ساختار سنّتی این محصول چیزی بیش از ترکیب گل سفید
و نخاع برخی جانوران نیست و این عامل یعنی دارا بودن روغن آن هم از نوع
حیوانی (دارای درصد چربی بیشتر)، خود، گاه نقطه قوّت آن و گاه نقطه ضعف و
موجب مردود دانستن استفاده از این فراورده شمارده میشود.
کاربرد سنّتی
استفاده این فراورده منحصر به هنگام استحمام نیست بلکه در گذشته، به همراه
سرخاب، سرمه، حنا، وسمه، زرک و غالیه یکی از ستونهای هفت گانه بَزَک
(آرایش سنّتی زنانه در ایران) بودهاست و به سبب همین همراهی همیشگی،
اصطلاح سرخاب ـ سفیداب به فرهنگ عامّه پارسی وارد شد که اشاره به ادوات و
لوازم آرایش زنانه دارد و سرخاب ـ سفیداب کردن، به معنای آرایش کردن بانوان
به کار میرود. البتّه سفیداب در مقام یک فراورده صرفاً آرایشی و فارغ از
کاربرد متداول آن یعنی پاک کنندگی، دارای تعریفی مجزّا و اندکی متفاوت نیز
میباشد که عبارت است از گَرد سفیدی که زنان برای آرایش و سفید کردن بر
پوست صورت خود میمالند.
تولید صنعتی
امروزه بر پایه سفیداب، شامپوهایی تولید و در بازار ایران به فروش میرسند
امّا خود این فراورده تا به امروز به همان شیوه سنّتی تولید و عرضه
شدهاست و هیچ گونه پیشرفتی چه به لحاظ فرمولی و چه از نظر کیفیّت عرضه و
بسته بندی نداشته و از جمله فراوردههای صنعتی بسیار ابتدایی و تا حدودی در
دست فراموشی میباشد. معصومه ویک کارشناس ایرانی پوست و زیبایی در سالیان
اخیر در پی یک سلسله بررسیهای آزمایشگاهی و دستکاری در ترکیب و نیز نوآوری
در بسته بندی و بازاریابی، موفّق به تولید و عرضه فراوردهای بر پایه
سفیداب سنّتی ایرانی، با نام تجاریِ BOA در بازار لوازم آرایشی و بهداشتی
آمریکا شدهاست.
موارد منفی
در کنار دیدگاههای مثبت در مورد خواصّ این فراورده سنّتی (بخشیدن لطافت و
شفافیّت به پوست به واسطه زدودن سلّولهای مرده سطح آن) و توصیه به
استفاده از آن به شیوههای گوناگون و به جای ماسکها و لایه بردارهای
شیمیایی این اظهارنظر نیز عنوان شدهاست که سفیداب و استفاده از آن نه تنها
فایدهای در بر ندارد بلکه میتواند موجب انتقال بیماری تب مالت شود و بر
این اساس استفاده از سفیداب را عملی غیر علمی توصیف کرده و از انجام آن به
ویژه به شکل مرسوم در ایران (به وسیله کیسههای خشک و ضخیم حمّام) مخصوصاً
برای کودکان و نوجوانان و باز به طور ویژه در مورد پوست صورت، منع
مینماید.
سفیداب قلع
سپیداب اَرزیر یا سفیداب ارزیز یا سپیداب قلع، از رنگهای غیرشفاف و حاجب
ماوراء است و بجای رنگ سفید به کار میرود. این سپیداب در بسیاری از منابع
به اشتباه با سپیداب شیخ (نام دیگر سپیداب سرب) یکی انگاشته شدهاست. در
کتاب بیان الصناعات، در مورد ساخت «سفیداب ارزیز» آمده: بستاند یک وقیه
ارزیز و بگدازدش و مثقالی سرمه سوده با وی بیامیزد و چندان رهاش کند که
مرده شود. پس بیرونش آرد و به آب نمک وی را بساید وزان پس بجویدش یعنی آب
بر وی ریزد و زمانی رهایش کند. چون آب صافی شود آب را بر وی همی ریزد، باری
چند همچنین کند تا شسته گردد و چون خشک شود، بستاند از وی چندان که خواهد و
همچند وی ژیوه با وی بیامیزد و هردو را به هم نیک بساید. پس شیشه را به
گل حکمت محکم بینداید و آن داروی سوده در وی کند و سه شبانروز بر آتش نرم
بریانش کند، پس از آن بیرونش آورد و به آب نمک وی را بسایدتا سپید و پاکیزه
گردد چون خشک شود.