کد خبر: ۱۱۹۴۵۳
تاریخ انتشار: ۰۲:۱۵ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ - 2016August 16
شفا آنلاین>سلامت>کمبود کلیه برای پیوند در بیماران دیالیزی یک بحران جهانی بوده و روز‌به‌روز بر شدت آن افزوده می‌شود.
   ثروتمندترین کشورها که دارای پیشرفته‌ترین سیستم بهداشتی درمانی هستند، ازجمله آنهایی‌که حمایت کامل از برنامه پیوند از مرگ مغزی دارند، نه‌تنها نتوانسته‌اند نیاز به پیوند از اهداکننده زنده را حذف کنند، بلکه در کشور آمریکا بیشترین رشد در پیوند کلیه در سال‌های اخیر در پیوند کلیه از زنده غیرفامیل بوده است. چرا؟ چون لیست انتظار پیوند کلیه در آمریکا از مرز یک‌صد هزار تن عبور کرده و در یک سال، 4 هزار نفر در لیست انتظار پیوند، قبل از اینکه به کلیه پیوندی مورد نظرشان برسند، جان خود را از دست داده‌اند. بنابراین باید آنهایی را ‌که توصیه می‌کنند پیوند فقط از دهنده مرگ مغزی انجام شود، نسبت به مرگ هزاران بیمار دیالیزی که در لیست انتظار پیوند هستند، بی‌تفاوت تلقی کنیم.


       اولین پیوند کلیه غیرفامیل ژنتیکی و مدل ایرانی، 30 سال پیش در تاریخ 2/10/1365 با انجام پیوند کلیه از یک همسر به همسرش در بیمارستان شهید لبافی‌‌نژاد انجام شد که نه تنها انقلابی برای حل مشکلات بیماران دیالیزی به‌خصوص در زمان جنگ بود، بلکه امروز با انجام بیش از 30 هزار پیوند در این مدل توسط 32 جراح پیوند که در بستر آن آموزش دیده‌اند، تبدیل به الگویی جهانی شده که بارها مورد تقدیر دانشمندان بزرگ پیوند و نیز اخلاق پزشکی قرار گرفته است.


خانم Sigrid Fry-Revere رئیس مرکز راه‌حل‌های اخلاقی آمریکا (Center of ethica- Solution) می‌گوید: «استفاده از مدل ایرانی یک راه‌حل برد - برد در پیوند کلیه است. ایران تنها کشوری است که هدیه کنترل‌شده قانونی در آن وجود دارد و اهداکنندگان و گیرندگان در بهترین مراکز درمانی کشور عمل شده و بهترین نتیجه را ارائه نموده‌اند. برخلاف کشورهایی مثل فیلیپین، پاکستان و چین که در آنها شبکه اهدای مخفی غیرقانونی وجود دارد و چون مخفیانه است، عمل پیوند در مراکز بسیار عقب افتاده انجام شده، اهداکنندگان به خوبی قبل از عمل چکاپ نمی‌شوند، گیرندگان کلیه از کشورهای دیگر بیماری‌هایی مثل هپاتیت و غیره را با خود می‌برند و نتایج این نوع پیوند، بسیار ضعیف‌تر از نتایج ایران است.» امروزه به علت بحران کمبود عضو، سالانه حدود هزار نفر از آمریکا به کشورهای دیگر مسافرت کرده و در شرایط بسیار بد و به‌طور مخفیانه پیوند می‌شوند؛ در صورتی‌که ایران در 30 سال گذشته با مدل پیشرفته خود توانسته کوتاه‌ترین لیست پیوند کلیه را در جهان ارائه نماید به‌طوری‌که پروفسور بهار باستانی، استاد برجسته نفرولوژی دانشگاه سنت لویز آمریکا می‌گوید: «زمان آن رسیده که مسئولان اجرایی آمریکا با وجود اختلاف سیاسی که با ایران دارند، چشم‌های خود را به موفقیت آنها نبسته و خود را به کوری نزنند تا هزاران شهروند آمریکایی در سال جان خود را از دست ندهند؛ همانطور که ایران با موفقیت توانسته از مرگ بیش از 30000 نفر در 30 سال گذشته جلوگیری نماید.»

       اخیراً بعضی علیه پیوند کلیه از اهداکنندگان زنده غیرفامیل مصاحبه‌هایی انجام داده‌اند که می‌تواند برای بیماران دیالیزی و حتی اهداکنندگان خطرناک و گمراه کننده باشد و باعث تضعیف پیوند کلیه ایران که به حق بزرگترین دستاورد پزشکی کشور است، شود. چرا؟

        اولاً بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی‌(ره) پیوند کلیه از فرد زنده سالم را برای نجات جان هموطن خود جایز دانسته‌اند به شرط آنکه مورد دریافتی، هدیه تلقی شود. ما هم از اهداکنندگان امضا داریم که هدیه دریافتی از دولت و گیرنده هدیه ایثار است و به عنوان خرید و فروش نیست زیرا هیچ قیمتی برای یک کلیه متصور نمی‌باشد؛ بلکه با این کار باعث نجات جان یک انسان شده، روحیه و زندگی اهداکننده نیز ارتقاء می‌یابد.

       بعضی‌ها اصرار دارند از عبارت «خرید و فروش» برای این استفاده کنند، درصورتی‌که کاملا اشتباه است؛ این کار، نه تنها خرید و فروش نیست، بلکه یک ایثار واقعی است. چراکه یک طرف قضیه نجات جان یک انسان بدون کلیه است توسط انسانی که دو کلیه سالم دارد و طرف دیگر اهداکننده، مثلا با دریافت یک هدیه، می‌تواند بدهی‌های خود را پرداخته و به‌جای رفتن به زندان، در کنار خانواده خود می‌ماند و به سرپرستی آنها ادامه می‌دهد. از این جهت، واقعاً هدیه است. حتی خانمی که کلیه خود را به همسرش می‌دهد، نان‌آور خانه را از مرگ نجات می‌دهد و شوهر هم به رسم هدیه، مثلا سند خانه‌اش را به نام همسرش می‌کند. کجای این کار زشت است؟ این‌که عین زیبایی است. جان انسانی نجات پیدا کرده، مشکل خانواده‌ای حل می‌شود و باری از دوش نظام سلامت برداشته می‌شود.

       در یک مطالعه علمی نشان داده‌اند که 90 درصد اهداکنندگان از کار خود احساس رضایت دارند؛ چون در نهایت در مقابل خود یک زندگی تازه به انسانی داده‌اند که می‌توانست بمیرد یا مجبور به تحمل زجر دیالیز شده و مرگ تدریجی را تجربه کند. از سوی دیگر عواقب خطرناک محروم کردن جمهوری اسلامی از پیوند از اهداکننده زنده، مرگ هزاران بیمار دیالیزی و بچه‌هایی است که امکان دیالیز در خیلی از آنها وجود ندارد. برخلاف آنچه که ادعا می‌شود، پیوند از اهداکننده زنده غیرفامیل مانع رشد پیوند از مرگ مغزی نمی‌شود. این مسئله را تجربه مرکز ما با بیش از 4500 پیوند کلیه نشان می‌دهد که در سال گذشته از 245 پیوند کلیه، 123 مورد از مرگ مغزی و 122 مورد از اهداکننده زنده انجام شد. عمل اهداکننده با پیشرفته‌ترین روش یعنی «مینی‌لاپاروسکوپی» انجام شده که با بیشترین تعداد از یک مرکز در جهان، در مجله «آندویورولوژی جهانی» در آمریکا به چاپ رسیده است. تمام 4500 اهداکنندگان مرکز ما از سلامت کامل برخوردارند که قابل بررسی است و تمام مسائل طبی ایشان به طور رایگان حل شده و چون قبل از اهدا، چکاپ کامل شده‌اند، از بقیه افراد سالم‌ترند. درحقیقت ما در ایران با استفاده از همه منابع اهداء کلیه با اولویت مرگ مغزی، زنده فامیل و زنده غیرفامیل توانسته‌ایم از مرگ بیماران جلوگیری کرده، کوتاه‌ترین لیست انتظار پیوند کلیه را در جهان داشته باشیم که مورد غبطه آمریکا و اروپا و دیگر کشورهاست. اهداکنندگان هم بهترین نتیجه را دارند و در مواردی توسط خیرین برای آنها کار تولیدی ارائه شده است. از موارد تشویقی دیگر برای اهداکنندگان می‌توان ارائه بیمه سلامت، مراقبت‌های بهداشتی و دندانپزشکی، معافیت از سربازی، خدمات کاریابی، کمک به تحصیل و وام‌های کوچک مشاغل و مانند آنها را نام برد.

آثار اقتصادی زیان‌بار حذف اهداء کلیه از زنده غیرفامیل بر نظام سلامت ایران عبارتند از:
       1) عده‌ای که مخالف اهداء کلیه از افراد سالم زنده هستند، باعث می‌شوند که مبتلایان به نارسایی کلیه به علت سه بار دیالیز در هفته از چرخه اقتصادی تولید و کار خارج شده یا باز می‌مانند.
       2) هزینه دیالیز به خانواده و به‌خصوص جامعه تحمیل می‌شود که 4یا5 برابر هزینه پیوند کلیه است.
       3) عده زیادی با واردکردن دستگاه‌های دیالیز به منافعی رسیده و برعکس مردم عزیز از جیب خود برای دستگاه‌های دیالیز پرداخت می‌کنند.

       تمام موارد فوق نه تنها در خلاف جهت اقتصاد مقاومتی است بلکه مهمتر از همه با حذف حداقل 60-70 درصد پیوند کلیه کشور، مرگ‌و میر بیماران دیالیزی به شدت بالا رفته و موجب نارضایتی عمومی در جامعه می‌شود.

       اما در مقابل فواید بی‌شمار اهداء، تخلفات بسیار ناچیز است و موارد بسیار کمی را تشکیل می‌دهد. وظیفه جامعه و دولت آن است که بین دهنده و گیرنده، فقط انجمن کنترل‌کننده مردمی را که اکثرا از بیماران دیالیزی و پیوندی تشکیل شده، قرار دهند. واسطه‌ها باید حذف و با آنها برخورد قانونی شود نه اینکه به خاطر این مشکلات کوچک و قابل کنترل، سلامتی بیماران در خطر قرار گیرد. با قدردانی و شخصیت‌دادن به اهداکنندگان، مزایای بیشتر و واقعی مثل ایجاد کارگاه‌های کوچک برای آنها و حمایت کامل بیمه‌ای و تشویق ایشان، فرهنگ اهداء و ایثار و نیز ارائه هدیه تشویق شود. با این عمل خدا پسندانه به ارتقا سلامت بیماران کمک کنیم. سپید

ناصر سیم‌فروش
رییس قطب ارولوژی و پیوند کلیه کشور

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: