کد خبر: ۱۵۹۵۸۴
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۵ - ۲۹ تير ۱۳۹۶ - 2017July 20
گفتگو با محمدحسین بدخش و کوروش شمیمی از اعضای هیات مدیره جامعه جراحان
اگر یک سری اقدامات مغفول مانده است، این دلیل بر این نیست که نظام پزشکی نباید باشد
شفا آنلاین: شما سوابق زیادی در دستگاه‌های اجرایی وزارت بهداشت، دانشگاه‌ها و نظام پزشکی داشته‌اید. سال‌ها سابقه طبابت، عضویت در انجمن‌های علمی و شناخت نزدیکی از مشکلات جامعه پزشکی دارید. آیا واقعا با این قانون فعلی و با این نحوه اجرا و تعاملی که با صنف، فضای عمومی و مردم و حاکمیت برقرار می‌کند، بودن یا نبودن نظام پزشکی <Medical System>فرقی می‌کند؟

به گزارش شفا آنلاین:بدخش: حتما بودنش بهتر از نبودنش است. در این شکی نیست. منتها اگر یک سری اقدامات مغفول مانده است، این دلیل بر این نیست که نظام پزشکی نباید باشد. باید نظام پزشکی باشد، تمام آنچه را که طبق اساسنامه و قانون باید انجام دهد را انجام دهد، یک‌سری مطالب و مسائلی را که حق نظام پزشکی نیست و ناصواب از نظام پزشکی حذف کرده و گرفته‌اند، باید به آن برگردانند. مثل حق تعرفه. حق تعرفه، حق مسلم صنف است. صنف باید حق تعرفه را تعیین کند. این حق باید به نظام پزشکی برگردد. نکته دوم این است که نظام پزشکی وقتی می‌تواند اقتدار داشته باشد که تمام اقشار جامعه پزشکی و به‌ویژه پزشکان عمومی، دستیاران، همه در انتخابات آن شرکت کنند. این مسئله مربوط به یک قشر خاص نیست، مربوط به همه جامعه پزشکی است. باید برای همه جامعه پزشکی برنامه‌ریزی کرد. باید برای معیشت پزشکان برنامه‌ریزی کرد؛ پزشکان عمومی، پزشکان متخصص و دستیاران. شما می‌دانید که دستیاران ازنظر وضعیت زندگی، شرایط مطلوبی ندارند و با درحالی‌که درس می‌خوانند با حقوق اندک زندگی می‌کنند. پزشکان عمومی هم همین‌طور. این وظیفه نظام پزشکی است که این کار را انجام دهد. حالا کاری نداریم که این مسئله مغفول مانده است. بله من هم در هیئت‌مدیره بودم. هیئت‌مدیره زمانی می‌تواند خدمات و اقداماتی برای نظام پزشکی داشته باشد که یک هیئت‌مدیره همگن، مقتدر و هماهنگ باشد. دو نفر، سه نفر در هیئت‌مدیره باشد و اقلیت باشد هیچ کاری از پیش نمی‌برد.
شمیمی: سوال بسیار جالبی است. همان‌طور که خودتان هم می‌دانید حتما باید باشد ولی چرا به این روز افتاده است؟ الآن شماره نظام پزشکی من ۱۷۲۸ است، سال ۴۷ نظام پزشکی ایجاد شد من سال ۴۸ ثبت‌نام کردم؛ بنابراین دورانی طولانی را با این سازمان کار کردم. هر وقت آدم قدرتمندی آمد، کمی سروسامان گرفت.
تعریف آدم قدرتمند چیست؟ آدمی که وابسته به دربار باشد؟ وابسته به حاکمیت باشد؟ یا آدمی که خاستگاه صنفی قوی داشته باشد؟
شمیمی: یعنی آدمی که خاستگاه صنفی قوی داشته باشد و زمانی که خاستگاه صنفی قوی داشته باشد، حکومت هم با آن همکاری می‌کند. در ضمن ما ضد حکومت هم نیستیم. هیچ‌وقت نبودیم؛ یعنی این سوال شما برمی‌گردد که ما در مقابل حکومت باید بایستیم؟ نه اگر آدمی در حکومت باشد اما قدرت درستی داشته باشد، هم محبوبیت صنفی داشته باشد و هم اقتدار سیاسی اجرایی داشته باشد، مناسب است. این نبوده است. در سال‌های مختلف آمدند لطمه زدند، آمدند نظام پزشکی را منحل کردند، آمدند مدیرانش را تعدیل کردند، بعد قانون نظام پزشکی را مسخ کردند.
این کار را چه کسی انجام داده است؟
شمیمی: هم پزشکان کردند و هم به علت هسته ضعیفی که در این مسئله وجود داشت و هیجاناتی که به سیستم‌های مختلف تزریق می‌شود، باعث ضعیف شدن سیستم شد و بعد این کم‌کم اعتماد پزشکان را سلب کرد. به‌طوری‌که پزشکان به‌آرامی از یکدیگر ناامید شدند. از مدیریت نظام پزشکی ناامید شدند. دست و پای نظام پزشکی بریده شد و نظام پزشکی بدون یال و دم و شاخ شد.
  همه این‌ها را با فعل مجهول به کار می‌برید. چه کسی برید؟
شمیمی: خودمان و سیستمی که با ما کار می‌کرد.
  این سیستم چیست؟
شمیمی: زمانی که یک عده آدم‌های متفکر، همراه، همدل با رای اکثریت وارد یکجایی شوند، آن‌ها می‌توانند با بینش درستی کار را پیش ببرند.
  وقتی اکثریت رای نمی‌دهند. وقتی در دور قبل تعداد کل شرکت کننده‌های انتخابات دوازده درصد بوده است، وقتی خودشان از خودشان می‌پرسند این نظام پزشکی بودن یا نبودنش چه فرقی می‌کند که ما رای بدهیم. آن زمان چه؟
شمیمی: من هم درست همین را می‌گویم. اگر به قبل برگردیم، می‌بینیم که این سیستم دارد کم‌کم مضمحل می‌شود. چرا؟ برای اینکه نتوانستیم آن مدیرانی که در سیستم سازمان آمدند نتوانستند جایگاهشان را پیدا کنند. تعداد رای دهنده کم شد. زمانی که تعداد رای‌دهنده کم شد، یک سیکل معیوب به وجود آمد. الآن اگر این سیکل را رها کنیم، صفر می‌شود. زمانی که صفر شد، دیگر هیچ‌چیزی باقی نمی‌ماند. مثل همان حقوقی که به رزیدنت‌ها می‌دهند. مثل همین‌که یک‌دفعه دلشان می‌خواهد یک سال تعرفه‌ها را نمی‌دهند، یا تعرفه‌ها را یک باره هفت سال متوقف می‌کنند و به هیچ‌چیزی توجه نمی‌کنند. مثل وقتی‌که اتفاقی می‌افتد و مسئولان پزشک را مثل یک قاتل معرفی می‌کنند و بعد زیرش می‌زنند و می‌گویند ما نبودیم، کسان دیگری بودند. همه این‌ها مخصوصا گروه جوان پزشکی را مایوس می‌کند. گروه جوان پزشکی امکاناتش کم است اما همه از آن طلبکارند.
بدخش: همان‌طور که آقای دکتر اشاره کردند، نظام پزشکی در یک برهه از زمان، نظام پزشکی شده بود که فقط لاستیک می‌داد، آرم ترافیک می‌داد و گاه‌گاهی هم ممکن بود یک کارهای رفاهی جزئی کند.
  البته ممکن بود مردم بروند ماشین ثبت‌نام کنند و پولشان هم خورده شود. این هم بود.
بدخش: این اتفاق زشت هم افتاد. این نظام پزشکی نه به درد می‌خورد، نه به درد خواهد خورد. ما نظام پزشکی‌ای می‌خواهیم با کرامت انسانی، با اقتدار بالا که این اقتدار از حضور همه همکاران ما در رشته‌های مختلف نشات می‌گیرد. بعد از حضور این افراد، دیگر حضور یازده‌درصدی نیست که بر سر ما بخورد. ۶۰-۷۰ درصد پزشکان که بیایند، از آنجایی که هیچ‌وقت اکثریت اشتباه نمی‌کنند، افرادی را انتخاب می‌کنند که لیاقت آن جایگاه را که در نظام پزشکی بنشینند را دارند و از حقوق حقه پزشکان دفاع کنند. نظام پزشکی باید مدافع صنف باشد. باید قوانین ضد صنف را از بین ببرد. ما مشکلات زیادی در نظام پزشکی داریم.
  ما الآن با مجموعه‌ای از دستیاران، پزشکان عمومی و جوان‌ترها مواجهیم. این‌ها به نظام پزشکی به چشم سازمانی که بخواهد تامین معیشتشان را انجام دهد، نگاه نمی‌کنند. این افراد می‌پرسند ما برای چه رای بدهیم؟ ما که در بیمارستان خصوصی سهام‌دار نیستیم، ما که انگیزه‌ای نداریم؛ اما از یک طرف گاهی این احساس به وجود می‌آید که نظام پزشکی بستر و زیرساخت و زنجیری است که همه اعضای جامعه پزشکی را مانند نخ تسبیح به هم متصل نگه می‌دارد. می‌خواهید به جامعه پزشکی جوان چه انگیزه‌ای را معرفی کنید؟
بدخش: بیایید این بحث را دو قسمت کنیم. یک قسمت راجع به دستیاران بگوییم بعد راجع به پزشکان عمومی. راجع به دستیاران من قبلا هم عرض کردم. حقوق دستیاران ما کافی نیست و کفایت زندگی آن‌ها را نمی‌کند. خیلی از همکاران ما در بخش‌های دولتی اعمال جراحی را انجام می‌دهند و به اسم جراح مسئول نوشته می‌شود. ما باید شرایطی را فراهم کنیم که حق‌العلاجی از این عمل به کمک جراح و دستیار برسد. در این زمینه مشکلی با بیمه‌ها داریم که بحثش جداست. حقوق دستیارانی که زحمت می‌کشند، شب‌ها در بیمارستان‌ها می‌مانند، باید افزایش پیدا کند. زندگی‌شان تامین شود. حداقل معیشتی که در شان یک پزشک هست برایشان ایجاد شود. ما خیلی به گذشته کاری نداریم اما من که در گذشته رزیدنت بودم، هزار و پانصد تومان حقوق می‌گرفتم. هزار و پانصدتومانی که چهارصد تومانش را کرایه‌خانه می‌دادم.
شما انتظار دارید نظام پزشکی در دوره بعدی به‌طور جدی به این مسئله را بپردازد؟
بدخش: نظام پزشکی باید بپردازد. باید به معیشت پزشکان عمومی و دستیاران بپردازد. در غیر این صورت اینکه فقط ما در هیئت‌ها بنشینیم و یک سری افراد متخلف را تنبیه کنیم به درد نمی‌خورد. برای این کار دادگاه وجود دارد.
شمیمی: این یک سوال گسترده است. اولین چیز این است که تعداد زیاد پزشک بدون برنامه‌ریزی و آینده‌نگری گرفتند، یک گرفتاری پیدا کردیم که نه می‌توانیم به آن‌ها خدمات بدهیم نه آموزش واقعی.
  شما می‌گویید گرفتند. این‌ها که صهیونیست نیستند که در کشور ما این کار را انجام داده باشند. یک نظام پزشکی‌ای وجود داشته است. نظام پزشکی می‌توانست همان زمانی که این پزشکان را می‌گرفتند واکنش نشان دهد.
شمیمی: خب نکردیم.
بدخش: باز شورای گسترش رای نمی‌داد.
شمیمی: نظام پزشکی مثل وزارتخانه یا مجلس نیست که بتواند تصمیم بگیرد. به این دو نهاد وابسته است. این وابستگی اولین راه خطای این مسئله است. اینکه ما از وزارتخانه سهم بگیریم و بعد آن‌ها هر کاری دلشان می‌خواهد انجام دهند و هر تصمیمی بخواهند بگیرند. موقتی که نظام پزشکی در یک دوره‌ای به هم خورد و وزیر وقت به آنجا رفت و نظام پزشکی را بر عهده گرفت، تقریبا کار نظام پزشکی ساخته شد.
  شما به سال ۶۵ برگشته‌اید؟
شمیمی: بله. بعد از آن دیگر نظام پزشکی وارد کش‌وقوس‌های مختلف شد. حالا گروه جوان ناامیدی آمده است. یکی از مشکلاتشان حقوق است. به نظرم بزرگ‌ترین مسئله حقوق نیست. کسی که یک‌میلیون حقوق می‌گیرد، بالاخره یکجا هم کشیک می‌دهد و هر جور شده زندگی‌اش را تامین می‌کند. احترام ندارد. بی‌احترامی در جامعه پزشکی مُد شده است.
احترام یا شان یا کرامت؟
شمیمی: موقعی که بی‌احترامی شروع شد، شان و کرامت هم از بین می‌رود. زمانی که پزشک عمومی در اورژانس‌ها دیده نشد و به‌عنوان یک رادیاتور به او نگاه کردند، وقتی‌که پزشک عمومی کاری انجام می‌دهد و گروه‌های تخصصی بدون تفکر دوستانه علیهش در دادگاه رای می‌دهند، این کارها روحیه پزشکان جوان را خراب می‌کند. آن‌ها به بزرگ‌ترانشان ناسپاسی می‌کنند. کوچک‌ترها فکر می‌کنند بزرگ‌ترها حقشان را خورده‌اند. اگر ما این را تصحیح کنیم، احترام جامعه‌مان را برگردانیم، تنازع بقایی که یواش‌یواش به هر دلیلی در بدنه اصلی پزشکان مملکت که پزشکان عمومی هستند و همه ما هم بودیم، شروع‌شده، رد می‌شود.
  حالا شما فکر می‌کنید انگیزه این همکاران جوان برای اینکه جمعه برای رای دادن بیایند، چیست؟
شمیمی: الآن این افراد پای کار آمده‌اند. تا الآن پای کار و پای رای و پای تصمیم نبوده‌اند. الآن نباید این را رها کنند چراکه این‌ها هستند که بعدا جامعه را می‌سازند. این‌ها هستند که می‌توانند ترکیب قوانین را عوض کنند. این‌ها هستند که می‌توانند با عدد بالایشان حرف بزنند.
  فکر کنیم که انتخابات نظام پزشکی با یک مشارکت و شور خوبی برگزار شد و آنچه شما فکر می‌کنید از روسا و شورا ایده آل است، تحقق پیدا کرد. به نظر شما در پایان چهار سال آینده انتظارمان از آنچه شما ایده آل می‌دانید، چیست؟ نظام پزشکی ایده آل چهار سال دیگر به چه چیزی رسیده است؟
بدخش: همان‌طور که عرض کردم طبق قانون و اساسنامه یک سری بندهای مغفول مانده و انجام نگرفته است. یکی از این‌ها ارتباط بین صنف و وزارت بهداشت است. ما در مورد پاتولوژیست‌ها خیلی خوب عمل نکردیم. ارتباط بین پاتولوژیست‌ها و علوم آزمایشگاهی‌ها باید در نظام پزشکی مطرح می‌شد اما مطرح نکردیم. این یک کار صنفی بود، کار دانشگاهی نبود. نظام پزشکی باید به جد وارد می‌شد و نشد یا اگر هم شد خیلی با آرامش و طمانینه و محافظه‌کارانه. درحالی‌که باید مسئولین در قبال کاری که کردند پاسخگو می‌بودند. من شخصا معتقدم که هرکسی می‌خواهد دوره‌های تکمیلی را بگذراند باید از کانال MD بگذرد. باید پزشک عمومی داشته باشد.
  به نظر شما اتفاقاتی که در یک ماهه اخیر در رشته پاتولوژی افتاد و برخوردی که با دستیاران شد، شایسته بود؟
بدخش: مطلقا. من حتی قبلا در یکی- دو مصاحبه هم گفتم این همکاران بسیار مظلوم واقع شدند.
  شما نامه دکتر تابعی را خواندید؟
بدخش: نامه دکتر تابعی را خواندم و جوابیه دکتر نوبخت هم خواندم. با هر دو هم موافقم. این عزیزان واقعا مورد بی‌مهری قرار گرفتند و به نظر من باید وزارت بهداشت به نحو مطلوبی از این عزیزان دلجویی کند. حرف حق زده‌اند. حالا ممکن است حرف حق را در جای مطلوبی نگفته باشند اما حرفشان درست بود.
  به من بگویید قرار است چهار سال دیگر نظام پزشکی ایده آل چه‌کار کند؟ چه مشکلی قرار است در این چهار سال حل شود؟
بدخش: نظام پزشکی باید دو کار انجام دهد. یک تعامل بین بخشی؛ بین رشته‌های بین خودش و یک تعامل برون بخشی. برون‌بخشی با قوای سه‌گانه؛ قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه است. ما باید با قوه محترم قضاییه وارد گفتگو و صحبت شویم. حتی‌الامکان این جایگاه نظام پزشکی و هیئت‌های نظام پزشکی را به عنوان کارشناس قبول شود.
  مثل کارشناس رسمی دادگستری که ما در رشته‌های دیگر داریم؟
بدخش: بله. کارشناس رسمی باید نظام پزشکی و هیئت‌های نظام پزشکی باشد. این یک کار است که باید انجام شود. در مورد تعرفه باید به جد با دستگاه قوه مجریه صحبت کنیم.
شما خودتان مدیرکل سازمان برنامه بودید.
بدخش: بودم. ممکن است پول نداشته باشیم. ممکن است کمبود پول داشته باشیم.
  به هرحال شما مهم‌ترین عضو شورای عالی بیمه بودید؛ یعنی مهم‌ترین عضو شورای عالی بیمه به تعبیری سازمان برنامه است. چون درنهایت بدون امضای آن چیزی پیش نمی‌رود.
بدخش: هیچ دلیلی ندارد که تعرفه‌هایی را که می‌خواهیم برای بیمه‌ها ببندیم، برای بخش خصوصی هم اعمال کنیم.
: فکر کنید نظام پزشکی ایده آل تشکیل شد، چهار سال دیگر قرار است این نظام پزشکی چه‌کار کند؟
شمیمی: یک مقدار اختیارات مشورتی به نظام پزشکی دادند و در قانون نوشتند که وزارت بهداشت می‌تواند این را به نظام پزشکی واگذار کند؛ اما این اتفاق نیفتاد. اگر این اتفاق افتاده بود، خیلی از مسائل الآن حل شده بود. همین اعتراضات صنفی گروه‌های مختلف باید به صنف نظام پزشکی می‌آمد. اگر این اختیارات داده‌شده بود، این اتفاقات نمی‌افتاد. پزشکان صنفی ندارند. چون صنفی ندارند، هر گروه یک‌جور حرف‌ می‌زنند و برای اعتراضات جلوی وزارت بهداشت می‌روند.
  دکتر هاشمی معتقدند که برایشان لشکرکشی خیابانی انجام می‌شود.
شمیمی: زمانی که می‌خواستند قوانین را تصویب کنند، هر کس هر کاره‌ای بود، یک چیزی را به نفع خودش تصویب کرد. ما دچار یک گرفتاری برای حل این مسئله هستیم. الآن ما داریم نتیجه این گرفتاری و سیکل معیوب را می‌بینیم. از آن طرف پزشکان جایی ندارند. پزشک باید به طرف صنفش برود، مشکلش را در صنف مطرح کند و صنف از او دفاع کند. عاقلانه و نه یک‌طرفه. تعرفه‌ها هم گفته شد، یک شمشیر دو روست؛ که هر وقت بخواهند پزشکان را تحت‌فشار قرار دهند، این شمشیر جلو می‌آید. در این چهار سال اگر ما بتوانیم همین قوانین موجود نظام پزشکی را با یک مقداری تغییرات بیشتر درست کنیم و باعث اعتماد پزشکانمان شویم و این اختیاراتی که وزارت بهداشت می‌توانست بدهد، به نظام پزشکی برگردانیم، آن زمان ما می‌توانیم تا چهار سال دیگر حرفی برای گفتن داشته باشیم؛ اما اگر همین‌جوری موج پشت موج بیاید، اگر همین گرفتاری‌هایی که می‌بینیم درست شود و ادامه پیدا کند، ما نمی‌دانیم نتیجه مطلوب می‌گیریم یا نه اما باید سعی خودمان را بکنیم.
  من جوابم را نگرفتم. امروز هیئت‌مدیره‌ای تشکیل شد، شورای عالی‌ای تشکیل شد، رئیسی آمد که از نظر شما ایده آل است. شما می‌خواهید به این صنف بگویید اعضای محترم جامعه پزشکی، اگر این‌ها باشند آخر این چهار سال این اتفاقات می‌افتد.
شمیمی: اگر ایده آل بود، بعد از چهار سال می‌توانیم اختیاراتی که برای نظام پزشکی است اما نگرفته‌ایم، بگیریم.
شما انتظار دارید قانون نظام پزشکی را عوض کنید؟
شمیمی: عوض نه. می‌توانند اختیارات بدهند. یک ماده‌ای در قانون داریم که وزارت بهداشت می‌تواند یک سری اختیاراتش را به نظام پزشکی بدهد.
  می‌توانیم برگزاری امتحانات بورد را به نظام پزشکی بدهیم؟ عملا در آلمان این اتفاق می‌افتد. شما اصلا چنین چیزی را در ناصیه این کشور می‌بینید؟ می‌بینید که یک روزی بورد را نظام پزشکی برگزار کند؟
شمیمی: قانون است و در آمریکا هم همین‌جور است. اینجاست که تقریبا دولتی است. در این قوانین همین است که نظام پزشکی می‌تواند امتحان تخصصی را برگزار کند، می‌تواند دوره‌های بازآموزی را برگزار کند. تمام این‌ها را می‌تواند انجام دهد. اگر ما بتوانیم که ایستاده‌ایم که بتوانیم و می‌توانیم ان‌شاءالله این کار را انجام دهیم و این اختیارات را بگیریم. اگر ما در جای ایده آلی قرار بگیریم حرف برای گفتن و قدرت اجرایمان بالا می‌رود و می‌توانیم امتیازهای درست را برای نظام پزشکی بگیریم.
  به نظر شما بزرگ‌ترین مشکل حال حاضر جامعه پزشکی و راه‌حل آن چیست؟
بدخش: یکی در مورد پاتولوژیست‌هاست. این قانون در سال ۶۷ به علت شرایط خاص آن زمان که جنگ بود، تصویب شد. هیچ دلیلی ندارد که بعد از ۲۹ سال مجددا وزارت بهداشت به آن قانون استناد کند. دوم در آن زمان ما قوانین متعددی به خاطر مصونیت خاصی که داشتیم که آن زمان بیشتر پزشکان ما خارجی بودند، تصویب کردیم. بعدازآن دانشگاه‌های ما باز شد، دانشجوهایمان کامل شد، ظرفیت‌هایمان بالا رفت و الآن به حدی رسیده‌ایم که تقریبا از پزشک بی‌نیازیم. با وجود اینکه بی‌نیازیم هنوز برخی مناطق ما پزشک کم دارد. علت اینکه کم دارد این است که ما طرح گذراندیم. طرح و ضریب کا درست مثل همین قانون باید در مجلس شورای اسلامی مورد بازنگری قرار گیرد. این طرح و ضریب کا برای شرایط جنگ و اضطراری بود.
یعنی شما معتقدید اگر ما بتوانیم بازنگری قانون در زمینه طرح و ضریب کا انجام دهیم، می‌توانیم یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های جامعه پزشکی را رفع کنیم؟
بدخش: همین الآن چند پزشک ما به دلیل تصادف بین راه مجروح شدند یا از بین رفته‌اند؟ این‌ها سرمایه‌های ملی ما بودند. ما الآن پزشکانی داریم که خودشان در یک جا خدمت می‌کنند، همسرانشان در شهرستان دیگری. این ضریب کا هست. این زندگی، زندگی مشکل‌داری است. کدام رشته چنین وضعیتی دارد؟ آن زمان شرایط جنگ بود، مخلصش هم بودیم، من خودم هشت سال جبهه بودم. افتخارم است که سالیان متمادی جبهه بودم. آن شرایط ایجاب می‌کرد، بودم. خدایی ناکرده اگر شرایط ایجاب کند باز هم می‌رویم؛ اما وقتی در شرایط اضطرار نیستیم دلیلی ندارد با پزشکان چنین کنیم. عده‌ای می‌گویند اگر ما طرح و ضریب کا نداشته باشیم، مناطق از پزشک محروم می‌شوند. من می‌گویم مناطق محروم از پزشک نمی‌شوند. شما باید شرایطی را فراهم کنید که پزشکان با رغبت به آنجا بروند، نه با اجبار. شرایط زیستی و معیشتی و زندگی‌شان به گونه‌ای تامین شود که پزشکان بخواهند در آن مناطق باشند. الآن هم با وجود ضریب کا و طرح ممکن است خیلی از مناطق پزشک نداشته باشند و ماندگاری هم به صفر برسد.
جناب شمیمی به نظر شما بزرگ‌ترین مشکل جامعه پزشکی و راه‌حل آن چیست؟
شمیمی: بزرگ‌ترین مشکل این است که از موقعی که جامعه پزشکی شروع شد، دانشکده‌های مختلف شروع به گرفتن پزشک کردند و چیزی که دیده نشد، آن‌هایی بودند که جذب شدند. همین‌جوری مثل قارچ دانشکده پشت دانشکده ایجاد شد. استاد درست نداشت، برنامه‌ریزی نداشت، استاد پروازی داشت که می‌رفت یک جایی درس می‌داد. سطح پزشکی یک مقدار تکان اضمحلالی خورد تا کم‌کم تجدید شود. نتیجه این روند این بود که یک تعداد زیادی پزشک آمدند. بعد هم جنگ شد. وظیفه وجدانی همه این شد که به جبهه‌ها بروند و همه رفتند. بعد هم یک سری قوانین اضطراری ایجاد شد که در تمام رشته‌های دیگر این برداشته شد، چه آن‌هایی که به‌طور دلخواه می‌رفتند چه آن‌هایی که به‌صورت حکمی می‌رفتند؛ اما دست از سر جامعه پزشکی برداشته نشد. با یک نگاه ارباب‌رعیتی به تمام رزیدنت و دانشجوها نگاه می‌شد. دانشجوی ترم چهار- پنج از من می‌پرسد آخر زندگی ما چه می‌شود؟ نمی‌داند چگونه می‌تواند زندگی‌اش را اداره کند. می‌تواند ازدواج کند؟ بچه می‌تواند داشته باشد؟ کجا می‌تواند زندگی کند؟ از خانواده‌اش جداست یا نه؟ و بی‌رحمانه همین‌جور ایستادند. اگر کمی آن‌طرف‌تر بروم در آموزش پرستاری هم همین‌طور است. این افراد دو سال باید خدمت اجباری کنند. این پرستارها چه می‌کنند؟ به خاطر خدمت اجباری چند درصد از پرستاران هرز می‌شوند و در بخش‌های خصوصی و جاهای دیگر کار می‌کنند. این است که مشکل پرستاری پیدا می‌کنیم. یک سیستمی است درهم. سیستمی است که با هیجان درست‌شده، با هیجان حکم‌هایی داده‌شده حالا اگر عاقلانه به سیستم فکر کنیم باید همه این‌ها را باز و تفکیک کنیم.
