به نظر میرسد مربیگری یک روش تلفیقی است که مرزهای مشترکی با روانشناسی، مدیریت و حتی حکمت شرق دارد.
شفا آنلاین:مربیگری حرفه جدیدی است که بهتازگی جای خود را در بازار رشد شخصی و
موفقیت <Personal growth and success>باز کرده است اما برای دانستن اینکه مربیگری چیست و چه ویژگیها و
امتیازاتی دارد با تیمور میری، مدیرعامل انجمن مربیگری به گفتوگو
نشستهایم:
به گزارش
شفا آنلاین:به نظر میرسد مربیگری یک روش تلفیقی است که مرزهای مشترکی با روانشناسی،
مدیریت و حتی حکمت شرق دارد. شما آن را چگونه تعریف میکنید؟ چه مشخصات
بارزی برای این رشته و حرفه به شکل مجزا وجود دارد؟
مربیگری
یک حرفه به نسبت جدید در زمینه رشد شخصی است که مخاطب را برخلاف روانشناسی
فردی سالم، توانا و با نقاط قوت خاص خودش میبیند. دیدگاه مربی نسبت به
مراجعهکننده دیدگاه بیمار و درمانگر نیست. مربی بر این باور است که
مراجعهکننده او از نظر ذهنی سالم است و تواناییهای مخصوص به خود را دارد.
او فردی توانا و آماده پیشرفت است و مربی در این پیشرفت با او همراه و
شریک میشود تا موفقیتهای بیشتری به دست بیاورد.
مربیگری حرفهای است که
میخواهد مراجع را در حال حرکت به سمت آینده ببیند نه گذشته، این حرفه
میخواهد مراجعهکنندهها را کمک میکند تا به سمت اهدافش قدم بردارد و
آنها را در آغوش بکشد نه اینکه در گذشته بماند و درباره چیزهایی فکر کند
که برای او مانع ایجاد کرده است.
الآن
بسیاری از افراد درباره مرزهای بین روانشناسی و مربیگری سوال میکنند.
جالب است بدانید که هماکنون در بسیاری نقاط جهان حرفه روانشناسی از ابزار
مربیگری بهعنوان ابزاری همسو با اهداف خود استفاده میکند و ارزش افزوده
بیشتری به مراجعه کننده میدهد زیرا این روش به شکل عملی تجربهشده و نتایج
بسیار خوبی به بار آورده است. مربیگری نهتنها در روانشناسی که در مدیریت
هم جای خود را باز کرده است؛ طی چند دهه گذشته به مدد اتفاقاتی مانند
شکلگیری روانشناسی مثبتگرا و سازمانهایی مانند شرکت گالوپ (Gallup) که
بر روی نقاط قوت افراد متمرکز شدهاند، روانشناسی و مدیریت به کارآیی ابزار
مربیگری پی بردهاند بهطوریکه در بسیاری موارد این حرفهها به شکل گروهی
با یکدیگر همکاری میکنند زیرا آنها متوجه شدهاند که نورولوژی مغز ما با
تمرکز روی داشتهها و نقاط قوت بهتر و سریعتر به سوی تغییرات دلخواه حرکت
میکند.
مربیگری به دنبال آینده و حرکت است اما در بسیاری موارد مشکلات و موانع ما
مربوط به گذشته است. آیا مربیگری هر زمان که پای گذشته در بین باشد، کنار
میکشد؟
اینجا
درواقع ما روی مرز حرکت میکنیم و نیاز داریم تا مکان مراجع را با مشخصات
بیشتری ترسیم کنیم. اگر پای مراجع در گذشته گیر کرده است و میخواهد علت آن
را بداند با روانشناسی سروکار دارد اما اگر میخواهد از گذشته بگذرد و به
سمت آینده قدم بردارد او میتواند از مربیگری بهرهمند شود. ما در مربیگری
اصطلاحی به نام «تعهد ناخودآگاه» داریم، این اصطلاح به ارزشها و باورهایی
میپردازد که ریشه در ناخودآگاه ما دارد. زمانی که ما میخواهیم ناخودآگاه
را به خودآگاه تبدیل کنیم و در قبال این آگاهی قدمی برداریم همچنان در حیطه
مربیگری مشغول به فعالیت هستیم. هر زمان که ما آمادگی حرکت داشته باشیم،
حیطه، حیطه مربیگری خواهد بود.
به نظر میرسد آگاهی و حرکت دو رکن مهم در این رشته هستند، در مربیگری، آگاهی چطور منجر به حرکت میشود؟
یکی از صلاحیتهای هر مربی این است که مراجع را به سطح جدیدی از آگاهی
برساند. این آگاهی میتواند برای مراجع کاملا تازه باشد یا زاویه نگاهش را
به موضوعی تغییر دهد یا اهمیت تازهای به موضوعی که از قبل میدانسته،
بدهد. این آگاهی از سطح فراتر رفته و در عمق وجود، میل به حرکت را در فرد
به وجود میآورد. در صلاحیتهای مربیگری دو صلاحیت به نامهای گوش شنوا و
ارتباط موثر وجود دارد که موجب میشود مراجع شناخت بهتری از خودش داشته
باشد و به اطلاعاتی درباره خودش دسترسی پیدا کند که میتواند مانند یک جرقه
عمل کرده و تواناییهای بالقوه او را به حالت بالفعل درآورد. این آگاهی و
اطلاعات ازآنجاییکه دیدگاه جدیدی در اختیار مراجع قرار میدهد، میتواند
مانند غذایی که به سوخت تبدیل میشود، به انگیزه و موتور حرکت تبدیل شود.
این آگاهی ازآنجاییکه همسو با ارزشهای عمیق درونی و استعدادهای مراجع
است، کاری میکند که یک جرقه با بنزین انجام میدهد و آتش درونی فرد را
روشن میکند. هرچه این آگاهی عمیقتر باشد، حرکت بهتر و سادهتر اتفاق
میافتد.
مربیگری به چه شکلهای دیگری میتواند در به حرکت درآوردن مراجع موثر عمل کند؟
فضای
امنی که یک مربی به وجود میآورد، نیت، رفتار و کردار او در چارچوب ضوابط
اخلاقی، اعتمادی را به وجود میآورد که یکی از مهمترین نقاط قوت مربیگری
است. در این فضاست که مراجع به مربی خود چیزهایی را میگوید که شاید نتواند
به هیچ فرد دیگری بگوید. وجود اصول اخلاقی و ایجاد یک ارتباط موثر و مشترک
چنان ارزش افزودهای برای مراجع به همراه میآورد که اصل و اساس موفقیت
این حرفه است.
در اثر این ارتباط است که مراجع از چیزهایی آگاه میشود که
خود بهتنهایی نمیتواند از آنها آگاهی داشته باشد؛ مربی مانند آینه عمل
میکند و جوانبی را به مراجع نشان میدهد که او بدون آن نمیتواند دیدی
نسبت به آنها داشته باشد. زمانی که مراجع به آگاهیهای ضروری برای حرکت
دست یافت و به قدرت درونی خودش آگاه شد؛ مربی به مراجع کمک میکند تا برای
عمل شیوههایی را طراحی و برنامهریزی کند. به عبارتی مربی در اینجا نقش
«تسهیلگر» را به عهده میگیرد.سپید