کد خبر: ۱۷۰۲۴۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۲۳ مهر ۱۳۹۶ - 2017October 15
حرفه‌هايي مانند جارچي، پلاك‌گير، گريه‌كن، شاهد پولي براي دادگاه‌ها و چندين مورد ديگر باعث شده است عملاً استعداد ايراني‌ها در راه مشاغل كاذب به هدر برود و روح و روان جامعه دچار اختلال شود
شفاآنلاین>اجتماعی> حرفه‌هايي مانند جارچي، پلاك‌گير، گريه‌كن، شاهد پولي براي دادگاه‌ها و چندين مورد ديگر باعث شده است عملاً استعداد ايراني‌ها در راه مشاغل كاذب به هدر برود و روح و روان جامعه دچار اختلال شود

به گزارش شفاآنلاین، دلال، داد زن، پلاك محو كن، جاي پارك‌گير، گريه‌كن براي مراسم‌ها، مجلس گرم‌كن، همراه بيمار، دعا‌نويس و فالگير در شكل‌هاي مختلف مجازي و تلفني، ‌نوبت فروش بانك، ساقدوش، شاهد دادگاه، تابلودار خياباني دعوت به مشاغل مجازي، همه و همه در زمره مشاغلي قرار مي‌گيرند كه اصطلاحاً به آن كاذب مي‌گويند. يعني بود و نبود آنها تفاوتي ندارد و چه‌ بسا بودن آنها دردسرساز هم باشد و مثلاً منجر به زير پا گذاشتن قوانين هم بشود.

با نگاه دقيق‌تر به راحتي مي‌توان دريافت كه اكثر اين مشاغل(jobs) در كلانشهرها به ويژه پايتخت كشور بيشتر و ملموس‌تر قابل ملاحظه است، اما مشكل كجاست كه اين روزها اشتغال سودمند و پر‌بازده جاي خود را به ايجاد و توسعه شغل‌هاي كاذب داده و باعث شده پتانسیل بهره‌مندي از نيروهاي آماده به كار در چنين فضايي هدر برود؟! خلاقيت و استعداد ناب ايراني، در بين همين مشاغل‌نماها گم شده است.

در اينجا دو فرضيه اصلي وجود دارد يكي بر اين مبنا كه آيا فقدان شغل مناسب (Appropriate)در شهرهاي مختلف كشور و مهاجرت به شهرهاي بزرگ باعث رواج چنين مشاغلي شده است يا اينكه اين دايره مشاغل كاذب بوده كه پايتخت كشور را تبديل به آرمان‌شهري براي حضور جوانان و يافتن شغل مناسب خود كرده است؟!

قبل از هر چيز بايد گفت پاسخ هر‌ چه باشد، تنها يك نتيجه را در‌بر‌دارد و آن اين است كه غفلت از توانمندي جوانان ايراني و بهره‌مندي از پتانسيل جمعيت آماده به كار در كشور،  وضعيت را به سمتي برده كه هر روز بيشتر از قبل شاهد خلاقيت در ايجاد شغل‌هاي كاذب هستيم. مشاغلي كه به موازات قد‌علم كردن آنها، نه تنها موجب هدر‌رفت نيروي انساني آماده به كار مي‌شود، بلكه هدر‌رفت ساير سرمايه‌هاي كشور را نيز به دنبال دارد.
   
ابعاد اجتماعي مشاغل كاذب
افزون بر تأثيرات منفي اقتصادي مشاغل كاذب، يكي از مهم‌ترين تبعات منفي اين قبيل شغل‌ها، تأثير منفي آن بر بعد روحي و رواني جامعه است. از آنجايي كه بسياري از مشاغل كاذب مانند فالگيري، دادزني، شرخري، ساقدوشي جاي پارك بگير و پلاك محو‌كن ماشين، احساسات مردم را تحت‌‌تأثير قرار مي‌دهد، افزايش اين نوع مشاغل موجب لطمه زدن به بعد روحي و رواني جامعه مي‌شود كه اين موضوع خود مي‌تواند زمينه‌ساز مشكلات بسياري در جامعه باشد. به گفته روانشناسان مشاغل كاذب بيش از آنكه تأثيرگذاري اقتصادي داشته باشد، از منظر اجتماعي نيز عزت نفس فرد را پايين مي‌آورد.

حال آنكه افزايش چنين مشاغلي خود باعث مي‌شود، خطرپذيري مردم براي انجام برخي موارد ممنوعه چون محو پلاك خودرو براي عبور از دوربين يا احضار شاهد براي اداي سوگند در دادگاه و ساير موارد اينچنيني نيز بالاتر برود؛ چراكه از يكسو با وجود چنين نيروهاي آماده به كاري (!)جاي خالي براي سرپيچي از قانون در مقابل افراد ديده نمي‌شود و از سوي ديگر كميت چنين اقداماتي موجب قبح‌شكني شده و به مرور زمان ترس انجام آن نزد افراد از بين مي‌رود.

بر‌اساس آمار ارائه شده از سوي مركز آمار حدود ۶۶ ميليون و ۴۲۲ هزار نفر معادل 1/83 درصد جمعيت كشور، در سن كار هستند كه از اين ميزان، تنها حدود ۲۶ ميليون نفر در گروه شاغلان يا بيكاران قرار دارند؛ يعني براساس جديدترين يافته‌هاي بازار كار كه توسط مركز آمار و اطلاعات راهبردي وزارت كار منتشر شده است، از جمعيت 80 ميليوني كشور تنها 39 درصد يعني ۲۵ ميليون و ۹۲۹ هزار و ۲۰۳ نفر شاغل هستند يا تمايل به رفتن سر كار دارند.
اين حجم از بيكاري است كه به عنوان مهم‌ترين مشكل امروز، به‌خصوص براي جوانان باعث شده تا بسياري از آنها به دلايل مختلف به سوي كارهاي كاذب كشيده شوند و به دنبال آن درصد بزهكاري در جامعه هم افزايش يابد.
   
ميانگين خلاقيت مشاغل كاذب و واقعي
دلال، داد زن، پلاك محو‌كن، جاي پارك‌گير، گريه‌كن براي مراسم‌ها، مجلس گرم‌كن، همراه بيمار، دعا‌‌نويس و فالگير در شكل‌هاي مختلف مجازي و تلفني، ‌نوبت فروش بانك، ساقدوش، شاهد دادگاه، تابلودار خياباني دعوت به مشاغل مجازي، همه و همه مشاغل كاذبي محسوب مي‌شوند كه به صورت خلاقانه روز‌به‌روز در انواع جديد بروز و ظهور پيدا مي‌كنند. در عوض فرصت‌هاي شغلي كه بايد با ظرافت و هنرورزي‌هاي خلاقانه خود بخشي از نيازهاي سالم جامعه را برطرف كنند، بر بهبود فضاي كسب و كار و اشتغالزايي بيفزايند و زمينه بروز و رشد استعدادهاي جوان را فراهم كنند، همچنان خالي از هرگونه خلاقيت و ايده‌پروري است.

در نهايت هم بايد گفت ما در كشوري زندگي مي‌كنيم كه تمامي امكانات را اعم از منابع خدادادي طبيعي و البته نيروي انساني با استعداد در خود جاي داده است، اما اين درست برنامه‌ريزي نكردن و نشناختن پتانسيل بالقوه فرد فرد نيروهاي آماده به كار است كه باعث شده تا عملاً كار چنداني در عرصه خلاقيت و ايجاد مشاغل واقعي انجام نشود.

به تبع همين نبود فرصت‌هاي شغلي و مهاجرت به كلانشهرها است كه ناهنجاري‌هاي بزرگي همچون بزهكاري، اعتياد، رشد لاابالي‌گري به‌خصوص در بين جوانان افزايش پيدا مي‌كند. از سوي ديگر نيز بسياري از جوانان را با آينده شغلي مبهم، مسائل اقتصادي، ازدواج و آينده تحصيلي درگير مي‌كند كه به مرور براي خود مسير روشني را متصور نيستند و همين دليل مضاعفي براي انواع بيماري‌هاي مزمن روحي و رواني مي‌شود.
برچسب ها: مشاغل ، مناسب ، اجتماعی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: