کد خبر: ۱۴۱۴۰۰
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۰ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ - 2017February 08
شواهد درباره سرطان‌زا بودن دود سیگار عمدتا از بررسی‌های بر روی شمار بزرگ افراد در طول زمان به دست آمده بود که فقط همراهی میان سیگار و سرطان را نشان می‌دادند و رابطه سببی میان این دو را ثابت نمی‌کردند.
شفا آنلاین:عملکرد شرکت‌های بزرگ دخانیات نمونه‌ شاخصی از این است که چگونه یک صنعت می‌تواند کارشناسان و عموم مردم را درباره خطرات فراورده‌ای که تولید می‌کند، به اشتباه بیندازد. این شرکت‌ها برای دهه‌ها با دستاویز تقاضای شواهد مبنی بر «دانش تمام و کمال» درباره زیانبار بودن دخانیات باعث به تاخیر افتادن وضع محدودیت‌ها بر روی محصولاتشان شدند.

به گزارش شفا آنلاین:به نقل از سپید مقصود آنها از «دانش تمام‌وکمال» تعریف‌های کامل و کمی از همه جنبه‌های قرارگیری در معرض دخانیات، بیماری‌های پیامد آن، سازوکارهای بیومولکولی چگونگی ایجاد سرطان به‌وسیله سیگار کشیدن و اثرات سیگار کشیدن بر روی موش‌های آزمایشگاهی از لحاظ سرطان‌زایی بود. اما شواهد درباره سرطان‌زا بودن دود سیگار عمدتا از بررسی‌های بر روی شمار بزرگ افراد در طول زمان به دست آمده بود که فقط همراهی میان سیگار و سرطان را نشان می‌دادند و رابطه سببی میان این دو را ثابت نمی‌کردند.

بنابراین شرکت‌های دخانیات مدعی بودند که دلیلی بر سرطان‌زا بودن سیگار وجود ندارد.
این تاکتیک برای مدت بیش‌از اندازه طولانی موفق بود تا هنگامی که در نهایت دانشمندان و سیاستگذاران فهمیدند که تصمیمات در این باره باید بر مبنای شواهد در دسترس گرفته شود (سال‌ها بعد معلوم شد که شرکت‌های بزرگ دخانیات از ابتدا می‌دانستند که محصولشان مرگبار است).
در واقع دانش تمام‌وکمال برای ثابت کردن سرطان‌زا بودن سیگار کشیدن لازم نبود. آنچه لازم بود اپیدمیولوژی بود؛ یعنی بررسی پراکندگی و شاخص‌های بیماری در جمعیت‌های انسانی که به ما امکان شناسایی عوامل سرطان‌زا را می‌دهد و اساس پیشگیری قرار می‌گیرد. در واقع اپیدمیولوژی ابزار اصلی شناسایی علل سرطان است.


علل یا عوامل خطرساز
سرطان بیماری‌ای است که در آن برخی از سلول‌های بدن ما شروع به رشد غیرقابل‌مهار می‌کنند. این بیماری اگر درمان نشود، در اغلب موارد ما را می‌کشد. حتی در غیاب قرارگیری در برابر هر ماده سمی، برخی از سرطان‌ها هنوز به طور خودبه‌خودی رخ می‌دهند. جهش‌های ژنتیکی با میزانی قابل‌پیش‌بینی در تقریبا همه سلول‌های بدن به طور خودبه‌خودی رخ می‌دهند. اما هنگام قرار گرفتن در معرض عوامل سرطان‌زا مانند دود سیگار یا پرتوهای یونیزه‌کننده میزان این جهش‌ها افزوده می‌شود. بنابراین منظور از پیشگیری از سرطان «کاهش خطر» بروز آن است و وقتی از علل سرطان صحبت می‌کنیم در واقع منظورمان عواملی است که خطر دچار شدن به سرطان را افزایش می‌دهند. نخستین قدم برای شناسایی اینکه چیزی سرطا‌ن‌‌زا است، اپیدمیولوژی است. هنگامی که معلوم شد قرارگیری در معرض آن چیز سرطان ایجاد می‌کند، شناخت سازوکارهای زیست‌شناختی این روند می‌تواند به ایجاد راهبردهای موثر پیشگیری کمک کند. اما در بسیاری از موارد برای تدوین چنین راهبردهایی ضروری نیست که ابتدا چگونگی و سازوکار زیست‌شناختی سرطان‌زایی آن عامل به طور کامل روشن شده باشد.


سیگار کشیدن و سرطان ریه
اما چه شواهدی در این باره وجود دارد که سیگار کشیدن علت سرطان ریه است؟ یک نوع بررسی‌های اپیدمیولوژیکی، بررسی‌های مورد- شاهدی نامیده می‌شوند که در آنها افراد دچار سرطان با افراد بدون سرطان از لحاظ تفاوت‌ها در عادات شخصی، رژیم غذایی، قرارگرفتن در معرض عوامل محیطی و غیره مقایسه می‌شوند. چنین بررسی‌هایی از مدت‌ها پیش، از اوائل سال ۱۹۳۹، نشان داده‌اند که مردان دچار سرطان ریه نسبت به مردان در جمعیت عمومی با احتمال بیشتری برای مدت‌های طولانی سیگاری بوده‌اند. از آن هنگام به بعد، بسیاری از بررسی‌های دیگر هم به نتیجه مشابهی رسیده‌اند. بر اساس دانش به دست آمده از این بررسی‌ها به اقدامات آموزشی و مداخله‌هایی در آمریکا انجام گرفت که باعث شدند میزان‌های سیگار کشیدن در میان مردان کاهش یابد و در پیامد آن میزان مرگ‌هایی ناشی از سرطان ریه هم پایین بیاید. شناخت اینکه چگونه سیگار کشیدن باعث سرطان ریه می‌شود، برای مداخله کارآمد و کاهش میزان خطر ضروری نیست. این راهبرد به دنبال ترغیب جوانان به شروع نکردن سیگار کشیدن و کمک به سیگارهای فعلی برای ترک کردن این عادت است.


هپاتیت B و سرطان کبد
نوع دیگری از بررسی‌های اپیدمیولوژیکی، بررسی‌های کوهورت یا هم‌گروهی هستند که شمار بزرگی از افراد سالم را شامل می‌شوند. نمونه‌های خون از این افراد گرفته می‌شود و بعد از آنان درباره عادات شخصی و قرارگیری‌شان در معرض عوامل متفاوت سوال می‌شود.
سپس این افراد برای سال‌های بسیاری پیگیری می‌شوند تا معلوم شود چه کسانی سرطان می‌گیرند. برای مثال، علل اصلی سرطان کبد هنگامی شناخته شدند که ار پالمر بیسلی اپیدمیولوژیست یک بررسی بزرگ هم‌گروه را در سال ۱۹۷۵ در تایوان شروع کرد. او ۲۲۷۰۷ مرد از جهات دیگر سالم را وارد بررسی‌اش کرد و پیگیری این مردان برای چندین سال ادامه یافت. از میان این مردان، ۳۴۵۴ نفر دچار هپاتیت مزمن B بودند. پس از چندین سال پیگیری، ۴۰ مورد جدید سرطان کبد در مردان حامل ویروس هپاتیت B رخ داد، در گروه بسیار بزرگتر مردانی که حامل این ویروس نبودند، فقط یک مورد سرطان کبد شناسایی شد.
این بررسی هم‌گروه نشان داد که ویروس هپاتیت B می‌تواند سرطان ایجاد کند. در این مورد، بعدها شناخت زیست‌شناسی ویروس هپاتیت B و چگونگی انتقال آن به ساختن واکسنی بر ضد این ویروس انجامید که می‌توان از سرطان کبد ناشی از آن هم پیشگیری کند. این دانش همچنین به طور عمده‌ای درمان هپاتیت B را بهبود بخشید، زیرا اکنون حاملان مزمن ویروس هپاتیت B هر سال برای غربالگری بروز سرطان از لحاظ میزان آلفا فیتوپروتئین در خون (یک شاخص زیستی سرطان کبد) آزمایش می‌شدند. در نتیجه سرطان کبد بسیار زودتر از گذشته تشخیص داده می‌‌شود.


پیشگیری از سرطان بر اساس بهترین شواهد موجود
ما باید حتی در غیاب دانش کامل، شواهد در دسترس را ارزیابی کنیم و تصمیماتی درباره وضع سیاست‌هایی برای محافظت از سلامت عمومی بگیریم. این امر در مواردی ممکن است به معنای تصمیم گرفتن به انجام ندادن کاری در حال حاضر و انتظار برای روشن‌تر شدن وضعیت باشد.مهمترین چیز این است که باید پذیرفت در علم اصطلاح «دلیل» (proof) ممکن است صرفا به عنوان «اجماع کارشناسان» تعریف شود. این امر از فیزیک تا پرنده‌بینی و هر رشته در میانه این طیف از جمله بهداشت عمومی مصداق دارد.
منبع: MedicalXpress
سپید

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: