قدم اول این است که بدانیم مادران همسران، هر کدام شخصیت و ویژگی خاص خودشان را دارند و نمیتوانیم با یک عنوان مثل مادرشوهر یا مادرزن، همه را در یک دسته بگذاریم.
شفا آنلاین:اگر میخواهیم ارتباط بهتری با مادرشوهرمان داشته باشیم، باید بتوانیم تفاوتهای او را هم ببینیم. این انواع مادرشوهر را ما میتوانیم عنوان کنیم. مادرشوهر<Mother-in-law> شما در این لیست جای میگیرد؟ اگر نه، مادرشوهر شما چه ویژگیهایی دارد؟
نکته هایی برای ارتباط بهتر با مادر شوهر
به گزارش شفا آنلاین:امروز، روز مادر همسر است، روز مادرشوهرها و مادرزنها. برخی روایتها میگویند روز جهانی مادر همسر، برخی دیگر بر این باورند که این روز یک مناسبت جهانی نیست. هر کدام از این روایتها که درست باشد، به هر حال، مادران همسران، آنقدر نقش مهمی در زندگی زوجها دارند که حتما لازم است درباره آنها بیشتر حرف زده شود، آنها را باید بیشتر شناخت و باید یاد گرفت با آنها چطور بهتر ارتباط برقرار کرد، به خصوص حالا که این همه در مورد مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی حرف میزنیم و به دنبال بهبود کیفیت زندگی هستیم، حتما باید نقش پرررنگ مادران همسران را در زندگیها ببینیم و به آن بپردازیم.قدم اول این است که بدانیم مادران همسران، هر کدام شخصیت و ویژگی خاص خودشان را دارند و نمیتوانیم با یک عنوان مثل مادرشوهر یا مادرزن، همه را در یک دسته بگذاریم. اگر میخواهیم ارتباط بهتری با مادرشوهرمان داشته باشیم، باید بتوانیم تفاوتهای او را هم ببینیم. این انواع مادرشوهر را ما میتوانیم عنوان کنیم. مادرشوهر شما در این لیست جای میگیرد؟ اگر نه، مادرشوهر شما چه ویژگیهایی دارد؟
مادر شوهر همیشه ناراضی
ممکن است مادر همسر شما، به شدت ایدهآلگرا باشد و مدام از کار شما ایراد بگیرد. مطمئن باشید در بیشتر موارد، این رفتار فقط ظاهری و بیشتر نمودی از اضطراب درونی اوست. پس بهتر است با او وارد بحث نشوید. جمله طلایی شما در پاسخ به مادرشوهرتان میتواند این باشد: «من شما را مثل مادرم دوست دارم و به اندازه تواناییام برای شما کار میکنم.»
مادر شوهر همیشه مریض
ممکن است مادرشوهر شما با کوچکترین کسالت، در بستر بیفتد و از شما انتظار مریضداری داشته باشد. اول از همه باید بدانید که این رفتار ممکن است کاملا ناخودآگاه باشد و قصد و غرض واضحی پشت آن نباشد. دوم اینکه این کار به طور مشخص توجهطلبی است. یعنی کافی است شما در مواقعی که توانایی دارید به مادرشوهرتان رسیدگی کنید و دل او را به دست آورید تا توقعات او تعدیل شود.
مادر شوهر سرآشپز
اگر مادرشوهر شما از آن دسته آدمهایی است که مدام در حال تدارک دیدن بهترین سفره شام و بهترین دسرهاست، مطمئنا به شما و همسرتان حسابی خوش میگذرد. اما باید حواستان باشد که او حتا اگر به زبان هم نیاورد شاید از شما هم توقع همین پذیرایی را داشته باشد. پس اگر میتوانید با یک پذیرایی خوب دل او را به دست آورید.
مادر شوهری که قهر میکند
نه فقط مادر شوهر، بلکه همه آنهایی که اهل قهر کردن هستند، منتظرند که شما هم مقابله به مثل کنید تا به قهر خود ادامه دهند. پس بهترین راه این است که برعکس رفتار آنها عمل کنید و اصلا به روی خودتان نیاورید که قهر او را فهمیدهاید. آنقدر با او عادی رفتار کنید تا از لاک خودش بیرون بیاید و قهر را تمام کند.
