هر موقع شرايطي در يک نسل اپيدمي ميشود به دليل محدوديتهايي است که براي يک گروه سني ايجاد ميشود و مشکلات را به وجود ميآورد مثل آنچه براي نسل امروز نوجوان کشور ايجاد شده است
شفاآنلاین>اجتماعی> رييس انجمن آسيب شناسي ايران در خصوص شکلگيري مدل رفتار مازوخيسمي (خودآزاري) در بين نسل نوجوان هشدار داد و گفت که اين رفتار در واکنش به خشونت پنهان، روشهاي تربيتي و پاسخگويي نادرست جامعه به هيجانهاي رفتاري نوجوانان به وجود ميآيد.به گزارش شفاآنلاین، کوروش محمدي اظهار کرد: معمولا پديدهها و آسيبها بر اساس الگوهاي غالب ايجاد ميشود. هر موقع شرايطي در يک نسل اپيدمي ميشود به دليل محدوديتهايي است که براي يک گروه سني ايجاد ميشود و مشکلات را به وجود ميآورد مثل آنچه براي نسل امروز نوجوان کشور ايجاد شده است. يک مدل رفتار مازوخيسميوي افزود: امروز نسل نوجوان ما در ارتباط با نيازهاي غريزي و هيجاني مکانيزمهاي پاسخگويي در جامعه (Society)را دريافت نميکند زيرا اين مکانيزم ايجاد نشده و اگر هم ايجاد شده باشد بسيار اندک و ضعيف است.رييس انجمن آسيب شناسي ايران ادامه داد: وقتي نوجوان در اين شرايط قرار ميگيرد استعداد هرگونه انحراف و پذيرش الگوهايي مثل خودکشي و رفتارهاي خشن عليه شرايط دروني و روحي را دارد. در نسل نوجوان، مباحثي از جمله يک مدل رفتار مازوخيسمي (خودآزاري) در حال شکل گيري است که در واکنش به خشونت پنهان در جامعه و روشهاي تربيتي و پاسخگويي نادرست جامعه به هيجانهاي رفتاري نوجوانان به وجود ميآيد.محمدي ادامه داد: به همين دليل در يک سال ميشنويم که دختران نوجوان مدارس خودزني ميکنند و يا اينکه نسل نوجوان به الگوهاي غالب مثل رفتارهاي خشن و حتي فرقههاي انحرافي روي ميآورند و به خود آسيب ميرسانند. قصه چالش نهنگ آبيوي در خصوص خودکشي تاکيد کرد: امروز الگوي غالب براي رفتارهاي خشن در نسل نوجوان حلق آويزي و پرتاب از ارتفاع در اماکن عمومي است. اين موضوع در ارتباط با تاثير رسانههاي مجازي نيز ايجاد ميشود و به همين دليل قصه چالش نهنگ آبي مطرح ميشود. اين چالش وجود دارد و گذشته از خود آن به موضوع ايجاد يک چالش ذهني اشاره ميکنم. اين چالش در جامعه به وجود آمده و فرآيند ذهني کل جامعه را درگير کرده است به همين دليل رسانهها را درگير و مراجع قضايي را وادار به واکنش کرده است، پس نميشود چنين چالشي را مردود اعلام کرد.رييس انجمن آسيب شناسي ايران تاکيد کرد: بايد بپذيريم که در پاسخ دادن به رفتارهاي هيجاني جامعه، ناکارآمد عمل ميکنيم. در بخش تربيت و در بخش آموزشي و حتي در مدرسه مشاهده ميکنيم که به حد کافي مکانيزم هاي پاسخگويي و مشاوره در اختيار نداريم و چنين شرايطي در نهايت منجر به نوعي ناهنجاريهاي رفتاري ميشود که ريشه در هيجانات تلنبار شده نوجوانان دارد. روش تربيتي صحيح و داراي چهارچوبمحمدي اظهار کرد: نظام آموزشي ما نظام مهارتي نيست اگر اين نظام مهارتي باشد نوجوان ما که نيمي از عمر و ساعات فعال زندگي خود را در مراکز آموزشي ميگذراند ميتواند در هنگام مواجه با هيجانات آن را مديريت کند. امروز اگر اين اتفاق رخ نميدهد به اين دليل است که نظام آموزشي ما ناکارآمد است و چنين قابليتي را ندارد.وي به خانوادهها و نظام تربيتي آنها اشاره کرد و گفت: در خانوادهها نيز چنين داستاني مطرح است. ما روش تربيتي صحيح و داراي چهارچوب مشخصي در خانواده نداريم و خانوادهها از روش خاصي تبعيت نميکنند و با سليقه بحث تربيتي را جلو ميبرند. اين در حالي است که سليقهاي رفتار کردن در روشهاي تربيتي کار دست ما ميدهد. خانواده در ايجاد ارتباط سالم و موثر درست عمل نميکند و والدين از مهارت آموزي بي بهرهاند.رييس انجمن آسيب شناسي ايران اظهار کرد: در موضوع خودکشي و آسيب اجتماعي نبايد دنبال مقصر بگرديم. يکي از مشکلات(Difficulties) جامعه ما در بحث آسيبهاي اجتماعي همچون خودکشي اين است که هيچ متولي در اين زمينه وجود ندارد همه خود را در موضوع آسيب اجتماعي صاحب نظر و دخيل ميدانند، اما هنگام پاسخگويي هيچکس وجود ندارد و همه رفع تکليف ميکنند.محمدي خاطرنشان کرد: ما بايد به سمت سيستم آموزشي با روشهاي صحيح و جديد کارآمد حرکت کنيم. وقتي نوجوان در مدرسهاي که تحصيل ميکند چيزي به عنوان "مهارت" کسب نميکند خود يک آسيب بزرگ محسوب ميشود.