زنگ تلفن به صدا در میآید و آن سوی خط زن جواني نشانی فروشگاه را میپرسد تا برای خرید لپتاپ به آنجا برود. صاحب مغازه نمیداند مشتری که قرار است برای خرید به فروشگاهش بیاید چگونه طعمههایش را با چرب زبانی و عشوهگری فریب میدهد و پول میلیونی به جیب میزند.
شفا آنلاین>اجتماعی>زنگ تلفن به صدا در میآید و آن سوی خط زن جواني نشانی فروشگاه را میپرسد تا برای خرید لپتاپ به آنجا برود. صاحب مغازه نمیداند مشتری که قرار است برای خرید به فروشگاهش بیاید چگونه طعمههایش را با چرب زبانی و عشوهگری فریب میدهد و پول میلیونی به جیب میزند.
به گزارش شفا آنلاین:این زن 30 ساله که دوبار به دليل جعل و کلاهبرداری <Counterfeiting and Tricks>توسط پلیس دستگیر و یک بار نیز به زندان رفته در بازجوییها به چندین کلاهبرداری از مردان ساده لوح اعتراف کرده و گفته است به بهانه دوستی وجلب اعتماد آنها در همان ساعات ابتدایی آشنایی دست به سرقت زدهاست. مردان جوانی که فریب این زن شیاد را خورده بودند ،ادعا میکنند که خام حرفهای او شده و ناخواسته به وعدههای دروغین وی اطمینان کردهاند.از این دست کلاهبرداریها کم نمیبینید، افراد سودجو با هر شگردی سعی دارند با سادهترین راه و البته روشی غیر قانونی به اهداف خود برسند و گاهی برخی تبهکاران برای اجرای نقشههایشان دست به جنایت بزرگي میزنند؛ به عنوان مثال چند سال پیش قتل خلبان یکی از شرکتهای معروف کشور و همسرش در منطقه پونک چند مدتی در جراید و نشریات تیتر یک صفحات حوادث بود، این خلبان قربانی تراژدی غم انگیزی شده بود که برای همه دردناک بود.
وی قصد فروش خودروی سوناتایش را از طریق آگهی یکی از روزنامهها داشت و از همان طریق مرد ناشناسي برای خریدن خودرویش به پارکینگ خانه وی رفت و پس از بررسی خودرو با تعارف خلبان به آپارتمانش رفت؛ در حالی که قولنامه تنظیم میکردند وی اسلحهای از زیر لباسش بیرون آورد و با تهدید دست و پای وی و همسرش را بست سپس به طرز بسیار هولناکی آنان را به قتل رساند و بعد از برداشتن خودرو از آنجا گریخت ولی فقط چند روز فراری بود و پلیس او را دستگیر کرد.
آگهیهایی که برای فروش میدهید یا قصد دارید از آنها استفاده کنید، همیشه موفقیت آمیز نیستند؛ چراکه تعدادی از تبهکاران و کلاهبرداران منتظر تماس کوچکی هستند تا طعمه خود را فریب بدهند. اگر کمی غفلت کنید، اتفاق ناگواری برایتان ميافتد البته باید به این نکته اشاره کرد که در دنياي مدرن انتشار آگهي در رسانهها، يكي از سريعترين روشهاي جذب مشتري است كه بايد نگاه كارشناسانه و علمي به آن داشت و ساز و كارهاي مناسبي را در آن ديد. مجرمان با آگاهي از خلأهايي كه وجود دارد، به راحتي گاهي در نقش آگهيدهنده و گاهي در نقش مشتري، آگهيها به كمينهاي تبهكارانه مينشينند كه جنايت، سرقت و كلاهبرداريهايي با سوءاستفاده از همين آگهيها رخ مي دهد.
در حالي كه اگر همين آگهيها از سوي سازمانهاي مورد تاييد در اختيار روزنامهها یا شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای خرید و فروش قرار گيرد و با اين روش درست انتشار يابد، ميتواند يكي از مثبتترين روشهاي خريد و فروش املاك و وسايل نقليه باشد. اين در حالي است كه با ساز و كاري مناسب، ميتوان با همين روش نهتنها به خريد و فروش سرعت بخشيد بلكه به قيمت دلخواه آن را فروخت. جالب اينكه در گشت و گذاري بين آگهيها متوجه ميشويم كه نمايشگاهدارهاي اتومبيل و بنگاههاي مسكن نيز از اين روش براي فروش سريع خودرو يا خانه مشتريهايشان استفاده ميكنند كه اين خود ميتواند يكي از روشهاي جلوگيري از جرايم اينچنيني باشد. اما چرا مردم با وجود آگاهي داشتن از خطرات در كمين، دست به چنين ترفندي مي زنند؟
سناریوهای کلاهبرداری در پوشش آگهی
سرهنگ کارآگاه محمدرضا ذاکر استقامتی، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی تهران در اينباره به ما ميگويد:« برخي مردم براي فروش اموال خود مانند خودرو، موتورسيكلت، خانه و حتي اثاثيه دست دوم از انتشار آگهي در شبکههای اجتماعی و سایتهاي گوناگون استفاده ميكنند؛چرا كه با كمترين هزينه، يك مزايده خارج از تشريفات برگزار مي كنند و اين مزايده بدون مجوز و تشريفات قانوني است و ميتوان با پرداخت پنج تا 20 هزار تومان يك مزايده در سطح محلي، منطقهاي يا ملي برگزار كرد.