مادر شوهر تعطیلات خراب کن
بعضی از مادرها دوست دارند که فرزندانشان تمام تعطیلات را کنار آنها بگذرانند. این مادرها معمولا با گلایه و بیان توقعات خود، استقلال زندگی پسرشان را از او میگیرند. بهترین راه این است که یکبار پیشنهاد او را رد کنید البته با کمال خونسردی و ادب، نه با گلایه و دلخوری. اما باید حواستان باشد که در زمان مناسب دیگری او را همراهی کنید تا مطمئن شود که تنهایش نخواهید گذاشت و بعضی موقع ها نمی توانید به دل او راه بیایید.
اگر می خواهید بیشتر بدانید : با مادر شوهر زورگو چه کنم؟
مادر شوهری که نوه میخواهد
ممکن است مادر شوهر شما خیلی نوه دوست داشته باشد و مدام این مسأله را به شما گوشزد میکند که باید زودتر بچهدار شوید. اگر شما روی این موضوع حساس باشید، کارتان کمی سخت خواهد شد. اگر همسرتان هم در این مورد با شما همعقیده است، از او کمک بگیرید تا با مادرش راجع به این مسأله صحبت کند. در غیر این صورت خیلی خونسرد و بدون دلخوری مسألهتان را با او درمیان بگذارید و شرایطتان را بگویید.
مادر شوهر دخالت کن
عنوان این مدل از مادر شوهر احتمالا ناله خیلیها را در آورده است! مادر شوهرهایی هستند که به همه چیز کار دارند، از رنگ مو و مدل ابروی شما گرفته تا ساعت خواب و بیداری و دستپخت و تربیت بچه و رفتار با فامیلهای خودتان حتی. اگر فکر میکنید با جنگ و دعوا و تلافی و لجبازی چیزی بهتر میشود، بفرمایید، میتوانید زندگی خودتان را به یک جهنم تبدیل کنید. راهش این است که آرام باشید. لازم نیست جواب همه چیز را بدهید. کار خودتان را بکنید و با زبان نرم و محبتآمیز، حرفتان را بزنید. اینطوری خیلی احتمالش بیشتر است که دست بردارد و در عین حال چون شما خوشرفتاری کردهاید، گلایهای هم نمیتواند داشته باشد.
مادر شوهر مقایسه کن
کنار آمدن با مادر شوهر مقایسه کن واقعا ساده نیست، همیشه ناراضی است، دائم در حال مقایسه است، حالا یا شما را با خودش مقایسه میکند و مثلا انتظار دارد هر کاری پسرش برای شما انجام داد، برای او هم انجام دهد، یا این که عروسش را با عروس یا دختر دیگران مقایسه میکند و البته در این مقایسه هم همیشه مرغ همسایه غاز است! با چنین مادر شوهرهایی هم درگیر بحث و مشاجره و رقابت نشوید، چشم باز میکنید میبینید، تمام برنامه زندگیتان شده ثابت کردن خود به مادرشوهر و رقابت و حرص خوردن.
مادر شوهری که میخواهد بهترین دوست شما باشد
بعضی مادر شوهرها از نعمت دختر داشتن محروم بودهاند و حالا که عروسدار شدهاند، میخواهند او را مثل دخترشان دوست داشته باشند. اگر مادر شوهر شما از این گروه است مطمئن باشید که میتوانید رابطه خوبی با او داشته باشید؛ فقط کافی است رفتارهای او را مادرانه ببینید و شما هم همین حس را در خودتان تقویت کنید که اون هم می تواند مثل مادر شما باشد.
مادر شوهری که دوست داشته شما عروسش بشوید
هنوز هم مادرهایی پیدا میشوند که از سالها قبل، دختری را به عنوان عروس آینده خود زیر نظر بگیرند و به اصطلاح موقع زن گرفتن پسرشان، از آن دختر خواستگاری کنند. اگر شما از آن دسته عروسها هستید، حتما محبوب مادر شوهرتان هستید. اما باید حواستان باشد که این جایگاه شیرین را از دست ندهید و با رفتارهای ناپخته خودتان را از چشم او نیاندازید.
مادر شوهر با انصاف
بعضی از مادرها این نقطه قوت را دارند که میتوانند به دور از احساسات مادرانهشان در مورد رابطه شما و همسرتان قضاوت کنند. این دسته از مادرها، مادر شوهرهای دوستداشتنیای هستند و در مواقع بروز اختلاف میتوانند داور خوبی باشند. باید حواستان باشد که موقع درد دل کردن یا شکایت از همسرتان زیادهروی نکنید تا احساسات مادرانه او تحریک نشود و از همه مهمتر اینکه شما هم کلاه خودتان را قاضی کنید و جانب انصاف را بگیرید.
مادر شوهر مهربان
برخی از مادرها هم ذاتا مهربانند، آن قدر مهربان که انگار جز مهربانی کردن رفتار دیگری را نمیشناسند. بیسلیقگی است که چنین مادر شوهرهای مهربانی را، با قرار دادن در دسته کلی مادر شوهر، نادیده گرفت و محبتهایشان را ندید. این مادر شوهرها، خیلی خوب درک میکنند، ملاحظهکارند و حسابی باعث دلگرمی هستند. شما هم قدرشان را بیشتر بدانید.
مادر شوهر حامی
بعضیها هم حسابی خوششانس اند و مادر شوهرهایی دارند که دائم به آنها سرویس میدهند، برایشان ترشی میاندازند، مربا درست میکنند، سبزی آماده میکنند، از بچهها مراقبت میکنند و ... شاید اطرافیان بخواهند هزار و یک دلیل و بهانه برای این رفتارها پیدا کنند و شما را قانع کنند که اینها از خوبی نیست و زیرش، حتما قصد خاصی هست، اما اهمیت ندهید و لذتش را ببرید. چه اشکالی دارد شما هم گاهی آن ها را با کارها و چیزهایی که دوست دارد غافلگیر کنید؟
مادر شوهر عروس لوس کن
این نوع مادر شوهرها هم، حسابی حسادت برانگیز میتوانند باشند. این دسته، به عروس بیشتر از پسر خودشان میرسند، جانبداری عروس را میکنند و مراقب هستند کسی به عروسشان از گل نازکتر نگوید. شاید، دلیلشان این است که میدانند زندگی با پسرشان میتواند ساده نباشد، یا این که میخواهند از این طریق دل عروس را به دست بیاورند و خیالشان راحت باشد که با پسرشان خوب رفتار میشود و پسرشان زندگی شادتری خواهد داشت. هر کدام که باشد، فرقی نمیکند، آرامش را تجربه کنید و به چیز دیگری فکر نکنید.نی نی بان
من علاقه مند به پسری شدم که باباش به رحمت خدا رفته وایشون هم بخاطر مادرشون نمیخوان ازدواج کنن چون برادر نداره وسه تا خواهر بزرگترداره که همشون هم ازدواج کردن .منم علاقه ام رو ابراز کردم ولی ایشون نمیدونم بخاطر ترس از آینده یا چیزای دیگه گفتن که دیگه بهشون پیامک نفرستم ولی من میدونم ته دلش بهم علاقه داره مامانش هم منو دوس داره بنظرتون چیکار کنم!؟
حتی بهش گفتم که باشرایطش مشکلی ندارم واز اونجور آدما نیستم که بخوام پسرومادرو از هم جدا کنم
خواهش میکنم راهنماییم کنید آیا بازم اصرار کنم!؟چیکار کنم!؟
گفتنی ام ایشون خیلی مغرورن جواب پیامک هامو ندادن منم بیشتراز ده روزه بهشون چیزی نفرستادم ولی اون با عوض کردن عکس پروفایلش (البته عکس خودش رو میزاره نه عکس نوشته ) احساس میکنم جلب توجه میکرد که بازم چیزی بفرستم ولی فعلا کاری باهاشون ندارم درضمن اولا برخورد بدی باهام کرد که همون لحظه بخشیدمش وخجالت کشید .اینم بگم که چون فامیل دور مامانمه یکی دوبار از دور دیدمش وایشون هم شاید ندیده ولی مطمئنم مامانش منو بهش پیشنهاد کرده.آیا بازم بهشون پیامک بزنم!؟
لطفا حواست رو جمع کن عشق یه طرفه داغونت میکند راستی چی کردی جواب پیامت رو داد یانه
پول عروسیمونو برداشت باز میگه بهم پول نمیدید هر روز باید شوهرت بیاد کارامو انجام بده
سیاستی داره که نگو
فوحش هم میده...
