کد خبر: ۱۴۰۹۰۲
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۵ - ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ - 2017February 05
اگر تاریخ را بررسی کنیم که شیوه رفتار و مقابله کشورها، اقوام و جوامع مختلف با موقعیت‌های بالقوه تخریبی مثل تصرف نظامی کشور، انحطاط اخلاقی جامعه، فروپاشی درونی یا تسلط خودکامه‌ها متفاوت بوده است.
شفا آنلاین: هنوز که هنوز است جامعه آمریکا به صورت عام و جامعه رسانه‌ای آمریکا به صورت خاص، از تحلیل چرایی انتخاب آدمی مثل دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری آمریکا درمانده‌اند و بعد از آن شوک اولیه و تحلیل‌های نسبتا پوسته‌ای اولیه تازه در پی چاره‌جویی افتاده‌اند.

به گزارش شفا آنلاین:اگر تاریخ را بررسی کنیم که شیوه رفتار و مقابله کشورها، اقوام و جوامع مختلف با موقعیت‌های بالقوه تخریبی مثل تصرف نظامی کشور، انحطاط اخلاقی جامعه، فروپاشی درونی یا تسلط خودکامه‌ها متفاوت بوده است.

برخی به اندازه کل تاریخ تجربه چنین رویارویی‌هایی را داشته‌اند و در برخی برهه‌ها نسبتا موفق عمل کرده‌اند و توانسته‌اند، عناصر نامطلوب و خارجیان اشغال‌گر را با تمدن و فرهنگ خود تحت تأثیر قرار بدهند و به عبارتی غنای اندیشه آنها آنقدر شگرف و قابل توجه بوده که بیگانگان خارجی یا نادان‌های داخلی، بعد از کوتاه‌زمانی چاره‌ای جز تعدیل رفتار خود نداشته‌اند. اما همین جوامع در برهه‌های دیگر به سبب تغییر بافت فرهنگی و بینش مردمانشان ناموفق بوده‌اند و نیز جوامعی که تاریخشان بسیار مختصرتر از بقیه بوده، تجارب کم و حافظه تاریخی کمی برای اتکا داشته‌اند.

شیوه برخورد هر یک از طبقات جامعه در زمان‌های بحرانی متفاوت بوده است: تسلیم، همکاری، به سخره گرفتن همه چیز، انفعال بی‌ثمر، سکوت بامعنا، مبارزات آرام فرهنگی یا شیوه‌های رادیکال.

حالا ما در برهه‌ای هستیم که می‌توانیم به خوبی رفتار آمریکایی‌ها را به نظاره بنشینیم. گویی که الان آمریکا در حال تجربه همان دوران میانی دهه ۱۹۳۰ در آلمان است.

این بار مردم و رسانه‌ها در مقابل فرد و جریانی که به وضوح حتی از نظر ظاهر، رعایت آداب دیپلماتیک و سیاست‌های به اصطلاح بشردوستانه را نمی‌کند، را چه می‌کنند؟

آیا قشر فرهیخته و رسانه‌های آمریکایی، راهی هوشمندانه برای مقابله پیدا می‌کنند یا اسیر جریان‌سازی ترامپ و دوستانش خواهند شد و به خاطر ضرورت‌های میهن‌پرستانه، در این گرداب غرق خواهند شد: جنگی دیگر، تحدید آزادی‌های فردی، نزول جایگاه اقتصادی و فاصله گرفتن از عدالت اجتماعی.

اما واقعا مردم عادی و رسانه‌های مستقل در این دوره‌های دشواری، چه کاری از دستشان برمی‌آید؟ به جز آه کشیدن و نالیدن از دوره‌ای که شایسته‌ها اصولا اصلا بختی برای دیده شدن ندارند و ناکسان سررشته کارها را در دست دارند، چه می‌توان کرد؟
 

 

امروز در سایت خوب کوارتز، خواندم که استاد تاریخ دانشگاه ییل، به نام تیموتی اشنایدر، یک دستورالعمل ۲۰ ماده‌ای برای مقابله با بن‌بستی که مردم آمریکا در آن گرفتار شده‌اند، ارائه کرده است. طبق معمول من علاقه‌ای به ترجمه کلمه به کلمه ندارم و گرچه به این متن بیشتر از بقیه متن‌ها وفادار بوده‌ام، اما برخی جاها تغییراتی هم در متن ایجاد کرده‌ام.

مردم آمریکا مسلما از مردم اروپا که قرن‌های متمادی در راه به دست آوردن آزادی، دموکراسی، مبارزه با فاشیسم و نازیسم کوشیده‌اند، باهوش‌تر نیستند. مطالعه این دستورالعمل ۲۰ ماده‌ای می‌تواند از جهات مختلف برای همه مردم جالب باشد.

۱- به سادگی تحت انقیاد درنیایید

درست است که بخشی قدرت خودکامه‌ها در برخی از برهه‌های زمانی، با فشار و زور و اهرم‌های به اصطلاح قانونیِ خارج از حوزه نفوذ مردم به دست می‌آید. اما تجربه تاریخی نشان می‌دهد که قسمت اعظم قدرت آنان، زمانی حاصل می‌شود که مردم توجهی به نفوذ خزنده آنها ندارند. آنقدر درنگ می‌کنند که قدرت تثبیت می‌شود و بعد پارو کردن این حجم از انجماد قدرت، برایشان ناممکن می‌شود.

اطاعت توأم با حالت خوف و انتظار را فراموش کنید و راه خودکامه‌ها را باز نکنید.

۲- از نهادهای مردمی حمایت کنید

رسانه‌ها، قاضی‌ها یا نهادهای مردمی را پیدا کنید که حس می‌کند می خواهد حرف دلتان را بزند. آنها ذاتا بی دفاع و بی‌پناه هستند و خودکامه‌ها می‌توانند با تلنگری آنها را مانند بازی دومینو، یکی بعد از دیگری، ساقط کنند. مگر اینکه قدرت مردم پشت هر کدام از آنها باشد.

۳- اصول اخلاقی حرفه‌ای را تقویت کنید

در همین قضیه ممانعت از ورود شهروندان چند کشور به آمریکا دیدیم که مقاومت دادستان موقت، چقدر توانست مفید باشد و به جناح ترامپ تفهیم کند که پیش بردن کارهایش بدون دادن هزینه، ممکن نیست.

به شیوه مشابهی اگر هر عضو نهادهای دولتی، بر قوانین روشن قانون اساسی و یا قوانین داخلی خود در جهت مقاومت در مقابل دستورات تکانه‌ای، پافشاری کند، دیکتاتور راه درازی برای تثبیت قدرت خود داشت.

۴- کلمات کلیدی را در میان سخنرانی‌ها افراد سیاسی بقاپید

ببینید که دایره واژگان هر آدم سیاسی تا چه حد گسترده است و او اصرار به تکرار کدام کلمات کلیدی دارد. از روی همین محدوده واژگان مورد علاقه، می‌توان به نیت اصلی او برد. برای مثال بین آدمی که مرتب کلمه تعامل و صلح را تکرار می‌کند با آدمی که واژه تروریسم و بنیادگرایی ورد زبانش است، تفاوت زیادی وجود دارد.


 
۵- در حادثه‌های غیرمترقبه آرام و خونسرد باشید

وقتی یک حادثه غیرمترقبه مثل حادثه تروریستی یا حادثه طبیعی یا فجایع دیگر رخ می‌دهد، آرام باشید و خونسردی خود را از دست ندهید و خوب مسائل را سبک سنگین کنید.

چون در همین دوران‌هاست که اقتدارگراها با تکیه بر مسائلی مثل اورژانسی بودن و حیاتی بود اقدامات، نیات خود را پیش می‌برند.





مثال تاریخی این امر، آتش‌سوزی بنای رایشتاگ – محل پارلمان آلمان بین سال‌های ۱۸۹۴ تا ۱۹۳۳- بود. در سال ۱۹۳۳ این بنا به طرز مشکوکی به آتش کشیده شد. اعلام شد که یک جوان هلندی وابسته به حزب کمونیست، این بنا را آتش زده است.

این در حالی بود که شخص هیتلر در یک مصاحبه ذر سال ۱۹۳۱، به صراحت رایشتاگ را نماد انحطاط و ننگ آلمان و یک «دکان» گفتگو دانسته بود.

هیتلر و یارانش از این حادثه برای کوبیدن احزاب مخالف استفاده کردند و راه را برای خود هموار کردند.




 
۶- رو آوردن به ادبیات

آمریکایی‌ها به کتاب‌های روشنگر پادآرمانشهری مانند ۱۹۸۴ جورج اورول، سرگذشت ندیمه مارگارت اتوود، ریشه‌های توتالیتاریسم هانا آرنت روی آورده‌اند. در سایت‌ها و وبلاگ‌های مختلف آنها فهرست‌های بسیار ارزشمندی از کتاب‌هایی با این مفهوم درست شده و این کتاب‌ها پرفروش‌تر از هر زمان دیگری شده‌اند.

پناه آوردن به ادبیات یا شعر را برخی نشانه‌ای از انزواطلبی و تلاشی در جهت تسکین منفعلانه دردها می‌دانند،‌ اما ادبیات بالقوه حاوی اندرزها و سلاح‌هایی است که می تواند علیه خودکامکان به کار برود.


 
۷- بایستید، مردم از شما به عنوان الگو، دیر یا زود تبعیت خواهند کرد

این یکی ممکن است گاهی کاملا غیرعملی به نظر برسد. اما جامعه همیشه به آدم‌های نترس و الگو نیاز داشته است و همیشه هم در هر جامعه‌ای، تعدادی از این دیوانگان شیدا وجود داشته است. مثل سوفی شول عضو گروه مقاومت رز سفید یا حتی آگوست لندمسر که در میان انبوه خلایق، تنها او بود که از سلام نازی به هیتلر اجتناب کرد.




 
۸- به دنبال حقیقت باشید

اجتناب از کسب حقایق مساوی و مترادف با نپذیرفتن آزادی است. اگر کلکسیونی از حقایق در ذهن‌ها نباشد، آنگاه آرمانی محکم در اذهان شکل نمی‌گیرد.

به صورت فعال به دنبال کسب حقیقت باشید. اگر چنین شرایطی در امریکا حکمفرما نبود، آنها در حال حاضر اخبار کاذبی که هکرهای روسی به صورت انبوه می‌پراکندند را بهانه شکست خود و روی کار آمدن یک دیکتاتور نمی‌کردند.

همان طور که قبلا اشاره کردم، اگر آمریکایی به جای تکیه بر شبکه‌های اجتماعی بی‌ریشه، در تقویت رسانه‌های اصیل خود می‌کوشیدند و شبکه‌های اجتماعی را که اینقدر جدی نمی‌گرفتند، حالا افقی دلپذیرتر پیش رویشان بود.


 
۹- تحقیق و تفحص کنید!

برای خواندن مقاله‌های طولانی وقت بگذارید، محو گیف‌ها و سرگرمی‌های مبتدل نابود کننده کورتکس مغزتان نشوید. سایت‌هایی که محتوای ژرف را دارند بوک‌مارک کنید و مرتب مقاله‌های آنها را به دیگران توصیه کنید.

۱۰- از خانه بیرون بیایید، از پشت پی‌سی‌ها و تبلت‌ها به درآیید و قدم به جامعه واقعی بگذارید

قدرت حاکم می‌خواهد که شما را به مانند گوشت‌های خام فربه مات‌زده پشت پی‌سی‌ها و گوشی‌های هوشمند ببیند.

بیرون بیایید. با اقشار جدیدی از مردم هم‌سخن شوید، محبت کنید و عشق بورزید. به مکان‌ها و همایش‌هایی بروید که تا حالا نمی‌رفتید. بیاموزید و یاد بگیرید.


 
۱۱- تماس چشمی برقرار کنید و سخنان کوتاه محبت‌آمیز رد و بدل کنید!

حتما می‌گویید که آداب معاشرت چه ربطی به مبارزه علیه ترامپ دارد! اما همین مهربانی‌های کوچک می‌توانند به مردم جامعه یادآوری کنند که هنوز دوستی فراموش نشده و می‌توانند روی کمک هم‌قطاران خود جساب باز کنند. کاری نکنید که فضای شهر زمستان اخوان ثالث تداعی شود، دست‌های دیگران را به گرمی بفشارید.


 
۱۲- مسئولیت‌پذیر باشید، از نماد‌های تنفر اجتناب کنید و خودتان به تنفر دامن نزنید

خشونت کلامی و نوشتاری علیه خارجی‌ها، طبقات خاص اجتماعی و اقلیت‌های را متوقف کنید. نمادهای تنفر را شناسایی کنید و تا جایی که ممکن است خودتان ناخواسته ترویج‌گر آنها نباشید.

کامنت‌های نژادپرستانه و توأم با نفرت را در سایت‌ها و وبلاگ‌ها و اکانت‌های شبکه‌های اجتماعی تحت مدیریت خود بلافاصله پاک کنید. نگذارید که افراد معلوم الحال از شهرت رسانه‌ شما برای ترویج نفرت استفاده کنند. رسانه‌ ناخواسته آنها نشوید!


 
۱۳- رأی بدهید

برخی از احزاب سیاسی در برخی ایالت‌ها دوست دارند که حالتی شبیه نظام تک‌حزبی ایجاد کنند و آنگاه اراده آزاد و حقوق شهروندی را تحدید کنند. باهوش باشید و در موقعیت‌های حساس در انتخابات شرکت کنید.

۱۴- بخشنده باشید و با خیریه‌ها همکاری کنید

نزدیک‌ترین خیریه به محل زندگی خود را شناسایی کنید. به این خیریه کمک کنید و تبلغش را بکنید.

۱۵- خودکامه‌ها هر کار کنند، نمی‌توانند مالک فضای ذهنی درونی شما بشوند، زندگی مثبت خصوصی خود را داشته باشید!

در این زندگی خصوصی و اندیشه‌های درونی می‌توانید ماه‌ها اندیشه‌های خود را پالایش کنید و مسائل را تحلیل کنید. کتاب بخوانید، آرشیوها را جستجو کنید، هدفمند فیلم ببینید و موسیقی گوش کنید. شاید باشید و به دیگران شاد و ژرف شدن را بیاموزید.

اما از آنجا که این روزها گجت‌ها، جزوی از ما شده‌اند و بین ما و ابزارهای وب‌گردی دیگر نمی‌توان جدایی انداخت. مواطب باشید که بداندیشان با بدافزارها و ویروس‌ها و ابزارهای جاسوسی به حریم خصوصی شما نفوذ نکنند. رفتاری محافظه‌کارانه برای امنیت سایبری خود داشته باشید.


 
۱۶- حتما تجارب شهروندان دیگر کشورها را مرور کنید

ملت شما تنها ملتی نیست که در طول زمان، به تنگناهای اینچینینی مواجه شده است. مشکل کنونی شما حتما جزو مشکلات تاریخی کشورهای دیگر هم بوده است.


 
۱۷- از خشونت‌طلب‌ها حمایت نکنید!

تجربه نشان داده است که اقدامات رادیکال یا حتی نظامی مخالفان قدرت حاکم، نه‌تنها سودی ندارد، بلکه بهانه‌ای برای سرکوب آزادی مشروع شهروندان عادی می‌شود. پس هیچگاه از آنها حمایت نکنید.


 
۱۸- اگر صاحب قدرت و ابزارهای اعمال قدرت هستید، در استفاده از آنها درنگ کنید

سیاه‌پوستانی را که به خاطر خشونت و شتاب‌زدگی و عدم مسئولیت پلیس آمریکا کشته می‌شوند را به یاد بیاورید. اگر شما هم جزو یکی از پلیس‌ها و سربازها یا امرای دارای قدرت هستید، در استفاده از خشونت در موقعیت‌های حساس درنگ کنید.

به موزه‌ها بروید، کتاب‌های تاریخی را بخوانید و ببینید که چه بسیار زمان‌ها پیش آمده است که هوشمندی حتی یک فرد، توانسته از فاجعه‌های انسانی و قربانی شدن انسان‌ها جلوگیری کنند. شاید روزی نام شما هم در میان همین آدم‌ها باشد و نه کسانی که از قدرت کور تبعیت می‌کنند.

۱۹- شجاع باشید

اگر هیچ کدام از ما آمادگی مرگ به خاطر آزادی را نداشته باشند، آنگاه همه در استبداد ناگزیز خواهند مرد.


 
۲۰- عشق به میهن را در خود تقویت کنید

نه‌تنها در نسل حاضر، بلکه در جهانیان و نسل‌های بعدی این یقین را ایجاد کنید که ترامپ نمونه و خلاصه‌ای از تفکرات شما شهروندان نیست.یک پزشک
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: