یادداشت ارسالی دکتربابک زمانی -متخصص مغزو اعصاب
شفاآنلاین:"در مورد اين بيمار نظر من را هم خواست من هم یک بار دیگر پرونده را بررسی كردم حق با او بود به نظر من هم بيمار ۶ سال گذشته را بی جهت با تشخیص ام اس دارو مصرف کرده است. "
همکار جوان من ، متخصص بسیار دقیق و کار درستی است هيچوقت اشتباه نميكند ولي بازهم مشورت ميكند .
در مورد اين بيمار نظر من را هم خواست من هم یک بار دیگر پرونده را بررسی كردم حق با او بود به نظر من هم بيمار ۶ سال گذشته را بی جهت با تشخیص ام اس دارو مصرف کرده است. یک بیماری روحی و تعدادی لکه بی اهمیت در ام ار ای دارد ! داروی او را قطع و اطمینان دادیم که او ام اس ندارد . چند دقیقه بعد همکار جوان من را کارد میزدی خونش در نمی امد گفت بیمار به منشی گفته دکتر که برای من دارو ننوشته ویزیت باید بدهم ؟ و دکتر جوان البته گفته بود خیر !نه به این جهت که ارزش کار خود را نمیدانست بلکه از این جهت که میترسید هر صحبتی او را ادمی نشان بدهد که برای چهل هزار تومان پول ارزش قایل است! گفتم بسیار کار خوبی کردی و خوب شد ان خدمت را به چهل هزار تومان نفروختي! ! بيمار همكار ديگرم خانم جوانيست كه به دليل يك سري شكايات غير اختصاصي مراجعه كرده بود . من هم نفهميدم در حالي كه معاينات همه طبيعي بود چطور به بيماري مياستني كه بيماري مهم و بسيار نادريست شك كرده بود اين كار دقت و تجربه زيادي ميطلبد.امروز بيمار جواب اين ازمايش را اورد كه اتفاقا مثبت بود و تشخيص را تاييد ميكرد ايشان حالا بايد يك بار ديگر بيمار را معاينه ميكرد راجع به اين بيماري مهم و مادام العمر توضيحات زيادي ميداد بايد دستورات دارويي ،احتياط هاي متعدد و البته دستور بررسي هاي تكميلي! و.....به بيمار داده ميشد پس از پايان همه اينها بايد با صبر و حوصله سوالات متعدد بيمار درباره اين اهريمن نوظهور را جواب ميداد و احيانا سوالاتي را هم كه گوگل به جاي جواب توليد كرده پاسخ ميداد والبته بايد همه اينها تك تك در پرونده ثبت ميشد همكار ما هم همه اين ها را با حوصله انجام داده بود اما دقايقي بعد منشي زنگ زد و گفت كه خانم .......ميفرمايند من ازمايش اورده بودم بايد ويزيت بدهم ؟ اين بار همكار با تجربه ما بدون لحظه اي ترديد و با خونسردي به منشي گفت " بفرماييد تا ويزيت نوبت اول را هم پس نگرفته اند تشريف نبرند !
"كا " كه اين روزها بحث ان دوباره بالا گرفته است عبارت است از معياري كه بر أساس ان بايد در أزا خدمات پزشكي به مراكز درماني پرداخت صورت بگيرد . اين درست است كه رابطه مالي بين مراكز درماني و بيمار در برخي موارد باعث فشارهاي مالي سنگين بر بيمار و خانواده ميشود اما در مواردي هم در حدودي است كه نه تنها اجرت المثل محسوب نميشود بلكه دريافت ان و رعايت تمام مقررات عرفي مربوط به ان نوعي حالت تحقير اميز هم پيدا ميكند. حالتي تحقير اميز نه تنها براي پزشك متخصص كه البته خيلي مهم نيست بلكه مهم تَر از ان براي بيماري كه عادت كرده به ميزاني كه ميپردازد براي كالاها و خدمات دريافتي آش ارزش قايل شود .راستي چگونه كاريست كه مادياتش به اندازه كرايه تاكسي است و معنوياتش را هم رسانه ها هرروز و به هر بهانه اي بخوبي پاس ميدارند !!؟ در چنين أوضاعي چگونه ميتوان اطمينان كرد و دستورات را اجرا نمود ؟ اين اخري مهم ترين نكته از ديدگاه پزشك معالج است. اگر تعرفه هاي رايج براي كارهاي داخلي به خودي خود كفاف هزينه هاي مستتر در يك كار صرفا تعقلي پزشكي -يعني يك ويزيت تخصصي -را نميكنند پس امورات چگونه ميگذرند ؟ يك امكان ان است كه پزشك متخصص چهل پنجاه يا حتي بيشتر مريض درروز ببينند . اين كاريست كه به شرط وجود مراجعات زياد انجام ميشود و همه فراموش كرده اند كه گويا در روز نبايد بيش از ٦-٧ بيمار از نوع بيماراني كه نمونه ان را برشمردم ويزيت شوند و هركدام حدود يك ساعت وقت نياز دارند .هزينه اي كه بيمه ها در تمام دنياي مدرن براي چنين ويزيت تخصصي اي ميپردازند حداقل ١٥٠ دلار است . و بيمه پرداخت كننده بطور مداوم بر كيفيت ان نظارت ميكند و پرداخت بر أساس رعايت استاندارد هاي علمي صورت ميگيرد ويزيت بيشتر اولا احتمال خطا را زياد ميكند ثانيا فشار مضاعفي است بر طبيب كه نه با تعرفه كه با ساعات بسيار طولاني زندگي كند و ثالثا نظارت بر انبوه ويزيت ها را دشوار ميكند .ويزيت هاي مكرر در مكرر توسط پزشكان مختلف ،اكنده شدن مطب ها ي تخصصي از بيماراني كه أساسا نياز به متخصص ندارند. درخواست هاي هزار هزار ام أر اي و ازمايش بجاي معاينه همه حاصل همين سيستم فله اي ويزيت در كشور ما هستند كه قطعا در كل هزينه هايي بسيار بيشتر از همان سيستم بين المالي بر عهده بيمه ها ميگذارند .امكان ديگر ان است كه مراكز درماني و پزشكان هزينه هاي جاري خود و مركزشان را نه از طريق ويزيت بلكه از طريق اقدامات تشخيصي و درماني عملي براورده سازند . اين نقض غرضي است با ابعاد ي عظيم تَر . كارهاي عملي اي كه بدون تعقل كافي (منظور همان ويزيت استاندارد ) و عمدتا به دليل كسب درامد انجام ميشوند هم كيفيتي استاندارد نخواهند داشت هم وقتي براي ويزيت نميگذارند و هم اقتصاد درمان را ظاهرا رفع ورجوع كرده اصلاح اساسي را به تاخير مي اندازند . بنابراين اگرچه علي الظاهر پزشكان و مراكز درماني امروز را فردا ميكنند اما كيفيت خدمات درماني و نسبت سود وزيان كلي ان در كشور ما و نتيجه اي كه بيماران ميگيرند نيازمند مطالعات علمي است ، تا زماني كه قدرتفكر و تصميم گيري در كار طب شناخته نشود يعني ما به ازاء اقتصادي ان دقيقا محاسبه نشود ،مستند سازي و گزارش دهي براي يكً ويزيت تخصصي ساده اتفاق نيفتد و بر ان نظارت كيفي و علمي انجام نشود نه تنها كارهاي داخلي كه تمام طب بر پايه هاي استواري قرار نخواهد گرفت.