به گزارش شفا آنلاین:زمانی که فارغ التحصیل می شدم، رویای شفاف مفهومی بود که همه از آن اطلاع داشتند، ولی تقریبا چیزی از آن نمی دانستند. نسل X از بحث رویای شفاف در دهه های 1960، 1970 و 1980 فاصله گرفت. بعد از آن، این مفهوم از دور خارج شد و تبدیل به موضوعی پیش پا افتاده در بحث های لیبرال های روشنفکر شد که تقریبا هر کسی آن را شنیده بود. فیلم تلقین (Inception)، ساخته کریستوفر نولان (Christopher Nolan) شاید گمراه کننده باشد، ولی باعث شد این مفهوم به ذهن توده مردم وارد شود.
رویای شفاف (Lucid dreaming)، شانس شما برای بازی کردن با توانایی فوق العاده است که در بخش های استفاده نشده مغز مدفون شده اند. صرف نظر از این که شما در زندگی واقعی سوپرمن باشید یا نباشید، رویای شفاف راهی است تا عمقی ترین مناطق مغزتان را به خوبی در خواب استفاده کنید. می توانید حین خواب تبدیل به جان دو (Jane Doe) شده و نقش سوپرمن را ایفا کنید. تمام موانع موجود در واقعیت را می توانید کنار گذاشته و مثلا به خورشید سفر کنید یا به مرکز زمین یا آزمایش های احمقانه علمی را روی بدترین دشمنان تان امتحان کنید.
بورلی دی اورسو (Beverly D'Urso)، محقق رویای شفاف،
همه چیز را درباره آن می داند، او از سن 7 سالگی به عنوان یک رویا پرداز
مشهور بوده است. او با استفان لابرگ (Stephen Laberge)، روان شناسی که
بنیانگذار موسسه Lucidity بوده است، همکاری می کند. او اولین فردی بود که
در حین خواب، ارگاسم ثبت شده دارد. او در حین رویای شفافش، آتش را امتحان
کرد، به خورشید رفت و توانست بر مشکل نداشتن ایده برای نگارشش غلبه کند. او
همه این کارها را با موفقیت انجام داده است و ما مصاحبه ای با این کارشناس
رویای شفاف برای شما ترتیب داده ایم.
حتی اگر واژه لوسید (lucid) به معنای شفاف (clear) باشد، لوسید دریم چیزی بیشتر از دیدن یک رویای شفاف است. برای داشتن یک رویای شفاف باید بدانید که در حال دیدن رویایی در خواب هستید. نیازی نیست که بتوانید هر چیزی در رویایتان اتفاق می افتد را کنترل کنید، هرچند کنترل چیزی است که اغلب رویاهای شفاف به دنبال آن هستند. مردم به خاطر این که می توانند کارهایی که هرگز در بیداری و واقعیت برایشان امکان ندارد، در خواب انجام دهند، جذب رویای شفاف می شوند.
مثلا، امتحان کردن آتش یا پرواز به خورشید. با داشتن تجربه های بیشتر و
بیشتر از رویاهای شفاف مزایای داشتن رویای شفاف را درک می کنید. شما می
توانید با رویای شفاف مرزها و محدودیت های خود را بشناسید و جهان را کوچک
کنید.
بهترین روش برای تبدیل شدن به یک رویا پرداز آگاه این است که
حواستان را بیشتر جمع کنید، ببینید، بشنوید و به جزئیات توجه کنید، چون
زمانی که با جزئیاتی روبرو شوید که نباید وجود داشته باشند، سرنخی می شود
برای این که متوجه شوید در حال خواب دیدن هستید. برای تسهیل روند می توانید به خودتان عادت دهید در طول روز به صورت خود آگاه محیط اطراف تان را بررسی کنید.
عادت های ذهنی که در طول روز تمرین می کنید به خواب تان هم سرایت می کند.
پس در طول روز اطراف تان را بررسی کنید، آگاهی تان را امتحان کنید و بعد از
مدتی به محض این که خواب ببینید متوجه خواهید شد که چیزی متفاوت است. کسی که رویای شفاف می بیند دارای سطح بالاتری از فهم و آگاهی است، که به نظرم یکی از بزرگترین منافع لوسید دریم یا رویای شفاف است.
