این دغدغه همیشگی مردم و اهل علم است که تقابل منافع مادی شرکتهای بزرگ تا چه حد بر پزشکی امروز سایه انداخته است و چطور میتوان چارهای برای آن کرد.
شفا آنلاین:بیشتر
چیزی که ما درباره داروهای تجویزی یا تجهیزات پزشکی <Medical Equipment>میدانیم، توسط
مطالعاتی بهثمر رسیده است که شرکتهای داروسازی یا ساخت تجهیزات پزشکی
هزینه آن را پرداخت کردهاند، اما سرمایهگذاری این شرکتها تا چه حد
میتواند بر سمت و سوی این تحقیقات اثر بگذارد؟
به گزارش شفا آنلاین:این
دغدغه همیشگی مردم و اهل علم است که تقابل منافع مادی شرکتهای بزرگ تا چه
حد بر پزشکی امروز سایه انداخته است و چطور میتوان چارهای برای آن کرد.
این بحث بار دیگر، با انتشار یک مطلب 3 قسمتی در نشریه پزشکی نیوانگلند
بالا گرفت. سالها است که این نشریه و نشریات دیگر پزشکی هرازگاهی به
افشاگری درباره این تقابلها میپردازند.
نظرات
جانبدارانه در تحقیقات صنایع بیشترند: در این مجموعه 3 قسمتی دکتر لیزا
روزنبام، متخصص داخلی قلب، خواسته است مخاطبان درباره نقش حمایت مالی
شرکتهای بزرگ داروسازی و تجهیزات پزشکی در سمتگیریهای تحقیقات علمی
بالینی، نتیجه این تحقیقات و نیز ارادهای که پشت حمایت از یک داروی جدید
هست، توجه بیشتری داشته باشند. تحقیقات نشان میدهند، نتایج تحقیقات
راستیآزمایی برای داروها و تجهیزات پزشکی که از حمایت شرکتهای بزرگ
برخوردارند، بیش از تحقیقاتی که منابع مالی آنها، این شرکتها نبودهاند
حاوی نظرات جانبدارانه هستند. تحقیقات دیگر هم حاوی این نکته هستند که
اعضای اداره غذا و داروی آمریکا (افدیای) که به برخی شرکتها وابستگی
مالی دارند، بیش از سایر اعضا، نسبت به محصولات آن شرکتها نظر موافق نشان
میدهند. حتی برخی وابستگیهای دیگر مانند، دریافت برخی هدایا مثل دریافت
هزینه سفر به کنفرانسها برای کارشناسان، باعث میشود آنها مصرف داروهای
محصول این شرکتها را بیشتر توصیه کنند. اما همانطور که بقیه کارشناسان
درباره این تحقیق و تحقیقات دیگری از این نوع، بهدرستی نظر دادهاند،
ارتباطات دیگری که ممکن است با منافع مالی این شرکتها گره خورده باشند در
آنها مورد بررسی قرار نگرفتهاند. از جمله ارتباطاتی که ممکن است در سایه
قرار گرفته باشند، روابط شخصی، بلندپروازیهای حرفهای، عقاید سیاسی، مذهبی
یا هر نوع همسویی فکری دیگر یا تجربیات شخصی هستند که مهر و نشان خود را
بر روشهای انجام و تفسیر تحقیقات علمی برجا میگذارند. از بین همه عوامل
گفتهشده، موضوع تعارض منافع از آن جهت برجسته شده که تنها تعرض منافع است
که محققان مایلند درباره آن صحبت کنند. بیتردید، این صحبتها هم مفید
هستند و هم بجا، اما این فاشگوییها چه اثری دارند و نیز چه اثری
میتوانند بر تفاسیر ما از تحقیقاتی بگذارند که منابع مالی آنها از سوی
شرکتهای بزرگ تامین میشود یا حتی تامین نمیشود.
تاثیر
منابع مالی بر نتایج تحقیقات: از نظر بعضیها، منابع مالی هر تحقیقی آنقدر
بر جهتگیریهای آن تحقیق اثر میگذارد که اگر نگوییم تحقیق را از اعتبار
ساقط میکند، دستکم، آن را بسیار شبههبرانگیز میکند. مشهورترین ماجرای
مربوط به این صحبت، جمعآوری مسکن ویوکس از بازار است. این مسکن محصول شرکت
مرک که روزگاری مصرفکنندگان بسیاری داشت، در سال 2004 به دلیل بالا بردن
خطر حملات قلبی و سکته مغزی از بازار جمعآوری شد. در بحبوحه، بحثها در
اینباره، نشریه پزشکی نیوانگلند، محققان راستیآزمایی دارو را که با حمایت
شرکت تحقیقات خود را انجام داده بودند، متهم کرد که با حذف اطلاعات دقیق
مربوط به خطرات دارو تحقیق را به بیراهه بردهاند. درنهایت هم سازمان غذا و
داروی آمریکا مسکن ویوکس را عامل وقوع هزاران مرگ دانست.
نظرات
مخالف کداماند؟ از نظر برخی دیگر، افشای منابع مالی تحقیقات درواقع، نشان
صداقت و کاردانی محققان و حمایتکنندگان است. برای مثال، بیماران عقیده
دارند که پزشکانی که از نزدیک درجریان تولید دارو بودهاند، بهتر از سایر
همکارانشان میتوانند درباره زیانها و فواید داروی فرضی اظهار نظر کنند.
