شفا آنلاین>اجتماعی> در انتهای یک ماراتن رسانهای و پس از تولید حجم قابل توجهی از محتوایهای متنوع و گستردهای که در رسانهها پس از فوت مرحوم آقای کیارستمی نشر یافت، آقای دکتر میر، در مقام یک روایتگر با استفاده از کلمات دقیق و هوشمندانه و با درک موقعیتهای قبلی و بعدی ناشی از آن واقعه، درمصاحبهای طولانی پرده آخر این ماجرا را در بعد رسانهای به تصویر کشیده است؛ درست به مانند آنچه از یک حرفهای انتظار میرود.
پس
از این، پرونده فوت مرحوم کیارستمی دارای ابعاد حقوقی و قانونی صرف خواهد
بود و ممکن است سالهای متمادی به درازا بکشد همانند آنچه در موارد مشابه
رخ میدهد و صاحبان حق، چه تیم درمان و چه بازماندگان بیمار متوفی را وارد
یک چالش مزمن میکند اما بهواقع میتوان گفت که ابعاد رسانهای پرونده
کیارستمی پایان یافته است که این را از حضور اندک هنرمندان بر مزار ایشان
نیز میتوان دریافت.
در
این میانه آنچه نقصانش بسیار به چشم آمد، نبودن روح حرفهای در اعمال و
حرکات و کنشها و واکنشهای بسیاری از بازیگران این صحنه است؛ دستیابی به
منزلت حرفهای در یک شغل یا مهارت، هنگامی پدیدار میشود که افراد در
شرایط پیچیده و سخت، احساسات و هیجانات خود را با ابزار تدبیر و وسعت دید و
آیندهنگری به کنترل درمیآورند و با دیدگاه مبتنی بر
ارزشهای بنیادین
شغل و مهارت خود، از آن چالش عبور میکنند.
حرفهایها،
مهارت آموختگان بیبینشی نیستند که در هر لحظه بدون توجه به
مسئولیتهایشان، برای رهاسازی خود از فشارهای سنگین، گفتار یا کردار
نامناسبی بروز دهند. افراد حرفهای، هویت واقعی شغل یا مهارت خود را
دریافته و آن را پاسداری میکنند. آنان این هویت را فدای پاسخ به حملات یا
شیطنتها یا حتی دلسوزیها چه واقعی و چه کاذب نمیکنند. با این تعبیر به
سه ماه گذشته برگردیم و میزان رفتارها و کردارها و گفتارها را دوباره
بسنجیم؛ در کمال دریغ باید گفت اندک کسانی را میتوان یافت که
واکنشهایشان، حرفهای بودن را نشان دهد و تاسفبارتر اینکه تعدادی از
آنها که وارد این نبرد بیثمر شدند، نامهایی بزرگ یا مسئولیتهای رسمی
مهم داشتند.
حرفهایها،
صبر و پردازش موقعیت و کنشهایی برپایه کاهش آسیب و اغتشاش و افزایش ثبات و
همسویی و همگرایی را همگی با هم رعایت و آن را جلوهگر میکنند.
با
این معیار، به رفتار و گفتار افراد یا حتی نهادها و تشکلها میتوان
نگریست که متاسفانه آنچه مشهود میشود، کمبود شدید حرفهایگری است. البته
در دوسوی این منازعه، بسیاری رفتار متناسب با عناوین و جایگاههای حرفهای
خود نشان دادند که امیدهایی را برانگیخت اما اسفانگیز بود که مردمان
عادی، که حال با ابزارهای نوین رسانهای در معرض این تبادلات عجیب بودند،
دیدگاهی متفاوت نسبت به دوگروه اجتماعی خاص پیدا کردند؛ چه آنگاه که
فریادهای آلوده به دشنام را تماشا میکردند و چه آنگاه که تابلوهای
نقشیافته به اتهام را.
آسیبشناسی
این عملکردهای بسیار غیرحرفهای، وظیفه جدی دلسوزان و علاقهمندان واقعی
هنرمندان و پزشکان است تا در وقایعی که تکرار آنها تا ابد ممکن است و
بزنگاههای دیگر، از به تاراج رفتن سرمایههای اجتماعی به این آسانی
جلوگیری کنند. به همت اعضایی از جامعه مدنی، مانند روزنامه سپید، امکان
شکلگیری کارگروههای مشترک از هنرمندان و پزشکان وجود دارد تا چرایی و
چگونگی این وقایع تلخ بررسی و با دستیابی به مفاهیمی نو، از تکرار بیهوده
این تجربیات جلوگیری شود. همانگونه که مصاحبه دقیق و متینی که با دکتر
میر انجام شد، نشانه وجود ظرفیتهای کاملا قابل اتکا در این پهنه است که
باید به صحنه عمل بیاید و تاثیرهای مثبت خود را عیان سازد.
در
انتها باید ادای احترام کرد به عباس کیارستمی کسی که به معنای واقعی
حرفهای بود و حرفهایبودن را پاس میداشت و این میزان احترام به او
برخاسته از تعالی در حرفهایبودن است. سالها رنج، آزار و بیتوجهی نگاه
ارزشگرایانه و حرفهای او را تغییر نداد و چه تناقضآلود است که نبود او
نیز همچون زمان بودنش به دست غیرحرفهایها آسیب دید. حرفهایها را همچون
گوهری نایاب دریابیم، مانند عباس کیارستمی.سپید
هاشم موذنزاده
مدیر اجرایی گروه پزشکان و قانون