شلتر و گرمخانه هنوز واژههای ناآشنایی برای بسیاری از مردم هستند. بهجز اینکه مردم با کاربرد این گرمخانهها آشنا نیستند و ضرورت وجودی آنها را نمیدانند وقتی در محلی چنین مکانی تاسیس میشود تا به افراد بیخانمانی که 90 درصد آنها معتادند پناه بدهد با واکنش بدی از سوی ساکنین محلهها مواجه میشوند.
شفا آنلاین: وقتی در یک محله شلتری تاسیس میشود ساکنین محلهها نگران
وضعیت محلههایشان میشوند.
به گزارش
شفا آنلاین:به نقل از سپید هرچند در بسیاری موارد دلایلشان منطقی و عقلانی
است. بدنامی محله که باعث ارزان شدن خانههای محله میشود بیاهمیتترین
دلیلی است که میشود به آن اشاره کرد. بسیاری از مردم این محلهها
معتقدند که جمعآوری معتادان در یک محل و در داخل شهر موجب میشود کودکانی
که در این محلهها زندگی میکنند به این بلای خانمانسوز گرفتار شده و
آینده خود را خراب کنند .
بعضیها میگویند شلترها باید به خارج از شهرها
منتقل شوند و جلوی دید نباشند، درحالیکه اگر قرار است یک کارتنخواب روی
پای خودش بایستد باید این مکانها هم در دسترسش باشد. به دلایلی که عنوان
شد به این شلترها چه از ناحیه مردم و هم نهادهای دولتی حمله میشود. مردم
شیشههای مرکز را شکستهاند یا به مسئول فنی حملهور شدهاند تا بساط خود
را جمع کنند و از محله بروند. سیاست بنای چنین مکانهایی این است که برای
افراد آسیبدیدهای که معمولا با مشکلات روحی و روانی، بیماریهای جنسی به
این مراکز مراجعه میکنند فرصتی ایجاد شود برای بازگشت به اجتماع و زندگی
سالم .
شلترها،
خوابگاه شبانهای برای معتادان است که جای خواب، غذا، مکان استحمام و
نظافت، لباس، سوزن و سرنگ را تامین میکند و اگر به خدمات پزشکی نیاز باشد،
معتادان را به پزشک و کلینیکهای مثلثی ارجاع میدهد. در شلترها آموزشهای
پیشگیری از ایدز، هپاتیت، بیماریهای مقاربتی، امراض خاص ازجمله سل به
افراد ارائه و مهارتهای زندگی به آنها تعلیم داده میشود. نکتهای که در
مورد این مراکز وجود دارد این است که افرادی که به این مراکز پناه میآورند
لازم است مصونیت داشته باشند و جرمشان به شکل جداگانه بررسی شود. در واقع
خیابانخوابها نباید به شلترها چون تله نگاه کنند به همین دلیل کارشناسان
بهزیستی معتقدند حمایت دولت از این مراکز باید به شکل غیرمستقیم باشد و
حوزه ساماندهی معتادان خیابانی و کارتنخواب نیز به بخش خصوصی واگذار شود.
سازمانهای مردمنهاد و NGO ها بهراحتی میتوانند اعتماد و مشارکت این
افراد را جلب کنند درحالیکه ورود بهزیستی و نیروی انتظامی تا حدی برای این
افراد بازدارنده است. هر معتاد در مراکز ماده 16 (مراکز درمان اجباری
اعتیاد) مجرم شناخته میشود. بهاینترتیب بدیهی است که این افراد خواهان
فرار از مراکز ماده ۱۶ باشند و در چنین شرایطی اگر قرار باشد مسئولیت این
مراکز به نهادی واگذار شود باید اختیارات قوه قضائیه و نیروی انتظامی در
این حوزه نیز به سمنها تفویض شود. در غیر این صورت و به علت عدم امکان
تحقق این امر، نیاز است ساختار کنونی ماده ۱۶ را از بین برده، نگاه مجرمانه
را برداشته شود و این مراکز به مراکز اقامتی میانمدت ماده ۱۵( مراکز
داوطلبانه درمان اعتیاد) تبدیل شود.. در تمامی دنیا به این جمعبندی
رسیدهاند که مراکز ماده ۱۶ کارساز نیست و بهزیستی نیز با بررسیهای
کارشناسی به این مسئله رسیده است.
اقدامات شهرداری
این
روزها با توجه به برودت هوا و توده سرمایی که در شهر تهران وارد شده است،
سازمان خدمات شهری شهرداری تهران به همراه دیگر بخشها به موضوع حضور
کارتنخوابها در سطح شهر ورود کرده و در همین راستا از شهروندان
خواستهشده است در صورت رویت افراد کارتنخواب و بیسرپرست مراتب را از
طریق سامانه 137 اعلام کنند تا گشتهای شهرداری در محل حضور پیدا
کنند و نسبت به اعزام این افراد به مددسراها اقدامات لازم را انجام دهند .
شهروندانی که تمایل به کمک به در راه ماندگان و کارتنخوابها را دارند
میتوانند برای اهدای کمکهای غیر نقدی خود با شماره چهاررقمی 4937 تماس
گرفته و اجناس خود را که شامل پتو، لباس گرم و مواد غذایی است به سازمان
خدمات اجتماعی شهرداری تهران تحویل دهند و یا خود نیز در کنار گشتهای
فوریتهای اجتماعی به این افراد کمک کنند. در میادین اصلی و خیابانهایی که
به کولنیهای کارتنخوابی منتهی میشوند 50 اتوبوس گرم مستقرشده است. این
اتوبوسها مجهز به پتو و مواد خوراکی است تا کارتنخوابها پس از جمعآوری
و پیش از انتقال به مددسرا از امکانات اولیه برخوردار باشند . علاوه بر
این اتوبوسها (بیش از 44 واحد گشت) بهطور شبانهروزی اقدام به جمعآوری و
انتقال کارتنخوابها مددسرا میکنند به این تعداد باید 15 وسیله
نقلیه سازمان خدمات اجتماعی را هم اضافه کرد که بهطور مرتب در سطح شهر گشت
میزنند و به همکاران در جمعآوری متکدیان و کارتنخوابها کمک میکنند .
منطقه 12 و محدوده خیابان شوش بیشترین تعداد کارتنخواب را دارد. برخی از
کارتنخوابها معتاد هستند در زمان جمعآوری در حالت عادی نیستند و
کنترلی بر رفتار خود ندارند و درنتیجه توان تصمیمگیری ندارند اما آنهایی
که معتاد نیستند راحت همکاری میکنند و با میل خود سوار ماشینها میشوند.
مرگ در خیابان
نکتهای
که وجود دارد این است که بالای 90 درصد از کارتنخوابان تهرانی
معتاد هستند و در این فصل تنها دو انتخاب دارند؛ یعنی یا باید به
گرمخانه بروند یا اینکه در فضای بیرون در اثر سرما جان خود را از دست
بدهند که معمولا مورد فرار را انتخاب میکنند و مصرف مواد از نمردن
برایشان مهمتر است. این افراد معمولا برای ادامه مصرف مواد از دست
ماموران فرار میکنند و به گرمخانهها هم نمیروند زیرا میدانند در شلترها
و گرمخانهها اجازه مصرف مواد ندارند.
معتادان بیخانمان معمولا به جاهایی
پناه میبرند که غیرقابلدسترس و دور از چشم است و در آنجا به مصرف مواد
مخدر اقدام میکنند. برخی از معتادان نمیدانند که براثر مصرف بیشتر مواد
دمای بدنشان پایین آمده و جانشان را از دست میدهند. معتادانی که ناشیتر
بوده و تازه کارتنخواب شدهاند فکر میکنند در این شبهای سرد با مصرف
مواد گرم میشوند لذا میزان مصرف خود را افزایش میدهند این درحالی است که
مصرف بیشازحد مواد باعث افت فشارخون، یخزدگی زودهنگام و مرگومیر
میشود.
این روزهای سرد اولین اقدام برای متولیان امر آن است که مصرف مواد
را در گرمخانهها آزاد کنند تا این افراد از رفتن به گرمخانه اجتناب نکنند
در این صورت اصلا لازم نیست دنبال کارتنخوابها بگردیم آنها خودشان به
گرمخانهها خواهند رفت. اگر به دنبال درمان واقعی و بازگشت آنها به
خانواده و جامعه هستیم این اعتمادسازی خواهد بود و در ادامه با فعالسازی
نهادهای مردمی و تخصصی میتوان وارد فرایند درمان همهجانبه این افراد شد.