در دستوالعملها و آموزشهای سازمان جهانی بهداشت در کشورهای مختلف دنیا، دارو به عنوان کالایی در نظر گرفته میشود که دولتها مسئول آن هستند.
شفا آنلاین:دارو یکی از کالاهای استراتژیک است که در همه کشورها مصداق موارد خاص است
که دولت مسئول تدوین سیاستهای آن است. در دستوالعملها و آموزشهای
سازمان جهانی بهداشت در کشورهای مختلف دنیا، دارو به عنوان کالایی در نظر
گرفته میشود که دولتها مسئول آن هستند.
به گزارش
شفا آنلاین:به نقل از سپید دولتها باید دسترسی آحاد جامعه به
داروهای مورد نیازشان را تضمین کنند، به خصوص اینکه دارو قابل پیشبینی
نیست که بیمارها چه زمانی به آن احتیاج پیدا میکنند. در ادامه با عباس
کبریایی زاده، رئیس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی را میخوانید:
سیاستهایی که دولت در سالهای قبل و بعد از انقلاب در حوزه دارو داشت، را چگونه ارزیابی میکنید؟
استراتژی
کشورها در سنوات گذشته (حدود 20 سال قبل) بر دو دسته تقسیم میشد؛
کشورهایی که صنعت داروسازی را به عنوان یک ضرورت ملی تعریف میکردند مانند
ایران و ترکیه و کشورهایی که معتقدند باید داروهای مورد نیازشان را از
سازندگان اول دنیا تهیه کنند و تولید آن را یک ضرورت ملی نمیدانستند،مانند
عربستان سعودی اگر چه حتی عربستان نیز در سالهای اخیر سرمایهگذاری خوبی
را در دارو انجام داده است.
در
ایران صنعت داروسازی با بیش از 80 سال سابقه، از ابتدا تولید دارو را به
عنوان یک استراتژی ملی دیده شد. البته قبل از انقلاب این نگاه جدی نبود و
به این صورت بود که شرکتهای چند ملیتی در ایران شعبهای داشتند که نمایی
از تولید را رقم زده بود. بعد از پیروزی انقلاب و تحریمهایی که به دنبال
آن بود به خصوص در اوایل جنگ تحمیلی، بحرانهای جدی در تامین داروهای مورد
نیاز جامعه وجود داشت.
زمانیکه کشور با بحرانهای اقتصادی به خصوص با
تحریمها همراه میشود، نبود و کمبود دارو باعث تهدید امنیت ملی میشود.
لذا استراتژی دولت از سال 59 بر این بوده است که صنعت داروسازی در کشور
باید توسعه پیدا کند و تقریبا همه خطوط تولید دارو در داخل کشور وجود داشته
باشد. در نتیجه علیرغم اینکه کشور درگیر دوران جنگ بود و منابع باید به
سمت جبههها میرفت، بیشترین سرمایهگذاری در تولید دارو صورت میگیرد.
به
طوری که امروزه مهمترین تامینکنندگان دارو در کشور همان کارخانههایی
هستند که در دوران دفاع مقدس ساخته شده یا توسعه یافتند. موازنه زنجیره
تامین دارو، قبل از جنگ به نفع واردات بود، در اواسط دوران دفاعمقدس به
سمت تولید رفت و بیش از 80 درصد داروها در داخل تولید شد. امروز که بیش از
97 درصد داروها در داخل کشور تولید میشوند، تنها یک پیام دارد و آن هم این
است که صنعت داروسازی توانمند شده است. امروزه اگر داروی جدیدی در کشورهای
مختلف دنیا تولید شود، کمتر از یک سال بعد در ایران این دارو قابل تولید
کردن است.
تشکیل شورای بیوتکنولوژی چه تاثیری بر صنعت داروی ایران و منطقه داشت؟
سال
67 تعداد قابل توجهی دانشجوی بورسیه به کشورهای دیگر برای آموزش
بیوتکنولوژی فرستاده شدند و تقریبا در سالهای 71 تا 72 به کشور بازگشتند
که همزمان بود با تشکیل شورای بیوتکنولوژی در دولت مرحوم آیتالله رفسنجانی
که از آن سال به بعد دولتها به فکر توسعه بیوتکنولوژی به عنوان علم روز
افتادند. شما میبینید که اولین محصولات بیوتکنولوژی کشور که تولید یکسری
آنزیمها و کیتهای تشخیصی بود، سال 75 و 76 در کشور اتفاق افتاد. در سالی
که محصولات بایوتک در ایران تولید شدند، کشورهای منطقه از جمله ترکیه حتی
هنوز نیروی تربیت شده بیوتکنولوژی نداشتند.
تقریبا
همه شرکتهای پیشرو در تولید محصولات بایو کشور در دولت های مرحوم هاشمی
رفسنجانی که خدا رحمتشان کند که بدون اغراق یکی از تاثیر گذارترین
سیاستمداران در 100 سال اخیر بوده و آقای خاتمی شکل گرفتند. در کنار رشد و
توسعه این صنعت، دولت در آن دوران به فکر توسعه زنجیره دانش داروسازی اعم
از تولید مواد اولیه، تولید مواد جانبی، تولید مواد بستهبندی، فرمولاسیون
داروها، مارکت کردن و وارد بازار کردن آنها و ایجاد یک بازار قابل اتکا
بود که این زنجیره ارزش در کشور طی سالهای گذشته به خوبی ایجاد شد.
در آن دوران بیشترین سرمایهگذاریها در بخش دولتی بود. اکنون وضعیت سهم بخش دولتی چقدر است؟
در
مراحل اولیه بیشتر تمرکز روی سرمایهگذاری شرکتهای عمومی و دولتی بود که
به دلیل اینکه بیشترین سرمایهها در دست دولت و سازمانهای عمومی غیر
دولتی بود طبیعی بود تا فرصتها در اختیار آنها باشد.با این حال از سال 79
به طور جدی بخش خصوصی نیز وارد سرمایهگذاری شد. در نتیجه به مرور به شدت
سهم بخش دولتی و نیمه دولتی کاهش یافت و امروز به کمتر از 50 درصد رسیده
است.
با وجود این سیر تدریجی، نقش دولت کمرنگتر شده است؟
با
توجه به سیرطی شده برای صنعت داروسازی، یک سیر بلوغ تدریجی همراه با حمایت
بوده اما متاسفانه یکی از اشکالاتی که در مدیریت صنعت داروسازی کشور طی
سالهای گذشته وجود داشته، روز به روز حفظ شده و حتی در برخی موارد تشدید
هم شده، چنبره دولت، ساختارهای دولتی و دست انداختن نظامهای دولتی بر
حوزههایی از دارو که این صنعت را از قواعد بازار دور میکند و آن را در
سطح بازار دولتی نگه میدارد. در حالی که بخش خصوصی وارد این صنعت شده و
سرمایهگذاری کرده است و به تبع آن باید از قواعد بازار تبعیت کند. لذا
شاهد هستیم که علیرغم حرکت به سمت خصوصیسازی صنعت دارو، همچنان نظام
قیمتگذاری غالب در این صنعت، نظام قیمتگذاری دولتی است.حتی تاثیر دولت در
این بازار بر موارد دیگر هم بیتاثیر نبوده است زیرا ما شاهد هستیم که با
وجود اینکه دولت باید تسهیلگر باشد؛به دلیل اینکه بزرگترین خریدار و
مصرفکننده دارو در نظام سلامت است، موجب تاخیر در پرداخت میشود. در نتیجه
دولت به عنوان یک عامل تهدید در چرخه تامین دارو عمل میکند.
این روزها صحبت درباره صادرات دارو بیشتر شده اما با این حال چگونه باید
این صنعت را از موقعیت محدود داخلی به فرامنطقهای و منطقهای تبدیل کرد؟
میتوان
گفت صنعت داروسازی کشوربدوناغراق در منطقه حرفی برای زدن دارد و کم رقیب
است و در مقایسه با کشورهای منطقه از نظر سطح تکنولوژیک توانمند و
تکنولوژی در آنبومی شده است. مهندسان و داروسازان ایرانی توانستند این
صنعت را توسعه ببخشند. روسیه کشوری است که بیش از 80 درصد از داروهای خود
را وارد میکند. در عراق هم بیش از 90 درصد واردات دارو وجود دارد.
بنابراین استراتژی کشور باید برونگرا باشد وگرنه این صنعت نابود خواهد شد.
وقتی شما در یک محیط بسته تعداد زیادی تولیدکننده و عرضهکننده یک کالایی
را داشته باشید، اقیانوس خونینی شکل میگیرد و نمیتوانید انتظار داشته
باشید، در محیط پر رقابت آن صنعت دوام بیاورد، زیرا آنها یکی یکی خود را
خفه خواهند کرد و خواهند بلعید و راهی جز این ندارند.
صنعت داروسازی کشور
با این اوصاف روزهای خوبی را در پیش ندارد مگر اینکه دولتمردان فکر اساسی
در خصوص برونگرا کردن این صنعت و ساختارها در داخل از جمله نظام
قیمتگذاری بکنند و سیاستهایشان را در جهت کاهش هزینههای تولید انجام
دهند؛ زیرا هزینههایی که از نظام مالیاتی، نظام بانکی و نظام بیمه به صنعت
تحمیل میشود، کمر صنعت را شکسته و تنها همین سه عامل تقریبا قیمت تولید
را دو برابر کردهاند. بنابراین دولت نیازی ندارد که برای کنترل قیمت و
کاهش قیمت تمام شده، دست بهطرف بیگانگان دراز کند بلکه باید به خودش نگاه
کندو آسیبی که در صنعت داروسازی وارد شده را ببیند و آن را حل کند.
مراکز
هزینه سازی مثل مالیات ارزشافزوده، هزینه مالی در بخش سرمایه در گردش،
گرانی زیرساختها، مختل شدن بازگشت پول به صنعت از طریق بدهکاری
بیمارستانهای دولتی به شرکتهای پخش، بدهی انباشته بیمهها به داروخانهها
و.....