کد خبر: ۱۴۳۹۷۲
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۵ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ - 2017March 02
هیچ استادی نمی‌تواند ادعا کند که استاد خوبی است مگر اینکه شاگردهایش بهتر از خودش باشند.

شفا آنلاین>جامعه پزشکی>من سال 1328 در شهر اصفهان متولد شدم. تا پایان دبیرستان هم اصفهان بودم. من از آخرین دوره فارغ‌التحصیلان دبیرستان سعدی بودم ولی خب شنیده‌اید که می‌گویند مردها تا ازدواج‌ نکرده‌اند معلوم نیست اهل کدام شهرند، همسر من هم اهل شیراز است و من هم که فارغ‌التحصیل اینجا بودم و خوب ماندگار شدیم.

خانواده مشوقتان بودند؟
پدرم فرهنگی بود. کارمند آموزش‌وپرورش آن دوران. پدر عربی و فرانسه و ریاضیات درس می‌داد و همین دانش کمک بسیاری به من و باقی فرزندانش بود تا بتوانیم در راه تحصیل کوشا باشیم. من فرزند بزرگ خانواده بودم.
چند خواهر و برادر بودید؟
علاوه بر خودم 2 خواهر و 2 برادر دیگر نیز داشتم. یکی از برادرهایم چشم‌پزشک و برادر کوچک‌ترم نیز دندان‌پزشک شدند. خواهرهایم نیز یکی به آلمان رفت، لیسانس شیمی گرفت و بعد به ایران برگشت، دیگری هم لیسانس بهداشت گرفت که همگی موفقیتمان را در راهی که انتخاب کردیم مدیون تلاش‌های بی‌وقفه پدر هستیم. البته این‌طور هم نبود که پدر مداوم به تحصیل ما نظارت داشته باشند، تربیت ایشان به‌گونه‌ای بود که ما شخصا از ایشان می‌خواستیم تا بتوانیم از دانششان استفاده کنیم. درواقع ایشان فضا و جو خانه را برای تحصیل ما آماده می‌کردند و با این کار تربیت درس خواندن را در ما به وجود می‌آوردند. مادرم نیز با وجود اینکه سواد کمی داشت و بیشتر از یکی دو کلاس نتوانسته بود درس بخواند، تمام تلاشش را می‌کرد تا ما بتوانیم درس بخوانیم و پیشرفت کنیم. از این نظر شاید او یکی از تاثیرگذارترین آدم‌ها در زندگی من باشد.
بچه درس‌خوانی بودید؟
دوره متوسطه را در دبیرستان سعدی اصفهان گذراندم که سال فارغ‌التحصیل شدن من مصادف شد با بسته شدن این دبیرستان. چون ساختمان دبیرستان پشت عالی‌قاپو بود و قرار بر این بود که آن مکان تبدیل به موزه شود. آن سال توانستم دیپلمم را با نمره بالا کسب کنم و نفر اول استان شوم. شیوه درس خواندن من به این نحو بود که بیشتر درس را سر کلاس فرامی‌گرفتم، طوری که اگر آن کلاس را از دست می‌دادم آن درس را هم نمی‌فهمیدم.
چرا شیراز را انتخاب کردید؟
در همان دوران دبیرستان، وقتی‌که عضو تیم بسکتبال بودم به همراه پسرخاله‌ام که در دانشگاه شیراز درس می‌خواند به این شهر آمدم و با بازدید از دانشگاه و دیدن فضایش علاقه‌مند شدم که جهت ادامه تحصیل به این دانشگاه بیایم.

