای پرخاشگرانه شدید شود.

این متخصص روانشناسی سلامت با بیان اینکه درحالت شیدایی سرعت فرد با دیگران همسان نبوده و وی تحمل هیچگونه سکون را ندارد، خاطرنشان کرد: به عنوان مثال فرد شیدا تحمل فردی را که آهسته رانندگی می‌کند، نداشته  و حتی ممکن است با وی دعوا کند، این فرد مرتکب ولخرجی زیاد و بدون عاقبت‌اندیشی می‌شود و  به همین دلیل این افراد معاملات خطرناک وبدون فکرمی‌توانند انجام دهند، زیرا  در این حالت سیستم منطق مغز یا قسمت پیش‌پیشانی آنها بسته می‌شود.

وی عنوان کرد: افراد دو قطبی در حالت افسردگی زیاد حساب و کتاب کرده و جزئی‌نگر می‌شوند برای اتفاقات گذشته خود را مقصر دانسته و عذاب وجدان و احساس گناه  دارند در حالی‌که در فاز شیدایی از نظر وی همه مقصرند، همچنین این افراد در حالت شیدایی زیاد حرف می‌زنند و شاد هستند به نحوی که از نظر دیگران جذاب هستند.

منفرد پویا با تاکید براینکه خلق معمولا به صورت ژنتیک است و معمولا حالات خلقی در خانواده‌ فرد نیز وجود دارد، بیان کرد: در موارد بسیار زیادی افراد دچار خلق مختلط هستند  یعنی فرد می‌تواند فعالیت زیادی کند، حرف بزند درحالی‌که دلیل این موارد بی‌قراری وی است به همین دلیل وی به ظاهر شاد است اما در باطن خلقی افسرده دارد.

وی با بیان اینکه اختلال دوقطبی می‌تواند سرشتی و ژنتیکی باشد و والدین یا اقوام درجه یک نیز به این اختلال دچار باشند، اضافه کرد: این اختلال همچنین می‌تواند به صورت رفتاری یا اکتسابی نیز در فرد بروز کند، مثلا اگر مادر خانواده دو قطبی باشد مرتب کار می‌کند و فرزند وی که سالم است و به اندازه وی توان ندارد از ترس سرزنش شدن برای تنبلی به کار بیش از حد توان خود می‌پردازد، در حالت افسردگی نیز وی نیاز به حمایت شدن بیش از حد را از فردی که به دلیل این بیماری مرتب تحت حمایت دیگران قرار دارد، می‌آموزد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه مبتلایان به اختلال دو قطبی ثبات ندارند و از خلق افسرده  وارد فاز سرخوشی شده و بعد دوباره به فاز افسردگی پرت می‌شوند، اظهار کرد: برای ابتلا به دو قطبی باید هرکدام از دوره‌های شیدایی یا افسردگی حداقل یک هفته طول بکشد وحتی می‌تواند ۳ تا ۶ ماه هم ادامه داشته باشد بنابراین اگر فردی چند روز افسرده بود نمی‌توان گفت دچار این اختلال است.

این متخصص روانشناسی سلامت تصریح کرد: خانواده‌هایی که با این افراد زندگی می‌کنند بیشتر پذیرای دوره افسردگی آنها هستند زیرا فرد در این فاز برای خانواده خطری ایجاد نمی‌کند اما در فاز شیدایی می‌تواند رفتارهای مخرب نشان داده و  خطر اجتماعی برای خانواده ایجاد کند.

وی خاطرنشان کرد:  حالات رفتاری دو قطبی معمولا بعد از نوجوانی خود را نشان می‌دهد و تعداد مبتلایان به این اختلال در زن و مرد برابر است، این بیماران معمولا زمانی‌که به متخصص مراجعه می‌کنند به هیچ وجه خود بیماری‌اش را قبول نداشته  و حتی صفات خود را نیکو می‌دانند مثلا در مورد معاملات خطرناک خود را فردی ریسک پذیر می‌دانند.

منفرد پویا با تاکید براینکه برای درمان این افراد باید از دارو درمانی در کنار رفتار درمانی استفاده کرد، گفت: رفتار درمانی در فاز افسردگی این افراد بهتر جواب می‌دهد و در این روش شناخت درمانی برای مقابله با افکار خودآیند منفی‌شان انجام می‌شود اما در زمان شیدایی خود را خوب می‌دانند و دیگران را مقصر می‌دانند لذا این روش تاثیرگذاری کمتری دارد.

وی عنوان کرد: استفاده از  دارو برای کنترل مواد شیمیایی مغزآنان است که در هر دو حالت افسردگی و شیدایی توسط روانپزشک برای آنان تجویز می‌شود و بعد از کنترل مواد شیمیایی مغز روان درمانی موثر خواهد بود زیرا در غیر این‌صورت این افراد پزشک را نمی‌پذیرند.طبنا

 
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: