مشکلات مالی، پرسشهای زیادی به همراه دارند: حالا چکار کنیم؟ قبضها را چطور پرداخت کنیم؟ اگر فلان اتفاق بیفتد چطور؟ وقتی این سوالها مدام در ذهنتان میچرخند، با همسرتان گفتگو کنید
شفاآنلاین>سلامت> از دست دادن شغل، از کار بیکار شدن، اخراج شدن، مشکلات حقوقی و ...، در یک لحظه هر کدام از این حوادث ناگهانی میتوانند برنامههای مالیتان را در هم بکوبند. البته همه این حوادث شاید همزمان بر سر کسی خراب نشوند اما معمولا یکی پس از دیگری وارد میشوند! متاسفانه زندگی پُر از ناامیدی، فرسودگی و غافلگیری است. پس وقتی اخراج شدید چه باید بکنید؟ چطور باید عزمتان را جزم کنید و از این مسیر که پُر از شکستها و کمبودهای مالی است عبور کنید؟به گزارش شفاآنلاین، مشکلات مالی، پرسشهای زیادی به همراه دارند: حالا چکار کنیم؟ قبضها را چطور پرداخت کنیم؟ اگر فلان اتفاق بیفتد چطور؟ وقتی این سوالها مدام در ذهنتان میچرخند، با همسرتان گفتگو کنید. هدف و مسیری را مشخص کنید که هر دوی شما آن را دنبال کنید و به جلو بروید. توافق کنید که با هم حرکت کنید، نه تنهایی.چه چیزهایی برایتان از همه مهمتر است؟ به چه افرادی در اطراف خود نیاز دارید؟ چه چیزی هست که اگر آن را از دست بدهید، شرایط بدتر خواهد شد؟ این چیزها را یادداشت کرده و لیست کنید. مثلا، غذا، خانه، مدرسه بچهها،...، اولین هزینه را به آیتم شماره یک اختصاص بدهید که از همه مهمتر است. به ترتیب طبق لیستتان پیش بروید و اهمیتی به حرف دیگران که میگویند برای چه چیزهایی باید پول پرداخت کنید، ندهید. اگر بودجهبندی نکردهاید، باید هر چه زودتر این کار را انجام دهید.تمام هزینهها را باید صرفا محدود به ملزومات کنید. پیشنهاد میکنیم نیازهایتان را لیست کنید و سپس نیمی از آنها را از لیست حذف کنید، چون باید از دلارتان، بیشترین استفاده ممکن را بکنید. هر چند ممکن است احساس کنید زندگیتان کاملا از کنترل شما خراج شده اما این، تنها بخشی است که میتوانید کنترلش کنید. هدفمند و با دقت پول خرج کنید، شاید هم زمان خوبی برای فروختن چیزهایی باشد که واقعا دیگر نیازی به آنها ندارید و فقط دور و برتان را شلوغ کردهاند.با احساسات زیادی در این شرایط روبهرو خواهید شد؛ از تلخی و ناکامی گرفته تا احساس گناه و فرسودگی. این احساسات بر رابطه شما با همسر و فرزندانتان نیز تاثیر گذاشته و به اقوام و دوستان و حتی ایمان شما هم خواهند رسید! وقتی در مورد احساسات خود حرف میزنید حتما جملات خود را با «من احساس میکنم» شروع کنید تا تاثیر تهاجمی بر دیگران نداشته باشند و آنها هم موضع دفاعی نگیرند. در این موقعیت، هر چند خیلی چیزها آسیب دیده، اما زمان آن نیست که به دنبال مقصر بگردید. این کار فقط اطرافیانتان را از شما دور میکند. اگر اجازه دهید خشمتان همه جا بروز کند، بیشتر آسیبزننده خواهد بود تا راهگشا. حتما زمانهایی پیدا خواهید کرد که افکارتان را بازتاب دهید و ابراز کنید، اما در بحبوحه این بحران و آشوب اگر وارد بازی «تقصیر کی بود؟» شوید، بیشتر لطمه خواهید خورد.پذیرفتن کمک برای خیلیها سخت است آنهم به یک دلیل: غرور. شاید هم کمک دریافت نکردن، بخشی از شعارهای شخصی شما باشد و تا کنون همیشه اهل بخشش و کمک به نیازمندان بودهاید، اما حالا که مشکلاتی(Problems) پیش آمده و شما در موقعیت نیاز داشتن قرار گرفتهاید، چه ایرادی دارد که کمک بگیرید. گاهی به تنهایی ایستادن در مقابل مشکلات از توان انسان خارج میشود و در این زمان، به خاطر غرور، رد کردن کمک دیگران نوعی خودخواهی محسوب میشود.اگر اجازه دهید، نگرانی و استرس میتواند کاملا نابودتان کند. زمانی را در روز به کسب انرژی و کارهایی که آرامتان میکند اختصاص دهید. دور کردن نگرانیها تا حد ممکن و حفظ آرامش و خونسردی، کمکتان میکند تا کمی از بار فشاری که روی شما و خانوادهتان است کم شود.وقتی صخرهای بزرگ در مسیرتان ایستاده، چنین توصیهای ممکن است کاربردی به نظر نرسد، اما شما به نیایشهای همیشگی خود ادامه دهید و حضور خداوند را فراموش نکنید. با اطمینان و دلگرمی که به منبع قدرت دارید، تحمل مشکلات برایتان سادهتر خواهد شد.درست است که همه چیز بد و وحشتناک شده اما هنوز هم چیزهای زیادی در اطراف خود دارید که نعمت محسوب میشوند، اینطور نیست؟ فقط روی مشکلات تمرکز کردن و صرفا کمبودها را دیدن، تنها شما را افسرده میکند. یادتان نرود که در هر گوشهای از زندگیتان نعمتهایی دارید، فقط باید خوب نگاه کنید.اگر کارتان را از دست دادهاید، فرصت بسیار خوبی برای رویاپردازی است! از خود بپرسید دوست دارید چه کاری انجام دهید؟ همیشه دلتان میخواسته چه کار بکنید؟ این بحران ممکن است فرصتی در خود پنهان داشته باشد. به جلو نگاه کنید و جهتیابی کنید. شاید دقیقا وقت آن باشد که یک سرگمی را به کسب و کار تبدیل کنید یا حتی راه جدید پول درآوردن را تجربه کنید. فقط باید سوالهای درستی مطرح کنید و هوشمندانه حرکت کنید تا ریسکها را به حداقل برسانید.این موقعیت (Location)و شرایط پیشآمده ممکن است نقطه عطفی در زندگی شما باشد. یادداشت کردن به شما کمک میکند تمام درسهای مهمی را که مدرسه زندگی سعی دارد به شما بیاموزد فرا بگیرید و فراموش نکنید. وقتی در این امتحانات پیروز شدید، دوست ندارید به گذشته نگاهی بکنید و با مرور وقایعی که پشت سر گذاشتید و اینکه چگونه موانع را یکی یکی از سر راه خود برداشتید، به تواناییهای خود ببالید و درسهای بعدی را یاد بگیرید؟شاید وسوسه شوید پاها را روی هم بیندازید و بگویید: دیگر هیچ چیزی برایم مهم نیست! طلبکارهایتان هم دقیقا همین را میخواهند تا اقدامات دلخواهشان را انجام دهند. یادتان باشد مجبور نیستید جواب همه تلفنها را بدهید. هر کاری که میکنید حتما با رد کردن پیشنهاد قرض گرفتنهای بیشتر و بیشتر، سعی کنید چرخه بدهیها را بشکنید. وام و قرض گرفتن راه حل شما در این شرایط نیست. لطفا آدم خوبی نباشید که تنها بدیاش این است که تصمیمهای مالی بدی میگیرد! یادتان باشد فقط این شما نیستید که در بحرانید، همسر و فرزندانتان هم با شما هستند و هر تصمیمی که میگیرید مستقیما روی آنها نیز تاثیر دارد.هر چند یک سری از تراژدیهای مالی میتوانند بینهایت دشوار باشند، اما واکنشی که شما در این زمان نشان میدهید، تا حدود بسیار زیادی تعیینکننده راه حل در این موقعیت است.