لیلا ارشد، مددکار اجتماعی و مسئول خانه خورشید که جنب پارک حقانی قرار دارد، طرف دیگر این ماجراست. او میگوید: «کاش قبل از اجرای هر برنامهای، کسی بود که کار ارزیابی طرحها را به دست میگرفت تا ببیند کارها و هزینههایی که کردند چه بازخوردی داشته است. آیا تابهحال هیچ ارگانی بررسی کرده است که در این سال چندینوچندبار این به قول دوستان جمعآوری اتفاق افتاده؟».
اما این تمام ماجرا نیست، رئیس شورای هماهنگی ستاد مبارزه با مواد مخدر در پاسخ به این سؤال که این طرحهای تکراری چه فایدهای دارند، میگوید: «تفاوت اینبار با دورههای قبلی این است که به وسیله نرمافزاری که تهیه شده، این معتادان انگشتنگاری میشوند و تمام اطلاعات آنها ثبت خواهد شد. بعد از استقرار این افراد در مراکز ماده ١٥، این افراد را انگشتنگاری میکنیم. بنابراین اگر برای بار دوم آنها به این چرخه بیفتند، از لحاظ قانونی مجرم محسوب میشوند و باید به زندان بروند و برخورد شدیدتری با آنها خواهد شد». آذرنیا در پاسخ به این سؤال که شما فکر میکنید این طرح جواب میدهد، میگوید: «فعلا که جز این چارهای نداریم. مراکز کاهش آسیب که فعلا کار خودشان را انجام میدهند و تعداد این مراکز هم بیشتر شده است. درعینحال هم نمیشود که معتادان متجاهر را رها کنیم و در سطح شهر حضور داشته باشند. بالاخره این یک مطالبه عمومی است، پاککردن ظاهر شهر درحالحاضر یک مطالبه عمومی محسوب میشود.
ما از روز پنجشنبه تاکنون حدود هزارو ٥٧ نفر را از سطح شهر جمعآوری و حدود هزار نفر را به مراکز شفق و اخوان منتقل کردهایم. بقیه را هم به مراکز اقامتی ماده ١٥ منتقل کردیم. اینها بعد از ترک به مراکز بهاران تحویل داده میشوند. ما با مسئولان شهرداری جلسه گذاشتهایم و آنها پذیرفتهاند که پیششرطهای خود را بردارند. آنها متعهد شدهاند که حالا دیگر در جذب معتاد شهرستانی و تهرانی تفاوتی قائل نشوند و تیم دانشگاه علوم پزشکی هم در مراکز آن مستقر شده تا به وضعیت آنها رسیدگی کند. فقط هنوز در مورد جذب داوطلبانه این افراد در مراکز بهاران بحث وجود دارد».
به گفته آذرنیا، تاکنون ظرفیت جذب ٨٠ زن فراهم شده، اما در دوره اول این
جمعآوری تکراری، هنوز هیچ زنی جذب نشده است، چون آنها میخواهند در
جمعآوری زنان با ظرافت بیشتری عمل کنند و برای همین جمعآوری آنها را به
بعد از مردان موکول کردهاند.
هنوز کسی به فکر بعد از تمامشدن دوره ترک اینها نیفتاده، انگار قرار است دوباره آنها به خیابان برگردند و منتظر طرح ضربتی بعدی بمانند یا به خانوادههایی تحویل داده شوند که از دستشان فرار کردهاند... آذرنیا پاسخ این شبهه را نیز اینگونه میدهد: «ما سعی کردهایم این افراد را به خانوادههای دارای آسیب، باز نگردانیم. زنانی که در شفق بودند و پس از ترک جایی را نداشتند به بهترین مرکز ما یعنی شهریار منتقل شدند. یعنی ما به جز دوره سهماهه ترک، آنها را چهار ماه دیگر هم نگه داشتیم و متادون آنها را هم ترک دادیم و بعد به مراکز ماده ١٥ فرستادیم، تاجاییکه ممکن بود آنها را نگه داشتیم تا شرایط برای بازگشت آنها به جامعه مهیا شود. آنهایی که واقعا هیچکس را نداشتند تا زمانی که تمایل به ماندن داشتند، بهترین شرایط را برایشان مهیا کردیم. درواقع با همه محدودیتهای اعتباری موجود، اصراری به رفتن اینها از پیش ما نیست».
لیلا ارشد درباره صدور قرار مجرمانه برای معتادانی که دوباره به چرخه اعتیاد بازمیگردند، نیز میگوید: «این تجربه هم وجود دارد که معتادان در سالهایی بهعنوان مجرم دستگیر شدند و به زندان رفتند. چه اتفاقی افتاد؟ آیا وقتی برگشتند سالم برگشتند؟ یا به اچآیوی و هپاتیت مبتلا شدند؟ کسی فکر میکند به زندانانداختن آنها چه هزینهای را بر دوش دولت گذاشت؟ همین الان اعلام میکنند بیش از ٦٠ درصد زندانیها، متعلق به مواد مخدر هستند. میخواهم بگویم نمیشود که ما چرخ را دوباره اختراع کنیم. این اتفاق بارها افتاده و اگر قرار است برنامه اثربخش باشد، یک نگاه همهجانبه، نظرهای کارشناسی و استفاده از تجربیات کشورهای دیگر را میطلبد.
