برخی پژوهشگران اکنون با هدف کسب شهرت و ثروت به علم و تحقیق و مطالعه در این زمینه وارد میشوند و با این کار راه را از ابتدا اشتباه رفتهاند و هرچقدر بیشتر در این مسیر پیش بروند از هدف اصلی و اولیه بیشتر دور میشوند.
در
مورد فرهنگستان باید گفت حس بسیار خوبی است که این جوایز علمی بدون
درخواست افراد مورد بررسی و تقدیر قرار میگیرد. این مسئله تعداد بیشتری از
محققان را تشویق میکند در مقالات خودشان دقت به خرج دهند و آنها را منتشر
کنند. همچنین به برگزیدگان این حس منتقل میشود که کار و تلاش آنها دیده
شده است و این موضوع بزرگی است.
همچنین
در مورد علم و
دستاورهای علمی نیز باید گفت، متاسفانه در بسیاری از موارد
هدف جابهجا شده است. در کار علمی هدف باید کشف و کسب تجربیات بیشتر در جهت
خدمت به مردم و پیشبرد علم باشد، نه به دست آوردن مقام و منصب و جایگاه و
درآمد. برخی پژوهشگران اکنون با هدف کسب شهرت و ثروت به علم و تحقیق و
مطالعه در این زمینه وارد میشوند و با این کار راه را از ابتدا اشتباه
رفتهاند و هرچقدر بیشتر در این مسیر پیش بروند از هدف اصلی و اولیه بیشتر
دور میشوند. زمانی که یک پزشک به فکر حل مشکلات مردم و درمان و حفظ سلامت
آنها باشد، خودبهخود بیماران بیشتری را به خودش جذب میکند و درآمدی هم که
حاصل میشود به کام پزشک شیرین است. اما اگر هدف پزشک خدایی نکرده سلامت
بیماران نباشد و درآمد بیشتر را در نظر داشته باشد، اولاً که اصلاً معلوم
نیست بیمار درمان میشود یا نه و دوماً درآمد حاصل از کار پزشک هیچگاه
رضایتبخش نخواهد بود. چرا که هدفش درآمد است و دائماً به دنبال کسب بیشتر
پول خواهد بود. این مسئله در تحقیقات علمی و پزشکی نیز صدق میکند. آنچه از
ابتدا هدف قرار داده میشود باقی راه را نیز مشخص میکند. یکی از دلایلی
که خطاهای پژوهشی در تحقیقات دیده میشود، همین تغییر پیدا کردن هدف است.
در واقع اگر هدف خود علم باشد، تنها کسی که محقق با آن رقابت میکند، خودش
است. اما کسی که به دنبال افزایش تعداد بیشتر مقالات منتشر شده و رقابت با
همتایان خودش است، احتمال اینکه خطای بیشتری در تحقیقاتش داشته باشد،
افزایش پیدا میکند و در نهایت هم علمی پیشرفت نمیکند. بعد از انتخاب هدف
مناسب، به برنامهریزی و تعیین استراتژی مناسب برای رسیدن به هدف است.
بسیاری از محققین با هدف پیشبرد علم وارد حوزه تحقیقات میشوند و در میانه،
راه را اشتباه میروند. در نتیجه اصلاً اهمیت ندارد که چقدر هدف خالص و
اخلاقی داشتهاند، به نتیجه نمیرسد و در نهایت سرخورده میشوند. به همین
علت، کار سخت زمانی اهمیت پیدا میکند که فرد بداند در مسیری قرار گرفته که
میتواند وی را به هدفش نزدیک کند. این مسئله را نیز فراموش نکنیم که کار
گروهی در ایران بسیار ضعیف است و ما برای پیشرفت بیشتر باید بتوانیم
کارگروهی و تیمی را یاد بگیریم. همین مسئله باعث میشود فرد محقق فکر نکند
به تنهایی مجبور است همه کارها را انجام دهد و در میانه راه منصرف شود.
همچنین باعث مغرور شدن کسی هم نمیشود. سپید
نیما رضایی
بنیانگذار شبکه علمی جهانی USERN، دانشمند برگزیده دهه اخیر