5/8 درصد جمعیت سالمند کشور هستند
فرید
براتیسده، رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان است. وی در مورد آمارهای
جمعیتی و روند رو به رشد پیری در کشور ارقام متفاوتی ارائه میدهد: «در حال
حاضر براساس آمار جمعیت، افراد سالمند ما حدود 6 میلیون و 400 هزار نفر
هستند. 2 میلیون و 500 هزار نفر از این سالمندان از مستمری صندوقهای
بیمهای استفاده میکنند، یک میلیون و 500 هزار نفر آنها در پوشش کمیته
امداد و 600 هزار نفرشان هم در حمایت سازمان بهزیستی هستند که ماهیانه 75
هزار تومان دریافت مستمری دارند. از این جمعیت نزدیک به 2 میلیون نفر دیگر
هم درآمد مشخصی ندارند که به نظر میرسد اغلب آنها زنانی هستند که در حمایت
شوهران یا فرزندان خود به سر میبرند. بر این اساس تنها یکسوم از این
جمعیت به صورت سازمانیافته از درآمد حداقل ماهی 700 هزار تومان بهعنوان
مستمری برخوردار میشوند و بخش عمدهای از جمعیت سالمندان با مشکلات رفاهی،
درمانی و معیشتی مواجه هستند.»
میزان دقیق سالمندان در آینده به چند نفر میرسد؟
براتی در پاسخ به این سوال گفت: «در حال حاضر 70 درصد جمعیت ما بین 15 تا
65 سال دارند که براساس آمار مرکز ملی آمار، سالی یک میلیون نفر به جمعیت
کشور اضافه میشود، اما به علت رشد بالای جمعیت در دهههای 50 و 60، رشد
سالمندی ما هم نسبت به سالهای گذشته در حال رشد چشمگیری است. این در حالی
است که با افزایش قابل توجه سن امید به زندگی وکاهش مرگومیر در سالهای
آینده باید کشور را برای ورود به بافت جمعیتی جدید آماده کرد. در حال حاضر
5/ 8 درصد از جمعیت کشور در سنین سالمندی هستند اما در سالهای 1400 به بعد
این موضوع شتاب بیشتری به خود میگیرد و اگر این افراد در حال حاضر با
بیکاری درگیر باشند، در آن سالها دولت و صندوقهای بیمهای برای حمایت از
آنها مشکلات بیشتری خواهند داشت.»
وی
در ادامه در مورد آینده و تغییر شیوه جمعیتی در قرن بعد میگوید: «از سال
1403 به بعد روند جمعیتی کشور به سمت سالمندی پیش میرود و در صورتی که
برای این موضوع برنامهریزی درستی انجام نشود با بحران سالمندی در سالهای
آینده مواجه خواهیم بود. در همین زمینه، تهیه سند ملی سالمندی آماده تحویل
به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.»
14 درصد افزایش سالمند در 34 سال
براتی
در مورد آمارهای جهانی توضیح میدهد: «در چند سال گذشته، تعداد سالمندان
در جهان هم نظرها را به خود جلب کرده است. آمارهای جهانی نشان میدهد که در
سال ٢٠١٢، جمعیت سالمند دنیا ٨٠٩ میلیون نفر برابر با ١١درصد جمعیت کل
جهان بوده است و برآورد شده تا سال ٢٠٣٠ این رقم به یک میلیارد و ٣٧۵
میلیون نفر یعنی حدود ١۶درصد جمعیت جهان برسد. این رقم رو به رشد در این
سال متوقف نمیشود و تا سال ٢٠۵٠ نزدیک به ٢میلیارد و ٣١ میلیون نفر
یعنی تقریبا ٢٢ درصد سالمند در جهان خواهیم داشت.»
به
گفته وی براساس تحقیقی که به تازگی وزارت بهداشت ارائه کرده است، 27 درصد
سالمندان بیکار و بدون حقوق بازنشستگی هستند. براتی ادامه میدهد: « تعداد
سالمندانی که در سال ٩١ در جامعه شهری زیرخط فقر بودند ٣٠درصد و در جامعه
روستایی ۴٠درصد است که اگر همین آمار را مبنا قرار دهیم از تعداد 2 میلیون
سالمند نیازمند حداقل ٣٠درصد زیر خط فقر مطلق قرار دارند. همچنین 17 درصد
آنها بدون هرگونه درآمد و حمایت مالی زندگی میکنند. در این میان فقط 7/32
درصد از سالمندان از وضعیت اقتصادی خود رضایت دارند و نیم بیشتر این تعداد
خود شاغل هستند. براساس این تحقیق اولین تقاضای سالمندان از دولت حمایت
مالی است و 38 درصد آنها هم تقاضای حمایت مالی خود را از دولت در جریان
دارند. همچنین 9/8 درصد از سالمندان تنها زندگی میکنند و 52 درصد از آنها
هم احساس تنهایی میکنند.»