تاوقتیکه وضعیت اشتغال مناسب نیست، فقر هست، مهاجرت به خاطر نبود شغل هست، حاشیهنشینی با این گستردگی هست و بعد خردهفروشی و اینکه به اندازه اینها فروش مواد و جابهجایی و تولیدش وجود دارد، باور ندارم دستگیری و زندان بردن این افراد فایدهای داشته باشد». ارشد اما به انگشتنگاری این افراد با دیده مثبت مینگرد، او میگوید: «اینکه آنها هویت پیدا کنند خوب است. خیلی از این افراد چون شناسنامه ندارند، هویت ندارند. شاید داشتن اطلاعات از این افراد مثل سن و تواناییهای فردی، بتواند به آنها کمک کند. در واقع انگشتنگاری به تنهایی فایده ندارد، باید مشخص شود آنها چه خصوصیات و نیازهایی دارند و چه اتفاقی شرایطشان را بهتر میکند. خیلی خوب بود که مسئولان میگفتند نگاه استراتژیکشان چیست و دستگیری و رفتن به شفق در دورههای گذشته چه فایدهای داشته؟».
نگاه یک فعال آزاد اجتماعی با یک مقام مسئول همیشه تفاوت دارد، ارشد به دنبال نگاه استراتژیک است؛ اما آذرنیا صادقانه میگوید بضاعت ما همین است: «علیایحال این اقدام چیزی است که از دست ما بر میآید. ما جلسات متعددی با جناب دادستان داشتهایم. روز سه شنبه آخرین جلسه بود و اعضای دانشگاه علوم پزشکی هم حضور داشتند و مصوب شد آنها سه هزار نفر ظرفیت مراکز دیایسی خود را افزایش دهند و شرایطی مهیا شود تا معتادان بتوانند از صبح تا شش بعدازظهر در این مراکز بمانند و شبها هم از ساعت شش به بعد به گرمخانهها بروند. یعنی فرد اگر در مراکز کاهش آسیب میرود تا خدمات بهداشتی، دارویی و فرهنگی را دریافت کند، بتواند حداقل تا ساعت شش بعدازظهر آنجا بماند. دانشگاه علوم پزشکی اعلام کرد میتواند در پنج مرکز خود چنین شرایطی را مهیا کند. همه ابزار و اهرمهایی که موجود است همین است. مسئله این است که ما توان خود را برای اشتغال آنها هم به کار گرفتیم و برای افراد بهبودیافته، ٥٠٠ ظرفیت شغلی ایجاد کردیم؛ اما متقاضی نیست. در واقع بهبودیافتهای نداشتهایم که بخواهد سر کار برود».
ارشد، فایده انگشتنگاری و دانستن ظرفیت و استعداد معتادان متجاهر را در این میداند که میشود آنها را پس از بهبودی در محلی مشغول به کار کرد که استعداد آنهاست؛ او میگوید: «یکی از بهبودیافتهها را به شهرداری معرفی کردم و او قرار شد برای باغبانی به پارک برود؛ اما قبول نمیکرد، میگفت من نمیتوانم درجاییکه سالها مصرف کردهام و الان همه همتایان قبلیام آنجا هستند، به گلها آب بدهم. خطر مصرف، مسخرهشدن و همه اینها را نمیتوانم تحمل کنم... اگر بدانیم محدودیت و توانایی این افراد چیست، دیگر ٥٠٠ شغل بدون متقاضی نخواهیم داشت...»
به گفته سخنگوی شورای هماهنگی ستاد مبارزه با مواد مخدر، در سال گذشته درمجموع ٩هزارو ٧٦٠ معتاد خیابانی ساماندهی شدند. به نظر میرسد این ساماندهی نتیجه چندانی نداشته که در عرض یک سال، دوباره بنا برآن شده تا شش هزار نفر دیگر به مراکز ماده ١٦ برده شوند. شاید اگر سری به مراکز ترک اعتیاد ماده ١٥بزنیم و با هرکدام از آنها حرف بزنیم، شهادت بدهند از آخرین باری که روی تخت کمپهای مختلف دراز کشیدهاند، بیشتر از پنج ماه نمیگذرد.
انگار آنها هم عادت کردهاند به این چرخه تکراری... . حالا فقط محیط مصرف تغییر میکند. راهکار شهرداری برای تغییر الگوی مصرف نردهکشی تمام دروازه غار بود، حالا مساجد و کوچهها هم امنیت خود را از دست دادهاند و معتاد از پارک به خیابان آمده و باید دید سه ماه دیگر دوباره به خیابان برمیگردند یا ترس از اقدامات امنیتی، فضا را کمی دگرگون میکند؟ شرق