پزشکی را دوست داشتید؟
با وجود علاقه شدید خودم به رشته‌های فنی و مهندسی، از آنجایی‌که پدرم علاقه‌مند بودند که من در رشته پزشکی درس بخوانم در کنکور دانشگاه پزشکی شیراز شرکت کردم و توانستم شهریور همان سالی که دیپلمم را گرفتم وارد این دانشکده شوم. در رشته پزشکی ما باید 2 سال اول را با عنوان پیش‌پزشکی و در کالج می‌گذراندیم. بعد از اینکه پیش‌پزشکی را با نمره و رتبه بالا از سر گذراندم، به‌دلیل علاقه‌ای که هنوز هم در من بود، تقاضای انتقال به رشته مهندسی را دادم که چون رتبه بالای داشتم با این تقاضا موافقت شد. نمی‌دانم خبر از کجا به گوش پدر رسید که خودش را به شیراز رساند و به من گفت که اگر تغییر رشته بدهی و بخواهی که مهندس شوی به‌هیچ‌وجه حلالت نخواهم کرد. از آنجایی‌که حجت کلام ایشان بود قبول کردم و تحصیلاتم را در رشته پزشکی ادامه دادم.
و هیچ‌وقت پشیمان نشدید؟
به ‌هیچ ‌عنوان از آن پشیمان نیستم.
مردم اصفهان خیلی اهل هنر هستند، شما علاقه‌ای به هنر نداشتید؟
تا قبل از آنکه تحصیلم را در رشته پزشکی شروع کنم، علاقه‌مند به موسیقی بودم و همین‌طور بیشتر وقتم به ورزش بسکتبال می‌گذشت که با شروع درس‌ها و سیستم فشرده‌ای که برای تحصیل در این رشته بناشده بود تمام ‌وقتم را به درس خواندن اختصاص دادم. چون هیچ ‌وقتی برای تلف کردن وجود نداشت. درس‌ها و مطالبی که باید فرا می‌گرفتیم بسیار زیاد بودند و وقت کار اضافه‌ای وجود نداشت. از طرفی تمامی درس‌ها نیز به زبان انگلیسی بود که به ‌واسطه دوره‌هایی که من در زمان دبیرستان در انجمن ایران آمریکا گذرانده بودم از این بابت مشکلی نداشتم. فشردگی درس‌ها و امتحانات در حدی بود که تنها مرخصی ما در سال از 15 مرداد تا اول شهریور ماه هر سال بود. حتی وقتی‌که همه دانشکده‌ها تعطیل بودند ما دانشجوهای پزشکی باید سر کلاس حاضر می‌شدیم.
چه سالی ازدواج کردید؟
من در سال 1350 با همسرم که شیرازی هستند و در دانشگاه خودمان در رشته آزمایشگاه تحصیل می‌کردند، آشنا شدم و بعد هم ازدواج کردیم. آن دوران علاقه‌مند بودم تا جهت ادامه تحصیل و طی کردن دوره تخصص وارد رشته ارتوپدی شوم اما خب علاقه همسرم به رشته چشم‌پزشکی من را هم به سمت این رشته کشاند. از این بابت هم پشیمان نیستم، چون طبق گفته دوستم دکتر روزی‌طلب ما به خاطر عشقی که به حرفه و کارمان داریم، حتی اگر رفتگر هم می‌شدیم رفتگرهای خوبی می‌شدیم، چون علاقه ما به این است که کارمان را هر چه که باشد خوب انجام بدهیم.

حال و هوای دانشگاه شیراز به نسبت زمانی که شما دانشجو بودید چقدر تغییر کرده است؟
زمانی که من در دانشگاه شیراز درس می‌خواندم، هنوز همه ‌چیز در این حد تحت‌تاثیر مادیات نبود. اساتید خیلی درگیر مادیات نبودند که خب آن ‌هم علتش این بود که امکانات برایشان فراهم بود. به ‌محض ورود به دانشگاه وامی در اختیارشان قرار می‌گرفت تا بتوانند خانه و ماشین تهیه کنند و قسط آن وام هم مبلغ زیادی از حقوقشان را دربرنمی‌گرفت. هر 3 سال یک‌بار هم می‌توانستند برای طی کردن دوره‌های تخصصی به خارج از کشور سفر کنند. اساتیدی که همین حالا هم جزو نفرات برتر دنیا هستند.

دکتر رستگاری، دکتر اسماعیل بیگی و دکتر خدادوست که توانستند تاثیر روحی و معنوی زیادی بر پزشکان نسل ما که شاگردشان بودیم بگذراند. بخش چشم دانشگاه شیراز از سال 1332 تا 1333 راه‌اندازی و شروع به کار کرد که در سال 1346 به بیمارستان خلیلی منتقل شد اما جهش چشم‌پزشکی با بازگشت دکتر خدادوست به ایران از آمریکا همزمان شد و تحول با حضور ایشان در دانشگاه شیراز معنا پیدا کرد. همه علاقه‌مند بودند که با ایشان کار کنند، چراکه تمام تلاش ایشان این بود که افرادی که همراهشان هستند را به سمت جلو هدایت کنند حتی تا جایی که از خودشان هم جلو بزنند. جمله ایشان سرلوحه تمام ‌کارهای من است که گفتند: «هیچ استادی نمی‌تواند ادعا کند که استاد خوبی است مگر اینکه شاگردهایش بهتر از خودش باشند.»

