روی درودیوار شهر همهچیز پیدا میشود.از تراکتهای تبلیغاتی گرفته تا پیغامهای عاشقانه. از کاغذهای درخواست کار و فروش کلیه تا ثبت شرکت و آگهی تورهای نوروزی به اروپا و آسیا. اما این روزها درودیوار فولادشهر اصفهان برگههای دستنویس متفاوتی میبیند که با بقیه فرق میکند.نه خبری از ثبت شرکت و آگهی فروش وسایل خانه است و نه آژانس مسافرتی ، این روزها مادری برای نجات جان فرزندش کمک میخواهد
شفا آنلاین:.غزل، دخترک یازدهسالهای ست که از
دوماهگی به تالاسمى ماژور مبتلا شده است و نیازمند پیوند فورى مغز استخوان
است.اما خانواده در مضیقه هستند و نمیتوانند هزینه پنجاهمیلیونی پیوندی
را که قرار است از برادرش بگیرد بپردازند.
به گزارش
شفا آنلاین:به نقل از سپید مادر غزل به دیوارهاى شهر ،
کاغذ زده و از مردم و همشهریانش کمک خواسته تا بتواند بعد از چند سال غزلش
را سرحال ببیند. خانم راضی مادر غزل میگوید:«حدود 9 سال است یعنی از
دوسالگی غزل از فولادشهر به تهران میآیم . از خودم و شوهرم و 5 تا عمو و
دو عمه و یک خاله و دو دایی غزل نمونه گرفتند اما هیچکدام جور نبود.دکترها
گفتند اگر خواهر یا برادر داشته باشد امکان اینکه سلولهایشان به هم بخورد
زیاد است. برای همین بااینکه بچه دیگری نمیخواستم به خاطر غزل باردار
شدم.دخترم که به دنیا آمد بعد از چند وقت از او آزمایش گرفتند که متاسفانه
بازهم باهم جور نبودند.بعد پسرم به دنیا آمد که خوشبختانه این بار
سلولهایشان باهم جور بود.اما به دلیل اینکه پسرم کوچک بود گفتند رگهایش
نازک است نمیتوانند همان روزهای اول از او نمونه بگیرند»حالا برادر غزل دو
سال و هفتماهه است .و میتوانند از سلولهای او برای پیوند مغز استخوان
خواهرش استفاده کنند ، پیوندی که پدر و مادر غزل از سال 86 منتظر انجام آن
بودند.«وقتی دکترها گفتند خون پسرم به دخترم میخورد انگار دنیا را به ما
دادند. »
15 میلیون تومان، مسئله این است
البته
خوشحالی آنها خیلی هم دوام نداشت. حالا برای اینکه دخترشان این پیوند را
از برادر کوچکش بگیرد باید 15 میلیون تومان پول بهحساب بیمارستان واریز
کنند. هزینه سنگینی که بههیچوجه در توان این پدر و مادر نیست.راضی
میگوید:«سالها منتظر این پیوند بودیم.هرروز و هر شب دعا کردم تا کسی پیدا
شود و سلولهایش با دخترم جور دربیاید.
هر 15 روز باید دخترم را از
فولادشهر به اصفهان ببرم تا خون تزریق کند. وقتی سلولهای پسرم با دخترم
جور درآمد خیلی خوشحال شدم و خدا را شکر کردم که بالاخره دخترم از این درد و
ناراحتی خلاص میشود. اما حالا با این مشکل نداری روبرو هستم. در این چند
سال هر چه داشتهایم خرج کردهایم. دیگر حتی کرایه رفتوبرگشت به تهران را
هم نداریم چه برسد به اینکه 15 میلیون تومان برای عمل پیوند بپردازیم»
حالا پرونده غزل در بخش بستری بیمارستان مرکز طبی کودکان است.
مادر غزل
میگوید:«پرونده در بخش بستری است . به ما گفتهاند از یکم تا سیزدهم اسفند
برای پیوند تماس میگیرند.گفتند اگر مورد اورژانسی و کودک سرطانی برای
پیوند نداشته باشند ، تخت را به غزل میدهند. اگر مشکلی پیش نیاید که تا
سیزدهم باید عمل پیوند انجام شود. در غیر این صورت گفتند برای بعد از عید
به او وقت میرسد.»همه آزمایشهای قبل از عمل انجامشده و به گفته مادر غزل
حدود دویست برگه آزمایش دارد.اما مهمترین موضوع هزینه سنگین پیوند است.
هزینه ایی که مادر غزل برای پرداخت آن به خیریههای زیادی سرزده اما
دستخالی برگشته.او میگوید:«از طرف مددکاری بیمارستان مرا به چند مرکز
خیریه معرفی کردند اما متاسفانه همه جواب منفی دادند.همهجا رفتم ولی کسی
جواب نداد.حتی به انجمن تالاسمی هم رفتم ولی گفتند هیچ کاری نمیتوانند
انجام بدهند. دخترم خیلی امیدوار بود که امسال دیگر همه درد و رنجهایش
تمام میشود و مثل بقیه دوستانش به مدرسه میرود. امسال باید کلاس هفتم را
شروع میکرد ولی از بس در بیمارستان بود و...نشد درسش را بخواند.غزل هرروز
جلوی چشمهایم آب میشود. من هر کاری کردم نتوانستم این پول را جور کنم. روز
بستری باید 10 میلیون تومان پول بهحساب بیمارستان بریزم. 5 میلیون و 600
هزار تومان هم پول داروهای بعد از پیونداست که ما یک ریالش را هم نداریم.
برای همین مجبور شدم از مردم شهرم کمک بگیرم. روی کاغذ نوشتم به مادر یک
دختر تالاسمی کمک کنید. شمارهحساب هم نوشتم. حالا همه امیدم به خداست.
اگر
این فرصت هم از دست برود نمیتوانم توی چشمهای غمگین دخترم نگاه کنم.»
خانم راضی امیدوار است در این روزهای باقیمانده بتواند این مبلغ را جمع
کند.مبلغی که خانم حجازی پور مسئول بخش پیوند مغز استخوان بیمارستان مرکز
طبی کودکان هم آن را تائید میکند و میگوید:«این بخش در بیمارستان مرکز
طبی تازه تاسیسشده است و برای بیمارستان هزینه دارد.10 میلیون برای روز
بستری و 5 میلیون هزینه دارو.»لازم به ذکر است که عمل پیوند مغز استخوان و
داروها و تمام آزمایشهای مربوط به آن مشمول هیچ بیمهای نمیشود و خانواده
راضی باید تمام این مبلغ را قبل از بستری بهحساب بیمارستان واریز
کنند.غزل یازدهساله است و از دوماهگی هر 15 روز یکبار خون تزریق میکند و
اگر بتواند تحت عمل پیوند مغز استخوان قرار بگیرد میتواند دوباره و با
خیال راحت پشت نیمکت مدرسه بنشیند.کاغذهای درخواست کمک مادرش هنوز در کوچه و
پسکوچههای فولادشهر روی دیوارها دیده میشود.
سپاس