با مثالی شروع می کنیم. من در یک رویای شفاف در حال گردش در یک کمپ
خصوصی بودم. زمانی که متوجه شدم در حال خواب دیدن هستم، با خودم فکر کردم
که می توانم وسط آتشی که در کمپ درست کرده اند، بپرم. بعد از پریدن در آتش،
نسوختم و مشغول چرخیدن در میان شعله های آتش شدم. بعد تصمیم گرفتم شعله ها
را بخورم و واقعا آن ها را در دهانم گذاشتم و به یاد دارم که حس می کردم
طعم شوری دارند. من محدودیت ها را کنار گذاشته بودم. بنابراین تصمیم گرفتم
به خورشید پرواز کنم و مثل سوپر من شروع به پرواز کردم، تند تر و تند تر و
تند تر، تقریبا با حداکثر سرعت ممکن و به خورشید نزدیک تر و نزدیک تر شدم و
دیگر نمی توانستم چیزی ببینم حتی بدنم را دیگر حس نمی کردم. ولی متوجه حس
لرزش و صدا و نور می شدم. بدیهی است که نور بسیار زیادی از سمت خورشید می
آمد و من در حالتی قرار گرفته بودم که قابل وصف نیست. بنابراین، پدیده شناسی رویای شفاف یا لوسید دریم با پدیده شناسی تجربیات روزمره تفاوت خیلی زیادی دارد.
ما هر ساله یک کنفرانس آنلاین داریم که 2 هفته طول می کشد. این کنفرانس
توسط انجمن بین المللی مطالعات رویا برگزار می شود که من تقریبا از همان
ابتدا یعنی 26 سال قبل با آن همراه بودم. در واقع شروعش کار یکی از دوستانم
بوده است. ما حدود 10 – 20 نفر شرکت کننده داشتیم که یا در کارگاه آموزشی
شرکت کرده بودند، یا مراحل آموزشی را به صورت متنی خوانده بودند.
در طول
این دو هفته ما معمولا سه رقابت داریم. یکی از رقابت های معمول ما محتوای
تصویر است. قبل از کنفرانس یک نفر خارج از این افراد، هزاران تصویر را
گرداوری می کند. در طول کنفرانس تصاویر به صورت تصادفی انتخاب می شوند و یک
واسطه روحی داوطلب در شب خاص تصاویر را به همه رویاپرداز ها ارسال می کند.
روز بعد زمانی که بیدار می شوید، گزارشی از خوابی که دیده اید پر می کنید و
روز بعد تصاویر را به شما نشان می دهند و میتوانید بررسی کنید که خواب تان
چه ارتباطی با تصاویر داشته است. ما یک هیئت داوری داریم، ضمن این که
اجازه می دهیم شرکت کنندگان رویای یکدیگر را ببینند و با هم مطابقت دهند و
در آخر برندگان اول، دوم و سوم را انتخاب می کنیم.
خب من تجربیات زیادی از رویای دوجانبه با حداقل تلاش داشته ام. باید
برای دیدن یک رویایه دوجانبه به صورت حرفه ای برنامه ریزی کنید. شما با
رفتن به جایی موافقت می کنید مثلا باهاما. سپس هر دو به خواب می روید و به
مکان مورد نظر سفر می کنید. وقتی که به آن جا رسیدید رازی را به شریک تان
می گویید. وقتی هر دوی شما بیدار شدید می توانید با پرسیدن رازی که در خواب
به هم گفته اید، بررسی کنید که آیا در این رویای دوجانبه موفق بوده اید یا
نه. من در این تمرین خاص موفق نشدم.
بله، فانتزی های رویا معمولا هیجان انگیز ترند. کارهایی که می توانید در رویا انجام دهید در زندگی واقعی امکان پذیر نیست. نمی توانید آتش بخورید یا به خورشید پرواز کنید یا ... . ولی همه این کارها را می توانید در خواب انجام دهید.
بله چندین بار. زمانی در آزمایشگاه خواب استنفورد در تلاش برای ثبت
فعالیت جنسی در هنگام رویای شفاف بودیم. قبل از خواب الکترود و پروب
واژینال به من وصل شد. هدف انجام رابطه جنسی
در رویا و تجربه ارگاسم بود. من در رویایم در سراسر دانشگاه استنفورد
پرواز کردم و گروهی گردشگر را در پایین دیدم. به سوی یک مرد که کت و شلوار
آبی پوشیده بود، پایین آمدم. او حین راه رفتن پاسخ من را داد و شروع به عشق بازی کردیم و دستگاه ها ارگاسم من حین رابطه را نشان دادند. بعد از آن، ما این تجربه را در مجله روانشناسی (Psychophysiology) به عنوان اولین ارگاسم زن حین رویا ثبت کردیم.
اجازه دهید مثالی برایتان بزنم. در اوایل دهه 80 در دوره دکترا، همه
کارهای کلاسی ام را انجام می دادم، ولی در واقع نمی توانستم دانسته هایم را
روی کاغذ بیاورم. نمی توانستم این مرحله را کامل کنم. دوستم پیشنهاد داد،
چرا در خواب روی ایده نوشته هایت کار نمی کنی تا ذهنت باز شود؟.
تصمیم
گرفتم این روش را امتحان کنم. یک بار خواب دیدم که در اتاق خوابم هستم، ولی
کامپیوترم جایش تغییر کرده بود، به جای این که در سمت چپ باشد در سمت راست
بود، بنابراین متوجه شدم که در خواب هستم. اولین اتفاقی که افتاد این بود
که کاملا فلج شدم، حتی با وجودی که می دانستم خواب می بینم نمی توانستم
بدنم را حرکت دهم. تنها چیزی که می خواستم این بود که خودم را به کامپیوتر
رسانده و شروع به نوشتن کنم و دائم این جملات را به خودم می گفتم. این
رویای من است. من در خوابم. باید بتوانم هر کاری که می خواهم انجام دهم و
به آرامی درست مثل حرکت آهسته به کامپیوتر رسیدم. صندلی حفره ای داشت که
انگار تا جهنم ادامه داشت. خیلی ترسناک بود ولی رویش نشستم و اجازه دادم به
جهنم سقوط کنم و بعد از آن بیدار شدم. از آن به بعد دیگر هیچ مشکلی با
نوشتن ندارم.
رویای شفاف قطعا شما را تبدیل به فردی تعلیم دیده و روشن بین تر می کند. شما یاد می گیرید که در حال زندگی کنید، به اطراف تان توجه کنید، بدون منحرف شدن با افکار تصادفی یا گذشته و آینده.
این همان چیزی است که در حال حاضر تمام آموزگاران بزرگ معنوی به شما می
آموزند، اهمیت بودن در حال. این آموزه همان کاری است که رویاپردازان شفاف
انجام می دهند. آن ها از لحظه حال بیشتر از جسم صرف آگاهی دارند، چون
خودآگاه آن ها به مرحله ای بالاتر گسترش پیدا کرده است.
البته. افرادی هستند که به دنبال ویژگی های رویاپردازان شفاف بوده اند. یکی
از مطالعاتی که به یاد دارم در مجله خواندم در مورد رویاپردازان شفاف که
متوجه تغییراتی در کوری (change blindness، متوجه چیزهایی که درست جلوی چشم
مان است نمی شویم ) و مشاهده چیزهای که دیگران نمی بینند (inattentional
blindness) شدند، بود. رویاپردازان شفاف معمولا بهتر متوجه این چیزها می شوند، چون به دلایلی که قبلا ذکر شد از سطح آگاهی بالاتری برخوردارند.
نه، به صورت بالقوه مشکلی برای رویاپردازان شفاف وجود ندارد. بر اساس تعریف، رویا پردازان شفاف متوجه می شوند که در خواب هستند، بنابراین در مورد زمانی که در حال خواب دیدن هستند و زمان بیداری، گیج نمی شوند.
با این حال، افرادی که جزو رویاپردازان شفاف نیستند ممکن است بین خواب و
بیداری گیج شوند. افرادی که تازه شروع کرده اند ممکن است بخواهند کارهای
ساده تری انجام دهند نه کارهایی از قبیل خوردن آتش یا پریدن از صخره تا
ببینند چه اتفاقی می افتد. فکر نکنم یک رویا پرداز روشن بدون این که امتحان
کند آیا می تواند در فضا شناور بماند یا نه از روی صخره بپرد.