در پی اعتراض دستیاران دانشگاههای علوم پزشکی نسبت به شرایط سخت و پیچیده در طول این دوره، معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران به نگرانی دانشجویان پاسخ داد.
شفا آنلاین: چندی
پیش جمعی از دستیاران دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به دیرکرد در پرداخت
آنچه بهعنوان کمکهزینه تحصیلی و کارانه دریافت میکنند اعتراض کردند.
اعتراضی که به شکل تجمع در بیمارستانهای محل خدمت و تحصیلشان نشان داده شد
و بعد از حضور معاونت درمان یا رئیس بیمارستان در جمع آنها با وعده پیگیری
این خواستهها، تمام شد.
به گزارش
شفا آنلاین:به نقل از سپید دستیاران
از یکسو به دیرکرد پرداخت اعتراض دارند و از سوی دیگر به شیوه محاسبه آن.
شیوهای که گفته میشود با مصوبه وزارت بهداشت انطباق ندارد و هیئتامنای
دانشگاهها براساس اختیارات خود از میزان تعیینشده از سوی وزارت بهداشت
کاسته است.
تفاوت
در ساعات و میزان خدمات درمانی دستیاران در رشتههای مختلف یکی از
مهمترین موضوعات مورداشاره درمورد محاسبه کارانههاست. اتفاقات اخیر نشان
میدهد که قرار است مبلغی بهعنوان پایه برای پرداخت کارانه که در کنار
مبلغ ثابت کمکهزینه تحصیلی پرداخت میشود تعیین شود و درصدی براساس خدمات
اضافه بر سازمان که از سوی دستیاران ارائه میشود به آنها پرداخت شود.
اما
همه آنچه ذکر شد فقط بخش کوچکی از مطالبات دستیاران است. دستیاران دانشگاه
علوم پزشکی تهران هم در نامهای اعتراضی برای مسئولان خواستار تعریف
دستیاری بهعنوان یک شغل و تعیین حقوق مشخص و ثابت به آنها بود که محمد
جلیلی، معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران در مصاحبهای به این اظهارات
پاسخ داد.
جلیلی
درمورد تاثیر حجم کاری درمان بر آموزش در دوره دستیاری و راه چاره
میگوید: «آموزش بالینی و بهویژه در دوران دستیاری آموزش مبتنی بر وظیفه
(task based) و از طریق قرار گرفتن در محیط واقعی و انجام کارها
(deliberate practice) و سپس تعمق (reflection) و دریافت بازخورد
(feedback) در مورد آن است و برای این منظور واگذاری تدریجی مسئولیت بالینی
بهتناسب سال دستیاری در ارائه خدمات بالینی صورت میگیرد.»
او
اضافه میکند: «نمیتوان با حضور در کلاس درس نظری یا با نگاه کردن به
متخصصی که ارائه خدمت میکند به متخصص تبدیل شد. به این معنا آنچه توسط
دستیاران در محیطهای بالینی انجام میشود بخش اساسی آموزش آنهاست. از طرف
دیگر ازآنجاکه تجربه کردن شرط لازم تبحر است برای این مواجهه حداقلهایی هم
در کوریکولوم آموزشی هر رشته در نظر گرفتهشده است.»
جلیلی
میگوید: «مشکل ازآنجا شروع میشود که حجم و نوع کارهایی که دستیار باید
انجام دهد نسبت به میزان متعارفی که برای یادگیری نیاز دارد بیشتر میشود.
البته باید توجه داشت که قبول این واقعیت به معنای آن نیست که همیشه این
مشکل وجود دارد یا اگر وجود دارد از شدت یکسانی برخوردار است؛ اما بههرحال
این موضوع بهویژه در شرایطی مانند آنچه در حال حاضر به دنبال اجرای طرح
تحول سلامت با آن مواجه هستیم که منجر به افزایش بار مراجعین به
بیمارستانهای دولتی ازجمله بیمارستانهای آموزشی شده است، باید موردتوجه
قرار گیرد؛ بهعبارتدیگر حجم کار بیش از نیاز آموزشی موضوعی است که در
بعضی رشتهها و بعضی بیمارستانها با آن روبرو هستیم.»
او
درمورد تلاش دانشگاه برای کاهش بارکاری میگوید: «برای کاهش فشار درمان بر
آموزش در طی سالهای گذشته از نیروهای درمانی استفادهشده و اکنون در
بخشها و بیمارستانهای مختلف بیش از 150 نفر از همکاران متخصص در قالب
قرارداد ماده 88 به کار گرفتهشدهاند تا بار درمان روی اعضای هیئتعلمی و
دستیاران کمتر شود. البته این موضوعی است که با دقت و احتیاط باید به آن
پرداخت و این روش نیز خالی از چالش نیست بهویژه که مواجهه دستیاران به
میزان کمتر از حد تعیینشده در کوریکولوم آموزشی هم میتواند باعث افت
آموزش آنها شود.»
جلیلی
عدم حضور تمام پزشکان کشیک در هر بخش از بیمارستان را یکی دیگر از معضلات
افزایش بارکاری دستیاران میداند و میگوید: «تعداد حداقل کشیک در
کوریکولومها مشخصشده است ولی گاه بخصوص با بالاتر رفتن رده دستیاری این
تعداد بهدرستی رعایت نمیشود و درنتیجه مثلاً بهجای یک تیم چهارنفره که
در طی کشیک باید حضورداشته باشند دو نفر مجموع بارکاری را به دوش میکشند.
این موضوعی است که انتظار میرود روسای محترم بخشها و مدیران محترم
گروههای آموزشی به آن توجه ویژه داشته باشند و متاسفانه در برخی موارد
رعایت نمیشود.»
معاون
آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران درمورد میزان پرداخت کارانهها نیز
اینگونه توضیح میدهد: «با تصویب هیئتامنای دانشگاه درصدی که معمولا بین
15 تا 20 درصد است به آن افزوده میشود. بعد از طرح تحول سلامت مقررشده
مبلغی نیز تحت عنوان ترمیم کمکهزینه پرداخت شود.»
او
بابیان اینکه دستیاران مشمول آموزش رایگان هستند و اینیک امتیاز برای
آنان است، اضافه میکند: «به این اعتبار دستیاران طبق ضوابط شاغل تلقی
نمیشوند. از طرف دیگر یک دستیار تماموقت محل دیگری برای کسب درآمد ندارد و
بسیاری از همکاران جوان ما ممکن است نتوانند از حمایتهای خانواده استفاده
کنند و البته در بودجههای عمومی دانشگاه هم منبعی برای پرداخت کمکهزینه
دستیاری دیده نشده و این مبالغ از درآمدهای بیمارستانها تامین میشود. ما
هم فکر میکنیم این رقم کمکهزینه کافی نیست و زحمات دستیاران بسیار بیش از
آن است که با این ارقام جبران شود اما امکان موجود در دانشگاه همین است و
تغییر مدل پرداخت به دستیاران نیز باید در سطح کشوری بررسی شود.»