بیشترین استادی که در زندگی حرفه‌ای شما نقش داشت چه کسی است؟
در واقع همه ما که برای گرفتن دوره تخصص به دانشگاه جان هاپکینز رفتیم مدیون تلاش‌هایی هستیم که دکتر خدادوست در جهت مبادله دانشجو با دانشگاه جان هاپکینز انجام داده بودند و مشوق اصلی ما نیز شخص خودشان بودند. من در نیمه دوره تخصصم به دانشگاه جان هاپکینز رفتم و همان‌ جا توانستم دو دوره فلو را نیز بگذرانم. یک دوره استرابیسم یعنی انحرافات و یک دوره 6 ماهه پلاستیک. دوره پیوند قرنیه را نیز در خدمت استاد خدادوست بودم. با وجود اینکه حالا بیشتر که من در بخش پلاستیک است اما زمانی که استاد خدادوست به آمریکا رفته بودند توانستم با توجه به آنچه از ایشان آموخته بودم چند نفر از همکارانم را در بخش پیوند قرنیه آموزش بدهم ولی در بخش انحراف‌ها بیشتر کار می‌کنم.
برگشت شما از آمریکا درست مصادف با انقلاب بود چرا برگشتید؟
بعد از آنکه دوره فوق‌تخصص من در آمریکا سپری شد در دانشگاه ویرجینیا مشغول به کار بودم که شروع کارم مصادف شد با آبان 1357 و شروع انقلاب اسلامی که من هم به ایران برگشتم. این سوال بارها از من پرسیده شده که چرا زندگی در آمریکا را انتخاب نکردم و به ایران برگشتم. با وجود اینکه به‌دلیل داشتن بورد آمریکا و اجازه کار همواره این موقعیت را داشتم که مهاجرت کنم. خب پاسخش ساده ‌است؛ من به این خاک علاقه‌مندم و با فرهنگی که در مملکت خودم وجود دارد بیشتر سازگاری دارم. من حتی نمی‌توانم از علاقه‌ام به شیراز هم بگذرم چه برسد به ایران. سال 1359 که در تهران درگیر خدمت سربازی بودم در دانشگاه شهیدبهشتی نیز مشغول بودم و همزمان مطب موفقی نیز داشتم اما آنجا هم دوام نیاوردم و دوباره به شیراز برگشتم که بعد از ازدواج انگار که شهر خودم شده بود.
من طی این 32 سال 150 دستیار تربیت‌ کرده‌ام. یعنی حدود سالی 5 رزیدنت به‌طور متوسط و هزاران عمل انجام داده‌ام که هیچ‌وقت حساب نکرده‌ام تا به عدد واقعی‌اش برسم.
پزشک ثروتمندی نیستم. البته خب ثروت هم تعریف خودش را دارد. ثروت از دید من همین 150 دستیاری هستند که توانسته‌ام تربیت کنم و خب این اعتبار که انجمن چشم‌پزشکی من را به‌عنوان یکی از 15 چشم‌پزشک برتر معرفی کند هم برای من ثروت عظیمی است. درواقع ثروت واقعی من خوشنامی‌ام است.