زنده ماندن کافی نیست
حسین
ملکافصلی، متخصص اپیدمیولوژی در گفتههای خود در مورد سالمندی کشور و نقش
سیستم بهداشت و سلامت روی آن گفت: «شیوه بیماریها تغییر کرده و باز هم در
حال تغییر است. اما مسئله مهم و مورد نظر در اینجا کیفیت زندگی است.
سازمان جهانی بهداشت فردی را مسن میداند که 50 سال به بالا سن داشته باشد.
این در حالی است که امید به زندگی ما در ایران 75 سال است. یعنی باز 25
سال بیشتر از فرصت برای زندگی داریم و از وضعیت تقریباً خوبی برخوردار
هستیم. اما شاید تعداد سن سالمندان از 75 سال به 90 سال هم تغییر پیدا کند،
اما کیفیت زندگی نیز اهمیت بسیار زیادی دارد. اینکه سالمندان کشور دغدغه
مالی و اقتصادی نداشته باشند، به لحاظ فرهنگی برنامههای مناسبی برای آنها
تدوین شده باشد و از زندگی خود راضی باشند. چرا که زنده ماندن کافی نیست.»
وی
در مورد آینده کشور میگوید: «مردم اکنون علاقه دارند خانواده خود را کوچک
نگه دارند. همچنین وقت کمی برای ورزش میگذارند و استرس زیادی هم دارند.
این در حالی است که از سیستم درمانی کشور میخواهند آنها را زنده نگه دارد.
این سبک و شیوه زندگی سالم نیست. این افراد شاید حالا جوان باشند، اما با
نسلهای پیشین خود تفاوت زیادی دارند و به علت سبک زندگی غلطشان دوران
سالمندی خوبی را تجربه نخواهند کرد. این در حالی است که با افزایش امکانات و
سطح علم بیشتر زنده خواهند ماند و این موضوع تنها هزینهای بیشتر است بر
روی دولت. به همین خاطر اگر از حالا برای انتظارات این نسل برنامهریزی
نشود با خیل عظیم اعتراضات مواجه خواهیم شد.»
راهکار
چیست؟ ملکافصلی توضیح میدهد: «سه راهکار برای این معضل وجود دارد. یکی
اینکه شیوه زندگی و سبک و سیاق آن اصلاح شود. باید به کودکانی که هماکنون
سن پایینی دارند، سبک زندگی درست را آموزش داد تا در آینده سالمندانی سالم
داشته باشیم. آموزش عمومی به مردم در مورد غذای سالم و میزان ورزش کافی جزو
الزامات سیاستگذاری است.
راهکار بعدی خودمراقبتی است. اگر هر سالمند یا به صورت کلی هر فرد بداند که دقیقاً برای ادامه سلامتی خود و یا بهبود وضعیت جسمانیاش چه باید انجام دهد، میزان مراجعه به پزشک و مراکز درمانی بسیار کم میشود و هزینه کمتری هم بر دوش سازمانهای بیمهگر و دولت میافتد. بنابراین آموزش سالمندان هم میتواند بسیار موثر باشد.
در حالی که
پزشکان و پرستاران و کادر درمانی، وقت بسیار کمی را برای آموزش به
سالمندان کنار میگذارند و ارتباط کمی با آنها برقرار میکنند. در نهایت
راهکار آخر سازمانهای اجتماعی است. دولت تا به اکنون کار اندکی برای
سالمندان و برنامهریزی برای آنها انجام داده است. اینجا سازمانهای مردم
نهاد میتوانند نقش موثرتری داشته باشند و بیشتر به کمک مردم بیایند. در
این سازمانها از حقوق سالمندان به خوبی دفاع میشود و آنها از ابعاد
اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و سلامتی در آرامش بیشتری خواهند بود.»