از نظر پليس متاسفانه بسياري از آگهيدهندگان اطلاعي از قواعد و قوانين خريد و فروش ندارند و با استفاده از يك قولنامه كه اصالت خريدار يا فروشنده مشخص نيست، كاري انجام ميدهند كه شايد مورد آسيب قرار بگيرند. شايد يك كلاهبردار يا دزد با استفاده از خودروي پارك شدهاي كه در يك پاركينگ است، در روزنامه یا اپلیکیشنها آگهي بدهد و با الفاظي همچون «فروش فوري» يا «زير قيمت» خريدار را به خود جلب كند و با داشتن يك سوييچ، خودرو را بفروشد و دست آخر خريدار متوجه شود كه خودرويي كه خريده متعلق به فروشنده نبوده و سرش كلاه رفته است».
استقامتی در ادامه ميافزايد:« پروندههاي بسياري هماكنون در پليس آگاهي در دست بررسي است كه شاكيها تحت عنوان خريدار يا فروشنده، فريب آگهيها را خوردهاند و با اعتماد و اطمينان بيجا متضرر شده و با تنظيم قولنامهاي كه هيچ اصالتي ندارد، بيتدبيرانه در دام كلاهبرداران گرفتار ميشوند.
در خريد و فروشهايي كه در آگهيها درج ميشود، سه احتمال وجود دارد؛ خريدار و فروشنده بدون هيچ مشكلي با هم معامله ميكنند يا خريدار مجرمي است كه به دنبال موقعيتي است كه نقشهاش را به اجرا بگذارد يا فروشنده در نقش كلاهبردار يا دزد ظاهر ميشود.
گاهي اوقات مردم در خانه شان را براي بزهكاران باز ميكنند و آنان را تحت عنوان خريدار و فروشنده به خانه خود راه ميدهند و با صداقت بيتدبيرانه هزينه گزافي را به خاطر آن ميپردازند و چه بسا اموالشان به سرقت ميرود يا به ناموس آنان تعرض ميشود و در بدترين وضعيت به قتل ميرسند. بهترين راهكار براي پيشگيري از اين دست جرايم مراجعه خريداران و فروشندگان به مراكز و دفاتر معتبر و پروانه كسبدار است كه اطلاعات كاملي از قوانين و حتي خلأهاي قانوني دارند و قولنامه هاي قانوني تنظيم ميكنند. البته بازارهاي خودرو كه كارشناسان خبرهاي نيز دارند، بهترين محل براي خريد و فروش خودرو هستند».
خلأهای قانونی و عدم نظارت بر آگهیها
سرهنگ استقامتي درباره خلأهای قانونی و عدم نظارت بر آگهیها چنین میگوید:«معاملههايي كه بر پايه آگهيهاي بینام و نشان یا اغواکننده در برخی روزنامهها، شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنها منتشر می شود، بستر را براي جرم و جنايت فراهم ميكند و بسياري از افراد بدون داشتن اطلاعات و عدم آگاهي فريب خورده و هزينههاي گزافي در اين باره متحمل مي شوند. برخي آگهيدهندگان براي پايين آوردن هزينههايشان و پرداخت نكردن ماليات و نپرداختن كميسيون از مراجعه به مراكز خريد و فروش خودرو، نمايشگاهها و بنگاههاي املاك خودداري ميكنند و اطلاعي از اين موضوع ندارند كه خريداران بینام و نشان شايد قابليت رديابي و مورد تعقیب قرار گرفتن، نداشته باشند». اين كارآگاه میافزاید:« در حال حاضر براي پيشگيري از سرقت، كلاهبرداري و ساير جرايم از طريق آگهي روزنامهها و شبکههای اجتماعی و سایتها احساس ميشود كه بايد دايره بازرسي و نظارتي در سازمان نيازمنديها تشكيل شود تا اصالت آگهيدهندگان را تاييد كنند تا در صورت نياز بتوان مشخصات آنان را به دست آورد و پليس نيز با آگاه سازي مردم ميتواند نقش تاثيرگذارتري داشته باشد البته بايد يادآور شد توصيههاي بسياري در اين زمينه ارائه شده است ولي گاهي شاهد هستيم طعمههاي كلاهبرداران و دزدان با اطلاع از توصيههاي پليسي باز دست به اين كار زدهاند».
چرا حاضر به ریسک هستیم؟
این گزارش بهانهای شد تا با برخی آگهیدهندگان که قصد فروش خانه،خودرو و تلفن همراه داشتند تماس بگیریم و سوالاتی از آنان بپرسیم که خودشان نیز از جواب آن باخبر بودند. تعدادی از این افراد میدانستند خطراتی همچون کلاهبرداری و سرقت در انتظارشان است ولی باز هم تن به نقشههایی میدهند که نتیجه آن را از پیش میدانستند.
محمد منصوری که قصد فروش خودروی پرشیا دارد در پاسخ به اين سوال ما كه آیا میتواند به مشتریهایی که برای بازدید خودرویش به مقابل خانهاش میآیند، اعتماد کند یا خير، میگوید:« از طريق آگهي ميتوانم خودروام را بالاتر از نمايشگاه بفروشم و كميسيوني هم به نمايشگاه نميدهم ولي به نظر خودم امكان هر گونه اشتباه و خطری هم وجود دارد ولي با اخباري كه در سایتهای و گروههای تلگرامی و حتی صفحات حوادث میخوانم، شاید روش دیگری برای فروش ماشین یا چیزهای دیگر در پیش بگیرم».
هوشنگ کثیری که میخواهد پژو 206 خود را بفروشد، بيان میکند:« خودروام را به نمايشگاه بردم، قيمت پايينتري نسبت به بازار روي آن گذاشتند و كميسيون بيشتري براي فروش آن خواستند چون پول لازم داشتم و ميخواستم خودروام را به قيمت بالاتري بفروشم، آن را توی سایت ... آگهي كردم ولي از خطرات احتمالي آن بياطلاع بودم. اگر مراكز تخصصي براي فروش خودرو راه اندازي شود، شايد ديگر نيازي به آگهي دادن نباشد».
جعفر نیازی، فروشنده تلفن همراه نيز با اشاره به استفاده مناسب از آگهيها چنین میگوید:« بعضی از مغازهدارها قیمت درست و حسابی روی جنس آدم نمیگذارند، به همین دليل چارهای نیست توی این سایتها و اپلیکیشنها آگهی فروش بدهیم تا دستکم جنسمان را به قیمت مناسبتر بفروشیم. البته این را هم بگویم زمان فروش گوشی بيشتر مواقع چندين نفر از دوستانم نيز حضور دارند، ولي از نظر ديگر خطرناك است كه شايد خريدار دزد يا کلاهبردار باشد.
شبکههای مجازی و اپلیکیشنها فرصت جدیدي برای تبهکاران
دکتر جواد محسنی، جرم شناس و كارشناس آسيبهاي اجتماعي نيز بيان میكند:« دنياي امروزي، دنياي رسانه و اطلاعات است. بيشك كسي براي معرفي خود و كارهايش از رسانه استفاده مي كند؛ بنابر اين تبليغات و استفاده از اين امكانات بسيار طبيعي است ولي بعضي اشخاص از امكانات سوء استفاده ميكنند و به دنبال بزهكاري هستند. در حال حاضر مجرمان كه براي به دست آوردن هدفشان با برخورد پليس و دستگاه قضايي روبهرو ميشوند، به دنبال فرصتهاي جديدي هستند كه قابل پيشگيري و رديابي نيست. از سويي برخي مردم براي اينكه هزينه اضافي پرداخت نكنند و مستقيم با خريدار يا فروشنده ارتباط برقرار كنند، به آگهي و نيازمنديها مراجعه ميكنند. هم اكنون مراكز خريد و فروش خودروها با حضور كارشناسان و پليس راه اندازي شده است كه خدمات خوبي به مردم ارائه ميكنند و استفاده از اين امكانات از بروز حجم بسياري از جرايم جلوگيري ميكند و ميزان آگاهي مردم نيز در بروز يا پيشگيري از جرايم بسيار تاثيرگذار است».
اشتیاق برای به دست آوردن پول بیشتر
دکتر علیرضا قاسمی، جامعه شناس، سه عامل را زمينه ساز خسارتهاي مالي و جاني در آگهيها ميداند و اظهار ميكند:« ساده انديشي مردم، عدم آگاهي و اطلاع و پرداخت نكردن هزينههاي جانبي منجر به بروز اين گونه حوادث است. برخي از مردم از خطراتي همچون سرقت، كلاهبرداري يا جنايتي كه در پشت برخي آگهيها وجود دارد، بيخبر هستند. در حال حاضر كه ماديگرايي در جامعه اهميت پيدا كرده و معنويات رنگ باخته است، برخي افراد به دنبال سود بيشتر هستند و به خاطر پول حاضرند ريسك كنند.
شايد بعضيها فكر كنند اگر به بنگاه مسكن يا نمايشگاه اتومبيل بروند، سرشان كلاه برود و حاضر هستند با ريسك بسيار بالاتري پول بيشتري به دست بياورند و با نا آگاهي و سادهانديشي خود را به خطر بيندازند كه پيشنهاد ميشود به تغييرات و تحولاتي كه در جامعه رخ ميدهد، دقت بيشتري داشته باشند و به جاي طمع بيشتر، معقولانه فكر كنند».
در این گزارش به برخی خلأها اشاره شد و هدف انکار تاثیر مثبت تبلیغات و آگهی ها نیست بلکه هوشیاری مردم و نظارت سازمان ها و نهادهای ذیربط است.قانون