نمیدونم چه رفتاری داشته باشم
مادر شوهر من به شدت حسوده،تا جایی که حتی نمیتونه ببینه من و همسرم پیش هم میخوابیم،اگه سفر بریم و بهش تعارف نکنیم قهر میکنه،اینقدر دلم خونه ازش که نمیدونم از کدوم رفتارش بگم
فوق العاده سیاست مداره ،واقعا شیطان فرشته نماست،خیلی وقته واگذارش کردم به خدا،به دو دستِ بریده حضرت ابوالفضل،انشاءالله بازم جواب دلشکسته منو بده،آمین
من میدونم که دل همگیتون پره ، ولی یادتون نره که خوشبختی و احساس آرامش هر آدمی بیشتر از هرکسی به خودش بستگی داره پس از لحظه لحظه های زندگی در کنار عشقتون لذت ببرین چون هیچ کدوممون از فردا باخبر نیستیم. و اگر همسرتون واقعا خوبه مادرشوهرتون رو به خاطر همسرتون ببخشین و بدونین که اون مادر این چنین پسر خوبی تربیت کرده و اونو تقدیم شما کرده پس به خاطر هسر خوبتون همیشه احترام مادرشوهرتون رو نگه دارین ونزارین حس کنه که پسرشو ازش گرفتین. ولی اگه فکر میکنین مادرشوهرتون میتونه بیشتر از شما روی همسرتون تاثیر بزاره حتما از یه روانشاس خانواده مشورت بگیرین و این مشورت مداوم باشه اگرهم نمیتونین مراجعه کنین مشاوره تلفنی بگیرین شک نکنین جواب میده و زندگیتون تبدیل به گلستان میشه چون اینو خودم تجربه کردم.
به امید روزی که خودمون مادرشوهرهای خوبی باشیم. ان شاءالله
از قدیم گفتن مادرشوهر نیش نزنه که مادرشوهر نیست مادرشوهر منم گاهی اذیت میکنه ولی در کل ادم خوبیه .
من خودم زودرنج و حساسم زوذ به دل میگیرم .
من عاشق پسری هستم که اعتیاد داره و الان باهاش ازدواج کردم خیلی روزای تلخی دارم تازه گیا وقتی عصبی میشه پیشونیش باد کرده
هی مادرشوهرم بهم میگه قبل از توم اعتیاد داشته اما پیشونیش اینجوری نبوده بلای جون پسرم شدی من فقط سکوت میکنم الان عقدکرده ایم منو میبره خونشون یه هفته نگه میداره یه بار رفتم خونمون گفتم من یه روز میامن یه هفته گفت اگه دوسم داری اگه ...بیا
مادرشوهرم با اینکه میدونه پسرش اعتیاد هرروز خدا منو میزنه به کل خانواده ام فوش میده میگم عیب نداره دسته خودش نیس بد هی مادرشوهرممیاد دخالت میکنه توروخدا بگین چیکار کنم
گاهی به نظرم میاد که ضعف فرهنگ خانوادگی و نداشتن امکانات مناسب برای برخورداری از تحصیلات باعث شده که در ابعاد شخصیتی رشد مناسبی نداشته باشن، که اگر داشتن، با همت و ارادهای که درشون میبینم قطعا یک مادرشوهر نمونه و تمام عیار میشدن...
با نظر دوستانی که سفارش کردن به داشتن انصاف و گذاشتن خود به جای مادران همسرانمون بسیار موافقم. همهی ما زنان در زندگی در شرایط مشابهی قرار میگیریم و به دور از انصافه که برای خودمون وکیل مدافعان دلسوز و برای مادرشوهرها قاضیانی سختگیر باشیم. معتقدم ما انسانها ادبیات صحبت مؤثر و درخواست مؤدبانه و همدلانه رو بلد نیستیم، قادر نیستیم از چشم فرد مقابلمون به دنیا نگاه کنیم. و این باعث میشه در چشم هم هیولاهایی غیر قابل تحمل به نظر برسیم.
من ریشهی تمام مشکلات عروسها و مادرشوهرها رو در منیت، خودمحوری و خودپسندی ناخودآگاه و چه بسا آگاهانهی هر دو طرف میبینم.
از اداره برمیگردم ساعت پنج غروب تازه باید وایستم غذا بپزم شام بریزم تو حلقومش
یه مسافرت تنها نمیتونم برم
مهمونی نمیتونم برم چون خانوم میترسه تنها توی خونه بمونه (پدرشوهرم فوت شده)
خلاصه اینکه ما هم ادمیم نمیتونیم همیشه بگیم مهم نیست
یه ۴ روز رفتیم سفر ، خودشو و دخترش اینقدر فحشمون دادن و نفرین کردن که نذاشتن مزه سفر و بچشیم ، مدام توقع توقع فقط یکجانبه، کوچکترین احترام محبتی نمیکنن حتی بی احترامی مدام و تیکه و متلک و گله و بی محلی .این توقع رو حتی به خانواده بدبختم هم کشوندن، شوهرم پول میده وقت میذاره کار میکنه باز کمه، باز کافی نیست .هر جا می شینه پشت سرمون حرف میزنه من که کم آوردم از دستشون. دیگه فقط خدا میتونه کمکم کنه .به خودش واگذار کردم
یه برادر شوهر کوچیک و لوس دارم هر جا میخوام با شوهرم برم برادرشوهرم میگه منم میام مادرشوهرمم میگه خب بیزینس☹️
منم تو رودرواسی میگم حاضر شو بریم ولی واقعا خسته شدم دوس دارم با شوهرم تنها باشم تو بهترین دوران زندگیم
واقعا چرا بیشتر مادرشوهرا انقد دل عروسشونو میشکنن چراخیلیاشون با کنایه با ادم حرف میزنن من خونه دارم تا حدی وضعیت مالیمم بهتر از اوناست ولی باز همیشه زبونشم درازه خیلی پررو واقعا موندم
یه بیمار اعصاب و روان ،پر توقع ،دروغگو،سلطه گر...
بهتون همینقدر بگم که من و همسرم میرفتیم دکتر زنان ،با ما تو اتاق میومد و نظر میداد ...اینقدر اومد و رفت و تیکه بارم کرد ،که زن نازا رو باید طلاق داد ...اخرم ایراد از همسرم بود ...
به قران اگه از دخالت هاش و نظر دادن هاش براتون بگم ،متعجب و حیرت زده میشید ....
شوهرم اگه برام لباس و طلا بخره ،راه میره تیکه میندازه ...
دلمو خون میکنه و بعدش بهم محبت میکنه...چه فایده
اونوفت همین ادم برای دامادهاش بهتربن مادر زنه دنیاست ...
چکار کنم
همه ی جوری از دست مادرشوهرشون خسته شدن اما تو پیام هرکدومتون که خوندم مشکل اصلی میدونین چیه.فقط همسرانون که جسارت نه گفتن به مادر رو ندارن و نمیتونن این رو به مادرشون یا به خودشون بقبولون که دیگه متاُهل شدن و مسئولیت کسی دیگه رو دوششونه .ماها فقط باید شوهرانمونو به راه بیاریم .همه مردا رفتارشون مثل همه فقط باید با سازش و اینکه خودتونو انقدرز خوب جلوه بدین به همسرتون تا خودش قبول کنه و ی جاهای نه گفتن رو خودمون یاد بگیریم مطمئن باشید این خودمون هستیم که داریم به خودمون ظلم میکنیم .
مادر شوهرم خیلی با من با طعنه و کنایه صحبت میکنند و در کل پدر و مادرش خیلی حسابگر و به عقیده ی من خسیس ان ،
وقتی مادرشوهرم برای گله در مورد مکان عروسی به مادرم زنگ زده بود ، من اومدم پای تلفن تا همه ی حرفاشو و بخصوص لحن شو بشنوم ، اون لحن خیلی بدی داشت و به مادرم میگفت پسر من اینقدر دختر شما رو دوست داره که به خواسته ها و علایق اون نه نمیگه و اونم اینقدر اصرار میکنه که حد نداره و حالا هم مکانی رو انتخاب کردیم ک همه موافق باشن ، باز سر چیزای دیگ همین متلک هارو میندازه .
همش میخوان به من تحمیل کنن
تازه دم از خدا هم میزنن ، همش میگن اینکارو بکنین ، از فلان جا خرید کنین ک ارزون باشه، اسراف نکنین و ....
تورو خدا بگین من چجوری جواب تیکه هاشو بدم ک فکر نکنه من بچه شو احاطه کردم یا پرتوقع ام و هر چی بخوام باید برام بخره ....
، شوهرم گفت بریم خونه خودمون دیگه این چیزها اتفاق نمیفته
یه ساله که خونه خودمم ولی مادرشوهرم و خواهر شوهرم هرموقع که میاد خونمون میگن چیدمان خونت و خانه داری ات و شوهر داریت و خانوادت مشکل دارن و بلافاصله از دخترش و خودش تعریف میکنه و به من تحکم میکنه که مطابق میل دخترش وسایل خونمو بچینم و حتی برای جهاز چیدن همون اول شوهرم خانوادت منو بیرون کرد از خونه و یه روز که من خونه نبودم اونها رو اورد تا بچینن،
و مادرش به شوهرم میگه که فلانی رو دعوت کن
من 2 ساله که ازدواج کردم یه پسر 6 ماهه هم دارم
مادرشوهر بنده چون دختر نداره اصلا بلد نیست احساسات دخترها رو هم درک کنه
دائما مریضه و کمبود توجه داره
چون خونمون بالای خونشونه توقع داره هرروز شوهرمو ببینه بااینکه شوهر بیچاره م خرید میکنه براش.. هروز بهش سر میزنه... اما مریضه روحی روانیه اگه 2 روز نبینتش با کنایه میگه چرا من برات مهم نیستم چرا منو فراموش کردی من مادرتم و کلی حدیث و آیه میاره و شوهرمم ناراحت میکنه و کل محبتاشو میبره زیر سوال
اوایل ازدواجمون خیلی بهش سر میزدم همینم باعث شده بود ازم توقع زیادی پیدا کنه که خداروشکر شوهرم به دادم رسید و روابطمونو با هم محدود کردیم با اینکه توی یه ساختمانیم...دیگه باهاش بگو بخند نداشتم خیلی رسمی همه چیز تو آرامش پیش میرفت تا اینکه پسرم به دنیا اومد به بهونه دست تنها بودنم هرروز میومد خونمون یخورده کمکم میداد ولی میدونستم این کمکا به خاطر اینه که بعدا ازم توقع کنه.. خودشو برام لوس کنه کمبود توجه و محبت داره ...من و پسرش تا جایی که میتونیم بهش توجه نشون میدیم اما ارضاش نمیکنه چون پدر شوهرم کم حرفه و درون گرای شدید برعکس مادرشوهرم برون گراست...خلاصه من نازک تراز گل بهش نمیگم اونم احتراممو داره با هم خوبیم اما اگه 4 روز بهش سر نزنم بق میکنه جواب سلامم نمیده..انگار چه جنایتی کردم حتی نوه ی 6 ماهش که اولین نوشم هست تحویل نمیگیره !
خلاصه بگم از قدیم گفتن خودتو سنگین بگیر تا احترامت حفظ بشه...اهسته برو اهسته بیا که گربه شاخت نزنه
اصلا نیازی نیست که رازهای زندگیت رو به مادرشوهرت بگی باهاشون رسمی باش همیشه تا محترم باشی
پشت سرشون حرف نزن که اعتماد شوهرتو به دست بیاری
سیاست زندگی دست آقایونه اگه اعتماد مردتو جلب کنی دیگه هیشکی نمیتونه زندگیت رو تحت الشعاع قرار بده
اگه شوهرت انتقادی به خانوادت داشت باهاش بحث و دعوا نکن که چرا به خانواده ی من ایراد میگیری باهاش هم دردی کن شاید اونم راست میگه و حق داره.. اونموقع اعتمادش جلب میشه اونم به درد دلای تو نسبت به خانوادش گوش میده
از خوبیش گرفته تا بدی همه چیزو داره.یه کلمه خلاف میلش بگی نفرین میکنه منت میزنه خیلی هم گستاخ و بی تربیت هستش.توهین هم میکنه.همش میندازه سر من.منو بد میکنه .دروغگوی حرفه ای هم هست.لوس و ننر هم هست.با هیچکس رابطه خوبی نداره.
بعد از ۱۵رسال زنگی مشترک همسر من با وجود دو تا دخترنازنین هنوز وابسته فکری مادر و خواهران خودشیفته اش هست و هیچ استقلالی نداریم اگرچه که عصای دست خانوادشه .، حتی با پول همسرم زمین می خرن در حالیکه ما خونه نداریم،انقدر رو فکرش کار کردن که حتی خونه رو هم فروخت
خیلی وقت ها عروس مقصر نیست این بیماری خانواده همسرت هست که عامله
ما ۲سال عقد بودیم و حالا۱۰ماهه که عروسی کردیم و طبقه بالای مادرشوهرم اینا زندگی میکنیم از وقتی وارد زندگی پسرش شدم تا به حال هنوز منو قبول نکرده و اصلا باهام خوب رفتار نمیکنه میرم خونش بهم بی احترامی میکنه همش با کنایه حرف میزنه و یا اصلا نمیشینه پیشم و باهام حرف نمیزنه بیشتر وقتا بدون دلیل باهام قهره تا ماه ها بدون هیچی دلیلی باهام حرف نمیزنه بعد کلی میرم خونش حتی یک لیوان آب نمیاره جلومون بذاره همیشه هم منو با اون یکی عروسش وخودش و بقیه مقایسه میکنه و همش میزنه تو سرم توقع داره من کل روزمو برم پیشش و کارای خونش رو انجام بدم و فقط وقت خواب برم خونم همیشه پشت سرم بد حرف میزنه و میگه عروسم آدم نیست در حالی که من هیچ رفتار بد یا بی احترامی نداشتم باهاشون پدرشوهرم هم هر چی زنش بگه همونه و اونم پشت سرم بد حرف میزنه و باهام رفتار خوبی نداره جالب اینجاست اینکه پدرشوهرم داییم میشه و من با بچه هاشون بزرگ شدم و پسرشون عاشقم شد و اومد منو گرفت و اونا از اول هم مخالف بودن
انقدر عصبانیم که نمیدونم کدوم رو بگم
فقط از خدا میخوام به همه آرامش بده .
کلید حل این مشکلات هم دست آقایون هست
اگر برای زندگیشون حد و مرز قائل بشن و اجازه دخالت ندن ، مشکلات به وجود نمیاد .
متاسفانه به دلیل تربیت اشتباه پسران در ایران اکثر خانواده ها این مشکل رو دارن
خانوم هایی که پسر دار شدید توروخدا بچتون رو درست تربیت کنید وابسته خودتون نکنید
بچه تا اخر عمر برای شما نیسسست .
..منم تاحالا پشت سرشون جلو شوهرم اصااااالا حرف نزدم ک یوقت سوئ تفاهم نشه
خدا از بچش جداش کنه که مدام فتنه میکنه منو از بچم جدا کنه...
برای مثال مدام تو رو با بقیه عروسها مقایسه میکنن .
یا مثلا از همه چیزت ایراد میگیرن .
من و بیشتر زنان سرزمینم بعد از ازدواج از یک دختر شاد تبدیل شدیم به یک زن غرغرو و افسرده و تنها دلیلش خانواده شوهر و رنج هایی هست که به ما دادن .
من که نمیگذرم و حالا که جوونیم همه تباه شد و رفت و حسرت تمام روزهایی رو میخورم که در مجردی براش نقشه هاریخته بودم .
خدا لعنت کنه هر کسی که بیجا قضاوتم کرد . رنج داد بهم . اشکم رو در آورد و روزهامو سیاه و تلخ کرد .
خدا لعنت کنه تا ابد .
دخترای مجرد گوش کنید از ابتدای ازدواجتون رو ندین به قوم شوهر که بد بلایی سرتون میاد .
با این اوصاف فکر نکنم تیمارستان هم قبولش کنه
داریم دق میکنیم از دستش