زنان ایرانی به عنوان مدیران خانواده تمایل بسیاری به داشتن حضور آگاهانه در اجتماع و در امور سیاسی و اجتماعی کشور داشته و دارند و با حضور پرشور در سه انتخابات اخیر آن را به اثبات رسانده اند.
شفا آنلاین>اجتماعی>زنان ایرانی به عنوان مدیران خانواده تمایل بسیاری به داشتن حضور آگاهانه در اجتماع و در امور سیاسی و اجتماعی کشور داشته و دارند و با حضور پرشور در سه انتخابات اخیر آن را به اثبات رسانده اند.
به گزارش شفا آنلاین:در انتخابات به مثابه حق انتخاب شدن و انتخاب کردن، شهروندان در سمت های کلان و اجرایی، پارلمانی، محلی و ... زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور همین حق مساوی در تصمیم گیری و دخالت در امور جمعی را دارا می باشند. زنان ایرانی <Iranian Women>به عنوان مدیران خانواده تمایل بسیاری به داشتن حضور آگاهانه در اجتماع و در امور سیاسی و اجتماعی کشور داشته و دارند و با حضور پرشور در سه انتخابات اخیر آن را به اثبات رسانده اند. این نتایج را می توان چنین برشمرد:
1. هم گرایی های زنان و جامعه
حضور فیزیکی و پررنگ در انتخابات در ستادها، تجمع ها و ... که فضایی از همگرایی و انسجام اجتماعی را به نمایش می گذاشت. پس از حوادث دهه 80 جامعه برای گشایش راهی به وضعیت بهتر تلاش می کرد و زنان این نقش را بر عهده گرفتند تا با حضور پرشور در صندوق های رأی، روند مدیریتی، اجرایی و قانون گذاری بهتری برای کشور فراهم آورند. آنان در حرکت های ملی و محلی با وقوف بر وضعیت اجتماعی ایران، حرکت اصلاحی و تدریجی را با شور و اشتیاق خود مورد تاکید قرار دادند.
زنان همه جا حاضر بودند. زنان از اقشار مختلف از جمله هنرمندان، فعالان مدنی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، تحصیل کردگان در انتخابات حضور به هم رساندند، از بی تفاوتی و خنثی بودن فاصله گرفتند و از حق رأی دادن و رأی گرفتن استفاده کردند، تا با گام های تدریجی حرکت به سوی بهبود وضعیت کشور را طراحی کنند.
عموما انتخابات عرصه ای شده که زنان هم می توانند با مشارکت فعال آن را به نمایشی از همگرایی های ملی مبدل سازند. آنان در کنار جمعیت مردان، انسجام اجتماعی را برای محکم کردن قدم بعدی رقم می زنند و این نتیجه مهم بر هر نتیجه حاصل از حضور انتخاباتی مقدم تر است.
2. پیگیری مطالبات و مسائل زنان
در سال های اخیر حضور آماری زنان در عرصه های علمی، فرهنگی و اجتماعی افزایش چشمگیری یافته است، اما چنین درخشش هایی هنوز تا کسب موقعیت های برابر در دستیابی به اشتغال، مدیریت، کسب کرسی های پارلمانی و ... فاصله بسیاری دارد. وضعیت زنان از نظر شاخص های توسعه انسانی با وضعیت تعریف شده جهانی فاصله معنی داری دارد و موقعیت های اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و خانوادگی آنان باید بهبود و پیشرفت بیشتری داشته باشد.
تمامی گام های برداشته شده برای زنان بخصوص توسط خود زنان رصد می شود و البته هنوز فاصله های معناداری با اصل قضایا دارد. البته زنان فعال ایرانی خود به دنبال تحقق مابقی خواست ها می باشند.
مسائل زنان بسیار است، مسائلی که باید از گذرگاه های قانونی، حقوقی، فرهنگی، خانوادگی و ... عبور کند که مساعدت و یاری تمامی آحاد این سرزمین و از جمله خود زنان را طلب می کند.
مسائل زنان حساسیت برانگیز شده است و متاسفانه به هسته های سختی برخورد می کند که بایستی با تدبیر زنان با فاصله گذاری معنادار از مسائل جهانی و البته با دستیابی به منابع غیر امنیتی جهانی (نظیر سازمان ملل و مجامع مردمی) و با یک حرکت تدریجی، آرام و دقیق زنان، هماهنگ و پیگیری شود.
حال که مسائل زنان چنین زیاد و گسترده است و رسیدگی به تمامی آنان زمان بندی طولانی و دقیقی دارد، حضور زنان در رقابت های انتخاباتی برای انتخاب کردن و انتخاب شدن فرصت خوبی بوده تا زنان آرمان ها و خواسته های حقوقی خود را اعم از کوچک و بزرگ، پیگیری و مطالبه نمایند. انتخابات فرصت خوبی بود تا زنان آرمان ها و خواسته های حقوقی و سیاسی خویش را ابراز دارند. رأی دادن، حمایت های صحیح و سهم گیری فعال زنان، تشخیص دادن ضرورت ها و نیازهای شان از طریق پیگیری و موضع سیاسی، اجتماعی و سپس اولویت بندی، تحرک کافی، ارتباط زنان با یکدیگر، برآوردن توان ها و نیروها و ارزیابی دستاوردها از موهبت های انتخاباتی است.
3. حضور زنان در مجلس و مدیریت های شهری
زنان تحصیل کرده ایرانی در یک قرار نانوشته بدون حضور سازمان های مردم نهاد قوی زنان و البته با رویکرد فعال و حساس، هم مدیریت های دولتی و هم مدیریت های سازمان های مردم نهاد را طلب می کنند. البته در هر دو نیز کسب موفقیت هایی نسبی در سطح ملی و محلی کرده اند. علی رغم تمام سقف ها و حصارهای شیشه ای و نگاه های مردسالارانه در تقسیم قدرت های سیاسی و اجتماعی از یک سو و مشکلات خود زنان با زنان، کاستی ها و ناکارآمدی ها و شاید بهتر است بگوییم فقدان مهارت های مدیریتی لازم در زنان از سوی دیگر، عزمی جزم برای حضور در مناصب و موقعیت های مدیریتی دارند. فزونی گرفتن اعتماد به نفس تنها در زنان جوان و قشر متوسط شهری قابل مشاهده نیست. زنان مناطقی از سیستان و بلوچستان و سایر نقاط دور افتاده ایران اعتمادهای مردمی و دولتی را برای کسب مدیریت های شوراهای شهر و روستا جذب کرده اند.
آمارهای جهانی از میانگین 23 درصدی حضور زنان در مجلس های قانون گذاری در جهان حکایت می کنند. این میزان در ایران نزدیک به (5.9) درصد است. ضمن آن که از میانگین جهانی فاصله دارد اما نسبت به دوره های پیشین آهنگ رشد امیدوارکننده ای را داشته است. چرا که نمایندگان زن در 9 دوره پیشین مجلس شورای اسلامی فرازها و فرودهایی داشته اند، یعنی در دوره های اول، دوم و سوم مجلس شورای اسلامی چهار نماینده زن (1.5 درصد مجموع نمایندگان)، در دوره چهارم 9 نماینده زن (3.27)، در دوره پنجم 10 نماینده زن (2.62)، در دوره ششم و هفتم 12 نماینده زن (4.38)، در دوره هشتم هشت نماینده زن و دوره نهم 9 نماینده زن (3.12) در مجلس شورای اسلامی حضور یافتند.
ورود زنان به شوراهای شهری و روستایی نیز در اقصی نقاط کشور اتفاق مبارکی بود. داوطلبان زن از 4.2 به 6.3 افزایش یافتند. زنان در تهران 30 درصد کرسی ها را تصاحب کردند. در برخی حوزه های انتخاباتی رتبه اول را به دست آوردند. به عنوان نمونه 421 زن به شوراهای استان سیستان و بلوچستان راه یافتند.
باید توجه داشت انتخابات سال 1398 همانند سایر انتخابات در ایران هماره با چالش ها و اما و اگرهای بسیاری مواجه است: شرایط جهانی، شرایط منطقه، شرایط داخلی، آرایش نیروها. البته زنان نیز با همین دشواری ها و بیم و امیدها و بشارت ها مواجه اند.
زنان اگر تنها و تنها به وضعیت و پوزیشن خود بیندیشند و برابری بخواهند که البته حق شان هم است، ره به جایی نمی برند. اما اگر این همه را با موقعیت جغرافیایی، فرهنگی و توانایی های خویش همساز کنند و به ایران بیندیشند و به زنان (و مردان توأمان) بیندیشند که البته چنین هم می کنند، گره های بسیاری را خواهند گشود.
زنان و نقش آنها در سه انتخابات اخیر
خودباوری زنان تحصیل کرده و متخصص و اعتماد جامعه ایرانی به مدیریت های مسئولانه، پیگیر و پرشور زنان، آهنگ ملایم و رشد امیدوار کننده ای دارد که با سپردن مدیریت های میانی و اجرایی در دولت به زنان کامل تر می شود. جامعه ایرانی حساسیت های ویژه ای از اعتماد و بی اعتمادی نسبت به مدیریت زنان را از سر خواهد گذراند که امید می رود با رفع تدریجی تبعیض ها و نشان دادن مدیریت های موفق توسط زنان، پازل های اعتماد و هم افزایی بیشتر شود و نگاه های جنسیتی کم رنگ تر گردد که البته کاری زمان بر و طولانی خواهد بود.
حفظ رشد مثبت در مدیریت های پارلمانی، مردم نهادی و دولتی و نیز دغدغه زنان در پیگیری و مدیریت مسائل محیط زیستی و کاهش آسیب های اجتماعی، جایگاه زنان را نهادینه و محکم خواهد کرد. خوب خواهد بود که مسئولین صرف نظر از هر عقیده و تفکری تلاش نورزند که زنان را به خانه بازگردانند، چنین تصمیمی را زنان خود باید آزادانه بگیرند در خانه بمانند یا در اجتماع باشند.
تلاش برای بازگرداندن زنان به امر صرفا خانه داری و از این دست میسر نیست، ولی حضور مدیریت شده، مثبت و پرشور زنان در کنار تحکیم خانواده و پذیرش مسئولیت جامعه و مردان در قبال زنان و مطالبات آنان توسعه را هم متوازن تر خواهد کرد. هر انتخابات از جمله انتخابات سال 1398 می تواند قدمی به جلو برای زنان باشد.
حضور زنان در امر انتخابات هنوز تا سوق یافتن به مشارکت های جدی و مسئولیت پذیرانه تر زنان در امر مشارکت های مدنی فاصله بسیار دارد. زنان جامعه ما فقط ساکن تهران و شهرهای بزرگ نیستند، زنان بسیارند و به پهنه ایران زمین متنوع و متکثر. زنانی که به موقعیت های مدیریتی می رسند، ضمن تلاش در جهت ایفای نقش و وظایف البته سنگین خود به هم جنس های خود نیز بیندیشند. مکان های اجتماعی، ورزشی و فرهنگی برای حضور زنان و دختران در شهرها و روستا اندک است.
زنان از بسیاری از حقوق قانونی و مدنی خویش اطلاع ندارند. زنان از نظر اشتغال و حق مالکیت بسیار در مضیقه اند. سلامت زنان به دلیل آن که 69% ساعات کار جهان به آنان تعلق دارد و روزانه 18 ساعت کار انجام می دهند، بسیار آسیب پذیر است و پیگیری سلامت زنان امری دائمی و مهم است. زنان از بسیاری آموزش ها محروم اند. و بخصوص وضعیت اشتغال و کسب درآمد زنان و نیز زنان سرپرست خانوار با دشواری های زیادی دست به گریبان هستند، توانمندسازی زنان در امر اقتصاد و کارآفرینی و استفاده از وام های خرد و تعاونی های زنان نیز در امر زنان بسیار لازم به نظر می رسد.
زنان و نقش آنها در سه انتخابات اخیر
زنانی که می خواهند نمایندگان دوره 11 مجلس شورای اسلامی شوند و زنان شوراهای شهری و روستایی علاوه بر پیگیری مطالبات کلان و ملی، پیگیری ها و مطالبات محلی زنان را سرلوحه کار خود قرار دهند. رشد تدریجی و آرام تمامی زنان یک دغدغه ملی و محلی است که سلامت توانایی اقتصادی، پیشگیری از آسیب های اجتماعی و ... ضروری می سازتد. البته زنان متخصص و تحصیل کرده می توانند از پس سامان دهی این مطالبات ملی و محلی بر آیند.
محرومیت های زیاد نباید زنان را دچار ناامیدی کند. زنان باید با درک وضعیت فرهنگی و جغرافیایی خود با گفتگوی مکرر و مدام با قدرت مردسالارانه که تنها می خواهد مردان را مدیران سیاسی، اجتماعی جامعه کند، همچنین گفتگو با مردان و زنان جامعه که با آنان در یک صف قرار دارند همچنان که بر دار قالی گره می افزایند و زیباترین نقش ها را می آفرینند، این گره ها را تک به تک، با حوصله و هم افزایی تمام از پیش پای خود و جامعه زنان باز نمایند.ماهنامه ایران فردا
- محترم رحمانی*: فعال مدنی و حقوق زنان