ایران به كشور چهارفصل معروف است؛ در جاي جاي اين كشور هزاران پتانسيل نهفته است كه بسياري از ما حتي از وجود آنها بيخبريم.
شفاآنلاین>اجتماعی>يكي از جنجاليترين مباحث انتخابات اخير رياست جمهوري به شعار گردشگري دولت باز ميگردد. روحاني چهار سال قبل در مصاحبهاي گفته بود« اگر تنها 10 میلیون گردشگر وارد کشور شود، بیش از 13.3 میلیارد دلار درآمد ارزی و چهار میلیون اشتغال درست میشود، یعنی با یک حرکت صحیح در یک مساله اقتصادی و اجتماعی میتوانیم بیکاری را حل کنیم».
به گزارش
شفاآنلاین، در طي چهار سالي كه از عمر دولت روحاني گذشته است، بهدليل نبود چشماندازي روشن در گردشگري اين صنعت همچنان مغفول مانده است. مهمترين مشكل گردشگري، نبود برنامهريزي جامع در اين بخش است. براي داشتن برنامه بايد بدانيم كه به كدام سمت و سوي ميخواهيم حركت كنيم. اما نه مسئولان و نه گردشگران نميدانند برند گردشگري كشور چيست؟ لوكس، اكوتورسيم، تاريخي، سلامت، فرهنگي و... هيچ برنامهاي براي آن وجود ندارد. گردشگري ايران كلاف سردرگمي شده كه تنها در ايام انتخابات مسئولان بهياد آن ميافتند. ايران باوجود دارا بودن طبيعت بكر، آثار تاريخي(
Historical places) چند هزارساله، تنوع اقوام و فرهنگي غني با پشتوانه هزاران ساله در صنعت گردشگري با فقر شديدي دست و پنجه نرم ميكند. اين فقر از آنجا ميآيد كه هنوز مسئولان سازمان گردشگري كشور، نوع اقليم يك شهر را جزو زيرساختهاي گردشگري ميدانند. يعني قرارگيري دريا و جنگل را در استانهاي شمالي كشور، جزو زيرساختهاي گردشگري محسوب ميكنند؛ درحاليكه اين نعمتهاي خدادادي جزو ظرفيتها و پتانسيلهاي گردشگري بهشمار ميآيند و تا زمانيكه برنامهريزي براي جذب گردشگري براي اين مكانها صورت نگيرد ، حتي جاذبه گردشگري نيز محسوب نميشوند.
ناشناختههاي ايران در انتظار كشف
شیراز، اصفهان، يزد و شهرهاي شمالي معمولا اولين نامهاي مناطق گردشگري ايران است كه به ذهن بسياري از مردم كشورمان ميرسد. اينكه ما واژه گردشگري را مساوي تختجمشید، حافظیه و شاهچراغ شيراز و بادگیرهای يزد، نصفجهان و سيوسهپل اصفهان و جنگل و دريا شمال ميشناسيم، شايد دليل توسعه نامتوازن و مغفول ماندن صنعت گردشگري ايران است؛ چراكه ايران كشوري چهارفصل با صدهاهزار منطقه بينظير و بكري است كه چشم هر گردشگري را به خود خيره ميكند. بسیاری از دیدنیهای شهرهاي كشور پشت شهرت جاذبههاي گردشگري معروف، پنهان شده است. این جاذبهها گاهی آنقدر شگفتانگيز است كه نهتنها با جاذبههای مشهور دنيا قدرت رقابت دارند بلكه بسیاری از آنها كهنتر و عظیمتر و زیباتر از آنها هستند.
كريك ياسوج، جندق خور، روستاي ماخونيك سربيشه، بندر سيراف، شهر سيسخت دنا، تالاب كردخوي، آبشار آبسفيد لرستان، سواحل مكران، شهر سور اروميه، غار كَلماكره لرستان، آبشار بابا امان خراسان شمالي، آبشار آب ملخ سميرم و هزاران جاذبه گردشگري بكر و ناشناخته ديگري كه در گوشه كنار اين سرزمين نهفته است و كمتر ايراني از وجود آنها خبر دارد. اين مكانهاي خارقالعاده و زيبا درصورت برنامهريزي، توان رقابت با بسياري از جاذبههاي گردشگري معروف دنيا را دارند.
اما چرخ گردشگري ايران لنگ ميزند، سهم اقتصاد كشور ما از گردشگري (
Tourism)بهاندازهاي ناچيز است كه حتي مسئولان زحمت دادن آمار آن را بهخود نميدهند. سهم ناچيز گردشگري از اقتصاد ايران بههيچ وجه همخواني با جاذبههاي گردشگري كشور ندارد.
شعاري بهنام گردشگري ولي بهكام مسئولان
گردشگري بيشتر به شعاري براي مانورهاي انتخاباتي و سياسي مسئولان تبديل شده است. بهگفته بسياري از كارشناسان حوزه گردشگري، ما فرصتها را در طول سه دهه بعد از انقلاب در اين بخش از دست دادهايم و اين نشانه بيتوجهي مسئولان است. بهدليل كم توجهي مسئولان هيچگونه سرمايهگذاري پايداري در حوزه گردشگري انجام نشده است. حتي ميتوان گفت فاقد زيرساختهاي گردشگري هستيم و آنچه كه امروزه مسئولان آن را بهعنوان زيرساخت گردشگري در برخي از استانها ميدانند، بسيار ضعيف و بهدليل اقليم آن منطقه بهوجود آمده و در چارچوب اصول مدرن صنعت توريست و با نگاه به اهداف توريست بهوجود نيامده است.
نبود چشمانداز گردشگري
نبود يك چشمانداز و افق براي گردشگري كشور مهمترين مشكل ما در اين بخش است؛ ما نميدانيم برند گردشگري كشور چيست. لوكس، اكوتورسيم، تاريخي، سلامت، فرهنگي و... هيچ برنامهاي در كشور براي گردشگري نيست؛ چراكه ما نميدانيم گردشگري امسال كشور در چه بخشي است و بايد به كجا برويم. در ميان اين بيبرنامگي و فقر در زيرساختها، مسئولان آمار عجيب و غريب 20 ميليون گردشگر را اعلام ميكنند. اين درحالي است كه كشور با آمار پنج ميليون گردشگر درحال حاضر در بخش راهنما، هتل، ماشين و نيروي انساني با مشكل مواجه است و امكانات موجود پاسخگوي اين حجم گردشگر نيست. چگونه با اين امكانات ميخواهيم به 20 ميليون گردشگر برسيم، بايد تمامي امكانات موجود چهار برابر شود. يك برنامهريزي هدفمند و طرحهاي توسعهاي مشخص در كشور براي اين صنعت وجود ندارد.
هفتخوان گردشگري براي بخشخصوصيدر اين سالها بخشخصوصي سعي كرده موثر باشد و باري از دوش دولت كم كند اما بهدليل عدم هماهنگي سازمانها و ارگانهاي دولتي با يكديگر، بخش خصوصي را نيز در اين بخش زمينگير كردهايم. اگر بهدنبال توسعه صنعت گردشگري هستيم، زيرساختهاي موجود براي توسعه بهشدت كم و افتضاح است و تمامي اين مشكلات بازهم به نبود برنامه بازميگردد. سندي بهنام توسعه گردشگري افق 1404 وجود دارد كه تاكنون پايشي روي آن صورت نگرفته و هنوز ما نميدانيم كه چه طرح و برنامههايي در اين سند بوده و سنجش آن برعهده كدام ارگان بوده است.
براي حل مشكلات گردشگري، يك همت عالي و هماهنگي در همه دستگاهها لازم است. دولت در روزگاري كه اعلام ميكند خزانهاش بهدليل كاهش بيسابقه قيمت نفت خالي است، يك سياستگذاري انجام دهد و اجرا ي آن را به بخشخصوصي واگذار كند، اما در تمامي اين سالها دولتها علاوهبر سياستگذاري، اجرا را نيز وظيفه خود دانسته است. اين نوع نگاه باعث فقر در گردشگري و ضرر و زيانهاي باورنكردني بخشخصوصي شده است كه سوداي ورود به صنعت گردشگري ايران را داشته است.
غني اما فقير در گردشگري
در ايران هزاران پتانسيل گردشگري وجود دارد اما كمتر از انگشتان دست جاذبه گردشگري وجود دارد؛ چراكه در تعريف جاذبه گردشگري كاملا قيد شده منبعي براي جذب گردشگر كه داراي برنامهريزي و مديريت باشد. اماكني مانند موزه ملك و برج ميلاد، جاذبه گردشگري محسوب ميشوند اما مكاني مانند تختجمشيد جاذبه گردشگري محسوب نميشود؛ چراكه در آنجا هيچ برنامهريزي و مديريتي براي جذب گردشگر و ماندگاري آن وجود ندارد. حتي يك بروشور دوزبانه در اماكن گردشگري ما وجود ندارد.
ضعف اطلاعات در گردشگري
يكي ديگر از مشكلات گردشگري، نبود اطلاعات در اين حوزه است. بسياري از كشورها در بخش گردشگري، سايتي راكه در آن تمامي جاذبههاي گردشگري وامكانات درج شده، دارند اما متاسفانه در كشور ما حتي يك سايت تخصصي براي گردشگري وجود ندارد كه تمام جاذبهها، هتلها، رستورانها و... در آنجا قيد شده باشد. مسئولان در كمال شگفتي يك سايت را كه چند عكس و فيلم از نقاط گردشگري كشور در آن درج شده را منبع ميدانند.
توسعه با اكوتوريسم
ایران به كشور چهارفصل معروف است؛ در جاي جاي اين كشور هزاران پتانسيل نهفته است كه بسياري از ما حتي از وجود آنها بيخبريم. يكي از گردشگريهايي كه بهتازگي رونق بسياري يافته، اكوتوريسم يا بومگردي است و صفحههاي اينترنت پرشده از تبليغات تورهاي بومگردي. بهگفته كارشناسان يكي از كليدهاي قفل صنعت گردشگري كشور، اكوتوريسم است. اكوتوريسم بهمعناي حفظ اصالت و فرهنگ هر منطقه است كه علاوهبر حفظ، آنها را نشر ميدهيم. در چند سال اخير گردشگران استقبال بيسابقهاي از اكوتوريسم داشتهاند كه اين خود نشاندهنده پتانسيل بالا اما نهفته اين صنعت است. يكي از دلايل اين استقبال، رشد شهرنشيني و توسعه زندگي ماشيني است. در روزهاي تعطيل مردم بهدنبال فرار از زندگي ماشيني و پناه بردن به طبيعت هستند كه اقامتگاههاي بومگردي، يك پناهگاه براي گردشگران خسته از زندگي شهرنشيني است. همچنين آشنايي با فرهنگ، آداب و رسوم هر منطقهاي براي گردشگران بهخصوص گردشگران خارجي، جذابيتي وصفناشدني دارد. اقامتگاههای بومگردی، رویکرد جديدي در صنعت گردشگری است كه علاوهبر اشتغالزايي و توسعه اقتصاد، مانع مهاجرت روستاييان به شهر ميشود و همچنين راهي براي معرفي و حفظ فرهنگ و آداب و رسوم غني كشورمان است.روزنامه قانون