یک مطالعه نشان داده است که بیماران به پزشکی که درباره روابط خود با
شرکتهای دارویی لاپوشانی نمیکند، بیشتر اعتماد دارند. هر دو واکنش به
صراحت درباره روابط مالی با شرکتها، واکنش مثبت یا منفی، مثالهایی هستند
از مفهوم جایگزینی ویژگیهادر اقتصاد رفتاری که هر یک از ما ممکن است
روزانه از خود نشان دهیم. وقتی پزشکمان به ما میگوید، فلان دارو را مصرف
کنیم یا فلان تغییر را در رژیم غذایی خود بهوجود آوریم، بدون آنکه خود
موضوع را بررسی کنیم، حرف او را میپذیریم. خاصیتی که شما به پزشک خود نسبت
میدهید که کارشناسی قابلاعتماد و آگاه است، برخی شواهد را توضیح میدهد.
باوری
که جانبداری میآورد: وقتی درباره سیاستی به بدی قضاوت میکنیم، فقط به
این دلیل که قبلا درباره تصویب آن مخالف بودهایم، مثالی دیگر از جایگزینی
ارزشها است. وقتی در سال 2006 درباره فواید داروهای تجویزی مدیکر (بیمه
سالخوردگان تحت پوشش دولت) صحبت شد، آنها که در حوزههایی زندگی میکردند
که مسئولان دولت بوش از محبوبیت کمتری برخوردار بودند، کمتر از مردم مناطق
دیگر از این بیمهها یا حتی از اینکه برخی عوامل این برنامهها را کنترل
کنند، از بازارهایی که به آنها پیشنهاد میشد، استقبال کردند. آن موقع
کارشناسان اینطور گفتند که برای آنکه تصمیمی برای اجرای امری گرفته شود،
بسیاری از افراد ذینفع به جای وظیفه دشوارتر و پیچیدهتر بررسی مستقیم
مزیتهای این برنامه، دیدگاههای موافق یا مخالف خود درباره مسئولان را
ملاک قضاوت قرار دادند. مشکل همین جا است. هرگاه ما به جایگزینی ارزشها
روی میآوریم، از کنار ارزشهایی که قبلا آنها را با باورهای خود جایگزین
کردهایم، میگذریم. برای قضاوت به نشانههایی اکتفا میکنیم که آنها را
نشانه کیفیت یا ویژگیهای آن چیز میدانیم، حتی اگر این جایگزینی نابجا
باشد. بهطورقطع، باید راههای منطقی و عقلایی برای بررسی موضوع وجود داشته
باشد، اما بیشتر ما وقت یا توانایی بررسی شواهد برای تصمیمی که میخواهیم
بگیریم یا عقیدهای که به آن باور بیاوریم، را نداریم. اگر اجازه بدهیم
موضوع قضاوت درباره مطالعات با حمایت صنایع مخدوش شود، درواقع به بحران
جایگزینی ارزشها دچار شدهایم. شواهدی در دست است که حتی پزشکان هم،
همینطور قضاوت میکنند. در تحقیقی که نتایج آن در نشریه پزشکی نیوانگلند
منتشر شده است، پزشکان به تحقیقاتی که توسط صنایع پشتیبانی شدهاند، با نظر
شک نگاه میکنند، حتی اگر متدولوژی این تحقیقات به همان دقت تحقیقاتی
باشند که هزینه آنها از سوی منابع دیگر تامین شدهاند. امکان دارد که
پزشکان شرکتکننده در این بررسی، از منبع مالی تامینکننده تحقیق بهعنوان
ردی برای درستی آن تحقیق استفاده کرده باشند. از نظر آنها، حتی تحقیقات
صنایع که با روشی دقیق به انجام رسیدهاند، حتما در جایی یک نقص در روند
علمی را باید پنهان کرده باشند. برای مثال، بدون انجام تحقیقاتی مفصل، مشکل
است بتوان گفت که برای خوب جلوه دادن فلان دارو و کم اهمیت دادن مضرات آن،
کدام نکات غیرجذاب به صورت انتخابی حذف شدهاند.
پرسشهایی
که باید پرسیده شوند: وقنی ما داریم درباره فاش کردن تضاد منافع صنایع
دارویی در تحقیقات علمی صحبت میکنیم، باید بدانیم برای چه و به چه دلیل به
میدان بحث پا گذاشتهایم. باید از خود بپرسیم، چه اطلاعاتی جایگزین
شدهاند؟ چگونه میتوانیم اطلاعات مربوط را به دست بیاوریم؟ علم درست به
ما کمک میکند، به کجفهمی نیفتیم. شاخص درستی یک مطالعه، مادامی که با
شفافیت و کامل ارائه شود، ریشه در طراحی و روشهای انجام آن دارد و راههای
زیادی هست که بتوان آن مطالعه را بهتر کرد. مطالعات هرچه شفافتر و
مطمئنتر و دقیقتر، انجامشود از سوی صنایع یا منابع دیگر، نیاز ما را به
تکیه بر باورهای ذهنی مانند جایگزینی ارزشها برای قضاوتهای علمی کاهش
میدهند.سپید
NewYork Times