  برخی معتقدند یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی که در جامعه پزشکی با آن مواجهیم بی‌عدالتی بین‌رشته‌ای و حتی درون رشته‌ای است.
شمیمی: حتما همین‌طور است. چرا؟ منی که در وزارتخانه کاره‌ای شده‌ام، یک کوریکولومی نوشته‌ام که به رشته من مربوط نبوده است. حالا الآن تنازع بقا شروع‌شده است. یک پزشک عمومی باید بتواند دوره ترک اعتیاد درست ببیند. یک پزشک عمومی را باید چه کرد؟ سال‌هاست فقط حرف از طرح پزشک خانواده است و اجرا نمی‌شود. اگر ما این سیستم را ببینیم، آینده پزشکان ما بهتر می‌شود. اگر نظام پزشکی بایستد و برای هر رشته‌ای برای پزشکان عمومی کارگاه آموزشی بگذارد و گواهینامه همان قسمت را به او بدهد، دیگر چنین اتفاقاتی نمی‌افتد.
  شما با تعیین سقف میزان مریض دیدن برای جامعه پزشکی موافقید؟ یا برای محدودیت‌هایی که اشاره شود که اگر سن پزشکی بالا رفت نتواند برخی خدمات درمانی و جراحی را انجام دهد.
شمیمی: این دو سوال باهم فرق دارد. تعیین سقف مریض برای کشوری معنی دارد که همه‌چیز تعریف‌شده باشد اما در کشوری که هیچ‌چیز آن تعریف‌نشده و رابطه‌ بیمار و پزشک رابطه‌ای سنتی است، این امکان وجود ندارد. اگر پزشکی تامین باشد، دیوانه نیست که تا چهار صبح در مطب بنشیند. دید عمومی به پزشک این است که پزشکی که ساعت یک شب در مطب است، خیلی پول درمی‌آورد. درحالی‌که قطعا نیاز مالی دارد.
  یعنی شما واقعا به خاطر پول کار می‌کنید؟
شمیمی: نه به‌هیچ‌وجه.
  دکتر بدخش شده است که برای پول کار کنید؟ من فقط بله یا خیر می‌خواهم.
بدخش: نمی‌شود فقط بله یا خیر گفت. پول معیشت زندگی من است اما من پزشکی را به پول نمی‌فروشم.
  یعنی اگر بگویند دکتر بدخش تا ساعت ۱-۲ شب کار می‌کنند، دکتر بدخش این کار را به خاطر پول می‌کند؟
بدخش: خیر ولی مردم این را می‌گویند.
ما به مردم کار نداریم. طرف ما در این مصاحبه جامعه پزشکی است. دکتر شمیمی اگر بگویند دکتر شمیمی تا یک نصف شب در مطب کار می‌کنند، به خاطر پول این کار را می‌کنند؟
شمیمی: اصلا.
بدخش: من خودم مریض‌هایی دارم که از اقصا نقاط کشور به مطبم می‌آیند. من گاهی تا نصف شب در مطب می‌مانم تا مریضم را ویزیت کنم. باید بمانم و می‌مانم. به خاطر چهل تومان ویزیت نیست. نه من، اکثر قریب به اتفاق جامعه پزشکی به خاطر حرفه‌شان، تعهد و مسئولیتی که پذیرفته‌اند تا دیروقت کار می‌کنند.
شمیمی: مثلا وقتی قرار است من ساعت ۷ مطب را تعطیل کنم، ساعت هفت و نیم، هشت مریض از راه دور برای ویزیت می‌آید و من باید ببینمش و می‌بینمش. هر چیزی که در خارج اعلام می‌کنند باید با وضعیت اجتماعی ما دیده شود. اینکه بگویند پزشکی که تا سه – چهار شب کار می‌کند، پول پارو می‌کند، حرف غلطی است.
بدخش: من مطالبی را می‌خواهم بگویم. دو- سه سال قبل که طرح تحول سلامت به وجود آمد، کتابی به نام ارزش‌های نسبی را آوردند. این کتاب مربوط به سال ۲۰۰۴ بود. خود وزارتخانه و کارشناسانش مرتب این کتاب را دست‌کاری و بومی‌سازی کردند و دست به تعرفه‌ها زدند. همان موقع هم من شخصا گفتم کتاب ارزش‌های نسبی یک کتاب متریک است. این را نمی‌توان تغییر داد. آن زمان یک تغییراتی برای بیهوشی دادند. حالا می‌خواهند این‌ها را برگردانند. این اصلا برگرداندن ندارد. الآن جدیدترین کتاب، کتاب ۲۰۱۶ است. آن را ترجمه کنند و بدون هیچ دست‌کاری ارائه دهند.
  پس شما با کتاب دست‌کاری شده داخلی مخالفید و معتقدین باید به اصل کتاب ‌CPT برگردیم.
بدخش: بله. کتاب ۲۰۱۶، ترجمه‌شده و بدون دست‌کاری و برای همه رشته‌ها. در این صورت هیچ‌کدام از ما معترض نخواهیم بود. در مورد اینکه آیا باید قاعده‌ای برای سن جراحی باشد یا نه؟ بله قطعا باید قاعده‌ای باشد. در تمام دنیا خیلی روی این موضوع خیلی بحث کردند. ممکن است دست یک نفر در سن هفتادسالگی بلرزد. خب خودبه‌خود کنار می‌رود. اصلا مریض‌ها او را کنار می‌گذارند. یک نفر هم هست که هشتادوپنج ساله است اما قشنگ عمل می‌کند،‌ بهتر از یک جوان حتی. این به فیزیک فرد برمی‌گردد. فیزیک فرد کشش کار را دارد یا نه.
  نظام پزشکی به‌عنوان نهادی که مسئولیت اصلی آن کیفیت خدمات درمانی و رابطه پزشک و بیمار است، چه تصمیمی می‌گیرد؟
بدخش: یک یا دو مورد از این‌ها را ما صدا کردیم و از آن‌ها خواسته‌ایم که این کار را انجام ندهند.
شمیمی: در آمریکا محدودیت سنی وجود ندارد اما با آن‌ها قرارداد نمی‌بندند. زمانی که بیمه خواست قرارداد ببندد، آن‌قدر سنگین با آن آدمی که ۶۵-۷۰ سال به بالاست، قرارداد می‌بندد که برایش صرف نمی‌کند که بقیه نیرویش را به کار ببرد.
این برای جایی است که بیمه قدرتمندی دارد. شما با بیمه قرارداد دارید؟
شمیمی: بله من با بیمه‌های تکمیلی قرارداد دارم.
در جایی که افتخار خیلی از پزشکان قرارداد نداشتن با بیمه است.
شمیمی: این به علت فرهنگ غلط بیمه در مملکت است.
بیمه قدرت ندارد.
شمیمی: بیمه قدرت ندارد، پول هم ندارد.
بخشی از قدرت بیمه از پولش است دیگر.
شمیمی: اگر می‌گویند که ما افتخار می‌کنیم که قرارداد نداریم، به این دلیل است که تمام دردسرهایش برای پزشک است. نمی‌شود دو- سه سال خدمات با قیمت پایین ارائه شود و شعار داده شود که ما یک کاری را درست کرده‌ایم.
بدخش: تا وقتی‌که بیمه‌ها پول‌ها و بدهی‌ها را پرداخت نکنند، کسی رغبتی برای قرارداد بستن، ندارد. پزشک هم مثل تمام اقشار باید کرایه‌خانه بدهد، معیشتش باید تامین شود. بیمه‌ها باید پرداخت‌هایشان را به‌موقع انجام بدهند.
  آخرین انتظار شما از جامعه پزشکی برای انتخابات جمعه چیست؟
شمیمی: همه با تمام نیرو شرکت کنند. نا امید نباشند. خودشان انتخاب کنند. در جاروجنجال‌های گروهی و دسته‌ای نروند.سپید
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: