شفا آنلاین: بسیاری از صاحب نظران معتقدند در امر ازدواج نباید شتاب زده، بدون تحقیق و بررسیهای کافی اقدام کرد؛ در صورت عدم دقت در انتخاب همسر و بدون در نظرگرفتن تمام ابعاد استاندارد و اصولی برای پایهریزی یک زندگی موفق، پس از ازدواج و فروکش کردن احساسات زندگی مشترک با مشکلاتی مواجه میشود که گاهی برای طرفین ناخوشایند و غیرقابل خواهد بود و پس از سردی و دوری از یکدیگر در نهایت به بروز طلاق عاطفی و طلاق شناسنامهای ختم خواهد شد؛ در حالی که با دقت و درنظر گرفتن تمام وجوه ازدواج میتوان زندگی زناشویی مشترکی به شیرینی عسل رقم زد.
به گزارش شفا آنلاین،دکتر فربد فدائی متخصص اعصاب و روان میگوید: بهترین سن ازدواج برای مردان و زنان سنی است که هم از نظر جسمی و هم از نظر عاطفی و شناختی به بلوغ رسیده باشند؛ یعنی صرف بلوغ جسمی در دنیای امروز کفایت نمیکند؛ بلکه یک مرد و زن باید از لحاظ شناختی و فکری آگاهیهای لازم را به دست آورده باشند.
وی ادامه میدهد: نکته مهم آن که نیازهای اولیه افراد باید برآورده شده باشد و بعد به فکر ازدواج بیفتند، در غیر این صورت نیازهای برآورده نشده امکان دارد محرکی برای ازدواج نامناسب باشد. برای نمونه دختری که در خانه پدر با سختی و محرومیت مالی رو به رو است نیز امکان دارد برای دستیابی به شرایط بهتر با مرد مُسن پولدار ازدواج کند و بعد از برآورده شدن نیازهای مالی، بقیه ازدواج از نظر دختر جالب نخواهد بود و امکان از هم گسیختگی وجود دارد.
وی تأکید میکند: ضمن این که نیاز جنسی نباید تنها عامل ازدواج باشد یعنی اگر فردی دارای تمایلات جنسی است نباید به سرعت به فکر ازدواج بیفتد، زیرا بعد از برآورده شدن این نیاز زن و یا مرد متوجه عدم هیچ گونه تفاهمی با همسرش میشود و ازدواج از هم گسیخته خواهد شد.
این روانپزشک چنین عنوان میکند که نیاز اجتماعی هم نباید دلیل ازدواج باشد؛ یعنی فردی که احساس تنهایی میکند با اولین موردی که سر راهش قرار میگیرد برای رفع تنهایی با وی ازدواج میکند، اما بعد از ازدواج و برقراری ارتباط با سایر افراد جامعه احساس میکند که به همسرش علاقهای ندارد و تناسبی میان آنها وجود ندارد.
به گفته وی، ازدواج یک مسأله زیستی، روانی، اجتماعی و روحانی است. بنابراین در امر ازدواج باید تمام این موارد مورد توجه قرار گیرد، دید زیستی یعنی این که تفاوت سنی زن و مرد در حد مناسبی باشد، از نظر وضعیت ظاهر ،قد، وزن و.. با یکدیگر تناسب داشته باشند. این عوامل منجر میشود که زوج مناسبی انتخاب شود که بعدها در پروش نسل آینده این مسأله اهمیت دارد. برای نمونه از نظر زیستی باید متوجه بود برخی از بیماریهای ژنتیک اگر در دو خانواده وجود داشته باشد، روی یکدیگر جمع میشوند و تأثیر آن به صورت بروز بیماری در فرزند خواهد بود. بنابراین بررسیهای زیست شناختی و پزشکی پیش از ازدواج اهمیت دارد؛ ضمن این که گاهی اوقات انجام آزمایشات ژنتیک هم ضرورت مییابد.
وی معتقد است: در امر ازدواج از نقطه نظر روانشناختی دو نفر باید نسبت به دیدگاه یکدیگر شناخت داشته باشند و کوشش آنها این باشد که افق فکری خود را با استفاده از روان همسر خود گسترش دهند و دو فردی که با یکدیگر هماهنگی روانشناختی ندارند دچار اختلاف خواهند شد. این دو نفر باید از لحاظ عاطفی و شناختی معادل یکدیگر باشند، حتی موضوعی نظیر هوش هم اهمیت پیدا میکند؛ یعنی هوش دو نفر باید به یکدیگر نزدیک باشد و درغیر این صورت اختلاف نظر و سلیقه ایجاد خواهد شد. از نقطه نظر اجتماعی هم خانوادهها باید با یکدیگر همسان باشند، در غیر این صورت اختلاف دیدگاهها و روشها موجب تنش میان خانواده از همان ابتدا خواهد شد. از نقطه نظر روحانی هم طرفین باید دیدگاههای مشترکی نسبت به مسائل ایمانی داشته باشند که با کمک یکدیگر بتوانند خانواده را که یک مکان مقدس است جایگاهی برای تربیت فرزندان شایسته و ایدهآل کنند.
مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم توانبخشی و بهزیستی میگوید: به این ترتیب توجه به مسائل زیستی، روانی، اجتماعی و روحانی از ابتدا میتواند یک ازدواج پایدار را موجب شود، اما در صورت عدم رعایت این مسائل در زندگی زوج مشکلاتی پدیدار م شود. بر فرض مثال عدم رعایت تناسب سنی بین زن و مرد مشکلاتی در زندگی ایجاد خواهد کرد. ازدواج پسری جوان که امکان دارد به دلیل مسائل اجتماعی، اقتصادی و بیکاری که در جامعه حاکم است برای تأمین معیشتی زندگی با زنی هم سن مادرش ازدواج کند؛ طبعأ چنین ازدواجهایی طولی نخواهد کشید، زیرا تفاوت سنی منجر میشود که خانم در شرایط باروری نباشد و بعد از مدتی هم ظاهرش سالمند به چشم بخورد، در حالی که همسرش به تازگی وارد مرحله جوانی شده است.
وی اختلافات خانوادهها را یکی دیگر از دلایل اصلی از هم پاشیدگی ازدواج میداند و توصیه میکند: به همین دلیل خانوادهها باید پیش از ازدواج یکدیگر را بشناسند و دیدگاههایشان را ارزیابی نمایند. به طور معمول میتوان از روش زندگی پدران و مادران همسر انتخابی پی برد که همسر در آینده چگونه رفتاری خواهد داشت. برای نمونه اگر پدرشوهر فردی مودب و مهربان باشد، امکان دارد که پسرش نیز چنین رفتاری داشته باشد و به همین ترتیب میتوان قیاس معکوس هم در این مورد به عمل آورد..
طبق گفته دکتر فدائی، مسائل فرهنگی، جهیزیه، شیربها و مهریه میتوانند جزء موانع ازدواج به شمار بروند، گاهی از اوقات یک رسم فرهنگی که در ابتدا مسأله مطلوبی بوده بعد تبدیل به ضد خودش میشود؛ مهریه کلان برای خانمی که کار میکند و دارای استقلال مالی است شاید مانع ازدواج با مرد مناسبی شود، زیرا ترس از این که خانم هر لحظه مهریه را به اجرا بگذارد موجب ممانعت ازدواج مردها با چنین خانمی می شود
وی تصریح میکند: از طرفی دیگر هزینههای گزاف برای مخارج عروسی و جشنهای مجلل منجر میشود که توان مالی زن و شوهر از همان ابتدا دچار نقصان و زندگی با سختی آغاز شود، در حالی که میتوانند هزینه جشن عروسی مجلل را صرف پایه ریزی برای زندگی بهتری کنند. بنابراین در امر ازدواج دقت و رعایت تمامی وجوه بسیار لازم و حائز اهمیت است.