کد خبر: ۱۵۶۲۸۱
تاریخ انتشار: ۰۳:۱۵ - ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ - 2017June 21
عکس درمانی شاخه ازهنردرمانی به حساب می آیدکه به ویژه درسال های اخیرمورد توجه درمان گرانی قرار گرفته که ازروش های سنتی دردرمان، روش هایی که نظریه و متد خود را واقعیت های محض و قابل دفاع می دانند، دل زده شده اند.
شفا آنلاین: ولی واضح است که مدل های مشاوره و روان درمانی قدیمی تر ازجمله روان کاوی، رفتارگرایی، شناخت درمانی و غیره، شکلی از واقعیت خاص خود را دارا بودند و وجود واقعیت های متعدد و اغلب متضاد باعث شد که به طور فزاینده ای شک کنیم که یک واقعیت جهانی <Universal reality>پدیدار خواهد شد و انسان ها و سیستم هایی را که در آن زندگی می کنند توجیه خواهد کرد.

به گزارش شفا آنلاین: درهنر درمانی بیشتر روی استفاده از رسانه هنربه جای مشاهده آثار هنری تاکید می شود البته عکس درمانگرها به فراخوراهداف درمان و هم چنین خلق و خو وعاطفه مراجع، به ویژه درمسائل مربوط به خانواده و روابط بین فردی از آلبوم های عکس گذشته نیزبه وفوراستفاده می کنند.

اهداف عکس درمانی:
۱-نمایش سریع احساسات بیمار از طریق دیدن عکس و درک کلی حالات روانی او.
۲-تشویق درمان جو به دیدن تصاویر دیگران دریک عکس دسته جمعی و توصیه تسلط برخود به هنگام شرکت درمجلس عمومی و بازگویی انزوای بیمار، درتصویر. مانند مخفی شدن بیمار درپشت سر دیگران ودیده شدن تنها گوشه ای از صورت او در تصویر.

۳-آموزش حضوردرفعالیت گروهی و اجتماعی به بیمار، پس ازمشاهده حالت انزوای او درتصویر.
۴-رفتار درمانی، توسط تقویت نکات مثبت رفتار فرد بیمار درضمن حضور در میان افراد دیگر و تکیه به صحنه های پویا و پرمعنی وامیدوارکننده شرکت درمان جو دریک نشست و گردهمایی جمعی.
۵-نمایش عواطف بیمارگونه درمان جو از طریق نشان دادن نکات ضعف او که به گونه ای درگوشه ای از تصویر، متجلی است و تصحیح این عواطف و سفارش به کنترل اعمال و رفتاراز سوی درمان جو در برخورد با دیگران.

۶-ایجاد پالایش و تهذیب و سکون و سکوت و آرامش در درمان جو، پس ازسفارش ها و توصیه ها و بوجود آوردن روح امید در کالبد بیمار.

اصول روان شناسی تصویری:
۱-درمان گر (روان شناس، روان کاو، روان پزشک هنری) باید از مباحثه و مشاجره با درمان جو، در قلمرو دید او از جهان و اشخاص، پرهیز کند.

۲-درمان گربه منظور استقراررابطه خوب با درمان جو، باید تلاش نماید تا با تماشای عکس ها واظهار علاقه به مشاهده آن ها، موضوع را جدی بگیرد واعتماد درمان جو را جلب کند.
۳- درمانگرباید برای شناخت روحیه درمان جو و انعکاس افکار او در تهیه عکس، ازاو بخواهد تا توضیحات مقتضی را، خود، بیان کند واز طرح پرسش های جنبی ازسوی درمان گر پرهیز شود.
۴-پرسش هایی که از طرف درمان گر مطرح می شود، بهتر است به صورت پرسش بازباشد و از طرح پرسش های تلفیقی و راهنمایی کننده و تحریک نمودن حس کنجکاوی خودداری شود.
۵- درمان گر تا جایی که امکان دارد باید از پیش داوری و تعصب و برچسب زدن روی درمان جو پرهیز نماید.
۶- عکس هایی که درآن ها تداوم روح بدبینی توام با تنفری ترسناک از زندگی دیده می شود، ازمیان عکس های دیگر برگزیده شده و کنارنهاده شود.

۷-عکس هایی که صحنه های بی ارزش دارند وعلاوه براین که از دیدگاه زیبایی شناسی تصویری چشمگیر نیستند درمد نظر نباشند.

۸-عکس هایی که درآن ها خودکشی یا دیگرکشی و اغتشاش فکری و روح شکست و ناامیدی مطرح ویا تایید شده همه ازآلبوم درمان جو خارج شود.

۹- درمان گر، باید درمان جو را بعد از مشاهده عکس ها به تهیه عکس های مبتنی بر وقایع پویا و جان بخش و فرح انگیز و توام با مضمون و معنی، تشویق کند.

تکنیک های عکس درمانی
عکس درمان گران یا روان تحلیل گرانی که از این متد استفاده می کنند، می کوشند با بررسی تصاویر شخصی افراد به درمان جو کمک کنند که نسبت به خود و روابط شان درطول زمان بینش عمیق تری کسب کنند.
تکنیک های عکس درمانی، درواقع تمرین های عکاسی ای هستند که توسط افراد انجام می شوند و منجربه خود شناسی، وخود آگاهی، بهبود روابط خانوادگی ودیگرروابط، تغییرات اجتماعی مثبت، تعمیق روابط بین فرهنگی و افزایش مهارت های سواد بصری می شوند. البته این تکنیک ها با گسترش فناوری پیشرفت زیادی کرده وهرنوعی از تصاویر، از جمله فرمت های دیجیتالی، تصاویر تلفن همراه، فیلم و دی وی دی ها رانیز شامل می شود.

عکس درمانی به معنی تفسیرعکس های مراجعان برای آن ها توسط درمان گرنیست بلکه این خود مراجعان هستند که از طریق پاسخ دادن به سئوالات محرک اطلاعاتی درمورد عکس ها می دهند و به این وسیله درمان گران را راهنمایی می کنند. درواقع درمان گرومراجع با یکدیگربه اکتشاف عکس ها و اثرات عاطفی آن ها می پردازند. احساسات وادراکات مربوط به هرعکس باعث می شود که مراجع یا درمان گربه این نتیجه برسند که هر شخص موجودی منحصربه فرد است، بنابراین هیچ تفسیری از معنای یک عکس نمی تواند ذاتا اشتباه باشد، به عبارتی هیچ معیارخارجی برای تفسیرعکس ها وجود ندارد و هرگز نمی توان به صورت عینی به ارزیابی یا اندازه گیری ادراک مراجعان ازعکس ها پرداخت.
واکنش یک شخص به یک عکس را نمی توان به راحتی نشان دهنده نوعی مشکل قطعی یا وضعیت روانی خاص دانست، ودرنتیجه نمی توان هیچ فرضیه ای دراین مورد را به افراد مختلف تعمیم داد بلکه باید به واکنش های خاص افراد توجه کرد زیرا این واکنش ها نشان دهنده احساسات درونی مراجعان است.

پنج تکنیک عمده در عکس درمانی:
۱-تصاویروعکس هایی که توسط خود مراجع گرفته شده است. هرعکس به همان اندازه که یک تصویر را به ما نمایش می دهد درمورد خالق خود نیز صحبت می کند لذا همه مجموعه های عکسی که مراجعان گرفته اند دارای این خاصیت هستند که تصمیمات ناخودآگاه ومحتویات ذهن آن هارا به نمایش می گذارند.

۲- تصاویری که ازمراجع توسط افراد دیگر گرفته شده است. چه تصاویری که آگاهانه ازمراجع گرفته شده وچه تصاویری که فردازگرفته شدن آن ها بی اطلاع بوده، دراین شیوه زمان، محتوا، محل و... مورد توجه قرارمی گیرد. دراین تکنیک به مراجع کمک می شود تا ازخود به شکلی که به وسیله دیگران به نظرمی آید آگاهی بیشتری کسب کند.

۳-خود –پرتره یا هرنوع عکسی که مراجع از خود گرفته است. ازآن جا که مسائل مربوط به اعتماد به نفس، خود شناسی، عزت نفس و پذیرش خود، هسته بسیاری ازمشکلات درمان جویان را تشکیل می دهد، این تصاویرمی تواند خاصیت درمانی بسیار قدرتمندی داشته باشد.
۴-آلبوم های خانوادگی یاهرنوع کلکسیون بیوگرافیکال (زندگی نامه ای). شامل عکس هایی که درآلبوم های شخصی، روی دیوار، درب یخچال، داخل کیف پول یا فریم های رومیزی، پس زمینه کامپیوتریا وب سایت ها قرار می دهند. این آلبوم ها به اثبات مسایلی می پردازند که اغلب درنسل های متوالی در یک خانواده تداوم داشته شامل سنت ها، ارزش ها و میزان آزادی شخصی افراد و ...
۵- فوتو –پروجکتیو یاعکس های فرا فکن. این تکنیک برپای این اصل است که معنی هرعکس دردرجه اول توسط بیننده ودرطول فرایند دیدن (گرفتن یا حتی برنامه ریزی برای آن) ساخته می شود. ادراک یک بیننده و واکنش او در پاسخ به هر نوع از تصویر در واقع برپای نقشه درونی ناهشیار اوست (با تعیین کردن اینکه زمان دیدن تصویر، چه احساسی پیدا می کند). بنابراین این تکنیک نه به نوع خاصی از عکس توجه دارد و نه به رابطه ملموس بین عکس وبیننده. بلکه به جهت گیری پاسخ های منحصر به فرد هرشخص به آن چه می بیند، توجه دارد (منعکس شده دردیدگاه های پدیدار شناختی و وجودی).
آنجل آدامز می‌گوید: «عکاسی یک مرحله از امکانات بیانی است. تمام هنر، بیان امر واحدی است. بیان رابطه روان انسان با روح انسان‌های دیگر و با دنیایی که او را احاطه کرده است.»سپید

منابع: عکس درمانی و بهداشت روان/دکتر جابر عناصری/پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
عکس درمانی/مهناز مرتضوی، مجتبی دهقان بنادکی/مجله چیدمان، سال دوم، شماره ۴، زمستان
۱۳۹۲

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: