«خيلي از ايرانيها که چندين ساله آمريکا زندگي ميکنن، به دلايل کاملا شخصياي اقامت نگرفتن. يکي از اقوام ما 40 ساله که آمريکا زندگي ميکنه و دلش نخواسته سيتيزن بشه و فقط گرينکارت داره. اينجا دانشگاه رفته، سرکار رفته و الان بازنشسته شده. خونواده، بچه و نوه هم داره؛ حالا فرض کنيم بخواد براي مسافرت بياد ايران و خونوادهاش رو ببينه و موقع برگشت ديگه راهش ندن، خيلي تلخه!»
روايتي که قانون جديد ترامپ، آن را تبديل به کابوسي براي صدها ايراني مهاجر کرده است؛ رئيسجمهوري که براي مشخصشدن روند کاري و فعاليتش در کمتر از 10 روز، قانوني را تصويب کرد که به موجب آن، زندگي و برنامههاي ايرانيان مقيم آمريکا را بههم ريخته و حداقل براي ۹۰ روز، همه چيز را بهحالت تعليق درآورده است.
او درحالي دستور لغو ويزا براي اتباع هفت کشور از جمله ايران را امضا کرد که 19 هواپيماربا در حمله تروريستي 11 سپتامبر از مصر، لبنان و عربستانسعودي بودند و هيچکدام از اتباع هفت کشور شامل چيزي که ترامپ به آن «معيارهاي جديد بررسي» ميگفت، نميشوند. روز جمعه بعد از اينکه ترامپ، دستور اجرايي لغو ويزا را امضا کرد تا بهطور موقت سفر هزاران نفر را به ايالاتمتحده ممنوع کند، خانوادهها، دانشجويان، استادان، ورزشکاران و توريستهاي هفت کشور در خاورميانه و آفريقا، برنامههاي سفر و حتي آينده خود را درحال تعليق ديدند. در اين بين، دانشجويان و استادان ايراني مقيم آمريکا شايد بيشترين ضربه را از اين قانون ميخورند؛ دانشجوياني که با ويزاي تحصيلي يا گرينکارت در آمريکا مشغول به تحصيل هستند و تا مدتي نامعلوم و حداقل سه ماه نميتوانند به ايران سفر کنند؛ تا جايي که بسياري از آنها و افرادي که براي مسافرت به ايران رفته بودند، هنگام بازگشت در فرودگاه، مانع ورود آنها شدند. حالا ديگر رؤياي آمريکايي ترامپ، خواب بسياري از ايرانيان مهاجر را آشفته کرده است.
قانون ترامپ ديوانه؛ فرصت جديدي براي کانادا
استادان نيز از اين قاعده مستثنا نيستند؛ کساني که براي مطالعات تحقيقاتي و علمي به آمريکا سفر ميکردند و حال اين امکان از آنها سلب شده است. دانشمندان و افرادي که سالها در آمريکا تحصيل کرده و پس از برجام براي دورههاي مطالعاتي به ايران سفر کرده بودند و با اين قانون جديد، امکان بازگشت آنها به کشور در وضعيتي مبهم پيش ميرود. بازگشت نخبگان که پس از برجام مطرح و اجرايي شد، امتيازات فراواني را براي کشور به همراه داشت؛ بهعنوان مثال، طبق گزارش وزارت علوم در شهريور سال 95، تعداد دانشجويان خارجي زبان فارسي در کرسيهاي خارج از کشور نزديک به سه هزار نفر، تعداد پروژههاي مشترک تعريفشده مابين دانشگاههاي داخل و خارج از کشور، 140 واحد و از توان 354 ايراني نخبه خارج از کشور در سمينارها و دورههاي آموزشي استفاده شد اما با اجراييشدن اين قانون جديد عملا امکان استفاده علمي و تحقيقاتي از اين استادان از بين خواهد رفت.
در واقع، ايران با اينکه به شهروندانش اجازه ميدهد تا به آمريکا سفر کنند اما اين کشور بهطور ايدئولوژيک مخالف اشتراک اطلاعات با واشنگتن است ولي اگر اين کار را نکند، بسياري از شهروندانش نميتوانند خانوادههاي خود را در آمريکا ببينند. آماري که نشان ميدهد بيش از يک ميليون ايراني- آمريکايي در ايالاتمتحده زندگي ميکنند، اعتراض بسياري را بهدنبال داشته است. تا جايي که دانشمندان مشهور جهان و چهرههاي آکادميک با امضاي بيانيهاي به دستور جديد ترامپ اعتراض کردهاند و مريم ميرزاخاني و محمد جلالي از دانشگاه امآيتي و ۱۰ برنده نوبل ديگر از جمله امضاکنندگان اين بيانيه هستند.
در همين ميان، سعيد سهرابپور، قائممقام بنياد ملي نخبگان و رئيس اسبق دانشگاه شريف با اشاره به بازگشت صد نخبه فارغالتحصيل دانشگاههاي آمريکا و اروپا پس از برجام ميگويد: «اين گروه از استادان، کساني بودند که براي هميشه به ايران بازگشتند و شامل قانون جديد ترامپ نميشوند. بااينحال، ترامپ ديوانه قانوني را وضع کرده که مشکلات بسياري را براي استادان و دانشجويان بهوجود آورده است؛ همه مردم در همه جاي دنيا هم با اين قانون مخالف هستند اما اين قانون، فرصت جديدي را براي ديگر کشورها بهويژه کانادا فراهم کرده که از دانشجويان مقيم آمريکا براي تحصيل در کشورشان دعوت کنند.» اين درحالي است که وزير علوم نيز اعلام کرده است، با توجه به لغو ويزاي دانشجويان ايراني دانشگاههاي آمريکا، تمهيداتي در نظر گرفتهايم تا اين دانشجويان بتوانند در کشورهاي ديگر پذيرش بگيرند.
«موقع برگشت از ايران، توي فرودگاه برشون گردوندن»
سروش 23 ساله است و دو سالي ميشود که در دانشگاه ايالتي اورگن آمريکا تحصيل ميکند. «تو ايران دو سال دانشجوي حقوق بودم و در کنارش کار خبرنگاري هم ميکردم. الان دو سال و نيمه که از طريق گرينکارت خانوادگي اومدم آمريکا و تو ايالت اورگن زندگي ميکنم. اينجا دانشجوي سال دومم و ميخوام داروسازي بخونم ولي خب، اينجا سيستم اينجوريه که اول بايد يک ليسانس مرتبط بگيرم، بعد دوره داروسازي رو شروع کنم که حدودا هشت سال طول ميکشه. از پريروز که قانون منع صدور ويزا ابلاغ شده حتي اونايي که گرينکارت هم داشتن و به هر دليلي براي مدت کوتاهي اومده بودن ايران، توي فرودگاه برشون گردوندن. اصلا براشون مهم نبود که اون طرف تو آمريکا زندگي داره، کار داره، درس داره و حالا اومده ايران خونوادهاش رو ببينه. خيلي راحت ديپورتشون کردن و معلوم نيست که قراره چي بشه.»
سروش از نگرانيهايش ميگويد؛ از اينکه اين چند روز اخبار را با دقت رصد ميکند تا ببيند چه تصميمي براي آيندهاش بگيرد. «قانوني که وضع شده خيلي مبهمه و در عمل داريم ميبينيم که نهتنها اونايي که ميخواستن با ويزاي توريستي وارد آمريکا بشن، افرادي که ويزاي کار و تحصيل و گرينکارت هم داشتن شامل اين محدوديت شدن. منم از اين قاعده جدا نيستم؛ 90 درصد خونوادهام ايرانن. با مادرم که صحبت ميکردم بهش ميگفتم ممکنه تا چهار سال ديگه که ترامپ رئيسجمهوري باشه و اين قانون سرجاش بمونه، من نتونم بيام ايران و ببينمت. از نظر آينده تحصيلي هم هنوز چيزي مشخص نشده که بگن افراد گرينکارتي از اين تاريخ به بعد حق تحصيل ندارن. همه چي مبهمه؛ يک روز گفتن تا يک ماه تعليق ميشه؛ يک روز گفتن 60 روز، الان هم ميگن 90 روز. بااينحال، کسي که يکشبه همچين قانوني رو وضع ميکنه ازش هرچيزي برمياد.»
سروش از خانوادههايي ميگويد که ساليان سال است در آمريکا زندگي ميکنند و اقامت ندارند. «خيلي از ايرانيها که چندين ساله آمريکا زندگي ميکنن و من ميشناسمشون به دلايل کاملا شخصياي اقامت نگرفتن. يکي از اقوام ما 40 ساله که آمريکا زندگي ميکنه و دلش نخواسته سيتيزن بشه و فقط گرينکارت داره. اينجا دانشگاه رفته، سرکار رفته و الان بازنشسته شده. خونواده، بچه و نوه هم داره؛ حالا فرض کنيم اگه بخواد براي مسافرت بياد ايران و خونوادهاش رو ببينه و موقع برگشت ديگه راهش ندن، خيلي تلخه!»
«برگردم ايران، همه تلاشهام دود ميشه»
مهدي 25 ساله است و دانشجوي رشته برق قدرت در مقطع دکتري. نزديک به دو سال بوده که در ايالت ميشيگان مشغول به تحصيل است. «از طريق دانشگاه، بورس شدم و رفتم آمريکا. بهخاطر اينکه ويزايي که داشتم سينگل بود و تو دوره تحصيلم نميتونستم از خاک آمريکا خارج بشم، اميد داشتم که خانوادهام ويزا بگيرن و بتونن بيان پيشم تا ببينمشون. حتي مادرم از سفارت، وقت مصاحبه گرفته بود که با قانون جديد ترامپ، همهچي کنسل شد. من جزء نخبهها حساب ميشدم کلي براي خريد مدارک کارشناسي و کارشناسيارشد از دانشگاه هزينه کردم به اميد اينکه بتونم از امکانات بيشتري استفاده کنم و فرصت شغلي جديدي داشته باشم. براي همين بورس شدم و اومدم دانشگاه ميشيگان. همهچي داشت خوب پيش ميرفت که ترامپ، اين کارو کرد. همه اميدها و آرزوهام تو اين دو، سه روز نابود شده و با اين اوصاف بايد برگردم ايران.»
مهدي از شرايط سخت و هزينههاي سرسامآور خريد مدارکش ميگويد: «قانون اينجوري بود که چون رايگان تحصيل کردم، براي رفتن از ايران بايد پول تحصيلم رو ميدادم يا ميموندم و به سربازي ميرفتم! هيچ پيشبينياي براي آيندهام ندارم و نميدونم واقعا بايد چيکار کنم. اگر هم برگردم ايران و سرمايه شخصي نداشته باشم، نميتونم شغل درست و حسابي و درخور سوادم پيدا کنم. عملا اينهمه سال تلاش و تحقيق دود ميشه ميره هوا. شرايط براي همه همکلاسيهاي من همينقدر مبهم و نامشخصه؛ مادر يکي از دوستام سرطان داره و قرار بوده بره پيش بچهاش. حالا نميتونه بياد و از نظر روحي، حال خيلي بدي داره.»
لاتاريهايي که هوا رفت
مهشيد و امين، زن و شوهري 30 ساله که قرعه لاتاري امسال به نامشان زده شده بود، آنقدر از قانون جديد عصباني هستند که بهسختي حرف ميزنند. «بردن لاتاري، سکوي پرتابي بود که آيندمون رو با بچه سهسالمون جور ديگهاي بسازيم. وقتي لاتاري برنده شديم، خيلي خوشحال بوديم و فکر ميکرديم همهچي داره خوب پيش ميره؛ حتي وقت سفارت رو هم توي ترکيه مشخص کرده بوديم که وقتي اونجا بمبگذاري شد، شهر رو عوض کردن و قرار بود دو، سه روز ديگه بريم سفارت. ولي با قانون جديد ترامپ، همهچي کنسل شد و همه پولايي که خرج کرده بوديم، رفت هوا. شدت ناراحتي و عصبانيت ما رو هيچکس نميفهمه؛ حس کسي رو داريم که تو 30 سالگي، تو نقطه صفر وايساده و بايد دوباره شروع کنه.»
آرمين از بقيه کمسنتر است؛ 19 سال دارد و دو سالي ميشود که در ايالت کاليفرنيا زندگي ميکند. براي تحصيل به آمريکا آمده و معتقد است، قانون ترامپ روي زندگي او تأثير چنداني ندارد. «دندونپزشکي ميخونم و مقطع ليسانسم. قانون جديدي که ترامپ گذاشته، روي زندگي من تأثير چنداني نداره، چون اقامت دارم و مشکلي برام پيش نمياد ولي وقتي به دوستام نگاه ميکنم ميبينم که اين وضعيت، آينده زندگي خيليهاشونو تحتتأثير قرار داده. اکثر دوستام اينجا تنهان و خانوادههاشون، سالي يکي، دو بار بهشون سر ميزنن ولي با اين قانون جديد، حداقل تا سه ماه نميتونن بچههاشون رو ببينن و اين شرايط رو خيلي سخت ميکنه؛ مخصوصا براي کسايي که وابستگي عاطفي به خانوادههاشون دارن؛ از الان دارم ميبينم که خيليهاشون ناراحتن و ممکنه بعدها حتي افسردگي بگيرن. جدا از وابستگي عاطفياي که دارن، پولفرستادن هم از ايران خيلي سخت ميشه اما در کل بهنظرم قانون بيهودهايه و دير يا زود برداشته ميشه؛ چون جامعه آمريکا نژادپرستي رو نميپذيره و اين قانون، مصداق بارز نژادپرستيه.»
«ميرم سمت کانادا»
وضعيت بهار با ديگر دانشجوها متفاوت است؛ هنوز آمريکا نرفته و منتظر نامه سفارت براي پذيرش دانشگاه بوده که ترامپ، قانون جديدش را امضا کرده است. «با اين وضعيت به احتمال زياد پذيرشم تعليق ميشه و ميره تو آبنمک. تو قانون هم نوشته که احتمال تمديدشدن داره؛ تازه اگه برداشته بشه، آمريکا رفتن خيلي سخت ميشه؛ حتي براي تحصيل. ولي خب از ترامپ انتظار اين کارا ميرفت. از وقتي پذيرشم اومد، احتمال ميدادم ترامپ رئيسجمهوري بشه، احتمالش خيلي کم بود ولي ديدي که شد! وقتي پذيرشم اومد، انگليس جدا شد؛ اون رو هم کسي فکرشو نميکرد. من هم بايد مثل خيليهاي ديگه برم سمت کانادا و کاراي اونجارو بکنم. حالا وضعيت من خيلي حاد نيست؛ يکي از فاميلهامون براي درمان ميخواست بره که نذاشتن. معلوم نيست چي ميشه.»
مريم سه سال است که در ايالت کاليفرنيا زندگي ميکند و 23 ساله است. با خانوادهاش به آمريکا رفته و کامپيوتر ميخواند. «بهخاطر اينکه روز اول اجراي اين قانونه، هيچکس نميدونه چه اتفاقي ميفته و قراره آيندهمون چي بشه. از خيليها شنيدم که تو فرودگاهها از ايران سوار نکردن و الان دم فرودگاه تظاهرات شده. تو ايالتي که ما زندگي ميکنيم، ايراني و مسلمون زياده بهخاطر همينم فکر ميکنم ايالت ما آخرين ايالتي باشه که اين محدوديتها شاملش بشه. خيلي از دوستاي من قبل از وضع اين قانون رفتن ايران و الان ديگه نميتونن برگردن. اگر وضعيت همينطوري بخواد پيش بره و ما از ترسمون نتونيم برگرديم ايران و اينجا زنداني بشيم، همون بهتر که براي هميشه برگرديم ايران. الان پدر و مادرم ايرانن و شايد ديگه تا مدتها نتونن بيان منو ببينن؛ من هم نميتونم برم. بايد ببينيم در آينده چي پيش مياد.»
کاهش قابلتوجه دانشجويان مقيم آمريکا
يکي از استادان اقتصاد دانشگاه الزهرا که براي فرصتهاي مطالعاتي و تحقيقاتي به آمريکا سفر ميکند، و بهصورت دائم در رفتوآمد بين ايران و آمريکاست، از قانون جديد منع صدور ويزا براي ايران و 6 کشور ديگر گلايه ميکند. «اين قانون جديد، فرصتهاي مطالعاتي و تحقيقاتي را به کمترين حد خودش رسانده و طبيعتا رفت و آمدها خيلي محدود و شايد قطع شود. هرچند ارتباطها فقط حضوري نيست و از طريق فضاي مجازي هم برقرار است ولي هيچوقت کارايي ديدارها و بحثهاي حضوري را ندارد. در ديدارهاي حضوري، بحث، مجادله و بيان استدلالها بهراحتي امکانپذير است ولي در ديدارهاي غيرحضوري، اغلب اين موارد بايد بهصورت مکتوب صورت گيرد که اين مسئله در شرايطي که طرفين با ادبيات و زبان يکديگر آشنا نباشند، امکان درک نادرست را از مطالب بالا ميبرد.»
اين استاد اقتصاد با اشاره به اينکه هدف کنفرانسهاي بينالمللي، مباحثه رو در رو بر سر آخرين دستاوردهاي علمي است، ميگويد: «در اين شرايط اين امکان از محققان ما گرفته ميشود؛ البته اين مسئله مربوط به فرصتهايي است که در آمريکا وجود دارد و درباره بقيه کشورها مثل کشورهای اروپایی اين چالشها وجود ندارد؛ علاوهبراين در اين شرايط تعداد دانشجوياني که براي ادامه تحصيل به آمريکا ميروند، کاهش مييابد و از اين جهت، بهنفع ديگر کشورهاي اروپايي مانند کانادا و استراليا خواهد بود که بتوانند جوانان تحصيلکرده را جذب کنند. از طرف ديگر، طرحهايي که در وزارت علوم براي استفاده از استادان يا تحصيلکردههاي ايراني در آمريکا بود و با عنوان بازگشت نخبگان شناخته ميشود، بهشدت آسيب ميبيند و منحصر به کشورهاي ديگر خواهد شد.»روزنامه وقایع اتفاقیه