نظام پزشکی بخشی از نظام سلامت کشور است و هدف بنده از نمایندگی در این انتخابات، نمایندگی از نسل جوان پزشکی است.
شفا آنلاین:سازمان نظام پزشکی باید از حداکثر ظرفیتهای قانونی موجود استفاده کرده و
استراتژی مشخصی برای دوره پیش رو داشته و روحیه مطالبه گری این سازمان را
که مغفول مانده احیا کند.» این بخشی از اظهارات علی دباغ، دبیر انجمن
بیهوشی قلب ایران است. در ادامه این مصاحبه را
میخوانید:
به گزارش
شفا آنلاین:دستیاران و پزشکان جوان می پرسند چرا در انتخابات نظام پزشکی شرکت کنیم؟
نظام
پزشکی بخشی از نظام سلامت کشور است و هدف بنده از نمایندگی در این
انتخابات، نمایندگی از نسل جوان پزشکی است. این نسل در حال حاضر مطالبهگر
است و معتقد هستیم که دیگر زمان آزمون و خطا در ساختار نظام پزشکی گذشته
است. آزمون و خطا در گذشته منجر به وضعیتی شده است که نه پزشکان از وضعیت
موجود رضایت دارند و نه بیماران و نه جامعه. البته سوال اصلی بنده این است
که با توجه به اینکه در سال 82 قانون جامعی در این زمینه تصویب شده است،
چرا با گذشت چندین سال از تصویب این قانون هنوز اقدامی در این زمینه صورت
نگرفته است؟ من نماینده نسلی هستم که از شعار خسته شده است؛ مطابله ما این
است که مدیران و اعضای سابق به ما بگویند که این قانون به کجا رسیده و چرا
از همه ظرفیتهای این قانون استفاده نشده است؟ سوال دیگر بنده این است که
چرا فقط در ایام انتخابات به یاد پزشکان عمومی و رزیدنتها میافتید؟ آیا
شعارهای صنفی فقط باید در ایام انتخابات مطرح شود و فردای انتخابات این قشر
از جامعه پزشکی به فراموشی سپرده شوند! بنابراین جواب شما این است که به
این دلیل باید در انتخابات نظام پزشکی شرکت کنیم که به کسانی رای دهیم که
بتوانند تاثیرگذار باشند.
آیا بودن و یا نبودن سازمان نظام پزشکی با این ساختار تفاوتی به حال جامعه پزشکی دارد یا نه؟
از
آنجا که سازمان نظام پزشکی بخشی از نظام سلامت است و این نظام دارای
ضعفهای متعددی است، از اینرو این سازمان میتواند بخشی از ضعفها را پوشش
دهد. چون نظام پزشکی یک نهاد صنفی برآمده از آرای آحاد جامعه پزشکی است،
میتواند نقش و قدرت مطالبه گری در نظام سلامت را داشته باشد و این ویژگی
است که هیچ یک از اجزای دیگر نظام سلامت ازجمله وزارت بهداشت، وزارت رفاه
یا بیمهها از آن برخوردار نیستند. آیا میتوان از وزارت بهداشت یا وزارت
رفاه یا بیمهها انتظار مطالبه گری داشت؟ قطعاً خیر! زیرا این ارگانها خود
نقش تولیت دارند و تنها در این بین نظام پزشکی است که ویژگی ممتاز آن
مطالبه گری است، اما متاسفانه ویژگی مطالبه گری این سازمان تا به امروز
مغفول مانده است و این نقطهای است که امروز باید به آن توجه شود. بدون
تعارف بگویم که نسل جوان فعلی جامعه پزشکی که بخش بزرگی از این جامعه را
تشکیل میدهند از شعارگرایی و وعده و وعید خسته شدهاند. ما با برنامهای
که در چارچوب علم و آگاهی از سازوکار نظام سلامت و داشتن آگاهی از وضعیت
موجود و برنامههای بلندمدت و شناخت از نقاط قوت و ضعف میخواهیم با دست
یافتن به تعامل مطالبهگرایانه وضعیت موجود را تغییر دهیم. البته این نوع
تعامل مطالبهگرایانه وجه مشخص و امتیاز ویژه سازمان نظام پزشکی است که هیچ
یک از اجزای نظام سلامت از آن برخوردار نیستند و متاسفانه تا به امروز این
مشخصه مغفول مانده است که باید اصلاح شود.
به نظر شما با برنامههای ارائه شده چه مشکلی از مشکلات فعلی سازمان نظام پزشکی در 4 سال آینده حل خواهد شد؟
با
یک مثال به این سوال پاسخ میدهم، ما سالهاست یک الگویی به اسم سازمان
نظام پزشکی داریم، اما یک الگوی دیگری از این الگو به اسم سازمان نظام
مهندسی ساختمان ساخته شد که این الگو بسیار موفقتر از سازمان نظام پزشکی
عمل کرده است هرچند صبغه سازمان نظام پزشکی بسیار از سازمان نظام مهندسی
بیشتر است.
این نظر شخصی شما است، آیا همه با نظر شما همعقیده هستند؟
شاید
این نظر شخصی بنده باشد ولی شما ملاحظه میکنید که اگر فردی برای ساخت
مسکن به این سازمان مراجعه نکند، شهرداری تاییدیه نهایی احداث را به او
نمیدهد ولی آیا این رویه در مراجعه به نظام پزشکی هم وجود دارد و یا اینکه
پیشرفتی که نظام مهندسی در این زمینه کرده است در نظام پزشکی هم وجود
دارد؟
در حال حاضر بزرگترین مشکل جامعه پزشکی چیست؟
بزرگترین
مشکل جامعه پزشکی، عدم مشارکت در سرنوشت خویش و بیمیلی به رای دادن است.
البته نبود تعریف مشخص از ساختار نظام سلامت یکی دیگر از مشکلات جامعه
پزشکی است. زیرا بخشی از ساختار در وزارت بهداشت است و بخشی دیگر در وزارت
رفاه و بخشی هم که باید مطالبهگر باشد در نظام پزشکی مغفول مانده است.
ازاینرو خواست جامعه پزشکی از نظام پزشکی آینده این است که در کنار احیای
ویژگی مطالبه گری سازمان، بحث اجرای قانون مصوب 82 و خودداری از شعارهای
کاغذی جدی گرفته شود. همچنین وجود عدالت بینرشتهای یکی دیگر از مشکلات و
مطالبات جامعه پزشکی است و در نهایت بحث پزشکان عمومی؛ در حال حاضر 150
هزار پزشک عمومی در کشور وجود دارد و سالانه 5 هزار نفر به این تعداد اضافه
میشود. بنابراین اگر بار اصلی نظام سلامت بر دوش این بخش از جامعه پزشکی
باشد بسیاری از مشکلات سختافزاری و نرمافزاری نظام سلامت ازجمله طرح تحول
نظام سلامت رفع خواهد شد.
شما هم که وعده میدهید؟!
خیر!
بنده وعدهای نمیدهم بلکه در این راه برنامهای مدون و عملیاتی دارم.
البته بنده معتقد هستم که جامعه پزشکی بسیار فهیمتر از آن است که فریب
وعدههای شب انتخابات را بخورد.
نکته پایانی اگر مانده بفرمایید.
یکی
از نکاتی که باید مورد توجه قرار گیرد تعیین سازوکار برای حل اختلافات
بینرشتهای است. بهعنوان مثال مشکلات رشته پاتولوژی امروزه یکی از مسائل
مطرح است که باید حل شود. بحث دیگر مربوط به مالیاتها است، همه صنوف
مالیاتها را از مبدا و بدون ارتباط با کسی که خدمت را ارائه میدهد،
پرداخت میکنند در حالی که در مورد پزشکان این شفافیت وجود ندارد. بنده
معتقد هستم که سازمان نظام پزشکی موفق باید اقداماتی از قبیل استفاده
حداکثری از ظرفیتهای قانونی موجود، داشتن استراتژی مشخص برای اهداف و
اینکه در 4 سال آینده به کجا خواهد رسید و دادن گزارش عملکرد سالانه به
جامعه پزشکی را باید در سرلوحه اقدامات خود قرار دهد.سپید