تومورها ترجیح میدهند برای تولید انرژی از تخمیر قند استفاده کنند، درحالی که انرژی به دست آمده از فسفوریلاسیون مبتنیبر اکسیژن بسیار بیشتر و موثرتر است.
شفا آنلاین:یکی
از موضوعاتی که همیشه مطرح است، چگونگی تغذیه بیماران مبتلا به سرطان است.
در بیمارستانها به بیماران مبتلا به سرطان، رژیم غذایی غنی از گلوکز و
کربوهیدرات داده میشود و آن هم به یک دلیل: آنها بهطور عمیقی در مورد نقش
تغذیه در سلامت و بیماری ناآگاه هستند. از اواسط دهه 1920 میلادی بود که
فرضیه سرطان Otto Warburg مطرح شد.
به گزارش
شفا آنلاین: این فرضیه معتقد است
تومورها ترجیح
میدهند برای تولید انرژی از تخمیر قند استفاده کنند، درحالی که انرژی به
دست آمده از فسفوریلاسیون مبتنیبر اکسیژن بسیار بیشتر و موثرتر است.
بیمارستانها در واقع از بعضی شرکتهای غذایی مانند مکدونالد دعوت به
همکاری کردهاند تا تجربه چشایی بیمارانشان را افزایش دهند، شاید به دلیل
ایجاد آرامش و برگرداندن بیماران از لبه جراحیهای دردناک، رادیاسیون و
کموتراپی. آن هم به دلایل اشتباهی که فکر میکنند استاندارهای مراقبت قابل
قبول را به بیماران ارائه میدهند.اما زمان تغییر فرا رسیده است و تحقیقات
جدیدی باید به سرانجام برسند تا استراتژیهای تغذیهای موسسات پزشکی اصلاح
شوند، حداقل اگر مایل هستند ادعا کنند که مداخلات تغذیهای آنها مبتنی بر
شواهد و علمی هستند.
نتایج
مطالعات جدید حاکی از آن است که قند، نهتنها به سلولهای سرطانی انرژی
میرساند و آنها را تغذیه میکند، بلکه باعث ایجاد سرطان هم میشود.
یک
مطالعه جدید پیشگامانه که بهوسیله یکی از محققان Gree- Medica- Info
شناسایی شده، نخستین مطالعه در نوع خود است که نشان داده قند، نهتنها منبع
انرژی سرطانهای موجود است، بلکه به عنوان یک محرک اصلی و اولیه در
انکوژنزیس هم عمل میکند. در واقع، باعث آغاز خصوصیات سرطانی در سلولهای
سالم میشوند.
در
این مقاله که در نشریه Journa- of Clinica- Investigatio- و با عنوان
افزایش خوردن قند باعث افزایش احتمال انکوژنسیس با مسیر 1 EPAC/RAP میشود
به چاپ رسیده، محققان یک درک عمومی (یا تصور نادرست) را در حوزه تحقیقاتی
سرطان مطرح کردهاند و آن، ارتباط قند با سرطان است. آنها عنوان میکنند
که: «افزایش گلیکولیز، به کرات، به عنوان پیامد نهایی حوادث انکوژنیک دیده
شده که باعث رشد و بقای سلولهای بدخیم میشوند.»
بر
خلاف دیدگاه متعارف، مطالعه جدید، شواهدی را فراهم آورده که افزایش فعالیت
گلیکولیتیک، به خودی خود، میتواند یک حادثه انکوژنیک باشد. به بیان دیگر،
فعالیت متابولیسم مبتنی بر گلوکز در یک سلول، آغازگر ایجاد سرطان است. این
عمل، از دو طریق انجام میشود: هم از طریق افزایش مقدار کلی گلوکز و هم از
راه افزایش گیرندههای گلوکز بر سطح سطح غشای سلولی (مثلا از طریق بروز
بیش از اندازه ناقلهای گلوکز). این مطالعه، همچنین نشان داد که ممانعت و
کاهش اجباری جذب گلوکز توسط سلولهای سرطان پستان، منجر به بازگشت فنوتیپی
سلولها به سمت طبیعی شدن شده است. به عبارت دیگر، ایجاد تداخل با میزان در
دسترس بودن و برداشت گلوکز به وسیله سلولها، باعث میشود سلول سرطانی
بهسوی ساختار عملکردی پیش از سرطانی شدن خود بازگردد. حال این سوال مطرح
است که، کاربرد بالینی این تحقیق در زمینه علوم تغذیهای چیست؟ آنچه در
این مطالعه مطرح میشود، آن است که قند یکی از علل اولیه تغییرات متابولیک
سلولی در بدن است که خود عامل و محرکی است برای بروز سرطان. از سوی دیگر،
محققان معتقدند حذف گلوکز از رژیم غذایی و محروم نگاه داشتن سلولها از آن،
میتواند باعث بازگشت سرطان شود.
قند پنهان، سرطان خیزان
اما
مسئله فقط، مصرف مستقیم گلوکز نیست. بسیاری از مواد غذایی که روزانه مصرف
میشود، خصوصا کربوهیدراتها، مانند کراکرها، نان، پاستا و غلات، درواقع
اشکال پنهان گلوکز هستند. در حقیقت، برنجهای پف کرده (برنجک)، در مقایسه
با قند سفید، باعث شیرینتر شدن خون میشود (و به دنبال آن، قند بیشتری به
سلولهای سرطانی میرسانند)، زیرا شاخص گلیسمیک بالاتری دارند. اگر بخواهیم
میزان مصرف سرانه قند (قند آشکار) و محصولات گرفته شده از غلات (قند
پنهان) را با هم در نظر بگیریم، چیزی حدود 360 پوند مصرف گلوکز در سال
خواهیم داشت. همه این موارد، دست در دست هم، به افزایش وضعیت ایدئال
متابولیک سلولهای سرطانی، یعنی گلیکولیز هوازی، کمک میکنند. یک دلیل وجود
دارد که چرا رژیم غذایی کتوژنیک (رژیم غذایی غنی از پروتئین و چربی و بدون
کربوهیدرات، هر دو در شکل ساده (گلوکز) و پیچیده (محصولات غلات)) تاثیر
مناسب و خوبی در اغلب سرطانهای مهاجم، شامل سرطان مغز دارند. اگر زمانی
سلولهای سرطانی از منبع اصلی تغذیه خود، یعنی گلوکز و کربوهیدرات، باز
بمانند و محروم شوند، ناچار خواهند شد تا برنامه مرگ سلولی برنامهریزی شده
(آپوپتوزیس) را بپذیرند یا به شکل غیرسرطانی قبلی خود بازگردند.
اگر قند مضر است، چرا آن را زیاد مصرف میکنیم؟
یک
از علل اصلی که رژیم غذایی ما غنی از قند و کربوهیدرات است، آن است که این
مواد غذایی اعتیادآور هستند. در همان دقایق نخست مصرف این مواد غذایی، بدن
ما روی غلتک نورواندوکرین میافتد. مغز شما نمیتواند مدت زمان زیادی بدون
قند زنده بماند، زیرا گلوکز واحد اساسی انرژی سلول بوده و اگر تنها برای
مدت 2 تا 3 دقیقه از آن محروم بماند، رفتارهای عجیب و غریبی از خود بروز
میدهد. سیستم اندوکرین، از سوی دیگر، خطر زیاد شدن قند را در خون درک
میکند (با عنوان آسیب مرتبط با گلیکوزیله شدن که به ساختارهای پروتئین و
لیپید درون سلولی وارد میشود)، بنابراین هورمونهایی را مانند انسولین،
آدرنالین و کورتیزول ترشح میکند تا بتواند سطح بالای قند خون را تحت کنترل
خود درآورد. جای تعجب نیست که امروزه با اپیدمی سرطان در دنیا روبرو
هستیم؛ خصوصا در مناطقی که رژیم غذایی غربی را بیشتر مصرف میکنند. البته
منظور ما اصلا این نیست که رژیم غذایی غنی از قند و کربوهیدرات را به عنوان
تنها عامل بروز سرطان معرفی کنیم. مسلما، عوامل خطر بسیاری در این امر
دخیل هستند، مانند مواجهه با مواد شیمیایی و اشعه، استرسهای مزمن که سیستم
ایمنی را سرکوب میکنند، واکسنهای حاوی رتروویروسهای پنهان و ویروسهای
دیگری که باعث ایجاد سرطان میشوند، عفونت طبیعی با باکتریها و ویروسهای
مسبب سرطان، کمخوابی، مواد مغذی ناکافی (مانند ویتامین B12، فولات و B6 که
بدن را از ژنهای ایجاد کننده سرطان محافظت میکنند). در نهایت، هرچند
سرطان پدیدهای پیچیده و چند عاملی است، همراه با متغیرهایی که اصلا در
کنترل ما نیستند، تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم، آن است که آن چیزی را
که وارد دهانمان میشود، کنترل کنیم. اگر بخواهیم واقعا از سرطان پیشگیری
کنیم یا آن را درمان کنیم، باید بدانیم که گلوکز به بدن ما تعلق ندارد و
فراموش نکنید کربوهیدراتهایی که ظاهرا طعم شیرینی ندارند، ظرف چند دقیقه
پس از مصرف، در بدن تبدیل به قند میشوند.سپید
WebMD