چند فرزند دارید؟
4 فرزند ‌دارم. پسر بزرگم 2 سال بعد از ازدواجم به دنیا آمد و حالا دکتر بیهوشی است. پسر دوم فوق‌تخصص شبکیه دارد که تازه فارغ‌التحصیل شده. پسر سومم نیز دکترای آرشیتکتی دارد از دانشگاه قبرس و دخترم هم که فوق‌لیسانس طراحی صنعتی دارد و حالا در انگلستان در حال تحصیل در رشته انمیشین است. عروس‌هایم یکی‌شان دکتر زنان است و دیگری آرشیتکت.
خیلی دوست داشتید که بچه‌ها هم پزشکی بخوانند؟
شاید ته دلم دوست داشتم ولی هیچ‌وقت رشته‌ای را به بچه‌ها تحمیل نکردم. اگر آدم با علاقه وارد تخصصی نشود هیچ‌وقت پیشرفت نمی‌کند. باید عاشق حرفه‌ات باشی تا هم پیشرفت کنی و هم از زندگی لذت ببری.
سپید: شما الان از زندگی لذت می‌برید؟
خیلی زیاد.
سپید: فکر می‌کنید چه تفاوتی عمده‌ای بین نسل شما و پزشکان جدید است؟
من تفاوت بزرگی که بین نسل خودم و نسل حالا می‌بینم این است که متاسفانه علم به رده دوم رفته است. خیلی ساده موضوع همان انشای دوران کودکی است که علم بهتر بوده یا ثروت. با همه امکانات و پیشرفت‌هایی که در رشته‌های پزشکی داریم، نگرش مادی به این رشته بیشتر از قبل شده. نسل جدید بلاشک ضریب هوشی بالایی دارند، با توجه امکانات و پیشرفت‌هایی که در علم پزشکی صورت گرفته توانایی‌هایشان نیز از ما بیشتر است. بچه‌هایی به ‌شدت توانمند و باهوش هستند ولی متاسفانه همه‌چیز تحت‌تاثیر نگاه مادی قرار گرفته است. در زمان دانشجویی ما امکانات به ‌شدت محدودتر از حالا بود. ما مجبور بودیم که کتاب‌های مورد نیازمان را در کتابخانه‌ها جستجو و برای به دست آوردن یک مقاله چندین روز جستجو کنیم اما حالا دسترسی آسان به فضای مجازی همه ‌چیز را ساده‌تر کرده است.

حالا ما در دوره الکترونیک زندگی می‌کنیم و در دسترس بودن اطلاعات و تجهیزات راه را برای دانشجویان هموارتر از قبل کرده است. در این ‌بین چشم‌پزشکی هم که رشته‌ای است که به ‌شدت به تجهیزات وابسته بوده و حالا هم وابسته‌تر شده است. حالا هیچ وسیله‌ای نیست که بتوانیم در دنیا اسم ببریم که در ایران نباشد. این تجهیزات حتی در پیشرفت علم پزشکی نیز تاثیرگذار بوده است. بچه‌های همین دانشکده پزشکی شیراز یا شهیدبهشتی همگی پیشرفت‌های محسوسی داشته‌اند.

ما چشم‌پزشک‌هایی داریم که از مطرح‌ترین چشم‌پزشکان دنیا هستند و البته این پیشرفت فقط در رشته چشم‌پزشکی خلاصه نشده. در همین شیراز جراح قلبی داریم که وقتی دکتر خدادوست در آمریکا به مشکل قلبی برخورد کرد به ایران آمد و توسط این پزشک مورد عمل جراحی قلب قرار گرفت یا می‌توانم از دکتر ملک‌حسینی نام ببرم که در جراحی و پیوند کبد حرف اول را در دنیا می‌زنند. من فکر می‌کنم در تمامی رشته‌ها، در دنیا افراد شاخص و کارآمد ایرانی هستند.

بحث اخلاق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بحث اخلاق حرفه‌ای یک مبحث خیلی کلی است و من دوست ندارم درباره آن قضاوتی کنم اما در مورد تکنیک‌ها و وسایل اعمال جراحی با هیچ‌گونه چالشی روبه‌رو نیستیم ولی خب یک‌سری اصولی هست که نمی‌شود و نباید نادیده گرفت اما خب مسئله مالی برای یک پزشک هموار وجود دارد. چشم‌پزشک باید برای بیمارش وقت بگذارد و نه اینکه روزی 40 یا 50 مریض ببیند. نسل ما این‌طور تربیت‌ شده بود که مردم را با خودمان همراه کند. ما باید مریض را با عواقب درمانی که در پیش دارد آشنا کنیم. البته نه اینکه بترسانیمش. آگاهی با ترساندن متفاوت است. اگر این کار را نکنیم و این الگو را کنار بگذاریم می‌توانیم با امید واهی دادن و اطمینان صددرصد دادن به بیمار تا هفته‌ای صد عمل نیز انجام بدهیم که شخص خودم از ابتدا هفته‌ای بیش از 10 عمل انجام نداده‌ام.
با این محدودیتی که برای ویزیت و عمل قائل هستید سپید: آیا زندگی‌تان تامین می‌شود؟
بله چرا نشود.
توجیه برخی از همکارانتان این است که چون تعرفه‌ها عادلانه نیست و تامین‌کننده مخارج آنها نیست پس آنها حق‌ دارند زیرمیزی بگیرند یا محدودیتی برای تعداد ویزیت و عمل در یک روز نداشته باشند.
خوب این به تعریف هر کسی برمی‌گردد، اینکه حد و مرزهای زندگی را چگونه تعریف کنی. ما گاهی در این تعریف‌ها دچار زیاده‌خواهی‌هایی می‌شویم و این فقط مختص گروه پزشکان هم نیست ولی خب دغدغه مالی تعداد محدودی از پزشکان را به این سمت می‌کشاند که گاهی اوقات مجبور به این کار شوند.

در این ‌بین بیمه‌ها و طرح سلامت نیز همکاری لازم را ندارد. در مورد بیمارستان خودمان می‌توانم این را بگویم که از سال 1394 بیمه‌ها هزینه را پرداخت نکرده‌اند و این در حالی است که 700 نفر کارمند و پزشک در این بیمارستان مشغول هستند، خب ببینید مشکل چندجانبه است. بیمارستان‌های خصوصی نه‌تنها سودده نیست بلکه به ‌سختی اداره می‌شوند.
سپید: طرح تحول سلامت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من اصلا این طرح را نمی‌شناسم که بخواهم درباره آن نظر هم بدهم.
سپید: شاید به‌دلیل اینکه با وزیر بهداشت هم رشته هستید تعصب ‌دارید و نمی‌خواهید انتقادی کنید؟
نه اصلا. من با دکتر هاشمی اصلا رودربایستی ندارم.
پس چطور ممکن است شما ندانید طرح تحول چیست؟ این طرح از نظر شما موفق بوده؟
این ‌یک طرح جامع و همه‌جانبه است مشکل بیمه‌ها چه ربطی به وزیر دارد؟ اگر پول‌ها به ‌موقع پرداخت می‌شد و بیمه‌ها بدقولی نمی‌کردند بعد می‌توانستیم درباره کلیت طرح نظر بدهم.
طراحان چنین طرحی با این وسعت باید می‌دانستند ساختارهای بیمه چگونه است و بعد وارد فاز اجرا می‌شدند. خیلی‌ها معتقدند طرح تحول بدون توجه به زیرساخت‌ها و عجولانه اجرا شده.
ببینید این دو مبحث کاملا جداست و به نظر من ربطی هم به هم ندارد. درست است که دولت ضربه خورد ولی واقعا طراحان این تحول نمی‌خواستند این‌طوری شود، کم‌لطفی بیمه‌ها و همکاری نکردن ترجمان‌های دیگر طرح را به چالش کشید.
این توجیه را شاید طراحان مسکن مهر هم بیان کنند که ما نیت خیر داشتیم ولی در عمل طرح شکست خورد و هزینه بسیار زیادی پایمال شد و از بین رفت.
به نظر من باید اول درباره یک موضوع اطلاعات کامل داشت و بعد درباره آن قضاوت کرد من واقعا در آن حد اطلاعاتی از روند طرح ندارم و قضاوت نمی‌کنم. ببینید یک مقدار زیادی از شبهاتی که مطرح می‌شود زاییده رسانه‌ها و این فضاهای مجازی است. من چگونه می‌توانم براساس حرف یک روزنامه نظر بدهم که فردای انتخابات با تیتر بزرگ نوشته بود که هیلاری کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا شد، به نظر من نمی‌توان براساس اخبار و نظرات رسانه‌ها حکم داد و قضاوت کرد. البته این مسئله را هم باید بیان کنم به استناد عضویتم در انجمن چشم‌پزشکی استان فارس، اینکه چشم‌پزشکان شیرازی حتی زیر تعرفه معمول دستمزد می‌گیرند.
یعنی اینجا پزشکان زیرمیزی نمی‌گیرند؟
من اصلا نمی‌دانم این کلمه‌ای که اینقدر مصطلح شده و سر زبان‌ها افتاده اصلا یعنی چه و تا جایی که من همکارانم را می‌شناسم، می‌دانم کسی اهل این کارها نیست ولی انصاف عدم همکاری بیمه‌ها پزشکی نه‌تنها شیراز را با مشکل مواجهه کرده که تمام کشور را تحت‌تاثیر قرار داده است.
اگر به گذشته برگردید مهندسی می‌خوانید یا همین پزشکی؟
اگر دوباره برگردم به گذشته همین فکری را خواهم داشت که آن زمان داشتم. باز هم علاقه‌مند بودم به رشته‌های فنی و مهندسی. از قدیم‌الایام این مثل در بین عوام وجود داشته که خدا پول هیچ‌کس را خرج دوا و دکتر نکند. یعنی شاید کسی که پولش را در جهت درمان خرج می‌کند شاید که راضی نباشد. در حالی ‌که وقتی‌که شما یک مهندس باشی مثل خانه‌ای را برای کسی بسازی، نه‌تنها به پولت می‌رسی که دعای خیر هم ‌پشت سرت خواهد بود.
در یک نگاه
سال اخذ مدرک کشور دانشگاه یا محل تحصیل رشته تحصیلی و تخصصی درجات تحصیلی
1354 ایران شیراز پزشکی دکترا
1357 آمریکا جان هاپکینز چشم‌پزشکی تخصص
1358 آمریکا جان هاپکینز چشم‌پزشکی اطفال فلوشیپ ایران شیراز سگمان قدامی فلوشیپ
1358 ایران دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز استادیار بخش چشم
1361-1359 ایران دانشگاه علوم‌پزشکی شهیدبهشتی تهران استادیار بخش چشم
1370-1361 ایران دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز استادیار بخش چشم
1384-1370 ایران دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز دانشیار بخش چشم
1384-تا کنون ایران دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز استاد بخش چشم
عنوان سمت تاریخ شروع فعالیت در این سمت
1360-1376 معاونت آموزشی دستیاری بخش
1369-1377 ریاست بیمارستان خلیلی
1376-1384 معاونت پژوهشی بخش چشم
1379-1388 رئیس مرکز تحقیقات چشم‌پزشکی بخش چشم دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز
واحد اجرای طرح عنوان طرح
مرکز تحقیقات چشم‌پزشکی HMPC2 در بیماران گلوکوم با استفاده از DS مقایسه نتایج نهایی و عوارض عمل جراحی
مرکز تحقیقات چشم‌پزشکی بررسی نفوذپذیری چشم خرگوش نسبت به داروی سفکسیم و سیپروفلوکساسین
بررسی اپیدمیولوژیک و نتیجه عمل جراحی در بیماران مبتلا به گلوکوم مادرزادی مراجعه کنند
به بیمارستان خلیلی
مرکز تحقیقات چشم‌پزشکی
مرکز تحقیقات چشم‌پزشکی بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیک ماهیچه‌های خارج چشمی به دنبال تزریق سم بوتولیسم
بررسی شیوع و تعیین فاکتورهای مستعدکننده به ROP در نوزادان نارس بستری شده در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم‌پزشکی شیراز از اسفند 84 تا اسفند 85
مرکز تحقیقات چشم‌پزشکی
عنوان مقاله کنگره
اثرات ضربه بر چشم پس از انجام اعمال عیب انکساری دهمین کنگره سراسری چشم‌پزشکی
تجویز عینک‌های دو کانونی و چند کانونی چشم‌پزشکی اطفال و استرابیسم
چهارمین سمینار مدون بازآموزی چشم‌پزشکی
خونریزی رتین در نوزادان
ششمین کنگره سراسری چشم‌پزشکی
برنامه مدون باز آموزی استرابیسم زمان برگزاری 4 و 5 اسفند 79
اثرات ضربه بر چشم پس از انجام اعمال عیب انکساری چشم
دهمین کنگره سراسری چشم‌پزشکی 29آبان ماه – 3 آذر 1379
تغییرات فشار چشم بروش گلدمن فوتومتری در بیماران که تحت عمل لیزیک قرار گرفته‌اند
یازدهمین کنگره سراسری چشم‌پزشکی-آذر ماه 1380 تهران سمینار بیماری‌های اربیت و جراحی اکولوپلاستیک
برنامه کارگاه معاینات حسی دید دوچشمی 10 - 13 آذر 82 مرکز همایش‌های رازی
سمپوزیوم سندرم‌های استرابیسمی
عضو کمیته علمی سیزدهمین کنگره سراسری چشم‌پزشکی
سیزدهمین کنگره سراسری چشم پزشکی آذر 1382 تهران
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: